تنها دليل نقلي مورد استناد مدعيان رهبري شورايي، آيات و روايات مشورت و شور است؛ از جمله در آيه شريفه""و شاورهم في الامر""(آل عمران/159) يا روايت نبوي كه آن حضرت فرمودند: «هيچگاه شخصى با ديگرى مشورت نميكند، مگر آنكه بهراه نيك راهنمايى ميگردد».
- در ادامه فراز مورد استناد در سوره آل عمران، كه طي آن پيامبر (صلي الله عليه وآله) در برخي امور عرفي كه در آنها فرماني از وحي نرسيده است، مامور به مشورت با مسلمانان شده است، آمده: ""فاذا عزمت فتوكل علي الله""؛ يعني با آنان در امور مشورت كن؛ اما هرگاه تصميم گرفتي، پس بر خدا توكل كن و بر آن كار اقدام نما.
- اين اختلاف تعبير، اشاره به يك نكته مهم ميكند و آن اينكه: بررسى و مطالعه جوانب مختلف مسائل اجتماعى، بايد بصورت جمعى انجام گيرد، اما براى اجراى آن، بايد اراده واحدى بكار افتد. در غير اين صورت هرج و مرج پديد خواهد آمد.
تفسير نمونه،3/149
- گاهي رهبري شورايي به شوراي استفتاء مراجع عظام تشبيه ميشود. جواب: ""اكثر مراجع تقليد، جلسه اي به نام شوراي استفتاء دارند، يعني وقتي از آنها سوال جديدي ميشود، با چند نفر كه با اين موضوعات آشنا هستند، موضوع را به بحث ميگذارند، اما در پايان، خود آن مرجع است كه تصميم ميگيرد.""
آيت الله يزدي، پايگاه اطلاع رساني مجمع تقريب مذاهب
- نظريه رهبري شورايي با بسياري از نصوص روايي ما نيز مغايرت دارد؛ به عنوان نمونه،در غرر الحكم از امير المومنين علي(عليه السلام) روايت شده كه فرمودند:""الشركت في الملك تودي الى الاضطراب""؛ شراكت در حكومت، موجب اضطراب و تزلزل است. و رهبري شورايي، موجب اضطراب، تشتت و خلل در اداره امور خواهد شد.
چالشهاي فكري نظريه ولايت فقيه،86
- گاهي اوقات آقايان، از مواردي مثل «مجلس شوراي اسلامي» و... شاهد مثال مي آورند. جواب: ""اين نوع نهادها، مسئول رايزني مشورتي براي به دست آوردن ماهيت يك امر قانوني هستند، اما اگر تصميم گيري نهايي به صورت شورايي باشد، هميشه اختلاف پيش مي آيد؛ چراكه ديگر بحث علمي نيست، بلكه يك بحث سياسي و اجتماعي است.""
آيت الله يزدي، پايگاه خبري جهان
- "و گاهي ميگويند: در روايات ولايت فقيه، فقها به صورت جمع آمده، پس رهبري فقها به صورت جمعي است! جواب: ""مفاد ادله ولايت فقيه، عام استغراقي است، نه عام مجموعي؛ يعني تعبير فقها، ناظر به تك تك فقيهان زمانهاي مختلف است؛ نه در هر زمان چند فقيه.""
آيت الله سيد كاظم حائري، ولايت الامر في عصر الغيبه،240