پاسخ : اصحاب اهل بیت علیه السلام
زهیر به همراه "سعید بن عبدالله حنفی" به فرمان امام که فرمود: "پیش روی من بایستید تا نماز ظهر را به جای آورم." سپر جان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام شد. او تا پایان نماز از امام محافظت کرد.
شعار حماسی زهیر
به روایت ابی مخنف، شهادت زهیر پس از حبیب بن مظاهر بود. در این هنگام، آثار شکستگی بر چهره امام هویدا شد. زهیر که پس از سلیمان (پسرعمویش) عازم میدان جهاد و نبرد شده بود، دستهایش را بر دوش امام حسین علیه السلام نهاد و در قالب اشعاری اذن جهاد خواست. امام فرمود: "من هم به دنبال تو، رسول الله و امیرالمؤمنین را ملاقات خواهم کرد." (28)
او در حین مبارزه این ابیات را ترنم میکرد:
"انا زهیر و انا ابن القین اذودکم بالسّیف عن حسین
ان حسیناً احد السّبطین من عترة البرّ التّق الزّین
ذاک رسول الله غیر المین اضربکم و لا اری من شین(29)
من زهیر پسر قین هستم، با شمشیر خود از حریم حسین دفاع میکنم؛
حسین یکی از دو نواده رسول است، از خاندانی که نیکی و تقوا زینت آنهاست؛
و اکنون او فرستاده پاک خدا از دو نسل نبوی است، و من شما را میکشم و عیب نمیدانم."
درباره رزم او گفتهاند: "و قاتل قتالاً شدیداً(30)؛ او مبارزهای سنگین را آغاز کرد." بنابر نقل راویان از جمله "محمد بن ابی طالب" او صد و بیست نفر از شجاعان کوفه را از دم تیغ گذراند.(31) درباره شهادت او گفتهاند: "فشدّ علیه کثیر بن عبدالله الشّعبی و مهاجر بن اوس الّتمیم، فقتلاه(32)؛ دو نفر از سپاهیان ابن سعد به نامهای کثیر و مهاجر، پس از نبرد سختی او را به شهادت رساندند."
شهادت و دعای امام به زهیر
امام حسین علیه السلام با مشاهده نعش یاور خود، در حالی که ایستاده بود فرمود: "لا یَبعدَنّکَ اللهُ یا زُهیر، و لَعَنَ اللهُ قاتلیکَ، لعنَ الّذینَ مُسِخوا قِردةً و خَنازیرَ(33)؛ ای زهیر خداوند تو را از رحمت خود دور نسازد، خداوند کشندگان تو را لعنت کند،(چون بنی اسرائیل) که به شکل بوزینهگان و خوکان درآمدند."
در زیارت ناحیه مقدسه اینگونه آمده است: "السّلامُ علی زُهیر بن القینِ البجلّی القائل للحسین علیهالسّلام و قَد اذنَ له الانصراف له: لا والله لا یکون ذلک ابداً اترکُ ابن رسول الله صلی الله علیه و آله، آله اسیراً فی ید الاعداء و انجدنا؟ لا ارانی الله ذلک الیوم؛ سلام بر زهیر فرزند قین بجلّی، آن که چون امام به او اجازه بازگشت دادند در پاسخ گفت: نه به خدا سوگند، هرگز فرزند رسول الله را که درود خدا بر او و آلش باشد را ترک نخواهم کرد. آیا فرزند رسول را در حالی که اسیر در دست دشمنان است رها کنم و خود را رهایی بخشم؟ خداوند آن روز را بر من نیاورد."(34)
درسی که میتوان گرفت: رفتار آدمی نخست به شکل "حال"(35) است. بدین گونه که برای انجام دادن آن باید تلاش کرد تا با دقت کامل، به مرحله عمل برسد؛ ولی بر اثر تکرار و ممارست آرام آرام انجام دادن آن عمل در شخص به شکل "ملکه" (36) در میآید. در این صورت آن رفتار به سادگی و به محض تصمیم از شخص سر میزند؛ مثلاً کسی که روزهای اول رانندگی خود را میگذراند، رفتار رانندگی او "حال" خواهد بود، ولی راننده کهنهکار "ملکه" رانندگی را داراست. رفتار آدمی هنگامی که بر جان و روح او نشست، شکل باطنی متناسب با خود را میسازد. شکل واقعی در رفتار و نیات او تجلی مییابد و او را از انسانیت میاندازد و به اشکال متناسب با رفتارش در میآورد. این نکته بارها در قرآن و روایات و نیز در کشف و شهود اهل عرفان آمده است.(37) آن که دیگران را بازی میدهد، در واقع چون میمونی است که خود نمیداند و آن که شهوترانی حرامخوار است؛ چون خوکی است که با کنار رفتن پردهها حقیقت او بر همگان آشکار میشود، چنان که انسان متکبر در واقع مورچهای است که به زیر دست و پا میرود؛ او در واقع کوچکی است که احساس بزرگی میکند. امام که هر چیز ناپیدا بر او عیان و آشکار است و او به واقع "عین الله النّاظرة" (چشم بینای الهی) و "اُذُنُه الواعیه": (گوش شنوای خداوند) است، آن قوم را چون بوزینگان و خوکانی میدید که از رحمت خداوند دور افتادهاند.
پینوشتها:
1- ابصارالعین، ص 162
2- مقتل الحسین مقرم، ص 91
3- مقتل الحسین مقرم، ص207
4- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص397؛ الارشاد، ج2، ص72 و 73؛ ابصارالعین، ص162
5- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 396. بلنجر از شهرهای ترکستان امروزی و بلاد روم قدیم است. (ابصارالعین، ص 162)
6- الارشاد، ج2، ص73.
7- ابصارالعین، ص162
8- الارشاد، ج2، ص73؛ الکامل فی التاریخ، ج2، ص 277؛ تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 397
9- طبری، تاریخ، ج3، ص 307 به نقل از سماوی، ابصارالعین، ص162
10- اینجا حر نامه ابن زیاد را دریافت کرده بود و در پاسخ گفت: نه به خدا قسم قدرت (پذیرش این پیشنهاد را) ندارم، چرا که ابن زیاد جاسوس بر من نهاده است. ابصارالعین، ص163
11- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص409، ابصارالعین، ص163
12- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص409
13- مقتل الحسین مقرم، ص 233
14- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص417
15- قتل الحسین مقرم، ص 256
16- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص417
17- مقتل الحسین مقرم؛ رک الارشاد، ج2، ص92؛ تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 417، ابصارالعین، ص164.
18- مقتل الحسین مقرم، ص284؛ تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 427- 426.
19- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص426.
20- نحل، آیه 125..
21- حجرات، آیه 9.
22- دلائل الامامه، ص74.
23- ابصارالعین، ص166.
24- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص439- 438
25- مقتل الحسین مقرم، ص299.
26- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص439.
27- ابصارالعین، ص166.
28- مقتل الحسین مقرم، ص 306.
29- کتاب الفتوح، ج5، ص109، مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص20.
30- مثیرالاحزان، ص65.
31- مقتل الحسین مقرم، ص 306.
32- تاریخ الامم و الملوک، ج 5، ص 441.
33- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص20؛ بحارالانوار، ج45، ص 26.
34- اقبال العمال، ج3، ص78- 77.
35- State
36- Station
37- پیامبر به (آنها) بگو، هر بر شاکله (شخصیتی که برای خود ساخته) عمل می کند. اسراء، آیه 84، بنابراین، رفتار و نیات خود شاکله ساز است و شاکله افراد، خود رفتار بعدی ایشان را جهت می دهد.
منبع:
یاران شیدای حسین بن علی علیهماالسلام، استاد مرتضی آقا تهرانی .
زهیر به همراه "سعید بن عبدالله حنفی" به فرمان امام که فرمود: "پیش روی من بایستید تا نماز ظهر را به جای آورم." سپر جان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام شد. او تا پایان نماز از امام محافظت کرد.
شعار حماسی زهیر
به روایت ابی مخنف، شهادت زهیر پس از حبیب بن مظاهر بود. در این هنگام، آثار شکستگی بر چهره امام هویدا شد. زهیر که پس از سلیمان (پسرعمویش) عازم میدان جهاد و نبرد شده بود، دستهایش را بر دوش امام حسین علیه السلام نهاد و در قالب اشعاری اذن جهاد خواست. امام فرمود: "من هم به دنبال تو، رسول الله و امیرالمؤمنین را ملاقات خواهم کرد." (28)
او در حین مبارزه این ابیات را ترنم میکرد:
"انا زهیر و انا ابن القین اذودکم بالسّیف عن حسین
ان حسیناً احد السّبطین من عترة البرّ التّق الزّین
ذاک رسول الله غیر المین اضربکم و لا اری من شین(29)
من زهیر پسر قین هستم، با شمشیر خود از حریم حسین دفاع میکنم؛
حسین یکی از دو نواده رسول است، از خاندانی که نیکی و تقوا زینت آنهاست؛
و اکنون او فرستاده پاک خدا از دو نسل نبوی است، و من شما را میکشم و عیب نمیدانم."
درباره رزم او گفتهاند: "و قاتل قتالاً شدیداً(30)؛ او مبارزهای سنگین را آغاز کرد." بنابر نقل راویان از جمله "محمد بن ابی طالب" او صد و بیست نفر از شجاعان کوفه را از دم تیغ گذراند.(31) درباره شهادت او گفتهاند: "فشدّ علیه کثیر بن عبدالله الشّعبی و مهاجر بن اوس الّتمیم، فقتلاه(32)؛ دو نفر از سپاهیان ابن سعد به نامهای کثیر و مهاجر، پس از نبرد سختی او را به شهادت رساندند."
شهادت و دعای امام به زهیر
امام حسین علیه السلام با مشاهده نعش یاور خود، در حالی که ایستاده بود فرمود: "لا یَبعدَنّکَ اللهُ یا زُهیر، و لَعَنَ اللهُ قاتلیکَ، لعنَ الّذینَ مُسِخوا قِردةً و خَنازیرَ(33)؛ ای زهیر خداوند تو را از رحمت خود دور نسازد، خداوند کشندگان تو را لعنت کند،(چون بنی اسرائیل) که به شکل بوزینهگان و خوکان درآمدند."
در زیارت ناحیه مقدسه اینگونه آمده است: "السّلامُ علی زُهیر بن القینِ البجلّی القائل للحسین علیهالسّلام و قَد اذنَ له الانصراف له: لا والله لا یکون ذلک ابداً اترکُ ابن رسول الله صلی الله علیه و آله، آله اسیراً فی ید الاعداء و انجدنا؟ لا ارانی الله ذلک الیوم؛ سلام بر زهیر فرزند قین بجلّی، آن که چون امام به او اجازه بازگشت دادند در پاسخ گفت: نه به خدا سوگند، هرگز فرزند رسول الله را که درود خدا بر او و آلش باشد را ترک نخواهم کرد. آیا فرزند رسول را در حالی که اسیر در دست دشمنان است رها کنم و خود را رهایی بخشم؟ خداوند آن روز را بر من نیاورد."(34)
درسی که میتوان گرفت: رفتار آدمی نخست به شکل "حال"(35) است. بدین گونه که برای انجام دادن آن باید تلاش کرد تا با دقت کامل، به مرحله عمل برسد؛ ولی بر اثر تکرار و ممارست آرام آرام انجام دادن آن عمل در شخص به شکل "ملکه" (36) در میآید. در این صورت آن رفتار به سادگی و به محض تصمیم از شخص سر میزند؛ مثلاً کسی که روزهای اول رانندگی خود را میگذراند، رفتار رانندگی او "حال" خواهد بود، ولی راننده کهنهکار "ملکه" رانندگی را داراست. رفتار آدمی هنگامی که بر جان و روح او نشست، شکل باطنی متناسب با خود را میسازد. شکل واقعی در رفتار و نیات او تجلی مییابد و او را از انسانیت میاندازد و به اشکال متناسب با رفتارش در میآورد. این نکته بارها در قرآن و روایات و نیز در کشف و شهود اهل عرفان آمده است.(37) آن که دیگران را بازی میدهد، در واقع چون میمونی است که خود نمیداند و آن که شهوترانی حرامخوار است؛ چون خوکی است که با کنار رفتن پردهها حقیقت او بر همگان آشکار میشود، چنان که انسان متکبر در واقع مورچهای است که به زیر دست و پا میرود؛ او در واقع کوچکی است که احساس بزرگی میکند. امام که هر چیز ناپیدا بر او عیان و آشکار است و او به واقع "عین الله النّاظرة" (چشم بینای الهی) و "اُذُنُه الواعیه": (گوش شنوای خداوند) است، آن قوم را چون بوزینگان و خوکانی میدید که از رحمت خداوند دور افتادهاند.
پینوشتها:
1- ابصارالعین، ص 162
2- مقتل الحسین مقرم، ص 91
3- مقتل الحسین مقرم، ص207
4- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص397؛ الارشاد، ج2، ص72 و 73؛ ابصارالعین، ص162
5- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 396. بلنجر از شهرهای ترکستان امروزی و بلاد روم قدیم است. (ابصارالعین، ص 162)
6- الارشاد، ج2، ص73.
7- ابصارالعین، ص162
8- الارشاد، ج2، ص73؛ الکامل فی التاریخ، ج2، ص 277؛ تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 397
9- طبری، تاریخ، ج3، ص 307 به نقل از سماوی، ابصارالعین، ص162
10- اینجا حر نامه ابن زیاد را دریافت کرده بود و در پاسخ گفت: نه به خدا قسم قدرت (پذیرش این پیشنهاد را) ندارم، چرا که ابن زیاد جاسوس بر من نهاده است. ابصارالعین، ص163
11- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص409، ابصارالعین، ص163
12- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص409
13- مقتل الحسین مقرم، ص 233
14- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص417
15- قتل الحسین مقرم، ص 256
16- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص417
17- مقتل الحسین مقرم؛ رک الارشاد، ج2، ص92؛ تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 417، ابصارالعین، ص164.
18- مقتل الحسین مقرم، ص284؛ تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 427- 426.
19- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص426.
20- نحل، آیه 125..
21- حجرات، آیه 9.
22- دلائل الامامه، ص74.
23- ابصارالعین، ص166.
24- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص439- 438
25- مقتل الحسین مقرم، ص299.
26- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص439.
27- ابصارالعین، ص166.
28- مقتل الحسین مقرم، ص 306.
29- کتاب الفتوح، ج5، ص109، مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص20.
30- مثیرالاحزان، ص65.
31- مقتل الحسین مقرم، ص 306.
32- تاریخ الامم و الملوک، ج 5، ص 441.
33- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص20؛ بحارالانوار، ج45، ص 26.
34- اقبال العمال، ج3، ص78- 77.
35- State
36- Station
37- پیامبر به (آنها) بگو، هر بر شاکله (شخصیتی که برای خود ساخته) عمل می کند. اسراء، آیه 84، بنابراین، رفتار و نیات خود شاکله ساز است و شاکله افراد، خود رفتار بعدی ایشان را جهت می دهد.
منبع:
یاران شیدای حسین بن علی علیهماالسلام، استاد مرتضی آقا تهرانی .