یهودستیزی -1- تحریفات کتاب مقدس تورات

  • نویسنده موضوع فاطمة الزهرا
  • تاریخ شروع

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
با تمام اين تفاصيل در برترى نژادى و برگزيدگى قومى و عليرغم تمام مساعى بكار گرفته شده‏ از سوى يهوديان جهت القاى اين شبهه كه نژاد يهود اصالت ذاتى داشته و همين،دليل برگزيدگى‏ آن است و بايد جدا از ديگران و جداى از سرنوشت ديگران زندگى كرده و تصميم بگيرد،عده‏اى از ميان خودشان نظراتى متفاوت ارائه كرده‏اند.

از جمله رافائل پاتاى،مدير تحقيقات انستيتو تئودر هرتصل كه مى‏گويد:
يافته‏ هاى مردم شناسى نشان مى‏دهد كه برخلاف نظريه شايع،چيزى به نام نژاد يهود وجود ندارد.

بررسى درباره يهوديان از مناطق مختلف جهان مسلم مى‏دارد كه‏ اينان از نظر ويژگى‏هاى جسمانى-قامت،وزن،رنگ پوست،بافت و رنگ مو،رنگ‏ چشم،دنباله جمجمه،دنباله چهره،گروه خون و جز آن-شديدا با هم فرق دارند. و به همين دلايل«استوار كردن صهيونيسم بر ايده مردم يهود،از نظر خاخام هيرش يك‏ ارتداد محسوب مى‏شود.»

يقينا يك چنين سوء استفاده‏اى از واژه ملت براى دين يهود جهت تحقق صهيونيسم،مجمع‏ عمومى سازمان ملل را به عنوان مظهر اراده جهانى واداشت تا با 72 رأى موافق،35 رأى مخالف و 32 رأى ممتنع قطعنامه برابرى صهيونيسم با نژادپرستى را در 10 نوامبر 1975 به تصويب‏ برساند. اگر چه حييم هرتزوگ از آن پس،سازمان ملل متحد را در مسير تبديل شدن به مركز جهانى يهود ستيزى ارزيابى كرد. ولى بهرحال دريافت اين حقيقت براى جهانيان لازم است كه‏ براى مقابله با يهود ستيزى بايد همزمان با نژادپرستى يهودى مبارزه نمود.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
د:خون براى فطير مقدس

BLOOD IBLEواژه‏اى آشنا در منظر محققين يهود ستيز و به معناى«تهمت خون»است.


اين اتهام در طول تاريخ حضور يهوديان در اروپا و سپس ديگر مناطق دنيا،همواره به عنوان‏ يكى از عوامل اصلى ضديت با يهوديان مطرح بوده است.

يهوديان در يكى از اعياد خود به نام عيد فطير كه از روز نودزهم ماه نيسان شروع مى‏شود،به‏ مدت يكهفته از خوردن نان مايه‏دار نهى مى‏شوند.

اين نان ماتزو يا فطير ناميده مى‏شود.كه در تهيه آن از خون كودكان غير يهودى استفاده مى‏گردد. اين اتهام از دوران قرون وسطى تا قرن بيستم گسترانيده شده و در دوران معاصر نيز هر چند وقت يكبار شاهد مطرح شدن آن هستيم.
عده‏اى معتقدند كه«اين اتهام براى اولين بار به قضيه‏ ويليام نروژ بر مى‏گردد كه در سال 1144 رخ داد.و تعدادى از يهوديان در پى پذيرش اين گناه‏ شكنجه شدند.و بسيارى از آنان نيز در نهايت قتل عام شدند.اين موضوع در ادبيات انگليسى هم‏ وارد شد و داستان‏هاى كانتربرى از نمونه‏هاى برجسته آن است.»
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
نمونه‏ هاى بارزى از اين اتهام را مى‏توان در سال 1840 در دمشق و رودس به هنگام برپايى‏ مراسم عيد پسح مشاهده كرد كه بنابر نظر ناهوم سوكوف در هفتم فوريه همان سال يك كشيش‏ كاتوليك به نام پدر توماس در يكى از محله‏هاى شهر دمشق كه وى در آنجا سكونت داشت ناپديد شد.

از آنجا كه اين كشيش كاتوليك آخرين بار در نزديكى آرايشگاه يك فرد يهودى ديده شده‏ بود،اين آرايشگر دستگير،بازجويى و شكنجه شد.
اين يهودى كه تاب تحمل شكنجه را نداشت‏ چند تن از يهوديان سرشناس را به كشتن پدر توماس متهم كرد...در پى اين اتهام،بسيارى از يهوديان بازداشت زندانى و براى اقرار به گناه به شدت شكنجه شدند.يهوديان در تلاش براى‏ پايان بخشيدن به اين رفتار هولناك،به محمد على پاشاى مصر متوسل شدند.و او نيز دستورات‏ اكيدى در اين باره صادر كرد.
در اواخر همان سال يهوديان دوباره به ربودن يك پسر بچه متهم‏ شدند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
نمونه ديگر«اتهام قتل يك كودك غير يهودى به مندل بيليس در سال 1911 در روسيه‏ است.كه نهايتا منجر به زندانى شدن وى گشت» به طور كلى مواجهه يهوديان و مورخين وابسته به آنان،پيرامون تهمت خون،نفى كل قضيه و بر شمردن آن به عنوان يك توطئه عليه يهوديت است.آنها بطرق مختلف بر آن هستند كه همواره‏ اين موضوع را به عنوان يك اتهام مطرح نمايند و بعضا شبهاتى ايجاد كنند كه«مثلا تصور نوشيدن شراب سفيد رنگ در ايام خاص توسط يهوديان،تصور نوشيدن خون مسيحيان را به‏ اشتباه،ايجاد كرده است.» عده‏اى«معتقدند كه اتهام خون در ميان تمام عناصر ادبيات ضد يهودى ويران كننده‏ترين‏ اتهام است».

و بشدت از اين موضوع متعجب هستند كه چگونه يك موضوعى با اين وسعت از قرون وسطى تاكنون همچنان مطرح است و يهوديان همواره در پى انكار آن هستند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
گستردگى و اهميت اين موضوع به آن حد است كه ويل دورانت در تاريخ تمدن از آن به عنوان‏ يك مصيبت بزرگ براى يهوديان ياد مى‏كند و مى‏گويد: گر چه مى‏بايست مسيحيان اعتقاد داشته باشند كه كشيش هنگام انجام دادن مراسم‏ دينى قرص نان را تبديل به جسم و خون مسيح مى‏سازد،اما برخى از مسيحيان‏ مانند لالردها،نسبت به اين امر مشكوك بودند.رواج داستان‏هايى راجع به نان‏ مقدس و خون آمدن از آن،بر اثر زخم كارد يا خراش نوك سنجاق،موجب تحكيم‏ اين اعتقاد مى‏شد،و چه كسى جرئت مى‏كرد،به چنين عمل مهيبى دست بزند مگر يك يهودى؟

حبيب لوى نيز در كتاب«تاريخ يهود ايران»عليرغم انبوه نمونه‏ها،بدون اندك استدلال و استنادى همچون ساير محققين يهودى در مقام انكار اين موضوع بر مى‏آيد و ريشه طرح اين‏ مسائل را در محبوبيت‏[!]يهوديان در نزد مسلمانان در يك نمونه واقع شده در تبريز مى‏داند كه‏ مسيحيان با حسادت و رقابتى كه با يهوديان داشته‏اند،اين اتهام را وارد نموده‏اند. آبا ابان نيز در كتاب خود بدون ارائه بيان مستدلى به بيان شرح اين موضوع مى‏پردازد و اشاعه آن را از عوامل يهودستيزى مى‏داند و مى‏گويد:

يكى از علل عمده عود روحيه ضديت با يهود تهمت بى‏معنى گرفتن خون مسيحيان‏ براى نان فطير بود تهمتى ناروا و دروغ كه از روزگاران قديم در بين ملت‏ها شايع‏ شده و هنوز خودنمايى مى‏كرد.

جالب اينكه آبا ابان بدون ذكر اينكه چه دليلى باعث طرح اين موضوع در اين گستره تاريخى‏ شده،با بى‏منطقى بارز ادامه مى‏دهد كه«مسيحيان سفيه و نادان مى‏گفتند،يهودى‏ها براى‏ مراسم مذهبى عيد فسح بخون مسيحيان احتياج دارند،با اين جهت در شب عيد،مسيحيان را مى‏كشتند تا خون آنها را در خمير مايه نان فطير مخلوط كنند.» اگر چه يهوديان موفق به اخذ اعلاميه پاپ اينوسنت چهارم در باطل اعلام كردن تهمت‏ ريختن خون مسيحيان در فطير توسط يهوديان شدند. ولى خود نيز تعجب مى‏كنند كه چرا هنوز سوزاندن تلمود تا قرن هجدهم ادامه داشته است.و تاكنون نيز اين سؤال را در ذهن آگاهان‏ بدون پاسخ گذاشته‏اند كه چگونه با اين حجم گزارشات و اخبار از يك چنين موضوعى باز مى‏توان‏ آن را بدون ارائه دليل منكر شد.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
آقاى شمس الدين رحمانى در موخره خود بر كتابى كه پيرامون‏ همين موضوع به نگارش در آمده است، اين سوال را اين گونه بررسى مى‏كند كه به راستى چگونه‏ مى‏توان يك واقعه مشخص را در مدتى طولانى-از قرن 12 ميلادى تا امروز-و در سطحى وسيع- از اروپا و خاورميانه تا آسيا-شايعه و اتهام ناميد.

واقعا مردم كشورهاى مختلف با اعتقادات و مذاهب گوناگون،چرا اين گونه-يكسان-خشمگين و انتقامجو،اين اتهامات را مى‏پذيرند و نسبت‏ به متهم اين گونه عكس العمل نشان مى‏دهند؟چرا همين مردم كه با يهود اين گونه رفتار مى‏كنند با ديگر اقليت‏ها چنين برخوردى ندارند؟
در واقع يا بايد بپذيريم همه دنيا در طول قرون و اعصار، انسانهايى نادان و وحشى و خونخوار بوده‏اند و يهوديان مظلوم و بيگناه قربانى بدويت همه‏ بشريت شده‏اند و يا باور كنيم كه واقعا چنين حادثه‏اى رخ مى‏داد و از چشم مردم پنهان نمى‏ ماند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
كما اينكه برخى از محققان هم به وجود چنين شيوه‏اى اقرار دارند.» تحقيقات خود يهوديان نيز بر تقويت يك چنين نظرى كمك مى‏نمايد و نمونه‏اى از آن را مى‏توان در خلاصه كرونولوژى يهودستيزى از انتشارات معتبر كتر پابليشينگ هاوس در بيت المقدس در سال 1974 مشاهده كرد.

اين منبع بسيار معتبر-از نظر يهوديان-كه دستى در تهيه دايرة المعارف معروف يهود دارد،در 158 بند به گاهشمار يهود ستيزى از 3 قرن قبل از ميلاد تا 1970 مى‏پردازد كه 12 بند آن مربوط به اتهام خون است.

و حتى آبا ابان تا سال 1840 پانزده مورد از چنين اتهامى عليه يهوديان را در شهرهاى رومانى،لهستان،روسيه،ايتاليا و آلمان‏ ذكر مى‏كند. و باز هم طرح اين سوال كه چگونه با ذكر اين حجم از اين اتهام به عنوان ريشه يهود ستيزى،باز هم عده‏اى اصرار بر انكار آن دارند و يا حداقل مستدلا در صدد پاسخگويى به آن نيستند؟

نویسنده:علی اکبر رائفی پور
 
بالا