پوشیده نیست كه شرق اسلامی را گردبادی هولناك در مینوردد. شرایط وحشتناكی كه تنها در هجمه مغول و صلیبیهای فرنگی به این منطقه، در چند قرن قبل از این، مشابه آن را تجربه كرده بودیم. متأسفانه این گردباد سرخ، تومار مستضعفان از میان شیعیان آل محمد(ص) را در هم میپیچد. چه میتوان گفت وقتی در ائتلاف ناجوانمردانهای، مستكبران عزم خود را برای قتل عام مستضعفان ساكن شرق اسلامی جزم كردهاند. با حیلهگری و سیاست چنان میان اقوام و ملل و به ویژه سران دولتهای این منطقه خونین جدایی افكندهاند كه امید شكلگیری كوچكترین ائتلاف برای فریاد كشیدن بر سر متكبران و مستكبران وجود ندارد تا چه رسد به اقدامی باز دارنده. چیزی شبیه آخرین سده از حضور دولتهای اسلامی در «اسپانیا» و «اندلس».
در آن عصر هم مسلمانان ساكن «شبه جزیره ایبری»، پس از سالها تجربه شكوه و عظمت حوزه فرهنگی و تمدّنی خود و برخورداری از تنومندی سیاسی، در اثر اختلاف و تفرّق امراء و حكّام بلاد اسلامی، چنان ضعف و فتوری را تجربه كردند كه با هجوم قشون مسیحی متحد از هم پاشیدند و یكی پس از دیگری سقوط كردند.