پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین
(59) اي پروردگار بر ايشان درود فرست هم وزن عرش خود و آنچه زير عرش است ( همه عالم ) و مقدار آنچه آسمانهايت و آنچه در بالاي آنهاست را پر گرداند ، و مقدار شماره زمينهايت و آنچه در زير آنها و ميان آنهاست ( مقصود بسياري يا بزرگي پاداش درود است يعني اگر جسم بود همانا به اندازه اي باشد كه آسمانها و آنچه در بالاي آنهاست و زمينها و آنچه در زير و ميان آنهاست را پر سازد ، و ظاهر فرمايش امام - عليه السلام - : وعدد ارضيك تعدد و بسياري زمين است ، چنان كه در قرآن كريم " سوره 65 ، آيه 12 " است : الله الذي خلق سبع سموات ومن الارض مثلهن يعني خدا كسي است كه هفت آسمان را خلق نمود و مانند آن هفت زمين را آفريد و ظاهر اين آيه دلالت دارد به اين كه زمين مانند آسمانها هفت است چون فرموده : و زمين را مانند آسمانها افريد ، و مانند بودن در عدد و شماره است نه در كيفيت و چگونگي ، زيرا كيفيت آسمان خلاف كيفيت زمين است ، و در قرآن مجيد آيه اي كه دلالت كند زمين مانند آسمانها هفت است جز اين آيه نيست ، و گفته شده : مراد از هفت زمين هفت طبقه زمين است كه هر طبقه اي بالاي طبقه ديگر قرار گرفته ، والله اعلم ) درودي كه ايشان را به كمال قرب به تو رساند ، و براي تو و ايشان خشنودي ، و هميشه به مانندهاي آن درودها وسته باشد
(60) بار خدايا تو دين خود ( اسلام ) را در هر زمان و روزگاري به وسيله امام و شوايي ( يكي از ائمه معصومين - عليهم السلام - ) كه او را براي ( گمراهان ) بندگانت علامت ( راهنما ) و در شهرهايت نشانه ( راه حق ) بر پا داشته اي ، تأييد و كمك كرده اي پس از آن كه مان ( دوستي ) آن امام را به مان ( به دوستي ) خود وسته ، و او را سبب خشنودي ( افاضه رحمت ) خويش گردانيده اي ، و طاعت و فرمانبري از او را واجب نموده ، و از فرمان نبردن از او ترسانيده اي ، و به فرمانبري فرمانهايش ، و بازايستادن از نهي و بازداشتنش ، و به اين كه كسي از او شي نگيرد ( جز روي از فرمان او از ش خود كاري نكند ) و از او واپس نماند ( خلاف فرمانش قدمي برندارد ) فرمان داده اي ، پس اوست نگهدار پناهندگان ( به خود از واقع شدن در يكي از دو طرف افراط و تفريط ) و پناه اهل ايمان ( در رهايي از تاريكيهاي ناداني و شبهات ) و دستاويز چنگزدگان ( از كيفرها ) و جمالي و نيكويي جهانيان ( زيرا به راهنمايي و روش او ترازوي عدل و داد در ن مردم برابر مي گردد )
(61) بار خدايا پس ( چون براي تو در هر روزگاري شوايي است به اين صفات ) به ولي ( اولي به تصرف در امور مؤمنين ) خود ( كه امام اين زمان است ) شكر و سپاس آنچه را بر او نعمت داده اي الهام نما ( اين جمله دعاست براي امام هر زمان ، و ان امام - عليه السلام - در اينجا در زمان امامتش اشاره به خود بوده سپس امام هر زماني ، و مقصود تعليم و ياد دادن به شيعيان است ) و مانند آن شكر و سپاس را ( بر آنچه به ما نعمت داده اي ) به سبب آن حضرت به ما الهام كن ، و او را از جانب خود سلطنت و توانايي ( يا حجت و برهان آشكاري ) كه ( او و شيعيانش را ) ياري دهنده است عطا فرما ، و براي او ( هر مشكل و بسته شده اي را ) بگشاي گشودن آساني ( كه رنج در آن نباشد ) و او را به تواناترين تكيه گاه خود ياري ده ، و تواناييش ( يا پشتش ) را محكم و استوار گردان ، و بازويش را توانايي بخش ( او را كمك فرما ) و به ديده ( مراقبت ) خود رعايت و حفظش كن ، و به نگهداريت نگهدارش ، و به فرشتگانت ( در هر زمان يا هنگام جهاد چنان كه جدش رسول خدا - صلي الله عليه و آله - را در جنگ بدر ياري كردند ) ياريش نما ، و به لشگر و سپاهت ( مؤمنين و جهاد كنندگان در راهت ) كه غلبه كننده ترين ( لشگرها ) اند كمكش فرما
(62) و كتاب خود ( محكم ، متشابه ، مجمل ، مفصل ، ناسخ و منسوخ قرآن و خواندن آن را چنان كه فرود آمده و نگهداريش را از فساد و تباهي ) و احكام و راهها ( ي هدايت و رستگار )يت و روشهاي غمبرت را - درودهايت بار خدايا بر او و آل او باد - به وسيله او به پا دار ( آشكار ساز ) و آنچه از نشانه هاي دينت ( احكام و دستورهايت ) را كه ستمكاران مي رانده اند ( پشت سر انداخته طبق آنها رفتار نمي كنند ) به سبب او زنده گردان ( هويدا ساز ) و زنگ ( فساد و تباهكاري ) ستم ( ستمكاران ) را از طريقه و راهت ( دينت ) به او بزداي ، و به وسيله او سختي را از راهت ( توانا نبودن به هدايت و راهنمايي مردم را به سوي آن كه به واسطه تسلط و غلبه ستمكاران رخ داده ) دور ساز ، و به سبب او عدول كنندگان از راه خود ( اسلام ) را از ميان بردار ، و به او آنان را كه براي راه راست تو اعوجاج و كجي مي طلبند ( در ميان مردم شبهات و تأويلات باطله القاء مي نمايند تا آنها را گمراه نمايند ) نيست و نابود گردان
(63) و ولي خود ( امام زمان ) را براي دوستانت نرم ( بردبار ) گردان ، و دستش را بر دشمنانت بگشا ( او را بر ايشان مسلط فرما ) و رحمت و مهرباني و عطوفت و شفقت او را به ما ببخش ( او را درباره ما مهربان ساز ) و ما را براي او شنوندگان فرمانبرندگان و در ( به دست آوردن ) رضا و خشنوديش كوشش كنندگان و در ياري نمودن و دفاع و پشتيباني از او ياري كنندگان و به وسيله آنچه درخواست شد به سوي تو و غمبرت - درودهايت اي خدا بر او و آل او باد - تقرب جويان نما
(64) بار خدايا درود فرست بر دوستان ايشان كه به مقام و مرتبه آنان ( خلافت و رئاست عامه و فضيلت و برتريشان بر همه مردم كه تو قرار داده اي ) اقرار دارند ، راه روشنشان را روي مي نمايند ( طبق دستورشان رفتار مي كنند ) دنبال آثار و نشانه هاشان مي روند ، به دستاويز ( به دين و راهنمايي ) شان چنگ مي زنند ، به دوستيشان تمسك مي جويند ( به وجوب طاعتشان اعتقاد دارند ) به امامت و شواييشان اقتدا مي نمايند ، براي امر و فرمانشان تسليم و فرمانبرانند ، در طاعت و رويشان مي كوشند ، ايام روزگار ( دولت و ظهور خلافت ) ايشان ( ايام حضرت صاحب الأمر ، المهدي المنتظر - صلوات الله وسلامه عليه - كه دولت او دولت ايشان است ) را انتظار دارند و چشمهاشان به سوي آنان دوخته اند ( هميشه چشم به راه ظهور دولت ايشانند ، حضرت اميرالمؤمنين - عليه السلام - فرموده : كسي كه امر ما " ظهور امام زمان - عجل الله تعالي له الفرج - " را منتظر و چشم به راه باشد مانند كسي است كه در راه خدا كشته و به خون خود طده باشد ) درودهاي با بركت و نيكي و پاكيزه و فزاينده هنگام بامدادان و شبانگاهان
(65) و بر ايشان و بر جانهاشان درود فرست ، و كارشان ( گفتار و كردارشان ) را بر تقوي و پرهيزكاري فراهم نما ، و احوالشان را اصلاح فرما ، و توبه آنان را بپذير ، زيرا تو بسيار توبه پذير و مهربان و بهترين آمرزندگاني ( چون سيئه و بدي را به حسنه و نيكي تبديل مي نمايي ) و ما را به سبب رحمت و مهربانيت در سراي سلامت و گزند ( بهشت ) با ايشان قرار ده ، اي مهربانترين مهربانان
(66) بار خدايا اين روز عرفه روزي است كه آن را شريف و گرامي و بزرگ داشته اي ، و رحمت را در آن گسترده ، و عفوت را انعام نموده ، و عطايت را در آن بسيار كرده ، و به سبب آن بر بندگانت تفضل و احسان فرموده اي ( حضرت علي ابن الحسين - عليهما السلام - فرموده : رسول خدا - صلي الله عليه و آله - در حجةالوداع " آخرين حجي كه آن حضرت در سال دهم هجرت بجا آورد " چون به عرفه توقف نمود و خورشيد مي خواست غروب نمايد فرمود : اي بلال به مردم بگو: خاموش شده بشنوند ، پس چون مردم خاموش گشته گوش دادند ، رسول خدا فرمود : پروردگار شما در اين روز بر شما نعمت داده نيكوكارتان را آمرزيد ، و نيكوكارتان را در بدكارتان شفيع و ميانجي گردانيد ، پس آمرزيده شده پراكنده شويد )
(67) بار خدايا و من آن بنده تو هستم كه ش از آفرينش و پس از آفرينشت او را نعمت دادي ( نعمتهاي ش از آفرينش چيزهايي است كه هستي شخص متوقف بر آن است مانند پدر و مادر ) پس او را از كساني قرار دادي كه به دين خود ( اسلام ) راهنمايي نمودي ، و براي انجام حق خويش ( آنچه واجب است از گفتار و كردار و اعتقاد ) توفيق دادي ، و او را به ريسمان ( يا زنهار ) خود ( قرآن و ائمه معصومين - عليهم السلام - ) نگاهداشتي ، و در حرب و گروه ( روان ) خويشتن درآوردي ، و به دوستداري دوستانت ( آنان كه از تو اطاعت مي نمايند ) و دشمني دشمنانت ( كساني كه خلاف امر و نهيت رفتار مي كنند ) رهبري فرمودي
(68) سپس او را فرمان دادي پس فرمان نبرد ، و منع نمودي پس باز نايستاد ، و از معصيت و نافرماني نهي فرمودي پس خلاف فرمانت نموده و نهيت را مرتكب گشته ، نه از روي دشمني با تو و نه از روي گردنكشي بر تو ، بلكه هوا و خواهش او را به آنچه جدا ساخته ( نهي كرده ) اي و به آنچه ترسانده اي خواند ، و دشمن تو و دشمن او ( شيطان ) او را بر آن ياري كرد ، پس با شناسايي بترسانيدن تو و اميدواري به عفو تو و اعتماد به گذشت تو بر نافرمانيت اقدام نمود در حالي كه با آن نعمتهايي كه به او بخشيده اي سزاوارتر بندگان تو بود كه به نافرمانيت اقدام ننمايد
(69) و اينك منم در جلو تو پست ، خوار ، فروتن ، زاري كنان و ترسان كه به گناهان بزرگ كه زير بار آن رفته ام و به خطاها و نادرست كاريهاي سترگ كه آن را بجا آورده ام اقرار كننده ام ، به عفو و گذشت زنهارجو و به رحمتت پناهنده ام ، باور دارم كه امان دهنده اي من را از تو امان نمي دهد ، و بازدارنده اي من را از تو بازنمي دارد
(70) پس ( چون با كمال تضرع و زاري به درگاهت روآورده و به گناهان معترف و از كردار پشيمانم ) به من عطا كن ستر و پوششي را از جانب خود كه به گناهكار عطا مي كني ، و به من ببخش عفوت را كه به كسي كه خود را تسليم تو مي نمايد مي بخشي ، و به من انعام فرما آمرزشت را كه در دستگاهت بزرگ نمي نمايد كه آن را بر كسي كه به تو اميدوار است انعام نمايي
(59) اي پروردگار بر ايشان درود فرست هم وزن عرش خود و آنچه زير عرش است ( همه عالم ) و مقدار آنچه آسمانهايت و آنچه در بالاي آنهاست را پر گرداند ، و مقدار شماره زمينهايت و آنچه در زير آنها و ميان آنهاست ( مقصود بسياري يا بزرگي پاداش درود است يعني اگر جسم بود همانا به اندازه اي باشد كه آسمانها و آنچه در بالاي آنهاست و زمينها و آنچه در زير و ميان آنهاست را پر سازد ، و ظاهر فرمايش امام - عليه السلام - : وعدد ارضيك تعدد و بسياري زمين است ، چنان كه در قرآن كريم " سوره 65 ، آيه 12 " است : الله الذي خلق سبع سموات ومن الارض مثلهن يعني خدا كسي است كه هفت آسمان را خلق نمود و مانند آن هفت زمين را آفريد و ظاهر اين آيه دلالت دارد به اين كه زمين مانند آسمانها هفت است چون فرموده : و زمين را مانند آسمانها افريد ، و مانند بودن در عدد و شماره است نه در كيفيت و چگونگي ، زيرا كيفيت آسمان خلاف كيفيت زمين است ، و در قرآن مجيد آيه اي كه دلالت كند زمين مانند آسمانها هفت است جز اين آيه نيست ، و گفته شده : مراد از هفت زمين هفت طبقه زمين است كه هر طبقه اي بالاي طبقه ديگر قرار گرفته ، والله اعلم ) درودي كه ايشان را به كمال قرب به تو رساند ، و براي تو و ايشان خشنودي ، و هميشه به مانندهاي آن درودها وسته باشد
(60) بار خدايا تو دين خود ( اسلام ) را در هر زمان و روزگاري به وسيله امام و شوايي ( يكي از ائمه معصومين - عليهم السلام - ) كه او را براي ( گمراهان ) بندگانت علامت ( راهنما ) و در شهرهايت نشانه ( راه حق ) بر پا داشته اي ، تأييد و كمك كرده اي پس از آن كه مان ( دوستي ) آن امام را به مان ( به دوستي ) خود وسته ، و او را سبب خشنودي ( افاضه رحمت ) خويش گردانيده اي ، و طاعت و فرمانبري از او را واجب نموده ، و از فرمان نبردن از او ترسانيده اي ، و به فرمانبري فرمانهايش ، و بازايستادن از نهي و بازداشتنش ، و به اين كه كسي از او شي نگيرد ( جز روي از فرمان او از ش خود كاري نكند ) و از او واپس نماند ( خلاف فرمانش قدمي برندارد ) فرمان داده اي ، پس اوست نگهدار پناهندگان ( به خود از واقع شدن در يكي از دو طرف افراط و تفريط ) و پناه اهل ايمان ( در رهايي از تاريكيهاي ناداني و شبهات ) و دستاويز چنگزدگان ( از كيفرها ) و جمالي و نيكويي جهانيان ( زيرا به راهنمايي و روش او ترازوي عدل و داد در ن مردم برابر مي گردد )
(61) بار خدايا پس ( چون براي تو در هر روزگاري شوايي است به اين صفات ) به ولي ( اولي به تصرف در امور مؤمنين ) خود ( كه امام اين زمان است ) شكر و سپاس آنچه را بر او نعمت داده اي الهام نما ( اين جمله دعاست براي امام هر زمان ، و ان امام - عليه السلام - در اينجا در زمان امامتش اشاره به خود بوده سپس امام هر زماني ، و مقصود تعليم و ياد دادن به شيعيان است ) و مانند آن شكر و سپاس را ( بر آنچه به ما نعمت داده اي ) به سبب آن حضرت به ما الهام كن ، و او را از جانب خود سلطنت و توانايي ( يا حجت و برهان آشكاري ) كه ( او و شيعيانش را ) ياري دهنده است عطا فرما ، و براي او ( هر مشكل و بسته شده اي را ) بگشاي گشودن آساني ( كه رنج در آن نباشد ) و او را به تواناترين تكيه گاه خود ياري ده ، و تواناييش ( يا پشتش ) را محكم و استوار گردان ، و بازويش را توانايي بخش ( او را كمك فرما ) و به ديده ( مراقبت ) خود رعايت و حفظش كن ، و به نگهداريت نگهدارش ، و به فرشتگانت ( در هر زمان يا هنگام جهاد چنان كه جدش رسول خدا - صلي الله عليه و آله - را در جنگ بدر ياري كردند ) ياريش نما ، و به لشگر و سپاهت ( مؤمنين و جهاد كنندگان در راهت ) كه غلبه كننده ترين ( لشگرها ) اند كمكش فرما
(62) و كتاب خود ( محكم ، متشابه ، مجمل ، مفصل ، ناسخ و منسوخ قرآن و خواندن آن را چنان كه فرود آمده و نگهداريش را از فساد و تباهي ) و احكام و راهها ( ي هدايت و رستگار )يت و روشهاي غمبرت را - درودهايت بار خدايا بر او و آل او باد - به وسيله او به پا دار ( آشكار ساز ) و آنچه از نشانه هاي دينت ( احكام و دستورهايت ) را كه ستمكاران مي رانده اند ( پشت سر انداخته طبق آنها رفتار نمي كنند ) به سبب او زنده گردان ( هويدا ساز ) و زنگ ( فساد و تباهكاري ) ستم ( ستمكاران ) را از طريقه و راهت ( دينت ) به او بزداي ، و به وسيله او سختي را از راهت ( توانا نبودن به هدايت و راهنمايي مردم را به سوي آن كه به واسطه تسلط و غلبه ستمكاران رخ داده ) دور ساز ، و به سبب او عدول كنندگان از راه خود ( اسلام ) را از ميان بردار ، و به او آنان را كه براي راه راست تو اعوجاج و كجي مي طلبند ( در ميان مردم شبهات و تأويلات باطله القاء مي نمايند تا آنها را گمراه نمايند ) نيست و نابود گردان
(63) و ولي خود ( امام زمان ) را براي دوستانت نرم ( بردبار ) گردان ، و دستش را بر دشمنانت بگشا ( او را بر ايشان مسلط فرما ) و رحمت و مهرباني و عطوفت و شفقت او را به ما ببخش ( او را درباره ما مهربان ساز ) و ما را براي او شنوندگان فرمانبرندگان و در ( به دست آوردن ) رضا و خشنوديش كوشش كنندگان و در ياري نمودن و دفاع و پشتيباني از او ياري كنندگان و به وسيله آنچه درخواست شد به سوي تو و غمبرت - درودهايت اي خدا بر او و آل او باد - تقرب جويان نما
(64) بار خدايا درود فرست بر دوستان ايشان كه به مقام و مرتبه آنان ( خلافت و رئاست عامه و فضيلت و برتريشان بر همه مردم كه تو قرار داده اي ) اقرار دارند ، راه روشنشان را روي مي نمايند ( طبق دستورشان رفتار مي كنند ) دنبال آثار و نشانه هاشان مي روند ، به دستاويز ( به دين و راهنمايي ) شان چنگ مي زنند ، به دوستيشان تمسك مي جويند ( به وجوب طاعتشان اعتقاد دارند ) به امامت و شواييشان اقتدا مي نمايند ، براي امر و فرمانشان تسليم و فرمانبرانند ، در طاعت و رويشان مي كوشند ، ايام روزگار ( دولت و ظهور خلافت ) ايشان ( ايام حضرت صاحب الأمر ، المهدي المنتظر - صلوات الله وسلامه عليه - كه دولت او دولت ايشان است ) را انتظار دارند و چشمهاشان به سوي آنان دوخته اند ( هميشه چشم به راه ظهور دولت ايشانند ، حضرت اميرالمؤمنين - عليه السلام - فرموده : كسي كه امر ما " ظهور امام زمان - عجل الله تعالي له الفرج - " را منتظر و چشم به راه باشد مانند كسي است كه در راه خدا كشته و به خون خود طده باشد ) درودهاي با بركت و نيكي و پاكيزه و فزاينده هنگام بامدادان و شبانگاهان
(65) و بر ايشان و بر جانهاشان درود فرست ، و كارشان ( گفتار و كردارشان ) را بر تقوي و پرهيزكاري فراهم نما ، و احوالشان را اصلاح فرما ، و توبه آنان را بپذير ، زيرا تو بسيار توبه پذير و مهربان و بهترين آمرزندگاني ( چون سيئه و بدي را به حسنه و نيكي تبديل مي نمايي ) و ما را به سبب رحمت و مهربانيت در سراي سلامت و گزند ( بهشت ) با ايشان قرار ده ، اي مهربانترين مهربانان
(66) بار خدايا اين روز عرفه روزي است كه آن را شريف و گرامي و بزرگ داشته اي ، و رحمت را در آن گسترده ، و عفوت را انعام نموده ، و عطايت را در آن بسيار كرده ، و به سبب آن بر بندگانت تفضل و احسان فرموده اي ( حضرت علي ابن الحسين - عليهما السلام - فرموده : رسول خدا - صلي الله عليه و آله - در حجةالوداع " آخرين حجي كه آن حضرت در سال دهم هجرت بجا آورد " چون به عرفه توقف نمود و خورشيد مي خواست غروب نمايد فرمود : اي بلال به مردم بگو: خاموش شده بشنوند ، پس چون مردم خاموش گشته گوش دادند ، رسول خدا فرمود : پروردگار شما در اين روز بر شما نعمت داده نيكوكارتان را آمرزيد ، و نيكوكارتان را در بدكارتان شفيع و ميانجي گردانيد ، پس آمرزيده شده پراكنده شويد )
(67) بار خدايا و من آن بنده تو هستم كه ش از آفرينش و پس از آفرينشت او را نعمت دادي ( نعمتهاي ش از آفرينش چيزهايي است كه هستي شخص متوقف بر آن است مانند پدر و مادر ) پس او را از كساني قرار دادي كه به دين خود ( اسلام ) راهنمايي نمودي ، و براي انجام حق خويش ( آنچه واجب است از گفتار و كردار و اعتقاد ) توفيق دادي ، و او را به ريسمان ( يا زنهار ) خود ( قرآن و ائمه معصومين - عليهم السلام - ) نگاهداشتي ، و در حرب و گروه ( روان ) خويشتن درآوردي ، و به دوستداري دوستانت ( آنان كه از تو اطاعت مي نمايند ) و دشمني دشمنانت ( كساني كه خلاف امر و نهيت رفتار مي كنند ) رهبري فرمودي
(68) سپس او را فرمان دادي پس فرمان نبرد ، و منع نمودي پس باز نايستاد ، و از معصيت و نافرماني نهي فرمودي پس خلاف فرمانت نموده و نهيت را مرتكب گشته ، نه از روي دشمني با تو و نه از روي گردنكشي بر تو ، بلكه هوا و خواهش او را به آنچه جدا ساخته ( نهي كرده ) اي و به آنچه ترسانده اي خواند ، و دشمن تو و دشمن او ( شيطان ) او را بر آن ياري كرد ، پس با شناسايي بترسانيدن تو و اميدواري به عفو تو و اعتماد به گذشت تو بر نافرمانيت اقدام نمود در حالي كه با آن نعمتهايي كه به او بخشيده اي سزاوارتر بندگان تو بود كه به نافرمانيت اقدام ننمايد
(69) و اينك منم در جلو تو پست ، خوار ، فروتن ، زاري كنان و ترسان كه به گناهان بزرگ كه زير بار آن رفته ام و به خطاها و نادرست كاريهاي سترگ كه آن را بجا آورده ام اقرار كننده ام ، به عفو و گذشت زنهارجو و به رحمتت پناهنده ام ، باور دارم كه امان دهنده اي من را از تو امان نمي دهد ، و بازدارنده اي من را از تو بازنمي دارد
(70) پس ( چون با كمال تضرع و زاري به درگاهت روآورده و به گناهان معترف و از كردار پشيمانم ) به من عطا كن ستر و پوششي را از جانب خود كه به گناهكار عطا مي كني ، و به من ببخش عفوت را كه به كسي كه خود را تسليم تو مي نمايد مي بخشي ، و به من انعام فرما آمرزشت را كه در دستگاهت بزرگ نمي نمايد كه آن را بر كسي كه به تو اميدوار است انعام نمايي