شب قبل از عملیات محرم ، برادر مهدى سامع تا بعد از نیمه شب به شناسائى رفته بود و دیر وقت خسته و كوفته برگشته و به خواب رفت . بچه ها كه براى نماز شب بیدار شده بودند او را بیدار نكردند و چون خسته بود و شب بعد هم باید در عملیات شركت مى كرد.
صبح كه براى نماز بیدار شد گفت : مگر سفارش نكرده بودم مرا براى نماز شب بیدار كنید؟
آه سردى كشید و گفت : افسوس ! شب آخر عمرم نماز شب ام قضا شد! فردا شب ! عملیات آغاز شد و در حین عملیات مهدى به خیل عظیم شهدا اسلام پیوست.
..............
جا نماز معطّر، ص 20.