منتخب ‏نهج‏ البلاغه

  • نویسنده موضوع Ali
  • تاریخ شروع

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]دور انديشى[/h]كوتاهى مكن كه نادمى در پيش است
خوش باد هر آن كسى كه دورانديش است‏
آينده مكن تباه و اندك بنگر
فردائى كه هر چه آيدت از خويش است‏
ثمرة التفريط الندامة (إلخ) نتيجه و ثمره كوتاهى نمودن پشيمانى و ندامت است و دور انديشى راهى درست و راه پيروزى بوده و نمايانگر فرداى روشن خواهد بود چون كسانى كه كوتاهى كنند باز مى‏مانند از هدف و بر قافله پيروزى هرگز نخواهند رسيد، و چنان پشيمان گردند كه حتى شك ندامت‏شان خشك نخواهد شد و بلعكس كسانى كه دورانديش هستند پس به آينده مى‏نگرند و فكر فرداى خويش خواهد بود و درستى در كارشان پديد مى‏آيد و گره از مشگل آنها گشاده مى‏گردد چون باراى و خرد و ديده عقل نگريسته‏اند روزهاى آينده و بعد خويش را و هرگز تباه نگردند و هميشه و در همه حال پيروز مى‏شوند زيرا عاقبت انديشى يعنى پيروزى.
پس: كوتاهى نمودن پيش گرفتن راه ندامت و پشيمانى مى‏باشد و خوش بحال كسانى كه دور انديشى نمايند و به آينده نظر مى‏افكنند كه اگر آسودگى و با سختى به بينند خويش موجب و باعث گشتند كه آسودگى و پيروزى نصيب دورانديش بوده و سختى و ناكامى و ندامت نصيب آنكه كوتاهى در زندگى‏اش نموده و هميشه بخواب غفلت بوده است
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]پرسش[/h]در زندگيت اگر معما باشد
در باطل و حق شايد و اما باشد
هر مشكل و سختى و مگر را مى‏پرس‏
زان باخردى كعالم و فهما باشد
قد اضاء الصبح الذى عينين (إلخ) روشن است صبح بر آنانكه چشمهايشان بينا است، و خردمندان را حقيقت و راستى و درستى روشن و آشكار است، و تو اى پيرو احكام و دانشجو از براى دانستن بياموز از آنها كه معلوم گردانند بر خواهان آنچه را كه جوينده حقيقت و دانش در پى آن است و بشناس حقيقت و راستگو و دانشمند را كه كوره راه و گمراهى را هرگز بر تو نشان نخواهند داد چنانكه خود او تميز مى‏دهد حقيقت را از باطل و در ديندارى خويش هيچ شك نياورد زيرا مى‏داند درست و بدون اشتباه است و بدانكه آن كسانى موفق مى‏گردند كه بياموزند از عالمان هنرها و اعمال نيك را زيرا رفتار دانشمندان و عالمان صحيح بوده و و بر اثر رفتار درست آنها، جوينده و پرسش كننده نيز پيروز و موفق گردد.
پس: اگر در زندگى خويش به معمايى رسيدى كه لا ينحل مانده و در باطل و حقيقت شك و ترديد و يا شايد و اما پيش آمد، مى‏توانى تمام مشكلات و سختى‏ها و اماها و مگرها را از كسانى كه خود قبول دارى به عاليت و فهميده‏گى، بپرسى تا براحتى مشكل‏هاى تو حل شود
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]پاكدلى[/h]آن كس كه اطاعت ز خداوند نمود
بايد كلك و ستم زدايد ز وجود
چون مزد ستم‏گرى روا نيست دهد
در راه خدا كه بر گناهش افزود
لا طاعة المخلوق فى معصية الخالق (إلخ) سزاوار نيست اطاعت و پيروى ز جايى كه نافرمانى از خدا در آن باشد، زيرا بنده بودن و سپاس حق بجاى آوردن بايد همه از پاكى و بى آلايشى بوده نه آنكه به زور و ستم گرفته شود و خمس و زكات آن را پرداخته و بر خويش حلال داند و يا جايى را كه بدوز و كلك بدست آورده شده نيمش را بخدا تقديم داشته و وقف مسجد سازد كه دور از انصاف بوده و عبادت بى‏جاست و مورد قبول حق نيابد بلكه بر گناه خود نيز افزوده باشد كه از خشم الهى و آتش دوزخ در امان نخواهد بود و تو اى مؤمن بكوش كه آنچه را از راه حلال بدست آوردى با آن زندگى نموده و از آن استفاده نمايى كه بهتر است از صد سال بعبادت نشستن و شكر و حمد خداى متعال را گفتن.
پس: آنانكه اطاعت از خداوند نمايند، بايد از كلك و ستم گرى و ريا بيرون آمده و خويش را از راه پليدى و فساد برى گردانند و سودى را كه از راه ستم‏گرى بدست آمده در راه خداوند دادن روا نباشد كه ثوابى نبرده بلكه بر گناه خويش نيز بيافزايد و موجب خشم الهى گردد.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]خطاى دوست[/h]بر دوست يكرنگ تو گر بود خطا
با نيكى و عفو خويش تنبيه‏ش نما
شرمنده ز تو كدورت از قلبش پاك‏
نيكو بودت دوستى مملو ز وفا
عاتب اخاك بالاحسان اليه (إلخ) با نيكى و محبت خود دوست چون برادر و يكرنگت را سرزنش نما و چون بدى از او ديده و خطايى از او سرزد با بخشش و عفو چشم پوشى كن كه او چون تو انسان است و هر قدر كه خوى پليد داشته باشد بر اثر بخشش و عفو تو محبتت را در دل گيرد و دوستى يك رنگ و با وفا گردد، چون اگر سرزنش خويش را با نيكى بر او بنمايى شرمنده و خجل گشته و ديگر خطايى نظير آن مرتكب نگردد و نيز ترا از خويش برتر شمارد و سخنانت و اعمالت را شايسته و نيكو داند، همچنين بخشيدن خطا موجب افزايش دوستى و محكم‏بودن عهد وى گشته و كدورت از قلب او زدوده و دوستى او حقيقى و خواهان تو گردد.
پس: از دوستان يكدل و پاك و يكرنگ تو چون خطايى سرزد بهتر آن است كه بر او نيكى نموده خطايش را گذشت دهى و چون چنين كنى از تو شرمنده گشته و كدورت و دشمنى از قلب او پاك شود و دوست بسيار خوب تو خواهد بود كه وجودش مملو از محبت و وفادارى گردد.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]تهمت[/h]تهمت نزنى كه بد گمانيست بخويش
در نزد خلايق مكنت خوار و پريش‏
تهمت زدن از رحمت حق بى بهره‏
بگرفته ره دوزخ عقبا در پيش‏
من وضع نفسه مواضع التهمة (إلخ) در جايگاه تهمت نروند كسانى كه بد گمانى را بخود نمى‏خواهند و سرزنش‏كردن آنكه از او بدگمان است جايز نخواهد بود، چنانكه خود سبب بدگمانى ديگران بر خود شده و خواه ناخواه بيشتر از او بترديد افتند و او را به بدگمانى نگريسته و با دو دلى هم صحبتش شوند، زيرا تهمت داده بر ديگران و خويشتن را ذليل نموده و خداوند كسانى را كه تهمت روا دارند هرگز نمى‏بخشد و دوزخ سراى ابديشان خواهد بود، و تو اى مؤمن بدان تهمت زدن را پاداش دوزخ است و در دنيا مردم به او بدگمان شوند و دورى از تهمت زدن بديگران همانا خود را از آتش دوزخ و بيزارى مردمان از خويش رهانيدن تا همه خواهان تو بوده بر تو روى آورند و در سختيها مددكارت باشند.
پس: آنانكه بر ديگران تهمت زنند و خوار يا پست و يا خلاف شمارند ديگران را، مردم را بخويش بدگمان نموده و در نزد همه خوار و ذليل مى‏شوند زيرا تهمت زدن همانا از رحمت الهى بى بهره شدن و خشم الهى را بر خود روا داشتن كه در آن سراى راهى دوزخ خواهد بود.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]عهد و پيمان[/h]با كس تو اگر چو عهد و پيمان بستى
ايمان تو راسخ است گر نشكستى‏
اى آنكه وفا به عهد و پيمان نكنى‏
ناكرده وفا به عهد ايمان هستى‏
اعتصموا بالذهم فى اوتادها، (إلخ) بگيريد زنجير و ميخهاى عهد و پيمان را و بكوشيد كه وفا كنيد در عهدى كه بسته‏ايد و محكم نمائيد ستون عهد خود را، نيز هنگامى كه پيمان بستى و به عهد خويش وفا نكردى از كفارى، همانا كه به دين خود وفا نكنى و هم چنين كسانى كه به عهد خويش وفا كنند خداوند تبارك و تعالى آنها را دوست داشته و رحمت كند كه بهر عهدى وفادار باشند و به دين خود نيز پر حرارت و با ايمان پاك و همانا مؤمن كسى باشد كه عهد نشكند و حتى اگر جان او در خطر حوادث شود در صورتى كه به عهد وفا نمودن مقدمه پيروزى در كارهاست و تمام كسانى كه وفادار به عهد بوده‏اند در زندگى موفقيت با آنها بوده است و در آخرت نيز خداوند از گناهان او درگذرد زيرا چنين كسى به دين خود وفا كند و با ايمان است و چون ايمان دارد قلبش پاك خواهد بود و خداى خود را بشناسد.
پس: آنانكه عهد و پيمان بستند و نشكسته و وفا نمودند، ايمان ايشان راسخ و واقعى بوده و آنانكه وفا به عهد خويش ننمايند همانا به دين و ايمان نيز وفا نكنند و بشكنند پيمانى كه بستند با خداى خويش
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]تنگدستى[/h]مردن كه بيك باره رها مى‏يابند
بى چيزى همان كه زنده در گردابند
صد بار بميرند بهر ساعت روز
چون مرده كه بر مردن خود بى‏تابند
الفقر الموت الاكبر، (إلخ) تنگدستى و بى چيزى مرگى است بسيار بزرگ چنانكه مردن هر كس بيك باره باشد و از جهان راحت گردد ولى بى چيزى و فقيرى و سختى در زندگى و ندارى مرگى است كه هر آن ديده شود و بر بى‏چيز آشكار گشته و زندگى سخت او چون خانه‏اى كه ستون‏هاى اصلى آن در حال فروريختن باشد خواهد ماند و مرگى كه به اين صورت باشد بسيار دردناك و زجر آور است كه بزرگترين مرگ و چون مرگ تدريجى و يا خوره در جان فقير است كه با دور شدن فقر آن مرگ تدريجى از جان او نيز بگريزد و زندگى يافتن دوباره‏اش شروع خواهد شد و چون فقير باقى بماند هر آنى چون تشنگان صحرا سراب مى‏بيند.
پس: مردن رهايى يافتن يكباره از زندگى مى‏باشد كه بى‏چيزى و فقيرى و ندارى مردن تدريجى بوده و زنده‏اى است در گرداب زندگى كه بهر ساعت صد بار بميرد و چنان مرده‏اى كه از براى يك بار مردن بى‏تابى كند سخت است و دردناك كه فقير و تنگدست در همه حال چنين است و آرزوى مردن خواسته او.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]ستمكاران[/h]فرداى قيامت آن ستمكار پليد
چون دست پشيمانى بدندان بگزيد
دوزخ چو بود جزاى اعمال ستم‏
بخشش ز خداوند بظالم نرسيد
للظالم البادى عذا بكفه عضته،، (إلخ) در روز رستخيز ستمگران و ظالمان دست ندامت خويش را بدندان گزند و نادم و پشيمان از كرده باشند كه خداوند به هيچ عذر و بهانه‏اى ايشان را نبخشد و به جزاى اعمال ستم خويش در روز جزا خواهند رسيد، و تو اى مؤمن و خواهان. كرم الهى ستم و جور.
را پيشه خود مگردان و بترس از روزى كه در عذاب ستمگرى خويش بسوزى و هيچ عذرى از تو در نزد خالق يكتا پذيرفته نگردد، از تو اى كه از كرده پشيمان شوى و طلب عفو نمايى كه خداوند ستمگران را دوست ندارد و هرگز بخشش الهى به ستمگر و ظالم نخواهد رسيد زيرا او نبخشيده و مهربانى ندانسته و بر مخلوق ستم نموده است كه جزايش همان آتش دوزخ باشد.
پس: واى بحال فرداى قيامت ستمگران كه دست پشيمانى به دندان گزند چنانچه عفو و بخشش خداوند متعال در روز قيامت بهيچ عنوان و عذرى موجه نگشته و بستمكار بخشش نمى‏رسد كه جزاى عمل آنها آتش دوزخ است و خردمند بگريزد از ستم‏گرى و ظلم و از جزاى عملش بترسد.
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]آزمندى[/h]زنجير طمع بگردن خويش مكن
ويران شود آشيان طمع بيش مكن‏
نابودى كه در قفاى گرداب طمع‏
باشد مكشان زندگيت ريش مكن‏
الطمع رق مؤبد،،، (إلخ) طمع داشتن يعنى بندگى هميشگى، و آزاد نگردد كسى كه در بند طمع باشد چنانكه گرفتار و بنده بر طمع خويش است و نيز ويران گردد آشيان او همانا كه چشم طمع بر آشيان ديگرى دوخته است و بر اثر طمع وجود او را بخل و حسد فرا گيرد و بخيل و حسود از مردم دورى جويد زيرا از همه بيزار گردد و خواهان خويشتن گشته در تمايلات خود گم گردد و بر اثر دورى جستن او از دوستان و خويشان همه از او دورى جويند و تنها در حسادت خود باقى ماند هم چنين عاقلان و خردمندان از طمعكار بگريزند و دورى جويند تا آنها را نيز به نابودى چون خويش نكشاند و بر آنها خوى و طينت طمع كار اثر نكند كه طمع كاران را پس از بخل و حسادت دشمنى با مردم خواهد بود.
[h=4]پس: اى دوست زنجير طمع كه بندگى خويش است بگردن مى‏افكن و آشيان خود را از طمع ويران مساز كه نابودى و فنا در قفايش بوده و آنانكه خويشتن را بگرداب طمع افكنند به تدريج خود را فنا سازند و از هم بپاشند زندگى آسوده خود را چنانكه بدنبال آسوده زيستن در طمع مى‏شوند.


[/h]
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
[h=3]شك در اسلام[/h]زان وقت كه دانسته‏اى حق از باطل
ترديد مكن ز حق مشو چركين دل‏
اسلام بحق است و نكو راهنماى‏
گر شك نكنى سهل كند، هر مشكل‏
ما شككت فى الحق (إلخ) ترديد و دو دلى ننموده‏ام در حق از وقتى كه دانسته و شناختم حق را از باطل، و تو اى خردمند در شك نباش كه هيچ بيراهه‏اى را بر تو دين اسلام نياموزد و هميشه حق و حقانيت را به بشر آموخته كه راه راست و حقيقت در آن است و نهى نموده از رفتار نادرست و غير انسانى كه بارها در هر كار و نقشه‏اى ثابت گرديده است و چون مؤمنى در خويش فرورفته و يكى از احكام را با راى خويش بسنجد خواهد دانست كه چه معجزه‏اى در اسلام و كتاب آسمانى آن مى‏باشد و تو اى خردمند بگراى به دين و بدون هيچ شكى باور نما فرموده‏هاى الهى را در قرآن كه جز حقيقت و راه پيروزى چيزى زيان آور نباشد و چون نهى نمايد بدان كه دورى جستن از آنها سود فراوان دارد.
پس: تو نيز هر وقت كه خويشتن را شناختى و حق را از باطل تميز دادى ترديدى بر آن مكن و بر حق دل چركين نباش و شك نكن كه بحق است دين اسلام و بهترين راهنماى انسان بوده و كسانى كه شك نكنند بر دين اسلام بر آنها هر مشكلى لا ينحل سهل و آسان شود.
 
بالا