✿ ✿ مشاعره ی دوستان انجمن ✿ ✿

[بابک]

نیست در من جنبشی از ذات من
اوست در من دم به دم جنبش فکن​

 

[گمنام]

نیست در عالم ز هجران تلخ تر


هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن​

 

[77elham77]

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوستچه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

 

[گمنام]

مخور ایدل غم از دنیای فانی


که آخر بگذرد این زندگانی
​

 

[montazer]

یا رب از دلهای ما شور محبت را مگیر*این توسل این توکل این ارادت را مگیر

 

[غریب آشنا]

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود

رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود ​

​

 

[مجنون الحسین]

دنیا هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ زبهر هیچ بر هیچ مپیچ
​

 

[غریب آشنا]

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند​

​

 

[بابک]

دین و دل صد گوشه نشین داده به یغما
آن خال که بر کنج لبش گوشه نشین است​

​

 

[abshar]

تو بر مایه ی دانش خود مایست​

​

​

که بالای هر دانشی دانشی است


​

​

​