✿ ✿ مشاعره ی دوستان انجمن ✿ ✿

[abshar]

تاکی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سحر روانه

 

[یاس]

هر چيز که بشکند ز بها افتد و ليک
​

دل را بها و قدر بود تا شکسته است​

 

[بابک]

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک​

​

 

[*مریم*]

کتاب زندگی ات را مرور باید کرد
مرور کوثر و تطهیرو نور باید کرد​

 

[یار آقا]

دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت
نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت​

 

[*مریم*]

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد​

 

[شیخ رجبعلی]

دردم از یار است و درمان نیز هم,
دل فدای او شد و جان نیز هم.
این که میگویند آن خوشتر ز حسن,
یار ما این دارد و آن نیز هم​

 

[بابک]

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی
ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم​

 

[*مریم*]

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
زبامی که برخاست مشکل نشیند

 

[یار آقا]

درد بیمار نپرسند به شهر تو طبیبان / کس ندارد در این شهر سر تیمار غریبان​