آزادی سیاسی در قرآن كریم

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
چكیده

مقاله حاضر با رویكرد درون دینی و با مراجعه به آیات قرآن كریم به این پرسش اساسی پاسخ میدهد كه آیا قرآن كریم به مفهوم آزادی سیاسی پرداخته است؟ با تحلیل عناصر مفهومی آزادی سیاسی، این مدعا مورد بررسی قرار میگیرد كه قرآن كریم آزادی سیاسی انسان رابرای رسیدن به كمال انسانی در جامعه سیاسی به رسمیت شناخته، خواهان رهایی انسان از سلطه انسانهای ستمگر و دولت های مستبداست. بر این اساس، در قرآن كریم اولاً آزادی سیاسی برای انسان مسلمان به رسمیت شناخته شده، ثانیاً جوهره آن رهایی انسان ازسلطه و استبداد بوده، ثالثاً هدف آن رسیدن انسان مسلمان به خداباوری و تحقق عدالت در جامعه است. در تبیین نكات سه گانه فوق، پس ازتحلیل مفهومی آزادی سیاسی، با مراجعه به قرآن كریم، مؤلفه های سه گانه آزادی سیاسی در قرآن كریم ( فاعل/ مانع/ هدف) توضیح داده شده و بر پایه آن، این تعریف از آزادی سیاسی در قرآن كریم بدست آمد كه عبارت است از "فقدان دخالت و ممانعت اربابها و طاغوتها در برابر فعالیت و رفتار سیاسی انسانها با هدف تحقق خداباوری (حاكمیت الهی ) و عدالت درجامعه به منظور برخورداری آنان از حقوق اساسی."در نهایت بر اساس این تعریف "حق انتخاب"،"حق نظارت و بیان" و" حق تشكیل اجتماعات" به مثابه اقسام آزادی سیاسی در قرآن كریم استخراج و تبیین گردید.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
مقدمه


تبیین آزادی سیاسی در قرآن كریم به مثابه هدف اساسی مقاله حاضر مستلزم تحلیل عناصر و مؤلفه های مفهومی آزادی سیاسی با مراجعه به آیات قرآن كریم است. این مهم نیز به نوبه خود نیازمند بكار گیری الگوی مفهومی و روشی خاصی است. بر این اساس، قدم نخست تبیین مفهوم آزادی سیاسی به منظور بدست آوردن چارچوب مفهومی مورد نیاز نوشتار حاضر است. از آنجا كه مفهوم آزادی سیاسی دربرگیرنده سه مؤلفه فاعل، مانع وهدف است، تلاش میشود با مراجعه به قرآن كریم مؤلفه های سه گانه مذكور شناسایی گردد. این مراجعه نیازمند الگوی روشی متناسب است و از اینرو، قدم دوم نوشتار حاضرتبیین تفسير اجتهادی به مثابه الگوی روشی است. در ادامه بر پایه این چارچوب مفهومی و روشی، فاعل، مانع و هدف آزادی سیاسی در قرآن كریم تبیین میگردد.
مدعای اصلی نوشتار حاضر این است كه قرآن كریم آزادی سیاسی انسان ها را در جامعه و دولت اسلامی به رسمیت شناخته است. نگارنده با تبیین مؤلفه های سه گانه آزادی سیاسی قران كریم، به تعریف آزادی سیاسی از دیدگاه این كتاب آسمانی می پردازد. مباحث این مقاله امكان طبقه بندی اقسام آزادی سیاسی را فراهم ساخته، نگارنده در ادامه مباحث مقاله به این بحث مهم می پردازد. با تبیین مؤلفه ها و سپس اقسام آزادی سیاسی در قرآن كریم امكان نتیجه گیری فراهم میگردد و خواننده به پاسخ این پرسش رهنمون میگردد كه آیا در قرآن كریم آزادی سیاسی مطرح شده است؟ و در این صورت مؤلفه ها اساسی آزادی سیاسی در قران كریم چیست؟ و مهمترین اقسام آزادی سیاسی از دیدگاه قران كریم كدام است؟
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

1. چارچوب مفهومی و روشی

بی تردید، تبیین مفهوم آزادی سیاسی در قرآن كریم مستلزم اشاره به مفهوم آزادی سیاسی از یك سو و توضیح الگوی روشی مناسب برای مراجعه به قرآن كریم از سوی دیگر است.

1.1. مفهوم آزادی سیاسی

آزادی سیاسی به مثابه یك مفهوم مدرن، در برگیرنده نگرشی خاص به رابطه فرد و دولت است كه از آن به آزادی" منفی" تعبیر گردیده است. بر اساس این نگرش، آزادی منفی در پاسخ به این پرسش اصلی مطرح میشود كه: چیست و كجاست آن قلمروی كه در محدوده آن، شخص – یا گروهی از اشخاص – عملاً آزادی دارند (یا باید آزادی داشته باشند) تا بدون دخالت دیگران آن چه را بخواهند عمل كنند و آن چنان كه می خواهند باشند.(آیزیا برلین،1368: 236) براین اساس آزادی دراین معنا [منفی] آزادی از چیزی است، یعنی محفوظ ماندن از مداخلات غیر در داخل مرزی كه هرچند متغیر است، قابل شناسایی می باشد.(آیزیا برلین،1368: 244) در این گونه آزادی ،همان طوری كه ملاحظه میشود، دغدغه اصلی، محافظت شخص از مداخله دیگران است كه در ادبیات سیاسی از دیگران به " دولت" تعبیر میگردد. این محافظت در صورتی تحقق مییابد كه انسان بدون برخورد با مانعی به نام دولت بتواند آنگونه كه می خواهد عمل نماید.
این نگرش اگرچه در متون وادبیات سیاسی جدید بسیار مورد توجه قرار گرفته، به نظر می رسد نمی تواند تعریفی جامع از آزادی سیاسی ارائه نماید. این نگرش آزادی سیاسی را به عدم مداخله دولت در زندگی سیاسی افراد تعریف می كند كه تنها نمایان گر دو مولفه آزادی سیاسی است در حالیكه آزادی سیاسی از سه مولفه اساسی تشكیل شده است.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
بر طبق این نگرش آزادی سیاسی همچون اصل آزادی دارای مفهومی جهان شمول بوده، هرجمله و تعریفی كه درباره آزادی گفته شود، دربرگیرنده سه مولفه اساسی است كه از آنها به "فاعل"، "مانع" و"هدف" تعبیر میگردد. (G.C.Mac. Callum ,1967:76) مفصود از فاعل " فرد" و مقصود از مانع " دولت" و مقصود از هدف " انجام یك عمل و یا برخورداری از یك "حق " می باشد. براین اساس، آزادی سیاسی عبارت است از رهایی فرد از دخالت دولت برای انجام دادن یك عمل سیاسی و یا برخورداربودن ازیك حق اساسی. فرد در زندگی سیاسی آن گاه از وصف آزادی سیاسی برخوردار است كه برای انجام فعالیت های سیاسی از دخالت دولت آزاد باشد و یا دولت حقوق اساسی وی را برسمیت شناسد.طبق این تعریف، دولت در صورت ممانعت از فعالیت سیاسی قانونی شهروندان ویا امتناع از برسمیت شناختن حقوق اساسی آنان مانع آزادی سیاسی به شمار می آید. اما در صورت فقدان چنین مانعی افراد و شهروندان به مثابه فاعل آزادی می توانند به انجام فعالیت های سیاسی قانونی پرداخته، حقوق اساسی خود را استیفاء نمایند. بدین ترتیب، در شناسایی آزادی سیاسی در یك جامعه تنها به وجود وعدم وجود مانع در برابر افراد نمی توان نظر كرد، بلكه افزون بر ان باید به ویِژگی های افراد به مثابه فاعل آزادی سیاسی و نیز نوع فعالیت های سیاسی و حقوق اساسی به مثابه اهداف آزادی سیاسی نیز باید توجه كرد. در این نوشتار با توجه به این تعریف از آزادی سیاسی، تلاش می كنیم عناصر و مولفه های سه گانه مذكور را در آیات قرآن كریم مورد بررسی قرارداده، با كنار هم قرار دادن گزاره های بدست آمده در باره این عناصر و مولفه های به دیدگاه قرآن كریم در باره آزادی سیاسی دست یابیم. اما دست-یابی به این مهم بدون بكار گیری الگوی روشی مناسب امكان پذیر نمی نماید كه در ادامه به اختصار به توضیح آن می پردازیم.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"


1.2. الگوی روشی


استخراج گزاره های قرآن كریم در باره عناصر و مولفه های آزادی سیاسی مستلزم " فهم " آموزه های مكنون در اين متن دینی است كه از طريق بكارگيری الگوی روشی تفسیری بدست می آيد. تفسیر به مثابه روش فهم آموزههای قرآن كریم گونه های متعددی دارد كه یكی از مهمترین آنها تفسیراجتهادی است. تفسیراجتهادی الگویی تفسیری است كه با تكیه بر قواعد اجتهاد فهم میسر میگردد. از این رو فهم این الگوی تفسیری مستلزم فهم اجتهاد است. اجتهاد فرايندی است كه از " فهم " آغاز می شود و به " استنباط " ختم می گردد. اجتهاد در عرف فقها نهايت سعی و كوشش در به دست آوردن احكام شرعيه است و به اين اعتبار بدست آوردن احكام از دلايل شرع اجتهاد خوانده می شود . (محقق حلی ، 1403: 179) بدين ترتيب، اجتهاد نوعی فهم فقهی است كه با بكار گيری اصول روش شناختی خاصی به استنباط آموزه يا احكام شرعی می انجامد . اين فهم پس از كوشش های فكری زيادی بدست می آيد و در اثر ممارست تبديل به " ملكه و استعدادی " می گردد " كه به وسيله آن می توان به استنباط حكم شرعی فرعی از يك اصل پرداخت " . (محمد كاظم خراسانی،1412: 463)
بر اساس تعاريف مذكور اجتهاد به مثابه فهم سرشتی زبانی پيدا می كند. اجتهاد آنگاه كه با متن يا متون دينی سر و كار پيدا می كند، نوعی گفتگوی زبانی با متن تلقی می گردد. گفتگوی زبانی مجتهد با متن با تكيه بر قواعد زبانی و با بهره گيری از انواع دلالت های زبانی بوده، در اين گفتگو اجمال و ابهام زبانی متن بر طرف می گردد. با بر طرف شدن اجمال و ابهام، مقصود شارع دريافت گرديده، بر اساس اين فهم، آموزه يا حكمی شرعی استنباط می گردد.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

مفروض اساسی گفتگوی زبانی مجتهد با متن امكان فهم درست است و دغدغه او رسيدن به چنين فهمی از طريق بكارگيری درست قواعد زبانی است. مباحث " الفاظ " در علم اصول حاصل پذيرش چنين مفروضی است . از اين رو، به رغم ديدگاههای متعدد و مختلفی كه درباره ماهيت " وضع " و انواع دلالت های الفاظ در علم اصول ارائه شده است، (به عنوان نمونه ر.ك: محمد حسین نائینی،1409و محمد باقر صدر،1417وابو القاسم موسوی خویی،1422) هدف همه اين ديدگاهها را می توان بكارگيری قواعد زبانی مذكور به منظور دستيابی به فهمی معتبر از غرض شارع و در نتيجه استنباط آموزه يا حكم شرعی دانست. بدين ترتيب، هدف مجتهد حقيقت يابی از طريق زبان و رسيدن به معرفت حقيقی با بكار گيری قواعد زبانی است. اين هدف خصلتی معرفت شناختی به " فهم اجتهادی " می بخشد. امّا افزون بر اين ، فهم اجتهادی، فهمی " نص گرا " نيز تلقی می گردد. مقصود از نص گرايی، ابتنای اجتهاد بر نص و محوريت نص (قرآن كريم و سنت معصومين) در فعاليت و تلاش علمی فقها و مجتهدين است. بر اين اساس، فهم اجتهادی متأثر از مختصّات زبانی متن قرار گرفته و بدون توجه به آنها فهم درست آن متن امكان پذير نمی باشد.

بنابراین، در این نوشتار تلاش می كنیم با تكیه بر مختصات فهم اجتهادی و با استفاده از تفاسیر اجتهادی موجود، گزاره های موجود در قرآن كریم در خصوص عناصر و مولفه های سه گانه آزادی سیاسی را استخراج نمائیم. استخراج این گزاره ها امكان كنار هم قرار گرفتن آنها را در یك هیات نظری فراهم میسازد تا از طریق آن دیدگاه قرآن كریم در باره آزادی سیاسی تبیین گردد.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"


2. مولفه های آزادی سیاسی در قرآن كریم



براساس آنچه گذشت، تبیین دیدگاه قرآن كریم در باره آزادی سیاسی در گرو تبیین دیدگاه این كتاب آسمانی در باره فاعل، مانع وهدف آزادی سیاسی است:

2.1. فاعل آزادی سیاسی

بر اساس آیات قرآن كریم، مؤلفه نخست آزادی سیاسی را می توان انسان با ویژگی های مختار، انتخابگر و خلیفه خداوند دانست. به دیگرسخن، قرآن كریم انسان را بدلیل برخورداری از ویژگی های مذكور فاعل آزادی سیاسی دانسته، برای وی آزادی سیاسی را به رسمیت شناخته است. از نگاه قرآن انسان موجودی مختار آفریده شده است. انسان از آنجا كه نسبت به خوبی و بدی شناخت فطری دارد، مختار بوده، بر پایه این شناخت فطری می تواند مسیر درست زندگی خود را انتخاب نماید. و از آنجا كه انتخابگری مذكور به طور كلی در دو حوزه فردی و اجتماعی امكان پذیر می باشد، می توان گفت كه قرآن كریم در دو حوزه فردی و اجتماعی انسان را با چنین ویژگی هایی مورد توجه قرار داده است. به دیگر سخن، قرآن كریم به هنگام بیان ویژگی های مذكور میان دوحوزه مذكور تمایزی ایجاد نكرده است، درنتیجه میتوان انسان را فاعل آزادی هم درسطح فردی و هم درسطح اجتماعی درنظر گرفت و بدین ترتیب، در مقام استنتاج مؤلفه نخست آزادی سیاسی ،براساس تعمیم مذكور عمل كرد.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

درقرآن كریم از یك سو، پس از سوگند به خورشید و ماه و روز و شب، آسمان و زمین به جان آدمی سوگند یاد كرده، میفرماید:

"فألهمها فجورها وتقویها ؛پس فجوروتقوی(شروخیر) رابه او(انسان) الهام كرده است."(شمس/8)

ازسوی دیگر، به دلیل برخورداری از این ویژگی، او را موجودی انتخابگر معرفی میكند:

"انّا هدیناه السبیل إمّا شاكراً وإمّا كفوراً ؛ماراه را به اونشان دادیم ،خواه شاكرباشد (وپذیرا گردد )یا ناسپاس."(انسان/3)

بر پایه چنین ویژگی های ذاتی و تكوینی، قرآن كریم انسان را خلیفه خداوند معرفی می كند:

"واذ قال ربك للملائكة انّی جاعل فی الارض خلیفة قالوا أ تجعل فیها من یفسد فیها ویسفك الدماء ونحن نسبح بحمدك ونقدس لك قال انّی أعلم ما لا تعلمون؛ هنگامی كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین جانشینی قرارخواهم داد. (فرشتگان) گفتند: آیا كسی را در آن قرار می دهی كه فساد و خون ریزی كند؟ ما تسبیح وحمد تورا به جا می آوریم و تو را تقدیس می كنیم. پروردگار فرمود: من حقایقی را می دانم كه شما نمی دانید."(بقره/30)
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

از نگاه قرآن كریم، انسان به عنوان خلیفه خداوند در روی زمین از چنان كرامتی برخوردار است كه موجودات طبیعی دیگر در تسخیر انسان قرار گرفته اند:

" الله الذی سخر لكم ما فی السموات وما فی الارض جمیعا منه، ان فی ذلك لایات لقوم یتفكرون؛ و آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است همه را برای شما رام ساخت. اینها از جانب خداست. به راستی در این امور برای مردمی كه می اندیشند نشانه هایی (بر یكتایی وتدبیر خدا) است.( جاثیه/13)


بنابراین، ازدیدگاه قرآن كریم، انسان به دلیل برخورداری از آگاهی فطری به خوبی و بدی وبرخورداری از عقل و توانایی شناخت خوبی و بدی، موجودی مختاروانتخاب گرآفریده شده ،در جایگاه خلیفة اللهی قرارگرفته و در نتیجه بر فراز طبیعت بوده و می تواند در آن تصرف نماید. بدین ترتیب، چنین انسانی، به عنوان فاعل آزادی سیاسی به رسمیت شناخته می شود. اما آنچه از نگاه قرآن كریم اهمیت دارد این است كه انسان اگر چه با چنین ویژگی هایی برخوردار از آزادی سیاسی است اما این آزادی توام با عنصر مسئولیت پذیری است:

"ولا تقف ما لیس لك به علم ان السمع والبصر والفواد كل اولئك كان عنه مسئولا؛ و از آنچه كه بدان علم نداری پیروی نكن، زیرا گوش وچشم و دل، از همه اینها سوال می شود"(اسراء/36)

براین اساس، انسان اگرچه آزادی سیاسی دارد اما بر طبق این آیه در برابر تمامی رفتارها وگفتارهایش در عرصه سیاسی اجتماعی، مسئول می باشد. در این جاست كه انسان ناگزیر از توجه به غایت رفتار وگفتارهای خویش در عرصه سیاسی اجتماعی است، چرا كه قرآن كریم انسان را موجودی با هدف و غایت معرفی می كند:

"افحسبتم انما خلقناكم عبثا وانكم الینا لاترجعون؛ آیا پنداشتید كه شما را بیهوده آفریده ایم وشما به سوی ما بازگردانده نمی شوید؟"(مومنون/115)

 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

2.2. مانع آزادی سیاسی

از نظر قرآن كریم موانع آزادی سیاسی را به دو دسته بیرونی و درونی می توان تقسیم كرد. مهمترین موانع بیرونی آزادی سیاسی انسان ها، "ارباب"،" مستكبران" و"طاغوت ها" می باشند. از این زاویه، مهمترین مانع آزادی سیاسی انسانها، افرادی هستند كه خود را "ارباب"دیگران دانسته، بر آنها به عنوان "طاغوت" مسلط می گردند. به همین دلیل، قرآن كریم سلطه این افراد را نامشروع تلقی كرده، پرهیز از آنان را درخواست نموده است. از این رو، خطاب به اهل كتاب می فرماید:
"قل یا اهل الكتاب تعالوا الی كلمة سواء بیننا وبینكم الاّ نعبد إلا الله ولا نشرك به شیئاً ولا یتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله فإن تولوّا فقولوا اشهدوا بانّا مسلمون ؛ بگو ای اهل كتاب، بیایید بر سر سخنی كه بین ما و شما یكسان است بایستیم، كه جزخداوند را نپرستیم و برای او هیچ گونه شریكی نیاوریم و هیچ كس از ما دیگری را به جای خداوند ارباب نگیرد و اگر رویگردان شدند، بگویید شاهد باشید كه ما فرمانبرداریم."(آل عمران/64)

براساس این آیه هیچ انسانی نمی تواند خود را ارباب دیگری دانسته، براومسلط گردد. اهمیت این مسأله در این آیه به اندازه ای است كه آن را دربرابر دعوت به خداوند قرار داده، پذیرش ارباب را شرك به خداوند معرفی نموده است.
 
بالا