[h=3]صبر[/h]صبر است بدو طريق و هر دو نيكوست
هم خواستن و نخواستن از دل و دل خوست
در صبر شدن نخواستن از نيروست
راسخ بود ايمان كسى صبر بر اوست
الصبر صبران: صبر على ما تكره (إلخ) بردبارى و صبر بدو طريق در وجود انسان است كه هر دو نيك و بسزا باشد. اول آنكه شكيبائى بر آنچه پسندت نيايد و ديگر صبر آنست كه به پسندت آمده است چنانكه اگر ناخواسته بتحمل و برد- بارى روى آوردهاى بسيار نيكوست و نشان دهنده آنست كه دلى شجاع داشتهاى و از پاكانى، زيرا با همتى استوار به صبر نشسته و شجاعت خويش را نمايان داشتهاى و خداى بزرگ نيز بر تو رساند آنچه را كه خواستهات بوده است و ديگر آنكه اگر خواسته و از راه ميل و رغبت بصبر و شكيبائى تحمل داشتهاى نيز مؤمنى و ايمان تو راسخ باشد و فقط پارسان و با ايمانان مىباشند كه بدون نگرانى بتحمل نشسته و خواهان آنچه را كه از رحمت الهى بايد برسد بودهاند.
پس: دو صبر بر انسان باشد كه هر دو نكو و بجاست اول آنكه خواستن بوده و كسى با رغبت و ميل به صبر نشسته باشد دوم آنكه نخواسته و به صبر نشستن كه خواسته در صبر شدن نشانه ايمانى قوى و ارادهاى استوار مىباشد و چون نخواستن از روى ناچارى در صبر شدن نشانه شجاعت و قوى بودن دل مىباشد.
هم خواستن و نخواستن از دل و دل خوست
در صبر شدن نخواستن از نيروست
راسخ بود ايمان كسى صبر بر اوست
الصبر صبران: صبر على ما تكره (إلخ) بردبارى و صبر بدو طريق در وجود انسان است كه هر دو نيك و بسزا باشد. اول آنكه شكيبائى بر آنچه پسندت نيايد و ديگر صبر آنست كه به پسندت آمده است چنانكه اگر ناخواسته بتحمل و برد- بارى روى آوردهاى بسيار نيكوست و نشان دهنده آنست كه دلى شجاع داشتهاى و از پاكانى، زيرا با همتى استوار به صبر نشسته و شجاعت خويش را نمايان داشتهاى و خداى بزرگ نيز بر تو رساند آنچه را كه خواستهات بوده است و ديگر آنكه اگر خواسته و از راه ميل و رغبت بصبر و شكيبائى تحمل داشتهاى نيز مؤمنى و ايمان تو راسخ باشد و فقط پارسان و با ايمانان مىباشند كه بدون نگرانى بتحمل نشسته و خواهان آنچه را كه از رحمت الهى بايد برسد بودهاند.
پس: دو صبر بر انسان باشد كه هر دو نكو و بجاست اول آنكه خواستن بوده و كسى با رغبت و ميل به صبر نشسته باشد دوم آنكه نخواسته و به صبر نشستن كه خواسته در صبر شدن نشانه ايمانى قوى و ارادهاى استوار مىباشد و چون نخواستن از روى ناچارى در صبر شدن نشانه شجاعت و قوى بودن دل مىباشد.