یهودستیزی -1- تحریفات کتاب مقدس تورات

  • نویسنده موضوع فاطمة الزهرا
  • تاریخ شروع
ف

فاطمة الزهرا

میهمان
آن روز يوشع مقيده را محاصره نمود و بنا به فرمان خدايش وارد بر آن شد و همه مردم شهر و بناها را منهدم ساخت و كسى را از آنها باقى نگذاشت، بطورى كه با اريحا رفتار نمود مقيده نيز چنين كرد، يوشع و تمامى اسرائيل از مقيده به لبنه رفتند و با مردم لبنه جنگ كردند و خداوند آن را نيز با ملكش بدست اسرائيل تسليم نمود، پس آن و همه كسانى را كه در آن بودند قتل عام نمود و كسى را باقى نگذاشت و بطورى كه با ملك اريحا رفتار نموده با ملك لبنه نيز رفتار كرد و يوشع با تمامى اسرائيل از لبنه به لاخيش گذشت و در مقابلش اردو زد و با اهالى آن جنگ كرد و خداوند لاخيش را بدست اسرائيل تسليم نمود كه آن را در روز دوّم تسخير نمود و آن همه كسانى كه در آن بودند، به دم شمشير كشت، چنان كه به لبنه كرده بود آنگاه هورام ملك جاذر براى اعانت لاخيش آمد و يوشع، او و قومش را شكست داد، به حدّى كه كسى را براى او باقى نگذاشت و يوشع با تمامى اسرائيل از لاخيش به عجلون گذشتند و در مقابلش اردو زدند با آن جنگ كردند و در همان روز آن را گرفته و همه را از دم شمشير گذراندند و همه كسانى را كه در آن بودند در آن روز هلاك كردند، چنان كه به لاخيش كرده بود و يوشع با تمامى اسرائيل از عجلون به حبرون برآمده با آن جنگ كردند و آن را با ملكش و همه شهرهايش و همه كسانى كه در آن بودند بدم شمشير زدند و موافق هر آنچه به عجلون كرده بود كسى را باقى نگذاشت، بلكه آن را با همه كسانى كه در آن بودند هلاك ساخت و يوشع با تمامى اسرائيل به دبير برگشت و با آن جنگ كرد و آنرا با ملكش و همه شهرهايش گرفت و ايشان را به دم شمشير زدند و همه كسانى را كه در آن بودند هلاك ساختند و او كسى را باقى نگذاشت و بطورى كه به حبرون رفتار نموده بود به دبير و ملكش نيز رفتار كرد چنانچه به لبنه و ملكش نيز رفتار نموده بود پس يوشع تمامى آن زمين، يعنى كوهستان و جنوب و هامون واديهاى و جميع ملوك آنها را زده كسى را باقى نگذاشت و هر ذى نفسى را هلاك كرده چنانچه يهوه خداى اسرائيل امر فرموده بود(41).
 
ف

فاطمة الزهرا

میهمان
پی نوشت:
1 ـ سوره بقره، آيه79.
2 ـ سفر پيدايش، اصحاح اوّل آيه36.
3 ـ سفر دانيال، اصحاح هفتم.
4 ـ سفر خروج، اصحاح بيست و چهارم.
5 ـ سفر پيدايش، اصحاح سوم.
6 ـ سفر خروج، اصحاح19 و مزمور132 آيه13.
7 ـ سفر خروج، اصحاح دوازدهم، آيه12.
8 ـ سفر پيدايش، اصحاح سوم.
9 ـ سموئيل اول، اصحاح دوم، آيه30.
10 ـ سموئيل اول، اصحاح15 آيه10.
11 ـ سفر پيدايش، باب ششم.
12 ـ سفر پيدايش، باب34.
13 ـ سفر پيدايش، اصحاح هيجدهم، آيه اوّل و اصحاح19 ايه اول.
14 ـ سفر پيدايش، اصحاح سوم، آيه30.
15 ـ سفر پيدايش، باب11 آيه11.
16 ـ سفر پيدايش، اصحاح ششم، آيه6.
17 ـ سموئيل دوم، اصحاح11 آيات متفرقه.
18 ـ سفر پيدايش، اصحاح 29.
19 ـ سموئيل دوم، اصحاح11.
20 ـ سفر پيدايش، اصحاح29.
21 ـ اوّل پادشاهان، اصحاح11.
22 ـ اوّل پادشاهان، اصحاح11 آيه1.
23 ـ اوّل پادشاهان، باب11.
24 ـ سفر خروج، اصحاح چهارم، آيات متفرقه.
25 ـ اعداد اصحاح31 ، آيات متفرقه.
26 ـ سفر خروج اصحاح32 ، آيه31.
27 ـ سفر اشيا، باب،20 آيه 2، (اشيا نام يكى از پيامبران بنى اسرائيل است)..
28 ـ سفر ارميا، باب27 ، آيه1.
29 ـ سفر حزقيال، اصحاح 4 و 5 ، آيات12 و1.
30 ـ سفر يوشع، اصحاح اول.
31 ـ سفر خروج، باب32.
32 ـ سفر داوران، باب11 ، آيه1.
33 ـ سفر پيدايش، اصحاح9.
34 ـ اوّل پادشاهان، اصحاح13 آيه11.
35 ـ سفر پيدايش، اصحاح32.
36 ـ سفر پيدايش، آيه9.
37 ـ سفر تثنيه، باب اوّل، آيه6.
38 ـ صحيفه يوشع، باب ششم، آيه20.
39 ـ سفر تثنيه، اصحاح بيستم، آيه1 0.
40 ـ همان مدرك، آيه20.
41 ـ صحيفه يوشع، باب دهم، آيه10.
 
ف

فاطمة الزهرا

میهمان
یهود ستيزى واقعيتى انكار ناپذير است،
در عين اينكه تاكنون هيچ مستمسكى بهتر از آن‏ براى صهيونيسم يافت نشده است.يهود ستيزى واقعيت دارد ولى بدون دليل نيست و دلايل آن‏ به باورهاى يهوديت و به رفتار آنان باز مى‏گردد و اگر كسان ديگرى غير از يهوديان نيز داراى اين‏ باورها بودند و يا رفتارى همگون با يهوديان داشتند،دشمنى و يا ستيز ديگران را به خود جلب‏ مى‏كردند.

علت ديگر بر تداوم يهود ستيزى،خواست صهيونيست‏ها است.
آنان براى عملى كردن ايده‏ جنبش ملى خود نياز به مظلوم نمايى دارند تا از اين طريق حضور نامشروع خود را در فلسطين‏ مشروع جلوه داده،جهانيان را بفريبند و چه دستاويزى بهتر از آن كه ديگران را متهم به دشمنى‏ ذاتى با يهود كنند؟


به همين دليل افسانه قتل عام يهود يا واقعه هولوكاست بايد به عنوان يكى از مظاهر مظلوميت يهوديان همواره در قالب‏ها و زمان‏هاى مختلف به رخ جهانيان كشيده شود.
 
ف

فاطمة الزهرا

میهمان
واژه شناسى‏
واژه فارسى يهودستيزى يا يهود آزارى به جاى واژه انگليسى‏Antisemitismبكار گرفته شده‏ است كه البته برگردان صحيحى نيست.چرا كه اين واژه انگليسى به معنى،ضديت با نژاد سامى يا سامى ستيزى است.و نژاد سامى نيز به نوادگان فرزند بزرگ حضرت نوح عليه السلام بر مى‏گردد،كه شامل‏ اعراب،يهوديان و غيره مى‏شود.

شايد اگر واژه قديمى يهودى منفور براى بيان اين مفهوم مصطلح مى‏گشت، ديگر نيازى به‏ ديگر نياز به‏ شرح وجه تسميه واژه آنتى سميتيسم نبود و كار محققين را نيز در به كار گيرى ترجمه صحيح آن‏ آسان مى‏نمود چرا كه در اين خصوص ديگر مخير به استفاده از معناى تحت اللفظى‏ سامى ستيزى به جاى آنتى سميتيسم و معناى مصطلح آن،يهود ستيزى يا يهود آزارى‏ نمى‏شدند. واژه آنتى سميتيسم اولين بار در سال 1879 توسط فردى به نام ويلهلم مار ابداع گرديد.
 
ف

فاطمة الزهرا

میهمان
منابع مختلف توصيف‏هاى متفاوتى از وى به دست داده‏اند.بعضى از«وى به عنوان يك آشوبگر آلمانى ياد كرده ‏اند كه مبارزات يهود ستيزانه را در مركز اروپا سازماندهى كرده است» ،عده ديگر «وى را يك محقق آنتى سميتيسم دانسته» و«عده‏اى از وى به عنوان يك تئوريسين نژادى ياد كرده ‏اند».

عده ‏اى نيز او را يك روزنامه نگار آلمانى اهل هامبورگ مى‏دانند كه اين واژه را براى‏ اولين بار در كتاب خود تحت عنوان«پيروزى يهوديت بر ژرمن گرايى»آورده است.

پيش از آنكه به بررسى تعاريف هر يك از منابع،حول محور واژه يهود ستيزى بپردازيم.بايد به اين نكته توجه كنيم كه اساسا دليل به كارگيرى چنين واژه‏اى كه اطلاق جزء به كل است،چه‏ مى‏باشد.

بسيارى از محققين بر آنند كه ريشه واژه قرن نوزدهمى آنتى سميتيسم را بايد در نظريه‏ آلمانى ملت،جستجو كرد.نظريه پردازان اصلى در اين نظريه چمبرلين،گوبينو و واگنر مى‏باشند.
 
ف

فاطمة الزهرا

میهمان
اين عده به ويژه گوبينو معتقدند كه تنها نژاد خالص ژرمن‏ها هستند. از سوى ديگر«واژه آنتى سميتيسم داراى ريشه ‏هاى زبانشناسى است.

اغلب زبان‏هاى‏ اروپايى همچون انگليسى،آلمانى،روسى،فرانسه،يونانى،اعضاء خانواده زبانى هستند كه هندو- اروپايى ناميده مى‏شود.در گذشته كلمه آريايى براى توضيح زبان هندو-اروپايى بكار برده‏ مى‏شد.متخصصين معتقدند كه اين زبان‏ها،همگى از يك زبان مشتق گرديده است كه هزاران‏ سال پيش،تكلم مى‏شد.يكى ديگر از زبان‏هاى اصلى اين خانواده كه به محور هندو-اروپايى‏ مرتبط نيست،زبان سامى است.

شامل عبرى و عربى.در قرن نوزدهم بعضى از نويسندگان‏ سياسى به اين مبحث پرداختند كه مردمى كه در دوران جديد به زبان هندو-اروپايى صحبت‏ مى‏كنند،متعلق به نژاد آريايى هستند و يهوديان امروزى كه ريشه عبرى زبانشان هندو-اروپايى‏ نيست،از نژاد جداگانه‏اى به نام سامى،هستند.

نويسندگان آنتى سميت،عمدتا معتقدند مردمى‏ كه به زبان هندو-اروپايى تكلم مى‏كنند،از اعضاء يك نژاد برتر هستند». و اينگونه ضديت با نژاد سامى در قالب واژه آنتى سميتيسم،شكل گرفت.
اما محققين تعابير متفاوتى از اين واژه به دست داده‏اند.عده‏اى آنتى سميتيسم را بدخواهى‏ يا بدرفتارى نسبت به يهوديان در دياسپورا دانسته‏اند .يا«احساس غير دوستانه آريايى نژادان‏ نسبت به كليميان در عرصه اجتماع و دنياى تجارت» ،به عنوان مفهوم آنتى سميتيسم بر شمرده‏ شده است.
 
ف

فاطمة الزهرا

میهمان
فرهنگ لغت خاورميانه،آنتى سميتيسم را تبعيض يا تعصب عليه يهوديان با پيشداورى‏ معنى كرده است.

«Prejudice»يعنى«احساس شديد خوب يا تنفر عليه چيزى يا كسى كه بدون‏ دليل و علم باشد.»

برخى يهود ستيزى را نام يك بيمارى مى‏دانند كه گريبانگير بسيارى از اقوام‏ غير يهودى مى‏شود.صهيونيست‏ها و يهوديان حامى اين طرز تفكر،هيچگاه عامل اين بيمارى را مورد توجه قرار نمى‏دهند بلكه به شرح بيمارى و پيامدهاى آن پرداخته‏اند.هرتصل ،بنيانگذار صهيونيسم مى‏گويد: مللى كه يهوديان در ميانشان زندگى مى‏كنند،بدون استثناء،يا آشكارا ضد يهودند،يا در نهان.

حييم وايزمن دومين رهبر صهيونيست‏ها نيز معتقد است:«ضديت با يهود ميكروبى است‏ كه هر غير يهودى هر جا باشد و هر چند منكر آن باشد،بدان آلوده است.»
 
ف

فاطمة الزهرا

میهمان
به نظر لئو پينسكر :
ضديت با يهود و ترس از يهود يك بيمارى دماغى علاج ناپذير است كه به همين‏ صورت موروثى گشته و در مقام يك بيمارى طى هزاران سال به نسل‏هاى متعدد به‏ ارث رسيده و درمان ناپذير گرديده است.
يك چنين تفكرى در معناى لغوى واژه آنتى سميتيسم و در بيان صهيونيست‏ها،يك‏ دشمنى بى‏دليل را القاء مى‏كند كه طى قرون متمادى در يك مسير مشخص و با هدفى معين‏ طرح ريزى شده است.
هرتصل در همين معنا مى‏گويد:
ما ملتى هستيم كه در هر كجا،صادقانه كوشش كرديم خود را در بين جامعه حل‏ كنيم و جزو آن جامعه بشويم و همرنگ جامعه‏ايكه دور و بر ما بود شده همانند آن‏ زندگى و سلوك كنيم و فقط ايمان و عقيده پدرانمان را نگاهداريم و آن را حفظ كنيم‏ به ما اجازه ندادند اين عمل را انجام دهيم/...همه/بى‏نتيجه و بلا اثر ماند./.../
در كشورى كه در آن زندگى مى‏كرديم ما را اجنبى و خارجى پنداشتند حتى كسانيكه‏ كمتر از ما سابقه سكونت و اقامت داشتند،ما را غريبه و ناآشنا خواندند.تحت‏ شكنجه و آزارمان قرار دادند.در تمام دنيا وضع بهمين حال باقى است.
هيچ يك از رهبران يهودى هيچگاه به اين سؤال جواب نداده ‏اند كه ديگران به چه دليل با دين و آئين آن‏ها مخالف هستند؟
در واقع صهيونيست‏ها اقدام به ريشه‏يابى اين وضع نكرده‏اند و يا نخواسته‏اند كه ريشه اين برخوردها معلوم شود و به همين دليل تنها به ذكر بيمارى پرداخته‏اند و نه عامل بيمارى.در حاليكه مى‏بايست«ميكروب بيمارى يهود ستيزى»در طى قرون‏ بازشناسى شود تا ديگران هم به اين نكته اساسى رهنمون شوند كه چه دليلى دارد كه‏ غير يهوديان حتى حاضر به تحمل دين يهودى نيز نباشند،چه رسد به يهودى به عنوان يك‏ قوميت و نژاد و بدون دليل باعث آزار آنان شوند.
 
ف

فاطمة الزهرا

میهمان
پرداختن يكطرفه به يهود ستيزى، فارغ از توجه به ريشه‏ هاى آن در بسيارى از موارد گريبانگير برخى از نظريه پردازان غير يهودى نيز شده است.

تاسيت از جمله اين افراد است كه‏ «هوادار ضد ساميگرى بود و از گوشه و كنار آنچه را كه مى‏توانست از كلمات برخورنده و تحقير آميز عليه آن‏ها جمع آورى مى‏كرد.
وى آنها را با عبارت‏هايى مانند:
اعقاب اسرائيل جذامى، پرستندگان سرخر،قوم نفرت انگيز و امثال اينها،و با بيان موجز و فشرده‏اى كه از ويژگيهاى اوست‏ يكى از كوتاهترين جمله‏ هاى ضد سامى را از خود باقى گذاشت:
هر چه در نزد ما مقدس است،نزد آنها كفر آميز و زشت است و هر چه نزد آنها محترم‏ و مجاز است،نزد ما تنفرانگيز و نارواست.
 
ف

فاطمة الزهرا

میهمان
وى در كتاب خود«در جايى كه سخن از تبعيد 4000 برده آزاد شده (متهم به داشتن افكار خرافى مصرى و يهودى) به جزيره سارانى در ميان است مى‏گويد:
اگر آب و هواى ناسالم آن‏ سرزمين موجب مرگ آن‏ها شود،فقدان ناچيزى است.»

چنين برخوردى،نتايجى را در برداشته كه بسيارى از غير يهوديان نيز اسير آن شده‏اند و ناخود آگاه كلمه جهود و يهودى،در ذهنشان همسان با كلماتى ناخوشايند با بار منفى است.
و در ميان بزرگان تاريخ هم،كم نبوده‏ اند كسانى كه با اين انگيزه خو كرده و متاثر از آن بوده‏اند؛افرادى‏ نظير ناپلئون كه در خصوص آنان مى‏گويد:
اين يهودى‏ها مثل آفات موذى كشاورزى و كرم‏هاى صد پاى درختى هستند كه‏ بالاخره فرانسه مرا خواهند بلعيد. بايد صرف نظر از احساسات درست يا نادرست نسبت به يهود و يهوديت،علت يهود ستيزى‏ كه عمدتا توسط خود يهوديان در محاق تاريكى و غفلت نگه داشته شده است،بررسى و شناسايى شود.
 
بالا