▒ ▒ ▒ ولایت فقیه؟؟؟!!چرا؟ ▒ ▒ ▒

[montazer]

بسم الله الرحمن الرحیم.
در این مطلب جملاتی کوتاه پیرامون ولایت فقیه آورده میشود که گاه از منابع و مسانید اسلامی و یا از کتابهای مراجع عظام تقلید و گفتارهایی پیرامون ولایت فقیه است.
در صورتی که کاربران سوالی داشته باشیند مطرح کنند یا در این مطلب یا در مطلب جدید پاسخ خواهیم داد به فضل الهی.

دلايل واگذاري ولايت به فقهاء
/ ادله عقلي/
ولايت فقيه از موضوعاتى است كه تصور آنها موجب تصديق ميشود و چندان به برهان احتياج ندارد؛ به اين معنى كه هر كس عقايد و احكام اسلام را دريافته باشد، چون به ولايت فقيه برسد و آن را به تصور آورد، بي درنگ تصديق خواهد كرد و آن را ضرورى و بديهى خواهد شناخت.


امام خميني، كتاب ولايت فقيه،9‏




​

 

[montazer]

ما يك سري نيازهاي اجتماعي داريم كه بر عهده رهبر اجتماع است و دين مقدس اسلام، آنها را ناديده نگرفته، بلكه احكام زيادي را در اين راستا وضع نموده و آن را بر عهده حاكم اسلامي نهاده است. اين نيازها مربوط به زمان و مكان خاص نميباشد.

آيت الله العظمي بروجردي، البدر الزاهر،1/456

 

[montazer]

با همه آيات وارده در ضرورت عدل(15 آيه) و قسط(18 آيه) و نظر به كفايت واقعيات سياسي كه در اسلام مطرح شده است، مي فهميم كه اسلام، تنها پاسخگوي تنظيم و مديريت حيات معقول انسانهاست و قطعا براي اثبات اهميت بعد سياسي انسان در اسلام كافي است.

علامه جعفري، حكمت اصول سياسي اسلام58

 

[montazer]

"فقد اتينا ال ابراهيم الكتاب و الحكمه و اتيناهم ملكا عظيما"(نساء/54)
ما به آل ابراهيم،كتاب، حكمت وحكومت عظيمي داديم.

امام باقر(عليه السلام)فرمودند:مقصود ازملك عظيم،اين است كه در ميان آنان حاكمي قرار دادكه اطاعت و عصيان او،اطاعت و عصيان خدا باشد.

اصول كافي1/206

 

[montazer]

• « سيره سياسي، پيامبر اكرم و ائمه عليهم السلام»
  

پيغمبر اكرم (ص)در آن واحد از طرف پروردگار داراى سه مقام بود.
1ـ همان مقام پيغمبرى يا رسالت است.
2ـ مقام ديگر قضاوت و داورى ميان مردم است.
3ـ مقام حكومت است... ""يا أيها الذين امنوا أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولى الأمر منكم""(نساء/59).
شهيد مطهري، م آثار21/120

• سنت پيغمبر اكرم دليل بر لزوم تشكيل حكومت است.
  

زيرا تاريخ گواهى مى دهد كه خود، تشكيل حكومت داده، والى به اطراف مى فرستاده؛ به قضاوت مى نشسته؛ سفرايى به نزد پادشاهان روانه مى كرده؛ جنگ را فرماندهى مى كرده و خلاصه، احكام حكومتى را به جريان مى انداخته است.
امام خميني، ولايت فقيه26

 

[montazer]

• پيغمبر اكرم رسما بر مردم حكومت مى كرد و سياست اجتماع مسلمين را رهبرى مى نمود؛ به حكم آيه كريمه""خذ من أموالهم صدقه تطهرهم و تزكيهم بها""(توبه/103) از مردم ماليات مى گرفت، شؤون مالى و اقتصادى اجتماع اسلامى را اداره مى كرد.

شهيد مطهري، م آثار3/282

• پيامبر اكرم در فكر رهبرى سياسى- اجتماعى پس از خود نيز بود و به منظور آنكه امت، بعد از او احساس خلأ رهبرى نكند، به امر خدا در صحراى غدير خم، على (عليه السلام) را به رهبرى و پيشوايى مردم، معرفى كرد و فرمود: من كنت مولاه فهذا علي مولاه.
  آيت الله مكارم، دايره المعارف فقه مقارن530

 

[montazer]

• از نامه امام حسن(عليه السلام)به معاويه:اگر اشخاصى صابر و عارف به حق خود مي يافتم كه منكر آن نباشند،خلافت را به تو تسليم نمي كردم وآنچه را مى خواستى به تو نمى دادم.
  

بحار الأنوار44/39

• امام حسن مجتبى كارى كرد كه جريان اصيل اسلام كه از مكه شروع شده بود و به حكومت اسلامى و به زمان امير المؤمنين و زمان خود او رسيده بود در مجراى ديگرى، جريان پيدا بكند؛ منتها اگرنه به شكل حكومت ـ زيرا ممكن نبود ـ لااقل دوباره به شكل نهضت جريان پيدا كند.
  رهبر معظم انقلاب22/1/69

• امام حسين (عليه السلام) كه وارث حاكميت نبوى و علوى بود، براى احياى ارزشهاى اسلامى و مبارزه با ستمگران، به هدف تشكيل حكومت اسلامى به پا خاست؛ به اين قصد كه اگر ممكن شود با تشكيل حكومت و گرنه با شهادت، چهره واقعى بنى اميه را آشكار سازد.
  آيت الله مكارم، عاشورا؛ ريشه ها، انگيزه ها249

• امام حسين(عليه السلام)در مناخطاب به علماي جهان اسلام فرمودند:اموراداري حكومت اسلامي،صدور احكام قضايي و تمام مسائل اجرايي مملكت بايد بدست دانشمندان و روحانيوني باشد كه امين به حقوق الهي ودانا به حلال و حرام اسلام هستند.
  آيت الله مجتبي تهراني، شرح خطبه منا210

• قيام امام حسين (عليه السلام) در برابر يزيد و تصريح به اينكه هدف قيامش اصلاح امر امت و عدم سكوت در برابر سلطان جائر است، و بيعت گرفتن مسلم بن عقيل دركوفه، دليل روشنى است بر اينكه قيام او براى تشكيل حكومت عدل اسلامى بوده است.
  آيت الله مكارم، دايره المعارف فقه مقارن532
  

• تمام آثار و گفتار امام حسين (عليه السلام) اين مطلب را روشن مىكند كه غرض آن حضرت از قيام، اقامه حق و عدل و دين خدا و ايجاد حاكميت شريعت و بر هم زدن بنيان ظلم و جور و طغيان بوده است. غرض، ادامه راه پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) و ديگر پيامبران بوده است.
  رهبر معظم انقلاب11/5/68
  

• هدف از خط جهاد و مبارزه ائمه كه در تمام دوران250 ساله و در شكلهاي گوناگون استمرار داشته، اولا تبيين اسلام ناب است، ثانيا تبيين مسئله امامت و حاكميت سياسي و ثالثا تلاش براى تشكيل آن حكومت و تحقق بخشيدن به هدف پيامبر معظم اسلام و همه پيامبران است.
  رهبر معظم انقلاب26/7/68

 

[montazer]

• همانا حكومتى كه از جانب خدا برپاست، نگاهبان كارهاى شماست. پس فرمانش را گردن نهيد از بن دندان، نه از روى كراهت؛ كه سرزنش شويد بدان؛ وگرنه خدا دولت اسلام را از شما منتقل خواهد كرد، سپس هيچگاه آن را به شما بازنخواهد گرداند.

نهج البلاغه، خطبه169

• شايد روشنترين دليل بر لزوم عدالت و پيراستگي حاكم از گناه، آيه اي است كه مردم را بر مراعات اين صفت، به هنگام انتخاب حاكم فرا ميخواند: ولاتركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار (هود/113): به آنانكه ستم كردند، تمايل نكنيد، كه آتش دامنگير شما ميشود.
  آيت الله سبحاني، مباني حكومت اسلامي232

• كدام تمايل به ستمگر بزرگتر از پذيرش ولايت حاكم فاسق و سپردن مقدرات مردم بدست اوست؟ خداوند ميفرمايد: ولاتطع من اغفلنا قلبه عن ذكرنا و اتبع هواه و كان امره فرطا (كهف/28): از آنكس كه قلب او را از ياد خود غافل كرده ايم، اطاعت مكن، زيرا كه او از هوي و هوس خود پيروي كرده و كارش تباه ميباشد.
  آيت الله سبحاني، مباني حكومت اسلامي233

 

[montazer]

• زمامدار بايستى عادل باشد و دامنش به معاصى آلوده نباشد. كسى كه خداوند ميخواهد اختيار اداره بندگانش را به او بدهد، بايد معصيتكار نباشد: قال لا ينال عهدي الظالمين (مائده/51) خداوند تبارك و تعالى به جائر چنين اختيارى نميدهد.
  

امام خميني، ولايت فقيه50

• غرض از تشكيل حكومت اين است كه صاحب ملك، امور جامعه را طورى تدبير كند كه هر فردى از افراد جامعه به كمال لايق خود برسد. براى چنين حكومتي، داشتن دو سرمايه لازم است: يكى علم به مصالح حيات جامعه و مفاسد آن و دوم، داشتن قدرت بر اجراى آنچه كه صلاح جامعه ميداند. و اين دو ويژگي در طالوت بود.
  علامه طباطبايي، الميزان‏2/436

 

[montazer]

• غرض از تشكيل حكومت اين است كه صاحب ملك، امور جامعه را طورى تدبير كند كه هر فردى از افراد جامعه به كمال لايق خود برسد. براى چنين حكومتي، داشتن دو سرمايه لازم است: يكى علم به مصالح حيات جامعه و مفاسد آن و دوم، داشتن قدرت بر اجراى آنچه كه صلاح جامعه ميداند. و اين دو ويژگي در طالوت بود.
  

علامه طباطبايي، الميزان‏2/436

• در قرآن مجيد،آنجا كه پيامبر،طالوت را به عنوان رهبرى و فرماندهى بني اسرائيل برگزيد،و ايشان اعتراض كردند كه ما سزاوارتريم، او در پاسخ اعتراضشان گفت: «طالوت» از همه شايسته تر است؛ چرا كه خدا سهم بيشترى از علم و قدرت به او داده.
  آيت الله مكارم، پيام امام‏6/504

• و قال لهم نبيهم ان الله قد بعث لكم طالوت ملكا؛ ازتعبير «ملكا» چنين برميآيد كه طالوت،تنها فرمانده لشكر نبود،بلكه زمامدار كشور هم بود.از اينجا مخالفت شروع شد.
  آيت الله مكارم، تفسيرنمونه‏2/237