منتخب ‏نهج‏ البلاغه

  • نویسنده موضوع Ali
  • تاریخ شروع

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]مردن[/h]عمر است كز آن چند صباحى مانده
با دست تهى مرو شوى شرمنده‏
اندوخته‏ات را ز گنه پر نكنى‏
آن را تو درو كنى كه خود افشانده‏
الرحيل و شيك (إلخ) كوچ نمودن و از دنيا رخت‏بربستن نزديك است و چند صباحى بيش نمانده، و عاقلان و پارسايان و هوشياران كسانى هستند كه چون اندوخته‏اى از ايمان براى رفتن داشته باشند و كسانى كه با دست تهى روند و يا بار گناه و معصيت همراه و توشه راه‏شان باشد نزد خداوند بزرگ و صاحب جهان و خالق يكتا خجل گردند، چنانكه هر يك از گناهان را هزار بار جزا باشد و واى بحال آنكه اندوخته‏اى پر از گناه را با خود به آن سراى ببرد و تو اى پارسا بدانكه آنچه اندوخته از ثواب و اعمال نيك دارى نزد خالق يكتا شرمنده نخواهى بود و خداى بزرگ تو را از آتش دوزخ در امان داشته و خلد برين را سراى پارسايان مى‏نمايد كه جز نيكوكاران و آنانكه از احكام الهى پيروى كرده و از پليدى‏ها و اعمال شيطانى دورى جسته‏اند، پس: از عمر چند صباحى بيش نمانده كه وقت رفتن است و آنهايى كه با دست تهى و بدون اندوخته روند خجل گردند و نزد خداوند شرمنده شوند و آنهايى كه اندوخته‏شان از گناه پر باشد هر گناه كوچك را هزار بار جزاى سخت بينند و چنان ماند كه تخمى پاشيده و هزار دانه درو نموده‏اند.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]دانستن[/h]نادان بود آنكه خويش عالم داند
از خلق دروغ و خود خود معلم داند
آنانكه ز هر گفته بكاوش شده‏اند
دانايى‏شان را همه عالم داند
الناس اعداء ما جهلوا (إلخ) مردمى كه بآن اندازه بخويش تلقين نموده كه مى‏دانند، بلعكس نمى‏دانند و بيان نمايند كه دشمن خويش و ديگران باشند، چنانكه نادانان آنچه را كه مى‏دانند همه دانستنيهاى جهان پندارند و اگر در باره‏اى تازه بشنوند بدروغ گمارند و بقبول خويش نياورند، نيز چنين نادان دشمن است بخويش و ديگران همانا كه اگر قولى درست شنود دروغ پندارد و بيان نكند و لو بسود ديگران باشد و چون خبر از خود او باشد و بخيال آنكه همه دانستنيها را ميداند به قبول نياورد كه بزيان خود او نيز تمام شود و دانا كسى باشد كه آنچه ميداند كم پندارد و بياموزد ندانسته‏ها را، و آنچه مى‏شنود دروغ نپندارد و كاوش نمايد و در اطراف آن گفته به تحقيق باشد تا به حقيقت آن پى برد.
پس: نادانند آنانكه خويشتن را دانا پندارند و هر گفته‏اى كه مى‏شنوند بدروغ دانند و خويش را در آن گفته‏ها استاد و كسانى كه در هر گفته بيانديشند و بحقيقت آن پى ببرند بى‏گمان همه او را بدانائى شناخته و خود او نيز بر اثر كاوش حقيقت، استاد و دانا گردد.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]كار[/h]آنانكه ز كار سخت و مشكل ترسند
زان ترس چو بر موفقيت نرسند
پيروز همان كه مشكل آسان پنداشت‏
هر مشكلى از كار نمايند پسند
اذا هبت امرا فقع فيه (إلخ) در كارى بيانداز خود را كه از آن ترس دارى چون ترس داشتن از كار موجب شكست باشد، و بكار بستن همان كار بدون ترس، كار مشكل آسان گشته و موجب پيروزى مى‏گردد و بدانكه سختى كار مشكل نشانه ايمان و پايدارى در كار نشانه قدرت كه اين خود مرد را بپيروزى خواهد رسانيد و آن كس كه خود را بكارى سخت و مشكل كه از آن واهمه داشته بياندازد و نترسد و سنگين نپندارد حتما بر او سهل گردد و پيروزى و موفقيتش در همه حال خواهد بود زيرا آن كار كه بر او سخت آمده است نشانه ترس از كار ميباشد كه فنا كننده است ترسيدن و خردمند هيچ وقت از كارى واهمه نخواهد داشت.
پس: آن كس كه از كار مشكل و بنظر خود سخت ترس داشته باشد بر اثر همان ترس به موفقيت در هيچ كارى نخواهد رسيد، و آن كس پيروز و موفق در كار خويش مى‏شود كه سهل و آسان بگيرد كار سخت و مشكل را و قبول نمايد هر كارى كه بر او مشكل است و بفكر نشود كه از عهده آن بر نخواهد آمد كه موفقيت و پيروزى آنها حتمى خواهد بود.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]زياده اندوختن[/h]از بهر چه كس كيسه زر دوخته‏اى
آيند و خورند، ز آنچه اندوخته‏اى‏
تو از چه فراهم كنى و زان نخورى‏
يك عده فقير عهد خود سوخته‏اى‏
يا ابن آدم ما كسبت فوق فوقك (إلخ) تو اى پسر آدم بدان كه آنچه را از روزى خويش زياده بدست آورده و اندوخته‏اى، پس براى ديگران و آيندگان بامانت نگه داشته و خزانه‏دار آن باشى كه به آيندگان خواهى سپرد اگر چه بر طمع و ميل تو نباشد، نيز بيچارگانى كه در مدت حيات تو زندگى مى‏كرده‏اند از خود به آنها خيرى نرسانده‏اى بلكه حق ديگران را نيز بعللى كه شايد سرمايه اندوخته تو چندين نفر را بكار مى‏گماشت و چند خانواده را سير ميكرد و چرخ زندگيشان را مى‏چرخانيد تو فراهم آورده و بدون اين كه از آن استفاده‏اى ببرى به آيندگان خود خواهى سپرد و بدانكه جمع نمودن و قناعت كردن خوب است تا جايى كه بر فرزندان خود راحتى بخشى و آنانرا از تنگدستى برهانى نه آن حدى كه فرزندان چنان خورند كه ندانند چگونه جمع آورى گشته است.
پس: كيسه‏اى كه بهر جمع آورى و خسيسى دوخته‏اى بر آيندگان است و فراهم نمودن و نخوردن تو ظلمى است كه بهمزمانيهاى خويش نموده‏اى چنانكه امكان سود رسانيدن تو بكاسب و كارگر و يا از اندوخته بيش از حد تو چند خانواده براحتى زندگى نموده و از آن برخوردار مى‏شدند.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]خشم[/h]آنانكه در انتقام بر خشم رسند
در ذلت و بند خويش بيداد رسند
كز عفو نبوده انتقامى بهتر
عاقل نكند خشم بر اميال پسند
متى اشفى غيظى اذا غضبت (إلخ) كى توانم بهبودى دهم خود را آن زمان كه غضب كرده‏تر شر و باشم و نيز ناتوان بودن در وقت انتقام لذت‏بخش و بر انتقام توانابودن بد فرجام، چنانكه از ناتوان بودن در وقت خشم داشتن اراده‏اى قوى و رأى درست و ذكاوت انسانيت بوده و بلعكس چون از براى انتقام در خشم شدن و بانتقام نشستن همانا نتوانستن و بى‏اراده و بيمار بايد دانست چنان كه كوته دست در اميال خود را خوار خواهد شمرد و لذت عفو را انتقامجو نخواهد چشيد، و تو اى مؤمن بدان كه ترشرو بودن همانا در خشم شدن است و به اميال واقعى دست‏نيافتن و غضب نمودن نشانه بى‏خرديست كه دانا نيز توانا بوده و هرگز با ترشرويى خود را نشان ندهد.
پس: كسانى كه در انتقام خود خشم كنند، در ذلت و خوارى به فريادشان هيچ كس نخواهد رسيد، و چه خوب و نيك باشد عفو نمودن و بر انتقام ننشستن كه بخشنده پيروز است و اراده‏اى قوى دارد و نيكوكاران و پارسايان ترشرو نباشند و غضب نكنند كه نشانه در انتقام بودن بى خرديست.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]احسان[/h]دانى چه كسانى راستين انسانند
بر خلق نكو كنند و در احسانند
فرداى قيامت اجر نيكى ببرند
در نزد خدا مقامى چون بى‏سانند
لا يزهدنك فى المعروف (إلخ) بى پاداش و مزد نخواهى ماند هر نيكى و خوبى و مردم دارى كه انجام داده‏اى و خداوند نيكوكاران را بسيار دوست مى‏دارد و نيكو كار و مردم‏دار بى‏اجر نمى‏ماند و خداوند متعال هم در جهان و هم در آخرت اجرش را خواهد داد زيرا وى يكى از خصلت نكو و بجاى انسانى را انجام داده و در وقت حيات به مردم نيكى نموده است، نيز پارسايان نيكوكارند و تو اى مؤمن اين خوى انسانى را از خود دور مگردان كه يكى از صفات بشرى است و هر انسانى را واجب آيد تا نيكويى كند كه در نزد خداوند تبارك و تعالى بى پاداش نخواهد ماند.
پس: انسانهاى واقعى همانا كه نيكوكار باشند و بر خلايق نيكى نموده و دل مردم را از مادى و معنوى بدست آورند چنانكه فرداى قيامت اجر نيكى خويش را دريافت دارند و نزد خداوند بزرگ مقامى بس والا داشته و بهشت سرايشان خواهد بود زيرا خداوند نيكوكاران را حتى از مؤمنان نيز بيشتر دوست دارد و آتش دوزخ را از دامانشان دور كند.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]علم[/h]آن چيز كه انتها و پايانش نيست
هم يافتن تمامى امكانش نيست‏
علم است و بياموز بهر ساعت عمر
بهتر به جهان ز علم و از دانش نيست‏
كل وعاء يضيق بما جعل فيه (إلخ) هر ظرفى كه در آن چيزى ريخته شود پر خواهد گشت، مگر ظرف علم و دانش كه هر چه در آن ريزى فراخ‏تر گشته و جايى بيشتر براى دريافت پيدا مى‏كند و تو اى مؤمن بياموز كه هنوز هيچ ندانسته‏اى چنانكه علم را پايانش نيست و ظرف علم (مغز) نيز پر نشدى مى‏باشد و بدان آنهايى كه مى‏دانند بيش از ديگران و استاد و دانشمندند هنوز هم نمى‏دانند و به انتهاى دانش نرسيده‏اند كه در مقياس علمشان در بى‏انتهاى دانستن اندك است كه دست يافتن به تمامى آن غير قابل درك و امكان پذير نيست مگر به امر الهى كه فقط بندگان مقرب خويش (پيامبران و امامان) را دانشى بيحد عطا فرموده است.
پس: آنچه كه پايان و انتهايى ندارد و امكان دست يافتن به انتهاى آن ميسر نيست علم و دانش است، كه بهترين دليل براى آموختن انسان تا آنچه فرصت و عمر باقيست و خردمند هر آنچه تواند بياموزد كه بهتر از كسب علم و دانش چيزى نبوده و نخواهد بود.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]بردبارى[/h]آنانكه رداى بردبارى پوشند
راهى به نجات سخت فردا كوشند
در روز گرفتارى، ياران شكيب‏
از بهر نجاتش ز تعب در جوشند
اوّل عوض الحليم من حلمه (إلخ) نخستين پاداش و اجر بردبارى آن است كه مردم هنگام گرفتارى او را يارى كنند و در هنگام ستيز او با ناشكيبا يارانش بشوند، چنانكه شكيبايى را خداوند يكى از صفات برجسته انسانى دانسته و در باره آن بارها فرموده، نيز بردبار و صبور را خداوند دوست مى‏دارد و او را از سختيها و ناملايمات زندگى برهاند و كارها را بر او سهل گرداند همانا كه او بردبار است و تحمل در سختيها دارد و مشقت زندگى خويش را با ملايمت و خونسردى بگذراند كه همين امر سبب پيروزى وى در زندگى است و هميشه موفق گردد، زيرا با انديشه‏اى درست در پى آن بوده و تيرش بهدف خواهد رسيد.
پس: لباس بردبارى بتن نما كه راه نجات و سختى فردايت باشد و در روز گرفتارى ياران فراوانى گرد شكيبا جمع گشته و او را از سختيها برهانند كه براى نجاتش از رنج و تعب در جوشند همانا كه بردبارى وى سبب پيروزى‏اش خواهد بود.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]پرهيزگارى[/h]اى آنكه نهاده سر بفرمان خدا
يا بى‏تو رها ز دوزخ روز جزا
جز خالق يكتا ز كه دارى مددى‏
فرموده هر آنچه را تو رفتار نما
اتقوا اللّه تقية من شمر تجريدا (إلخ) بترسيد از خداوند، همانا كسى از خداوند تبارك و تعالى ترسيد كه روش دين را پيروى كرد و پرهيزگارى را پيشه خويش ساخت و تلاش نمود در زندگى، و يكه و تنها با كوشش خويش در مهلت عمرش سعى نمود و جز از خداوند بزرگ فرمان نبرد و مددى نخواست از هيچ بنده‏اى و اميدوار به خدا بود حتى اگر بنده كسى باشد زيرا پرهيزگارى نه آن است كه جاه و جلال، مال و منال داشته باشى بلكه چون بكسى برده شدى و يا در كارى فرمانبردار دائمى هستى باز اميدت به خداى يكتا باشد هر چند تأمين زندگيت بدست فرمانده‏ات باشد زيرا روزى دهنده خداست و بفرمان اوست كه وجودت را بهر ديگرى در عذاب نهاده‏اى و يا فرمانبردار و غلامى، پس پرهيزگار آن است كه از خداوند بترسد و خويش را در فرمان الهى مطيع ساخته و آنچه بر زندگيش واجب آمد و خداى فرمود رفتار نمايد و ستايش پروردگار صاحب دو جهان را از ياد نبرد، همانا كه خداوند او را از آتش دوزخ برهاند چنانكه جز از خداى بزرگ از كسى مدد و يارى نخواسته و نمى‏طلبد.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]گرفتارى[/h]آن كس كه تحملش بود سختى را
جويا شده بهر خويش خوشبختى را
پيروز نگردد آنكه بى تابى كند
كاورده بدست خود نگون بختى را
اغض على القذى و الا (إلخ) بر سختى‏ها بى‏اعتنا باش، و گرنه هيچ خوشحالى بر تو روى نخواهد آورد، همانا كه گرفتارى‏هاى زندگى فرسوده و نابودت گرداند و كسانى كه در سختيها تحمل دارند و بردبارى پيشه نموده‏اند، پيروز و موفق گردند و به پيروزى واقعى رسند و تو اى مؤمن و پرهيزگار و خردمند بدان و آگاه باش كه هر كسى را نوعى گرفتارى باشد بر هر كارى را كه در پيش دارند و تمام انسانها هر كسى را سختى و مشكلى است در زندگى و مدت عمرش، و بى غم هرگز زاده نشده است و بكارى كه گمارده شدى چون مشكلى پيش آمد مترس و هراس نداشته باش و نااميد از زندگى مشو كه غم و گرفتارى در زندگى هركس پديد آيد و نااميدى همان مرگ تدريجى بوده و انسان را زجركش خواهد كرد.
پس: كسانى كه جوياى خوشبختى باشند كه تحمل در سختى دارند، و آنكه خود با دست خويش نگون بختى را پذيرا شد و پيروز نگشت تحمل نداشته و ناشكيبا بود و بدان كه هر كسى را غمى باشد و بى غم زاده نشده است و پرهيزگاران هميشه و در همه حال از گرفتارى خويش به اندوه نمى‏شوند و صبر پيشه سازند.
 
بالا