♦♦♦♦♦♦♦♦چگونه وجود خدا را برای کودکان اثبات میکنید!؟♦♦♦♦♦♦♦♦

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
سلام
به نظر من هم اگه سئوالات جدا جدا بحث میشد به نتیجه خوبی میرسیدیم...
به طور کلی باید ساده در حد فهمشون و با زبان خودشون در مورد خدا صحبت کنیم ... خیلی باید با دقت و حوصله در این مسیر هدایتشون کنیم...


 

زهرا

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
وقتی کودک من سه چهار سالش بود از خدا میپرسید که کجاست چه شکلیه ...براش میگفتم تو دلته توی دلت خدارو میتونی حس کنی خدا مثل ما شکل نداره خدا نوره همه جا هست ... میگفتم خیلی مهربونتر از من و باباست...
الان سئوالاتش فرق کرده چند روز پیش از من پرسید خدا تو عاشورا چرا هیچ کار نکرد فقط نگاه میکرد؟... براش گفتم اگه امام حسین شهید نمیشد اسلام زنده نمیموند... براش کم کم توضیح میدم تا ماندگارتر بشه و خودش هم فکر کنه...
 

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
این مسئله برای کودکان از حساسیت خاصی برخوردار است .چون محبت پدر و مادر و حتی والدین را با چشم میبینند .
پدر مهربان ،مادر مهربان عمه و خاله مهربان همه اینا رو اگر مهربانی حس میکنند منشا مهربانی را هم میبینند.
اما خیلی میشنوند خدای مهربان و اوصاف دیگری ولی این منشا را با چشم نمیبینند لذا براشون سوال میشه که خدایی که میگیم مارو افریده پس کجاست ؟خدای مهربانی که این همه به ما مهربانی و محبت میکنه پس کجاست ؟؟
برای پاسخ به این سوالها که ذهن بچه ها رو درگیر میکنه اول از همه باید بچه تربیت دینی داشته باشه تا راحت تر و بهتر بتواند مفاهیم دینی رو درک کنه و بفهمه .
این تربیت راههای مختلفی داره که باید والدین مد نظر داشته باشند :

  • تربیت عملی: والدین در شکل گیری شخصیت کودکان اثر به سزایی دارند. وقتی انسان در منزل و زندگی خود اصول و دستورات اسلامی را رعایت کند؛ مثلاً نماز را اول وقت بخواند، به روزه و سایر واجبات اهمیت داده و آنها را به جا آورد، همیشه به یاد خدا باشد، هنگام شروع غذا خوردن بسم الله بگوید و با الحمدللٌه تمام کند و از نعمت های بی شمار الاهی شکر گزاری کند و ... همه اینها به کودک درس خداشناسی می دهد. مغز کودک همچون دوربین عکاسی است که از هر چیزی که در برابر آن قرار می گیرد عکس برمی دارد. از این رو مستحب است وقتی طفل متولد می شود در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بخوانند تا ندای الله اکبر از همان تولد در او تأثیر بگذارد و او را با توحید آشنا سازد.
کودک بیش از آنچه از شنیدن یاد بگیرد از مشاهده رفتارهای ما می آموزد. بنابراین، میزان یادگیری کودک زمانی که مشاهده می کند ما در شرایط سختی جملاتی مثل توکل بر خدا و ... به کار می بریم بیش از زمانی خواهد بود که ما می کوشیم تکیه کردن بر خدا و توکل بر او را به طور شفاهی به او یاد دهیم.


  • آموزش قرآن: پیشوایان دینی ما سفارش کرده اند که به کودکان خود قرآن را یاد بدهید. امام صادق (ع) فرمود: به فرزندان خود سوره یس را یاد دهید؛ زیرا این سوره ریحانه قرآن است.(1) به یقین این آموزش تنها منحصر به حفظ قرآن یا روخوانی آن نخواهد بود، بلکه شامل یاد دادن مفاهیم قرآن نیز خواهد بود. ما می توانیم بسیاری از اصول اسلامی را با این کار به کودک بیاموزیم.


  • بردن کودک به اجتماعات معنوی؛ مانند مساجد، مراسم دعا، هیئت های معتبر مذهبی و ... تا از نزدیک و با روی باز بتواند جواب بسیاری از سؤالات خود را از افراد مطلع و مورد اعتماد دریافت کند.


  • پاسخ های درست و ساده به پرسش های دینی کودک: کودکان بسیار کنج کاوند و در باره چیزهایی که می بینند و یا می شنوند بسیار می پرسند. پرسش های دینی کودک گام هایی است که او به سوی ایمان کامل بر می دارد و نباید این گونه پرسش های او، ما را مضطرب کند.


ــــــــــــــــــ
1:مستدرک الوسائل، ج 4، ص 325
 

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
ادامه پست قبلی :

اما رفتار ما و نحوه پاسخ گویی مه به پرسشهای کودکانمان:

  • لازم است به این پرسش ها جوابی صحیح و در عین حال ساده و روشن داده شود. ما می توانیم با بیانی ساده و کمک گرفتن از نعمت های خداوند که در اختیار همه بندگانش قرار داده است، به بهترین وجه و ساده ترین شکل خدا و برخی از صفات او را با برهان نظم به کودک اثبات کنیم. این برهان ساده ترین و عمومی ترین برهان برای اثبات خدا است. و در قرآن کریم و روایات نیز بسیار به این برهان اهمیت داده شده است. این برهان از مفاهیم و قواعد پیچیده فلسفی خالی است، از این رو همه می توانند از این برهان استفاده کنند.

  • کمک گرفتن از طبیعت: به خلقت آفریده های خدا اشاره کنیم و او را با عجایب آنها آشنا سازیم. قدرت خداوند را در آفرینش مخلوقاتش در آسمان و زمین و دریاها به فرزندان خود نشان دهیم.

در قرآن آیات بسیاری وجود دارد که ما را به تدبر در طبیعت دعوت می کند؛ مثلاً در قرآن می خوانیم: و خدا به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها و درختان و سقف های رفیع منزل گیرید و سپس از میوه های شیرین تغذیه کنید و راه پروردگارتان را به اطاعت بپویید، آن گاه از درون آنها شربت شیرینی به رنگهای مختلف بیرون آید که در آن شفاء مردمان است.(1) همچنین ما را به دقت در خلقت شتر و آسمان و کوهها و زمین و...دعوت می کند و می فرماید: آیا آنان به شتر نمى‏نگرند که چگونه آفریده شده است؟ و به آسمان نگاه نمى‏ کنند که چگونه برافراشته شده؟! و به کوه‏ها که چگونه در جاى خود نصب گردیده! و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته است؟!(2)اگر عجایب و شگفتی های این مخلوقات خداوند را با زبانی ساده و کو دکانه بیان کنیم او را تا حد زیادی با خدا آشنا ساخته ایم.

  • پاسخ بسیاری از سؤالات کودک را می توانیم از قرآن بیابیم برای مثال اگر کودک پرسید خدا کیست می توانیم این آیه را بر وی بخوانیم: «خدا کسی است که آسمان ها و زمین را آفرید و آبی از آسمان فرو فرستاد و به وسیله آن میوه هایی را برای روزی شما از زمین بیرون آورد».(3) به او بگوییم «او مهربان ترین مهربانان است.(4)و مهربانی خدا را برای او به صورت ملموس تبیین کنیم.

  • برای او بیان کنیم که ما بسیاری از چیزها را نمی بینیم، ولی وجود دارند؛ مثل هوا و عقل، ولی نمی توان وجود آنها را انکار کرد. خدای متعال هم قطعا وجود دارد، اما دیده نمی شود: «چشم ها نمی توانند او را ببینند.(5)

  • بیان داستان های دینی مناسب: کودکان به قصه و داستان بسیار علاقه دارند به ساده سازی حکایات و داستان های قرآنی و دینی پیام های دینی را می توانیم غیر مستقیم و راحت منتقل کنیم. مثل داستان حضرت ابراهیم و بحث ها ی او با مشرکان و بت پرستان و استدلال های زیبای آن حضرت برای اثبات خدا و یگانگی او.

  • استفاده از تجارب خود کودکان: برای تعیین مفهوم دین و نیاز ما به آن می توانیم از تجارب کودکان استفاده کنیم. برای مثال با نشان دادن برنامه هفتگی پرسش هایی را مطرح کنیم تا به تدریج کودک را به مقصود خود نزدیک سازیم و بعد نتیجه گیری کنیم برنامه ای که از طرف خدا و به وسیله پیامبران برای ما آورده شده است، دین نام دارد.

ــــــــــــ
1: نحل، 68 و 69
2:غاشیه،20-17" فَلَا یَنظُرُونَ إِلىَ الْابِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ* وَ إِلىَ السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ* وَ إِلىَ الجِْبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ* وَ إِلىَ الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ.
3: ابراهیم،32
4: یوسف،64
5: انعام ،103
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
ادامه پست قبلی :

اما رفتار ما و نحوه پاسخ گویی مه به پرسشهای کودکانمان:

  • لازم است به این پرسش ها جوابی صحیح و در عین حال ساده و روشن داده شود. ما می توانیم با بیانی ساده و کمک گرفتن از نعمت های خداوند که در اختیار همه بندگانش قرار داده است، به بهترین وجه و ساده ترین شکل خدا و برخی از صفات او را با برهان نظم به کودک اثبات کنیم. این برهان ساده ترین و عمومی ترین برهان برای اثبات خدا است. و در قرآن کریم و روایات نیز بسیار به این برهان اهمیت داده شده است. این برهان از مفاهیم و قواعد پیچیده فلسفی خالی است، از این رو همه می توانند از این برهان استفاده کنند.

  • کمک گرفتن از طبیعت: به خلقت آفریده های خدا اشاره کنیم و او را با عجایب آنها آشنا سازیم. قدرت خداوند را در آفرینش مخلوقاتش در آسمان و زمین و دریاها به فرزندان خود نشان دهیم.

در قرآن آیات بسیاری وجود دارد که ما را به تدبر در طبیعت دعوت می کند؛ مثلاً در قرآن می خوانیم: و خدا به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها و درختان و سقف های رفیع منزل گیرید و سپس از میوه های شیرین تغذیه کنید و راه پروردگارتان را به اطاعت بپویید، آن گاه از درون آنها شربت شیرینی به رنگهای مختلف بیرون آید که در آن شفاء مردمان است.(1) همچنین ما را به دقت در خلقت شتر و آسمان و کوهها و زمین و...دعوت می کند و می فرماید: آیا آنان به شتر نمى‏نگرند که چگونه آفریده شده است؟ و به آسمان نگاه نمى‏ کنند که چگونه برافراشته شده؟! و به کوه‏ها که چگونه در جاى خود نصب گردیده! و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته است؟!(2)اگر عجایب و شگفتی های این مخلوقات خداوند را با زبانی ساده و کو دکانه بیان کنیم او را تا حد زیادی با خدا آشنا ساخته ایم.

  • پاسخ بسیاری از سؤالات کودک را می توانیم از قرآن بیابیم برای مثال اگر کودک پرسید خدا کیست می توانیم این آیه را بر وی بخوانیم: «خدا کسی است که آسمان ها و زمین را آفرید و آبی از آسمان فرو فرستاد و به وسیله آن میوه هایی را برای روزی شما از زمین بیرون آورد».(3) به او بگوییم «او مهربان ترین مهربانان است.(4)و مهربانی خدا را برای او به صورت ملموس تبیین کنیم.

  • برای او بیان کنیم که ما بسیاری از چیزها را نمی بینیم، ولی وجود دارند؛ مثل هوا و عقل، ولی نمی توان وجود آنها را انکار کرد. خدای متعال هم قطعا وجود دارد، اما دیده نمی شود: «چشم ها نمی توانند او را ببینند.(5)

  • بیان داستان های دینی مناسب: کودکان به قصه و داستان بسیار علاقه دارند به ساده سازی حکایات و داستان های قرآنی و دینی پیام های دینی را می توانیم غیر مستقیم و راحت منتقل کنیم. مثل داستان حضرت ابراهیم و بحث ها ی او با مشرکان و بت پرستان و استدلال های زیبای آن حضرت برای اثبات خدا و یگانگی او.

  • استفاده از تجارب خود کودکان: برای تعیین مفهوم دین و نیاز ما به آن می توانیم از تجارب کودکان استفاده کنیم. برای مثال با نشان دادن برنامه هفتگی پرسش هایی را مطرح کنیم تا به تدریج کودک را به مقصود خود نزدیک سازیم و بعد نتیجه گیری کنیم برنامه ای که از طرف خدا و به وسیله پیامبران برای ما آورده شده است، دین نام دارد.

ــــــــــــ
1: نحل، 68 و 69
2:غاشیه،20-17" فَلَا یَنظُرُونَ إِلىَ الْابِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ* وَ إِلىَ السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ* وَ إِلىَ الجِْبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ* وَ إِلىَ الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ.
3: ابراهیم،32
4: یوسف،64
5: انعام ،103
سلام جناب مفرد
ممنون از پاسخ زیباتون:53:
ولی به نظرتون میتونه همین نوشته های شما به
ثبات دین فرزندانمون هم کمک کنه؟یا راه های دیگری رو پیشنهاد میدین؟
 

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
سلام جناب مفرد
ممنون از پاسخ زیباتون:53:
ولی به نظرتون میتونه همین نوشته های شما به
ثبات دین فرزندانمون هم کمک کنه؟یا راه های دیگری رو پیشنهاد میدین؟


سلام
خواهش میکنم
چقدر رسمی ! خیلی خبرنگاری پرسیدین !!انگار دارین مصاحبه میکنید .

تربیت دینی فرزندان اونقدر اهمیت داره که به یه نوشته و دو نوشته نمیشه اکتفا کرد بلکه مطالعه مستمر والدین رو میطلبه .
و وتی هم مطلبی ارائه میشه منحصر در همین مطلب نیست بلکه با توجه به سلیقه ها راههای دیگری هم میتواند باشد که در همین مطلب شما ببینید سه صفحه رفته جلو و دوستان پیشنهادهای مختلفی داده اند .
تاپیکی در همین مورد کیانا خانوم زده بودند که که این موضوع را با توجه به سنین مختلف بررسی کرده و مطالبی ارائه کردند و مراجعه کردن به این تاپیک خالی از لطف نیست .
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"


سلام
خواهش میکنم
چقدر رسمی ! خیلی خبرنگاری پرسیدین !!انگار دارین مصاحبه میکنید .

تربیت دینی فرزندان اونقدر اهمیت داره که به یه نوشته و دو نوشته نمیشه اکتفا کرد بلکه مطالعه مستمر والدین رو میطلبه .
و وتی هم مطلبی ارائه میشه منحصر در همین مطلب نیست بلکه با توجه به سلیقه ها راههای دیگری هم میتواند باشد که در همین مطلب شما ببینید سه صفحه رفته جلو و دوستان پیشنهادهای مختلفی داده اند .
تاپیکی در همین مورد کیانا خانوم زده بودند که که این موضوع را با توجه به سنین مختلف بررسی کرده و مطالبی ارائه کردند و مراجعه کردن به این تاپیک خالی از لطف نیست .
مگه چیه؟
مصاحبه بود دیگه!:p
ممنون که جواب دادین!
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
و هنگامی که بندگان من ، از تو درباره ی من سوال کنند ؛
(بگو) :من نزدیـکـم ؛
دعای دعا کننده را ، به هنگامی که مرا میخواند ، پاسخ می گویم .
پس باید دعوت مرا بپذیرند ، و به من ایمان بیاورند ، تا راه یابند ...

" آیه 186 سوره ی بقره"
 

abshar

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"

سلام ببخشید که اینقدر با تاخیر شرکت میکنم
:53:

شاید بهترین روش برای پاسخ به کودک بعد از شناخت کودک و حال و هوای اون باشه ..
شما اگر که بدنبال نظرات دوستان هستین باید این اختلاف در سلیقه های تربیتی رو هم بپذیرید که ممکنه بعضی هاش از نظر خودشما صحیح نباشه .

اما چه چیزی جزو اصول کاره این رو باید یک روانشناس متخصص کودک بگه
اما تجربه های افراد هم میتونه کمک کننده باشه

فکر میکنم استفاده از زبان کودک برای پاسخ دادن به سوالاتش خیلی موثره . همینطور بیان واقعیات . یعنی اگر ما به سوالی از کودک برخورد کردیم که گفتن واقعیت در حد درکش نیست بهتره که اصلا پاسخ خاصی ندیم !
چون دادن جواب های غیرواقعی حقیقتا در زندگی کودک نقش مهمی رو ایفاء خواهد کرد . همینطور که شنیدن پاسخ های واقعی در مورد خدا میتونه همواره بهش قوت قلب بده .

پیشنهادم اینه که سوال مطرح بشه و نظرات دوستان حول همون سوال جمع اوری بشه . اینطوری نتیجه هم میگیریم که میشه ازش استفاده ی عملی کرد .


متشکرم :53:
 
بالا