قرآن مجید با ترجمه استاد حسین انصاریان

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
الجزء الثاني
سوره البقرة

جزء دومسوره بقره

أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿٢٤٦﴾ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿٢٤٨﴾ «40»







آيا [در داستان] آن گروه از سران و اشراف بنى اسرائيل كه پس از موسى بودند انديشه نكردى؟ كه به پيامبرشان گفتند : براى ما زمامدار و فرمانروايى برانگيز تا در راه خدا جنگ كنيم ؟ گفت : آيا احتمال نمى‏دهيد ، اگر جنگ بر شما مقرّر شود ، جنگ نكنيد [و سر به نافرمانى بزنيد ؟] گفتند : ما را چه شده كه در راه خدا جنگ نكنيم ، در حالى كه از ميان خانه‏ها و فرزندانمان بيرون رانده شده‏ايم ؟ ! پس چون جنگ بر آنان مقرّر شد ، همه جز اندكى از آنان روى گرداندند ؛ و خدا به ستمكاران داناست .«246» و پيامبرشان به آنان گفت : بى‏ترديد خدا طالوت را براى شما به زمامدارى برانگيخت . گفتند : [شگفتا !] چگونه او را بر ما حكومت باشد در صورتى كه ما به فرمانروايى از او سزاوارتريم ، و به او وسعت و فراخى مالى داده نشده [پس ما كجا و زمامدارى انسانى تهيدست كجا ! ؟] پيامبرشان] گفت : خدا او را بر شما برگزيده و وى را در دانش و نيروى جسمى فزونى داده ؛ و خدا زمامدارى‏اش را به هر كس كه بخواهد عطا مى‏كند ؛ و خدا بسيار عطا كننده و داناست .«247» و پيامبرشان به آنان گفت : يقيناً نشانه فرمانروايى او اين است كه آن صندوق [كه موسى را در آن گذاشتند و به دريا انداختند] نزد شما خواهد آمد ، در آن آرامشى از سوى پروردگارتان است ، و باقى‏مانده‏اى از آنچه خاندان موسى و هارون به جا گذاشته‏اند [چون الواح تورات ، عصاى موسى و عمامه هارون] و فرشتگان آن را حمل مى‏كنند ، البته در آن معجزه و نشانه‏اى براى شماست اگر مؤمن باشيد .«248» «40»







.
http://www.erfan.ir/farsi/quran/quran_proj/display/display.php?id_page_q=40#quran
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
الجزء الثانيسوره البقرة
جزء دومسوره بقره

فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ ۚ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۚ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ ۚ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿٢٤٩﴾ وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿٢٥٠﴾ فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿٢٥١﴾ تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۚ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٢٥٢﴾ «41»







پس زمانى كه طالوت با سپاهيان [براى جنگ با دشمن از شهر] بيرونرفت ، گفت : بى‏ترديد خدا شما را به وسيله نهر آبى آزمايش مى‏كند ؛پس هر كه [به هنگام تشنگى] از آن [سير] بنوشد ، از من نيست و هركه از آن نخورد از من است ، مگر كسى كه با دستش كفى آب برگيرد [كهاو نه از من است و نه مردود از سپاه] . پس جز اندكى از آنان همگى از آننوشيدند . و زمانى كه او و همراهان مؤمن‏اش از نهر گذشتند ، [گروهى ازآنان] گفتند : ما را امروز قدرت مقابله با جالوت و سپاهيانش نيست. ولىكسانى كه يقين داشتند ملاقات كننده خدا هستند ، گفتند : چه بسا گروهاندكى كه به توفيق خدا بر گروه بسيارى پيروز شدند ، و خدا باشكيباياناست .«249» و چون [طالوت و اهل ايمان] براى جنگ با جالوتو سپاهيانش ظاهر شدند ، گفتند: اى پروردگار ما ! بر ما صبر و شكيبايىفرو ريز، و گام‏هايمان را استوار ساز ، و ما را بر گروه كافران پيروز گردان .«250» پس آنان را به توفيق خدا شكست دادند . و داود [جوان مؤمننيرومندى كه در سپاه طالوت بود] جالوت را كشت ، و خدا او رافرمانروايى و حكمت داد ، و از آنچه مى‏خواست به او آموخت . و اگر خدا [تجاوز و ستم] برخى از مردم را به وسيله برخى ديگر دفع نمى‏كرد ،قطعاً زمين را فساد فرا مى‏گرفت ؛ ولى خدا نسبت به جهانيان داراىفضل و احسان است .«251» اين [داستان‏ها و حادثه‏هاى واقعى] نشانه‏هاى [ربوبيّت و قدرت] خداست كه به حقّ بر تو مى‏خوانيم و يقيناًتو از فرستادگانى .«252» «41»






 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
الجزء الثالثسوره البقرة
جزء سومسوره بقره

www.erfan.ir_farsi_quran_quran_proj_display_images_jo_he_che.jpg
تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ۚ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ﴿٢٥٣﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤﴾ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿٢٥٥﴾ لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾
«42»







از آن فرستادگان برخى را بر برخى برترى بخشيديم . از آنان كسى است كه خدا با اوسخن گفت ، و برخى از آنان را درجات و مراتبى بالا برد . و عيسى بن مريم را معجزاتو نشانه‏هاى روشن داديم ، و او را به وسيله روح القدس توانايى بخشيديم . و اگر خدامى‏خواست كسانى كه بعد از آنان [در طول قرون و اعصار] آمدند ، پس از آنكهمعجزات و نشانه‏هاى روشن به آنان رسيد با هم نمى‏جنگيدند ، ولى [درباره ايمانو كفر با هم] اختلاف كردند ، پس برخى از آنان ايمان آوردند و برخى كفر ورزيدند ،قطعاً خدا اگر مى‏خواست نمى‏جنگيدند ، ولى خدا آنچه را مى‏خواهد [از روى حكمتو مصلحت] انجام مى‏دهد .«253» اى اهل ايمان ! از آنچه به شما روزى كرده‏ايم انفاقكنيد ، پيش از آنكه روزى بيايد كه در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نهشفاعتى ؛ و تنها كافران ستمكارند .«254» خداى يكتا كه جز او هيچ معبودى نيست ،زنده و قائم به ذات [و مدّبر و برپا دارنده و نگه دارنده همه مخلوقات] است ، هيچ‏گاهخواب سبك و سنگين او را فرا نمى‏گيرد، آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمين است درسيطره مالكيّت و فرمانروايى اوست . كيست آنكه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعتكند ؟ آنچه را پيش روى مردم است [كه نزد ايشان حاضر و مشهود است] و آنچه راپشت سر آنان است [كه نسبت به آنان دور و پنهان است] مى‏داند . و آنان به چيزى ازدانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. تخت [حكومت و قدرتش] آسمان‏هاو زمين را فرا گرفته و نگهدارى آنها بر او مشقت‏آور نيست ؛ و او بلند مرتبه و بزرگاست .«255» در دين ، هيچ اكراه و اجبارى نيست [كسى حق ندارد كسى را از روىاجبار وادار به پذيرفتن دين كند ، بلكه هر كسى بايد آزادانه با به كارگيرى عقل و باتكيه بر مطالعه و تحقيق ، دين را بپذيرد] . مسلماً راه هدايت از گمراهى [به وسيلهقرآن ، پيامبر و امامان معصوم] روشن و آشكار شده است . پس هر كه به طاغوت [كهشيطان و بت و هر طغيان گرى است] كفر ورزد و به خدا ايمان بياورد ، بى‏ترديد بهمحكم‏ترين دستگيره كه آن را گسستن نيست چنگ زده است ؛ و خدا شنواو داناست .«256» «42»






 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
الجزء الثالثسوره البقرة
جزء سومسوره بقره

اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٢٥٧﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٢٥٨﴾ أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٢٥٩﴾ «43»







خدا سرپرست و يار كسانى است كه ايمان آورده‏اند ؛ آنان را از تاريكى‏ها [ى جهل ، شرك ،فسق وفجور] به سوى نورِ [ايمان ، اخلاق حسنه و تقوا] بيرون مى‏برد . و كسانى كه كافرشدند ، سرپرستان آنان طغيان گرانند كه آنان را از نور به سوى تاريكى‏ها بيرون مى‏برند ؛ آناناهل آتش‏اند و قطعاً در آنجا جاودانه‏اند .«257» آيا تأمل و انديشه نكردى؟ داستان كسى كهچون خدا او را پادشاهى داده بود [از روى كبر و غرور] با ابراهيم درباره پروردگارش بهگفتگوى بى‏منطق پرداخت ؟ ! هنگامى كه ابراهيم گفت : پروردگارم كسى است كه زندهمى‏كند و مى‏ميراند [او] گفت : من هم زنده مى‏كنم و مى‏ميرانم . [و براى مشتبه كردن كار برمردم ، دستور داد دو زندانى محكوم را حاضر كردند ، يكى را آزاد و ديگرى را كشت .] ابراهيم [براى بستن راه مغالطه و تزوير به روى دشمن] گفت : مسلماً خدا خورشيد را از مشرقبيرون مى‏آورد ، تو آن را از مغرب برآور ! پس آنكه كافر بود ، مبهوت شد . و خدا گروه ستم‏گر را [به خاطر تجاوز و پافشارى بر عناد و لجاجشان] هدايت نمى‏كند .«258» يا انديشه نكردىداستان كسى را كه به دهكده‏اى گذر كرد ، در حالى كه ديوارهاى آن بر روى سقف‏هايش فروريخته بود [و اجساد ساكنانش پوسيده و متلاشى به نظر مى‏آمد] گفت : خدا چگونه اينان راپس از مرگشان زنده مى‏كند ؟ پس خدا او را صد سال ميراند ، سپس وى را برانگيخت ، به اوفرمود : چه مقدار [در اين منطقه] درنگ كرده‏اى ؟ گفت : يك روز يا بخشى از يك روز درنگكرده‏ام . [خدا] فرمود : بلكه صد سال درنگ كرده‏اى ! به خوراكى و نوشيدنى خود بنگر كه [پس از گذشت صد سال و رفت و آمد فصول چهارگانه] تغييرى نكرده ، و به دراز گوش خودنظر كن [كه جسمش متلاشى شده ، ما تو را زنده كرديم تا به پاسخ پرسشت برسى و به واقعشدن اين حقيقت مطمئن شوى] ، و براى اين كه تو را دليلى [از قدرت و ربوبيّت خود] براىمردم [در مورد زنده شدن مردگان] قرار دهيم ، اكنون به استخوان‏ها [ىِ دراز گوشت] بنگركه چگونه آنها را برمى‏داريم و به هم پيوند مى‏دهيم ، سپس بر آنها گوشت مى‏پوشانيم . چون [كيفيتِ زنده شدنِ مردگان] بر او روشن شد ، گفت : اكنون مى‏دانم كه يقيناً خدا بر هر كارىتواناست .«259» «43»






 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
الجزء الثالثسوره البقرة
جزء سومسوره بقره

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿٢٦٠﴾ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٦١﴾ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى ۙ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٢٦٢﴾
www.erfan.ir_farsi_quran_quran_proj_display_images_jo_he_che.jpg
قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى ۗ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ ﴿٢٦٣﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا ۖ لَا يَقْدِرُونَ عَلَىٰ شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿٢٦٤﴾
«44»







و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم گفت : اى پروردگار من ! به من نشان ده كهمردگان را چگونه زنده مى‏كنى ؟ [خدا] فرمود : آيا [به قدرتم نسبت به زنده كردنمردگان] ايمان نياورده‏اى ؟ ! گفت : چرا ، ولى [مشاهده كيفيت اين حقيقت راخواستم] تا قلبم آرامش يابد . [خدا] فرمود : چهار پرنده بگير و آنها را [براىدقت در آفرينش هر يك] به خود نزديك كن ، و [بعد از كشتن و ريز ريز كردنو مخلوط كردنشان به هم] بر هر كوهى [در اين منطقه] بخشى از آنها را قرار ده ،سپس آنها را بخوان كه شتابان به سويت مى‏آيند ؛ و بدان كه يقيناً خدا تواناىشكست‏ناپذير و حكيم است .«260» مَثَل آنان كه اموالشان را در راه خدا انفاقمى‏كنند ، مانند دانه‏اى است كه هفت خوشه بروياند ، در هر خوشه صد دانه باشد ؛و خدا براى هر كه بخواهد چند برابر مى‏كند و خدا بسيار عطا كنندهو داناست .«261» كسانى كه اموالشان را در راه خدا انفاق مى‏كنند ، سپس[بر كسى] منت و آزارى به دنبال انفاقشان نمى‏آورند ، براى آنان نزد پروردگارشانپاداشى شايسته است ، نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى‏شوند .«262» گفتارى پسنديده [در برابر تهيدستان] و گذشتى [كريمانه نسبت به خشم و بدزبانى مستمندان] بهتر از بخششى است كه دنبالش آزارى باشد ، و خدا بى‏نيازو بردبار است .«263» اى اهل ايمان ! صدقه‏هايتان را با منت نهادن بر مستحقو آزار روحى رساندن به مستمند باطل نكنيد ، مانند كسى كه مالش را به ريا بهمردم انفاق مى‏كند و به خدا و روز قيامت ايمان ندارد ، كه وصفش مانند سنگسخت و خارايى است كه بر آن [پوششى نازك از] خاك قرار دارد و رگبارى تندو درشت به آن برسد و آن سنگ را صاف [و بدون خاك] واگذارد [صدقه ريايىمانند آن خاك است و اين رياكاران] به چيزى از آنچه كسب كرده‏اند دستنمى‏يابند و خدا مردم كافر را هدايت نمى‏كند .«264» «44»






 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
الجزء الثالثسوره البقرة
جزء سومسوره بقره

وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٢٦٥﴾ أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ﴿٢٦٦﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ ۖ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ﴿٢٦٧﴾ الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٦٨﴾ يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٦٩﴾ «45»







ومثل كسانى كه اموالشان را براى طلب خشنودى خدا و استوار كردن نفوسشان [بر حقايق ايمانى و فضايل اخلاقى] انفاق مى‏كنند ، مانند بوستانى است درجايى بلند كه بارانى تند به آن برسد ، در نتيجه ميوه‏اش را دو چندان بدهد ، و اگرباران تندى به آن نرسد باران ملايمى مى‏رسد [و آن براى شادابى و محصولدادنش كافى است] و خدا به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست .«265» آيا يكى از شمادوست دارد كه او را بوستانى از درختان خرما و انگور باشد كه از زيرِ [درختانِ] آننهرها جارى است و براى وى در آن بوستان از هر گونه ميوه و محصولى باشد ، درحالى كه پيرى به او رسيده و داراى فرزندان ناتوان [و خردسال] است ، پسگردبادى كه در آن آتش سوزانى است به آن بوستان برسد و يك پارچه بسوزد ؟ [ريا و منت و آزار روحى دادن به مستمند به همين صورت انفاق را نابود مى‏كند] اين گونه خدا آياتش را براى شما توضيح مى‏دهد تا بينديشيد .«266» اى اهلايمان ! از پاكيزه‏هاى آنچه [از راه داد و ستد] به دست آورده‏ايد ، و آنچه [از گياهانو معادن] براى شما از زمين بيرون آورده‏ايم ، انفاق كنيد و براى انفاق كردن دنبالمال ناپاك و بى‏ارزش و معيوب نرويد ، در حالى كه اگر آن را به عنوان حقّ شما بهخود شما مى‏دادند ، جز [با] چشم پوشى [و دلسردى] نمى‏گرفتيد و بدانيد كه خدابى‏نياز و ستوده است .«267» شيطان ، شما را [به هنگام انفاق مال با ارزش] ازتهيدستى و فقر مى‏ترساند ، و شما را به كار زشت [چون بخل وخوددارى از زكاتو صدقات] امر مى‏كند ، و خدا شما را از سوى خود وعده آمرزش و فزونى رزقمى‏دهد ؛ و خدا بسيار عطا كننده و داناست .«268» حكمت را به هر كس بخواهدمى‏دهد ، و آنكه به او حكمت دهند ،بى‏ترديد او را خير فراوانى داده‏اند ، و جزصاحبان خرد ، كسى متذكّر نمى‏شود .«269» «45»




 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
الجزء الثالثسوره البقرة
جزء سومسوره بقره

وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ ۗ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ ﴿٢٧٠﴾ إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ ۖ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۚ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿٢٧١﴾
www.erfan.ir_farsi_quran_quran_proj_display_images_jo_he_che.jpg
لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۗ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ ۚ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ ۚ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ﴿٢٧٢﴾ لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا ۗ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ ﴿٢٧٣﴾ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٢٧٤﴾
«46»







و هر نفقه‏اى كه انفاق كرديد و هر نذرى را كه برعهده گرفتيد ، يقيناً خدا آن رامى‏داند ، [در نتيجه انسان مطيع را پاداش مى‏دهد و ستمكار به آيات خدا و حقوقمردم را عذاب مى‏كند] و براى ستمكاران در قيامت ياورى نيست .«270» اگرصدقه‏ها را آشكارا پرداخت كنيد كارى نيكوست ، و اگر آنها را پنهان داريد و بهتهيدستان دهيد براى شما بهتر است ؛ و خدا [به اين سبب] بخشى از گناهانتانرا محو مى‏كند ؛ و خدا به آنچه انجام مى‏دهيد ، آگاه است .«271» [اىپيامبر !] هدايت آنان [به سوى اخلاص در انفاق و ترك منّت و آزار] بر عهده تونيست ، [وظيفه تو ابلاغ پيام و اتمام حجّت است] بلكه خداست كه هر كس رابخواهد هدايت مى‏كند . [اى اهل ايمان !] هر مالى را كه انفاق كنيد به سود خودشماست ، و اين در صورتى است كه انفاق نكنيد جز براى طلب خشنودى خدا .و آنچه از مال [باارزش و بى‏عيب] انفاق كنيد ، پاداشش به طور كامل به شما دادهمى‏شود ، و مورد ستم قرار نخواهيد گرفت .«272» [صدقات] حقِّ نيازمندانى استكه در راه خدا [به سبب جنگ يا طلب دانش يا بيمارى يا عوامل ديگر] در سختىو تنگنا افتاده‏اند [و براى فراهم كردن هزينه زندگى] نمى‏توانند در زمين سفركنند ؛ فرد ناآگاه آنان را از شدت پارسايى وعفّتى كه دارند توانگر و بى‏نيازمى‏پندارد . [تو اى رسول من !] آنان را از سيمايشان مى‏شناسى . [آنان] از مردمبه اصرار چيزى نمى‏خواهند . و شما اى اهل ايمان ! آنچه از مال [با ارزشو بى‏عيب] انفاق كنيد ، يقيناً خدا به آن داناست .«273» كسانى كه [چون على بنأبى‏طالب عليه‏السلام] اموالشان را در شب و روز و پنهان و آشكار انفاق مى‏كنند ، براىآنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته است ؛ و نه بيمى بر آنان است و نهاندوهگين مى‏شوند .«274» «46»






 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
الجزء الثالثسوره البقرة
جزء سومسوره بقره

الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ۚ فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَمَنْ عَادَ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٢٧٥﴾ يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ ﴿٢٧٦﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٢٧٧﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿٢٧٨﴾ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ ﴿٢٧٩﴾ وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيْسَرَةٍ ۚ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ ۖ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٢٨٠﴾ وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٢٨١﴾ «47»







كسانى كه ربا مى‏خورند [در ميان مردم براى امور زندگى خود] به پاى نمى‏خيزند ،مگر مانند به پاى خاستن كسى كه شيطان او را با تماس خود آشفته حال كرده [و تعادل روانى و عقلى‏اش را مختل ساخته] اين بدان سبب است كه آنان گفتند :خريد و فروش هم مانند رباست . در حالى كه خدا خريد و فروش را حلال ، و ربا را حرامكرده است . پس هر كه از سوى پروردگارش پندى به او رسد و [از كار زشت خود] بازايستد ، سودهايى كه [پيش از تحريم آن] به دست آورده ، مال خود اوست ،و كارش [از جهت آثار گناه و كيفر آخرتى] با خداست . و كسانى كه [به عمل زشتخود] بازگردند [و نهى خدا را احترام نكنند] اهل آتش‏اند ، و در آن جاودانه‏اند .«275» خدا ربا را نابود مى‏كند ، و صدقات را فزونى مى‏دهد ؛ و خدا هيچ ناسپاس بزه‏كارى رادوست ندارد .«276» مسلماً كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند،و نماز را به پا داشتند ، و زكات پرداختند ، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى [شايسته]است، نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى‏شوند .«277» اى اهل ايمان ! از خداپروا كنيد ، و اگر مؤمن [واقعى] هستيد آنچه را از ربا [بر عهده مردم] باقى مانده رهاكنيد .«278» واگر چنين نكرديد [و به رباخوارى اصرار ورزيديد] به جنگى بزرگ ازسوى خدا و رسولش [بر ضد خود] يقين كنيد ؛ و اگر توبه كرديد ، اصل سرمايه‏هاىشما براى خود شماست [و سودهاى گرفته شده را به مردم بازگردانيد] كه در اينصورت نه ستم مى‏كنيد و نه مورد ستم قرار مى‏گيريد .«279» و اگر [بدهكار] تنگدست بود [بر شماست كه] او را تا هنگام توانايى مهلت دهيد ؛ و بخشيدن همهوام [و چشم پوشى و گذشت از آن در صورتى كه توانايى پرداختش را ندارد] اگر [فضيلت وثوابش را] بدانيد براى شما بهتر است .«280» و پروا كنيد از روزى كه شماررا در آن به سوى خدا بازمى‏گردانند، سپس به هر كس آنچه را انجام داده ، به طوركامل مى‏دهند ؛ و آنان مورد ستم قرار نمى‏گيرند [زيرا هر چه را دريافت مى‏كنند ،تجسّمِ عينى اعمال خودشان است] .«281» «47»




 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
الجزء الثالثسوره البقرة
جزء سومسوره بقره

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ ۚ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ ۚ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ ۚ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا ۚ فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ ۚ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ ۖ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَىٰ ۚ وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا ۚ وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَىٰ أَجَلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَىٰ أَلَّا تَرْتَابُوا ۖ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا ۗ وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ ۚ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ ۚ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿٢٨٢﴾ «48»







اى اهل ايمان ! چنانچه وامى به يكديگر تا سر آمد معينى ، داديد ، لازماست آن را بنويسيد . و بايد نويسنده‏اى [سَنَدش را] در ميان خودتان بهعدالت بنويسد . و نبايد هيچ نويسنده‏اى از نوشتن سند همان‏گونه كه خدا [بر اساس قوانين شرعى] به او آموخته است دريغ ورزد . او بايد سند لازمرا بنويسد ، و كسى كه حقْ به عهده اوست بايد [كلامش را جهت تنظيمسند براى نويسنده] املا كند ، و از خدا كه پروردگار اوست پروا نمايد و ازحق چيزى را نكاهد . و اگر كسى كه حق به عهده اوست ، سفيه يا ناتوانباشد ، يا [به علتى] نتواند املا كند ، ولىّ و سرپرست او به عدالت املاكند . و دو شاهد از مردانتان را [بر اين حق] شاهد بگيريد ، و اگر دو مردنبود ، يك مرد و دو زن را از ميان شاهدانى كه مى‏پسنديد ، شاهد بگيريدتا اگر يكى از آن دو زن [واقعيت را] فراموش كرد ، آن ديگر او را يادآورىكند . و شاهدان هنگامى كه [براى اداى شهادت] دعوت شوند [از پاسخدعوت] امتناع نورزند ، و از نوشتن [سندِ وام] تا سرآمد معيّنش ، وامىكوچك باشد يا بزرگ ، ملول نشويد ، اين [كار] نزد خدا عادلانه‏تر و براىاقامه شهادت پابرجاتر ، و به اينكه [در جنس وام و اندازه آن و زمانپرداختش] شك نكنيد [و نزاعى پيش نيايد ،] نزديك‏تر است . مگر آنكهداد و ستدى نقدى باشد كه آن را ميان خود دست به دست مى‏كنيد ، دراين صورت بر شما گناهى نيست كه آن را ننويسيد . و هرگاه داد و ستدكنيد ، شاهد بگيريد . و نبايد به نويسنده و شاهد زيان برسد و اگر زيانبرسانيد ، خروج از اطاعت خداست كه گريبانگير شما شده است و از خداپروا كنيد و خدا [احكامش را] به شما مى‏آموزد و خدا به همه چيزداناست .«282» «48»




 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
الجزء الثالثسوره البقرة
جزء سومسوره بقره

www.erfan.ir_farsi_quran_quran_proj_display_images_jo_he_che.jpg
وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَىٰ سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ ۖ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ ۗ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ ۚ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴿٢٨٣﴾ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ ۖ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٢٨٤﴾ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴿٢٨٥﴾ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿٢٨٦﴾
«49»







و اگر در سفر بوديد و نويسنده‏اى [براى ثبت سند] نيافتيد ، وثيقه‏هاىدريافت شده [جايگزين سند و شاهد] است . و اگر يكديگر را اميندانستيد [وثيقه لازم نيست] پس بايد كسى كه امينش دانسته‏اند ، امانتشرا ادا كند . و از خدا پروردگارش، پروا نمايد و [شما اى شاهدان !] شهادترا پنهان نكنيد و هر كه آن را پنهان كند ، يقيناً دلش گناهكار است ؛ و خدابه آنچه انجام مى‏دهيد داناست .«283» آنچه در آسمان‏ها و در زمين است،فقط در سيطره مالكيّت و فرمانروايى خداست، و اگر آنچه [از نيّت‏هاىفاسد و افكار باطل] در دل داريد آشكار كنيد يا پنهان سازيد، خدا شما رابه آن محاسبه مى‏كند ؛ پس هر كه را بخواهد مى‏آمرزد، و هر كه را بخواهدعذاب مى‏كند ؛ و خدا بر هر كارى تواناست .«284» پيامبر به آنچه ازپروردگارش به او نازل شده ايمان آورده ، و مؤمنان همگى به خداو فرشتگان و كتاب‏ها و پيامبرانش ، ايمان آورده‏اند [و بر اساس ايماناستوارشان گفتند :] ما ميان هيچ يك از پيامبران او فرق نمى‏گذاريم .و گفتند : شنيديم و اطاعت كرديم ، اى پروردگار ما ! آمرزشت را خواهانيمو بازگشت [همه] به سوى توست .«285» خدا هيچ كس را جز به اندازهتوانايى‏اش تكليف نمى‏كند . هر كس عمل شايسته‏اى انجام داده ، به سوداوست ، و هر كس مرتكب كار زشتى شده ، به زيان اوست . [مؤمنانگويند :] اى پروردگار ما ! اگر فراموش كرديم يا مرتكب اشتباه شديم ، ما رامؤاخذه مكن .اى پروردگار ما ! تكاليف سنگينى برعهده ما مگذار ، چنانكه بر عهده كسانى كه پيش از ما بودند گذاشتى . اى پروردگار ما ! آنچه را به آنتاب و توان نداريم بر ما تحميل مكن ؛ و از ما درگذر ؛ و ما را بيامرز ؛ و بر مارحم كن ؛ تو سرپرست مايى ؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز فرما .«286» «49»




 
بالا