ائتلاف خونین صلیب، سلفی و صهیون

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
در حتمی بودن این واقعه شریف تردیدی نیست؛ در حالی كه در زمان قطعی وقوع آن هیچ اطمینانی نیست. درگیری‌های ایجاد شده توسط سلفی‌ها و وهّابیون در شمال آفریقا و پس از آن سوریه، این گمان شیرین را به وجود آورده كه ممكن است از میان منطقه شامات، سفیانی سر برآورد. همان كه به عنوان اوّلین نشانه حتمی قبل از ظهور در روایات اسلامی شناخته می‌شود و اخبار آخرالزّمانی ما درباره‌اش سخن به میان آورده‌اند و مورد گواهی روایات مندرج در منابع شیعی نیز هست. كشتار شیعیان، خوی و خصلت جنایت‌كاران سلفی، رویكرد مذهبی آنها و منطقه درگیری، یعنی شامات و بسیاری دیگر از وقایع این گمان را تقویت می‌كند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
همه ما امیدواریم با ظهور حضرت حجّت حق، مستضعفان خلاصی بیابند. از خداوند می‌خواهیم كه ساعت و وقت معلوم را برساند و با ظهور مقدّس، دولت كریمه امام عصر(عج) بنا نهاده شود. بسیاری از قراین و شواهد، شباهت وقایع جاری عصر ما را در وجوه مختلف با وقایع پیش‌بینی شده در منابع و روایات اسلامی، تأیید می‌كنند؛ اما بیم «آخرالزّمان مجعول» و شبیه‌سازی وقایع، این حقیر را بر آن می‌دارد تا عزیزانم را یادآور مراقبت و دقّت و صبوری شوم.

شبیه‌سازی وقایع را از آن روی گفتم كه ائتلاف صلیب و صهیون، طی دو، سه دهه اخیر، اقدام به شبیه‌سازی شرایط سال‌های قبل از ظهور منجی، در هیئت سلسله‌ای از وقایع و حوادث كرده است تا به آنجا كه امروزه، جمع كثیری از مسیحیان ساكن آمریكا و اروپا، خود را مهیای واقعه آرمگدون ساخته‌اند. از بحران اقتصادی فراگیر در غرب نیز به عنوان یكی از همین مشابهت‌ها می‌توان یاد كرد.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
آرمگدون، به آن سان كه ائتلاف صلیب و صهیون از آن تعریف می‌دهند؛ میدان صف‌آرایی دو جناح درگیر غربی بنی‌اسرائیلی و شرق اسلامی است.
طی سال‌های 91 تا امروز، یعنی بیست سال، جناح غربی میدان را آراسته، مسلّح ساخته و مهیای نواخته شدن شیپور جنگ و آغاز درگیری نهایی شده‌اند؛ در حالی كه جناح شرقی در قد و قواره جناح غربی آماده نشده یا اساساً‌خود را مهیای حضور در قد و قواره واقعه‌ای جهانی نساخته است.

آیا می‌توان جایی برای این احتمال گذاشت كه، به همان سان كه از طریق شبیه‌سازی وقایع، صف‌آرایی جناح غربی اتفاق افتاده، در جناح دوم هم اقدام به شبیه‌سازی كرده باشند تا در این جناح نیز آمادگی فراهم آمده و آتش جنگ نهایی شعله‌ور شود. این سخن، سخت به گوش می‌نشیند؛ اما در میدان مبارزه، فرمانده زیرك، هیچ احتمالی را از دست نمی‌دهد.

تردیدی نیست كه غرب صلیبی و صهیونی از دیدگاه مسلمانان و شیعیان درباره شرایط سال‌های قبل از ظهور و مسیر حركت و عمل منجی موعود مقدّس ما آگاهی دارد؛ چنان‌كه امید كنترل شرایط و عقیم ساختن حركت آن منجی را هم در سر می‌پرورد.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
روشن كردن آتش بحران در «شامات»، گسیل وهّابیون به این منطقه و حتی تأسیس گردان‌های شمر و معاویه و یزید، به سرعت اذهان شیعیان را متوجّه و متذكّر شباهت حوادث با واقعه خروج سفیانی در سال قبل از ظهور امام می‌كند. این تذكّر، زمینه‌های ایجاد نوعی آمادگی برای یورش و مقابله را هم در پی خواهد داشت.

این سخن به آن معنی است كه جناح شرق اسلامی نیز شكل گرفته و مهیای رویارویی خواهد شد. واقعه آرمگدون مورد نظر ائتلاف صلیب و صهیون با همراهی سلفی‌ها از میان این واقعه می‌تواند سر بر آورد؛ چنان‌چه واقعه، پیش از موعد مقرّر برای ظهور مقدّس حادث شود، نتیجه‌اش معلوم است.

بنابراین: گوش‌ها را باید تیز كرد. گام‌ها را آهسته باید برداشت، مثل وقتی كه در میدان مین قدم برمی‌داریم. شاید خداوند تدبیر دشمنان را ناكام بگذارد و از دلِ همین تمهیدات شیطانی، مقدّمات ظهور مقدّس فراهم شود. شاید مكر خداوند غالب شود و مكر مكّاران به خودشان برگردد.
باید منتظر ماند. باید دست به دعا برداشت.
بنی‌اسرائیل در سر سودای تأسیس امپراتوری جهانی قبل از ظهور آخرین نواده اسماعیل(ع) و تأسیس دولت كریمه‌اش را دارد. برای این امر عجله دارد و مهیای هر نوع جنایت و خونریزی است.
او بی‌باكانه شیعیان را چون مرغ سر می‌برد؛ در حالی كه ما در صف مرغ، در انتظار مرغ سر بریده‌ایم. * سال‌های سختی پیش رو داریم. نفس‌ها به شماره می‌افتد، شیطان همه جنودش را در كار وارد می‌كند. باید آرام قدم برداشت؛ مثل همان وقتی كه در میدان مین قدم برمی‌داریم. * باید شیعیان مظلوم سوریه، بحرین، یمن و عراق را دریافت. * باید اندیشه كرد و از تك‌روی در تصمیم‌سازی خودداری كرد و همه احتمالات را در وقت موضع‌گیری و اخذ تصمیم در نظر گرفت.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
این شرایط سخت:

1. باید به ایجاد اتفاق و اتحاد در بقیـ[ السیف مسلمانان مظلوم در شرق اسلامی اندیشید. اتفاق مقدّس برای خنثی‌سازی توطئه‌ها در وقت مقابله با ائتلاف صلیب و سلفی و صهیون؛

2. می‌توان به افشای استراتژی خصم نیز پرداخت. افشای استراتژی، خود گامی مهم در مقابله با دشمن است؛

3. می‌توان به انتقال بحران در صفوف بحران‌سازان اندیشید. ایجاد شكست و تفرقه در میان صفوف خصم، گام مهمی است كه یك فرمانده میدان‌دار می‌تواند مجال مقابله را برای خود فراهم آورد؛ 4. می‌توان در كنار این همه، مجالی هم برای مصونیت‌بخشی به شیعیان به وجود آورد. از یاد بردن مستضعفان مبتلا، یله كردن آنها و بی‌تفاوت گذشتن از كنار زخم و جراحات بی‌شمارشان، دور از انصاف است.
آنان در زیر رگبارها و زنجیر تانك‌ها به قدر سایه چادری و ظرف آبی به سوی ما چشم می‌گردانند؛ 5. می‌توان توبه كرد. از آنچه كه باید می‌كردیم و نكردیم. از آنچه كه نمی‌بایست؛ اما به هر دلیل مرتكب شدیم. می‌توان صمیمانه با خودمان، با مردم سخن بگوییم، دیوارهای حائل را برداریم و اعتماد را دیگر بار به مردم هدیه كنیم. اعتماد نه بر مردم، بلكه اعتماد مردم به خودمان. آنگاه كه نانی در كف مردم نماند و امنیتی كه در آن به سر برند، تنها اعتماد آنان به حاكمان است كه آنان را برای ماندن در كنارشان دلگرم می‌سازد. هیهات، ما در این باره راه نرفته بسیاری داریم.



 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
سلفی‌های تکفیری، مستعدترین جماعتی بودند که با حمایت مجامع صلیبی و صهیونی آمریکا و اروپا می‌توانستند زمینه‌ساز تحقّق پروژه خاورمیانه بزرگ باشند.

از نظر استعمارگران کهنه‌کار؛ • متفرّق ساختن دولت‌های اسلامی و رخنه در اتحاد واتفاق نیم‌بند آنان، • دامن زدن به گرایش‌های قومی و قبیله‌ای ،


نکته جالب توجّه این بود که سران ائتلاف خونین، جامعه مستضعف شیعی را هدف و سیبل خویش قرار داده و از آنها، به عنوان اصلی‌ترین دشمنان خویش یاد می‌کردند و انعدام آنان را سبب تضمین امنیت خویش می‌شناختند؛ در حالی‌که در جغرافیای جهان، اینان در زمره مستضف‌ترین اقوام ساکن کره خاک شناخته می‌شدند؛ چنان‌که در میان همه ساکنان کشورهای مسلمان و عربی حوزه «خلیج‌فارس» و «آفریقا» در زمره محروم‌ترین مردم بودند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پس از این ائتلاف نامقدس که پیش‌تر در مجامع مخفی (فراماسونری، شوالیه‌های مالتا و...) رقم خورده بود، ائتلاف صلیب، سلفی و صهیون لشکر آراست و چونان قشون مغول، پهنه شرق اسلامی را درنوردید تا از «پاکستان»، «عراق» و «سوریه»، نشانی جز ویرانی و آشفتگی و پریشان‌حالی باقی نماند.

آنچه در این میانه گم شد و در غوغای میدانی نیروهای نظامی از یک‌سو و رسانه‌های اجتماعی فراگیر و وابسته به ائتلاف، از دیگر سو از یادها رفت. کین‌جویی مزمن صلیبی‌ها و صهیونیست‌ها علیه مسلمانان و مستضعفان بود که طی همه قرون گذشته و از جمله، دویست ساله اخیر (حضور استعمارگران در شرق اسلامی)، بر همه مقدورات و مقدرات مستضعفان و مسلمانان سایه انداخته بود.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
آن‌همه کشمکش و غوغای میدانی، دیگر مجالی برای بازشناسی جریان‌های ماسونی، محفل‌نشینان ایلومیناتی و کینه ریشه‌دار یهودیت صهیونیستی فراهم نیاورد، دیگر هیچ کس از استراتژی یهودیانه تصرّف نیل تا فرات و سرزمین انجیلی مورد ادعای مسیحیان صهیونیست و عطش سیری‌ناپذیر غرب برای بلعیدن شرق نپرسید و به عکس، همگان اتفاق و اتحاد فرزندخواندگان یهود (خاندان سعودی) با سران صلیب و صهیون را ممدوح و پسندیده جلوه دادند.

بدین ترتیب، صلیبی‌ها از سویی، صهیونیست‌ها از دیگر سو و سفلی‌ها، به نیابت از دو جریان صلیبی و صهیونی و به عنوان آلت فعل آنان، بر سر این منطقه، بلایی آوردند که برای اثباتش، نیاز به هیچ سندی نیست.
بی‌تردید، این واقعه خونین، برای این گروه ائتلافی در زمره کم‌هزینه‌ترین یورش به سرزمین‌های اسلامی در طول تاریخ بوده است.
آنان، بی‌هیچ معونه و بی‌هیچ خسارت مالی و جانی، به همه اهداف از پیش تعیین شده خود رسیده بودند و چون شیاطین، قهقهه سرمی‌دادند.
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
این واقعه، در شرایطی از تاریخ رخ داد که:

1. به استناد آرای فلاسفه تاریخ و نظریه‌پردازان و تحلیل‌گران سیاسی، اجتماعی غربی در حوزه فرهنگی و تمدنی، غرب رو به سقوط و نگون‌بختی گذارده و اقرار به پایان تاریخ خود آورده بود؛1

2. جهان محرومان و مستضعفان، مهیای نوعی بیداری عمومی و رویارویی فرهنگی و تمدنی با غرب می‌شد؛

3. فرصتی مغتنم برای یکپارچه شدن و اتفاق مسلمانان (شیعه و سنی) علیه صهیونیسم جهانی فراهم آمده بود؛

4. اسلام با سرعت، همه جغرافیای غرب را در می‌نوردید و...
 

فاطمة الزهرا

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
با ملاحظه این شرایط، سران دولت‌های صلیبی و صهیونی، به امید رهایی از این شرایط دشوار، به این امر واقف بودند که تنها با یارگیری از میان کشورهای اسلامی و اعطای نیابت به آنها، به منظور راه‌اندازی ماشین کشتار بی‌رحمانه، می‌توان به اسم اسلام و اسلام‌خواهی تیغ‌های آخته را به دست خود مسلمان بر اعضا و جوارح آنان فرود آورد و در همان حال، انگشت اتهام را از خود دور ساخت.

این واقعه، فرصت مغتنمی را در اختیار سران صلیب و صهیون قرار می‌داد تا به ساکنان غرب، خشن‌ترین چهره از اسلام و مسلمانان را نشان داده و تاریخ مرگ خود را به عقب اندازند.

آنان گمان می‌بردند، بدین‌وسیله از رشد اسلام‌گرایی در غرب نیز خواهند کاست.
 
بالا