سلام. یه زمانی که برای کار پایان نامه می رفتم سر مزرعه، یه دستگاه داشتم که با برق کار می کرد. روال کار این بود که هربار دستگاه رو باید با خودم می بردم سر زمین و باید خبر می دادم تا از اتاق کنترل برق رو وصل کنند و بعد اتمام کار، برق رو قطع می کردن، دستگاه رو جدا می کردیم و سیم ها روی زمین باقی می موند. یه بار دیدم انگار یه جای کار می لنگه، رفتم امور فنی دانشگاه گفتم خانم این سیم ها برق دارن، بگین برن برق رو قطع کنن تا بریم کارمون رو بکنیم، از ما اصرار و از اونا انکار، می گفت امکان نداره، گفتم بابا به این دلیل به اون دلیل، می گفت نه، به کارآموزتون بگین تست کنه(انگار کارآموز موجود زنده نیست!)، گفتم بابا این برق داره چه فرق می کنه کی بره تست کنه، شانس رئیسشون اونجا بود، حرفای ما رو شنید گفت چطور می گین برق داره، براشون دلیل آوردم، کمی فکر کردن رو حرفام بعد به منشی اونجا گفتن راست می گن ایشون اون سیم ها برق دارن! دیگه رفتن برق رو قطع کردن و...خداروشکر اونجا جایی نبود که محل عبور و مرور باشه، اما مزرعه ام کلی سگ داشت، خداروشکر کردم سگ ها رو برق نگرفته...