صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین

نيايش هنگامى شكوه ازستم و ستمگر
يا من لا يخفي عليه انباء المتظلمين . و يا من لا يحتاج في قصصهم الي شهادات الشاهدين . و يا من قربت نصرته من المظلومين . و يا من بعد عونه عن الظالمين . قد علمت ، يا الهي ، ما نالني من فلان ابن فلان مما حظرت و انتهكه مني مما حجزت عليه ، بطرا في نعمتك عنده ، و اغترارا بنكيرك عليه . اللهم فصل علي محمد و اله ، و خذ ظالمي و عدوي عن ظلمي بقوتك ، و افلل حده عني بقدرتك و اجعل له شغلا فيما يليه ، و عجزا عما يناويه . اللهم و صل علي محمد و اله ، و لا تسوغ له ظلمي ، و احسن عليه عوني ، و اعصمني من مثل افعاله ، و لا تجعلني في مثل حاله . اللهم صل علي محمد و اله ، و اعدني عليه عدوي حاضرة ، تكون من غيظي به شفاء ، و من حنقي عليه وفاء . اللهم صل علي محمد و اله ، و عوضني من ظلمه لي عفوك ، و ابدلني بسوء صنيعه رحمتك ، فكل مكروه جلل دون سخطك ، و كل مرزئة سواء مع موجدتك . اللهم فكما كرهت الي ان اظلم فقني من ان اظلم . اللهم لا اشكو الي احد سواك ، و لا استعين بحاكم غيرك ، حاشاك ، فصل علي محمد و اله ، و صل دعائي بالاجابة ، و اقرن شكايتي بالتغيير . اللهم لا تفتني بالقنوط من انصافك ، و لا تفتنه بالامن من انكارك ، فيصر علي ظلمي ، و يحاضرني بحقي ، و عرفه عما قليل ما اوعدت الظالمين و عرفني ما وعدت من اجابة المضطرين . اللهم صل علي محمد و اله ، و وفقني لقبول ما قضيت لي و علي ، و رضني بما اخذت لي و مني ، و اهدني للتي هي اقوم ، و استعملني بما هو اسلم . اللهم و ان كانت الخيرة لي عندك في تاخير الاخذ لي و ترك الانتقام ممن ظلمني الي يوم الفصل و مجمع الخصم ، فصل علي محمد و اله ، و ايدني منك بنية صادقة و صبر دائم . و اعذني من سوء الرغبة و هلع اهل الحرص ، و صور في قل مثال ما ادخرت لي من ثوابك ، و اعددت لخصمي من جزائك و عقابك ، و اجعل ذلك سببا لقناعتي بما قضيت ، و ثقتي بما تخيرت . امين رب العالمين ، انك ذو الفضل العظيم ، و أنت علي كل شي ء قدير .

(1) اي آن كه خبرهاي شكوه كنندگان از ستم بر او پنهان نيست
(2) و اي آن كه در سرگذشتهاي ايشان از گواهيهاي گواهان نياز است ( چون به آشكار و نهان داناست )
(3) و اي آن كه ياري او به ستم رسيدگان نزديك است ( به زودي آنها را ياري خواهد نمود )
(4) و اي آن كه مدد او از ستمگران دور است ( ايشان را ياري نمي كند )
(5) اي خداي من ، تو مي داني آنچه از فلان فرزند فلان به من رسيده از آنچه ( ظلم و تعدي ) كه آن را نهي كرده اي ، و از آنچه از من هتك حرمت نموده و آن را بر او منع نموده اي ، و ستم او از طغيان و سركشي در نعمت توست كه به او رسيده و از باكي و نترسيدن از كيفر توست بر او ( هنگام خواندن دعا به جاي فلان ابن فلان نام ستمگر و پدرش برده شود )
(6) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و ستم كننده و دشمن من را به قدرت خود از ستم بر من بازدار ، و با توانايي خود برندگي ( دشمني ) او را از من بشكن و براي او كاري كه در خور اوست قرار ده ( تا به آن مشغول شده از من چشم ) بپوشد و او را در برابر كسي كه با او دشمني مي كند ناتوان گردان
(7) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و او را به ستم كردن به من رخصت مده ، و من را در تسلط بر او نيكو كمك فرما ، و از بجا آوردن مانند كارهاي او نگهدار ، و در مانند حال او قرار مده ( مرا از ستم به ديگران و متصف شدن به خوهاي ناپسنديده مانند او حفظ فرما )
(8) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و من را در برابر او ياري نما ياري نمودن آماده اي كه ( چشم به راه آن نباشم ) تا خشم به او بهبودي من باشد ، و كينه ام را به سر رساند ( ياري كه خشم را فرو نشاند و دادم را از او بستاند )
(9) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و در عوض ستمي كه او به من كرده من را مشمول عفو و بخشش خود گردان ، و به جاي بد رفتاري او رحمتت به من عطا فرما ، زيرا هر ناپسندي در برابر خشم تو اندك و هر اندوهي با شامد غضب تو هموار است
(10) بار خدايا همچنان كه ناپسند من گردانيدي كه ستم بكشم من را از اين كه ( به ديگري ) ستم كنم نگهدار
(11) به كسي جز تو شكوه نمي كنم ، و از حكم كننده اي ( ن ظالم و مظلوم ) جز تو ياري نمي طلبم ، آراسته و پاك مي دانم تو را كه چنين كنم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و دعاي من را به اجانب وند ( ن دعا و اجابت فاصله اي قرار مده ) و شكوه من را با تغيير و از ن بردن همراه ساز ( ستم ستمگر را از من دفع فرما تا شكوه ام پايان يابد )
(12) بار خدايا من را به نوميدي از عدل و دادگري خود آزمايش مفرما ، و ستمگرم را به آسودگي از ناداني به ( كيفر ) خويش مياز ، تا بر ستم بر من ادامه دهد و بر حقم دست يابد ، و به زودي آنچه ( كيفري ) كه به ستمگران وعده داده اي به او بنما ، و اجابت ( دعايي ) را كه به چارگان وعده داده اي به من هويدا ساز
(13) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و من را به پذيرفتن آنچه بر سود و زيانم مقدر نموده اي توفيق ده ، و به آنچه ( سودي كه ) براي من ( از ديگري ) و از من ( براي ديگري ) گرفته اي خشنودم گردان ، و به راستترين راه راهنماييم نما ، و به آنچه سالمتر است ( از آفات ) بگمارم
(14) بار خدايا و اگر نيكي من نزد تو در تأخير گرفتن حق من و به كيفر نرساندن ستمگر من است تا روز رستاخيز ( روزي كه حق و باطل از هم جدا مي شود ) و جاي گرد آمدن دشمنان ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و من را ( در هر كاري ) به تصميم نيكو و شكيبايي هميشگي كمك فرما
(15) و از خواهش بد و حرص آزمندان ( به دنيا ) پناه ده ، و در دل من نمونه پاداشي كه برايم ( در آخرت ) اندوخته اي و كيفري كه براي دشمنم آماده ساخته اي را بنگار ، و آن را وسيله خشنودي من به آنچه مقدر فرموده و اطمينانم به آنچه برگزيده اي قرار ده
(16) پروردگار جهانيان دعايم به اجابت رسان ، زيرا تو داراي احسان بزرگ و تواناي بر هر چيزي .
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین

نيايشي در هنگام بیماري
اللهم لك الحمد علي ما لم ازل اتصرف فيه سلامة بدني ، و لك الحمد علي ما احدثت من علة في جسدي . فما ادري ، يا الهي ، اي الحالين احق بالشكر لك ، و اي الوقتين اولي بالحمد لك . اوقت الصحة التي هنأتني فيها طيبات رزقك ، و نشطتني بها لابتغاء مرضاتك و فضلك ، و قويتني معها علي ما وفقتني له من طاعتك ؟ ام وقت العلة التي محصتني بها ، و النعم التي اتحفتني بها ، تخفيفا لما ثقل به علي ظهري من الخطيئات ، و تطهيرا لما انغمست فيه من السيئات ، و تنها لتناول التوبة ، و تذكير لمحو الحوبة بقديم النعمة ؟ و في خلال ذلك ما كتب لي الكاتبان من زكي الاعمال ، ما لا قلب فكر فيه ، و لا لسان نطق به ، و لا جارحة تكلفته ، بل افضالا منك علي ، و احسانا من صنيعك الي . اللهم فصل علي محمد و اله ، و حبب الي ما رضيت لي ، و يسرلي ما احللت ، و طهرني من دنس ما اسلفت ، و امح عني شر ما قدمت ، و اوجدني حلاوة العافية و اذقني برد السلامة ، و اجعل مخرجي عن علتي الي عفوك ، و متحولي عن صرعتي الي تجاوزك ، و خلاصي من كر الي روحك ، و سلامتي من هذه الشدة الي فرجك . إنك المتفضل بالاحسان ، المتطول بالامتنان ، الوهاب الكريم ، ذو الجلال و الاكرام .

(1) بار خدايا تو را سپاس بر تندرستي تن من كه ( ش از اين ) هميشه در آن به سر مي بردم ، و تو را سپاس بر ماري كه ( اينك ) در بدنم پديد آورده اي
(2) پس نمي دانم ، اي خداي من ، كدام يك از اين دو حالت ( تندرستي و ماري ) به سپاسگزاري تو شايسته تر و كدام يك از اين دو هنگام براي ستايش تو سزاوارتر است
(3) آيا هنگام تندرستي كه در آن روزيهاي پاكيزه ات را به من گوار ساخته و براي درخواست خشنودي و احسانت شادماني بخشيده با آن بر طاعت خويش توفيقم داده توانايم كرده بودي ؟
(4) يا هنگام ماري كه من را با آن ( از گناهان رهانيدي و هنگام نعمتها ( دردها ) يي كه آنها را به من ارمغان دادي تا گناهاني را كه پشت من را سنگين كرده سبك نمايد ، و از بديهائي كه در آن فرو رفته ام پاكم سازد ، و براي فراگرفتن توبه آگاه نمودن و براي از ن بردن گناه به نعمت شين ( تندرستي ) يادآوري باشد ؟
(5) در حالي كه در ن آن ماري كردارهاي پاكيزه اي است كه دو فرشته نويسنده اعمال برايم نوشته اند ، كرداري كه نه دلي در آن انديشه نموده ، و نه زباني به آن گويا گشته ، و نه اندامي در انجامش رنج كشيده ، بلكه ( نيكيهاي نوشته شده در اين اوقات ) فضل و احسان توست بر من ( رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرموده : خداي عز وجل به فرشته اي كه به مؤمن موكل است هنگامي كه مار مي شود مي فرمايد : براي او بنويس آنچه را كه در تندرستي براي او مي نوشتي ، زيرا من او را گرفتار نموده ام ، و هم آن حضرت فرموده : درد سر يك شب هر گناهي جز گناهان بزرگ را از ن مي برد )
(6) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و آنچه برايم پسنديده اي ( ماري يا اندوه و گرفتاري ) را محبوب من گردان ، و آنچه كه بر من فرود آورده اي برايم آسان فرما ، و من را ( در برابر اين گرفتاري ) از چركي كردارهاي ش از اينم پاك كن ، و اعمال بد ش از اينم را نابود ساز ، و شيريني تندرستي را برايم پديد آور ، و گوارايي سلامتي را به من بچشان ، و رون شدن از ماريم را به عفو و بخششت و بازگشت از در افتادنم را به گذشتت و رهايي از اندوهم را به رحمتت و تندرستي ام از اين سختي را به گشايشت قرار ده
(7) زيرا تويي كه استحقاق احسان ميكني و نعمت بزرگ مي بخشي ، و تويي بسيار بخشنده ستوده شده ، و تويي داراي عظمت و بزرگي .
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین

نيايش هنگام درخواست بخشش
اللهم يا من برحمته يستغيث المذنبون . و يا من الي ذكر احسانه يفزع المضطرون . و يا من لخيفته ينتحب الخاطئون . يا انس كل مستوحش غريب ، و يا فرج كل مكروب كئيب ، و يا غوث كل مخذول فريد ، و يا عضد كل محتاج طريد . أنت الذي وسعت كل شي ء رحمة و علما . و أنت الذي جعلت لكل مخلوق في نعمك سهما . و أنت الذي عفوه اعلي من عقابه . و أنت الذي تسعي رحمته امام غضبه . و أنت الذي عطاؤه اكثر من منعه . و أنت الذي اتسع الخلائق كلهم في وسعه . و أنت الذي لا يرغب في جزاء من اعطاه . و أنت الذي لا يفرط في عقاب من عصاه . و انا ، يا الهي عبدك الذي امرته بالدعاء فقال : لك و سعديك ، ها انا ذا ، يا رب ، مطروح ن يديك . انا الذي اوقرت الخطايا ظهره ، و انا الذي افنت الذنوب عمره ، و انا الذي بجهله عصاك و لم تكن اهلا منه لذاك . هل أنت ، يا الهي ، راحم من دعاك فابلغ في الدعاء ؟ أم أنت غافر لمن بكاك فاسرع في البكاء ؟ أم أنت متجاوز عمن عفر لك وجهه تذللا ؟ أم أنت مغن من شكا اليك فقره توكلا ؟ الهي لا تخيب من لا تجد معطيا غيرك ، و لا تخذل من لا يستغني عنك باحد دونك . الهي فصل علي محمد و اله ، و لا تعرض عني و قد اقبلت عليك ، و لا تحرمني و قد رغبت اليك ، و لا تجبهني بالرد و قد انتصبت ن يديك . أنت الذي وصفت نفسك بالرحمة ، فصل علي محمد و اله ، و ارحمني ، و أنت الذي سميت نفسك بالعفو فاعف عني . قد تري ، يا الهي ، فيض دمعي من خيفتك ، و وجيب قل من خشيتك ، و انتقاض جوارحي من هيبتك . كل ذلك حياء منك لسوء عملي و لذاك خمد صوتي عن الجار اليك ، و كل لساني عن مناجاتك . يا الهي فلك الحمد فكم من عائبة سترتها علي فلم تفضحني و كم من ذنب غطيته علي فلم تشهرني ، و كم من شائبة الممت بها فلم تهتك عني سترها ، و لم تقلدني مكروه شنارها ، و لم تبد سواتها لمن يلتمس معائ من جيرتي ، و حسدة نعمتك عندي . ثم لم ينهني ذلك عن أن جريت الي سوء ما عهدت مني . فمن اجهل مني يا الهي ، برشده ؟ و من اغفل مني عن حظه ؟ و من ابعد مني من استصلاح نفسه حين انفق ما اجريت علي من رزقك فيما نهيتني عنه من معصيتك ؟ و من ابعد غورا في الباطل ، و اشد اقداما علي السوء مني حين اقف ن دعوتك و دعوة الشيطان فاتبع دعوته علي غير عمي مني في معرفة به و لا نسيان من حفظي له ؟ و انا حينئذ موقن بأن منتهي دعوتك الي الجنة ، و منتهي دعوته الي النار . سبحانك !! ما اعجب ما اشهد به علي نفسي ، و اعدده من مكتوم امري . و اعجب من ذلك اناتك عني ، و ابطاؤك عن معاجلتي ، و ليس ذلك من كرمي عليك ، بل تانيا منك لي ، و تفضلا منك علي لان ارتدع عن معصيتك المسخطة ، و اقلع عن سيئاتي المخلقة ، و لان عفوك عني احب اليك من عقوبتي . بل انا ، يا الهي ، اكثر ذنوبا ، و أقبح اثارا ، و أشنع افعالا ، و أشد في الباطل تهورا ، و اضعف عند طاعتك تيقظا، و اقل لوعيدك انتباها و ارتقابا من أن احصي لك عيو ، أو اقدر علي ذكر ذنو . و إنما اوبخ بهذا نفسي طمعا في رافتك التي بها صلاح امر المذنن ، و رجاء لرحمتك التي بها فكاك رقاب الخاطئين . اللهم و هذه رقبتي قد ارقتها الذنوب ، فصل علي محمد و اله ، و اعتقها بعفوك ، و هذا ظهري قد اثقلته الخطايا ، فصل علي محمد و اله ، و خفف عنه بمنك . يا الهي لو بكيت اليك حتي تسقط اشفار عيني ، و انتخبت حتي ينقطع صوتي ، و قمت لك حتي تتنشر قدماي ، و ركعت لك حتي ينخلع صل ، و سجدت لك حتي تتفقا حدقتاي ، و اكلت تراب الارض طول عمري ، و شربت ماء الرماد اخر دهري ، و ذكرتك في خلال ذلك حتي يكل لساني ، ثم لم ارفع طرفي الي افاق السماء استحياء منك ما استوجبت بذلك محو سيئة واحدة من سيئاتي . و إن كنت تغفر لي حين استوجب مغفرتك ، و تعفو عني حين استحق عفوك فإن ذلك غير واجب لي باستحقاق ، و لا انا اهل له باستيجاب ، اذ كان جزائي منك في اول ما عصيتك النار ، فإن تعذبني فأنت غير ظالم لي . الهي فإذ قد تغمدتني بسترك فلم تفضحني ، و تأنيتني بكرمك فلم تعاجلني و حلمت عني بتفضلك فلم تغير نعمتك علي ، و لم تكدر معروفك عندي ، فارحم طول تضرعي ، و شدة مسكنتي ، و سوء موقفي . اللهم صل علي محمد و اله ، وقني من المعاصي ، و استعملني بالطاعة ، و ارزقني حسن الانابة و طهرني بالتوبة ، و ايدني بالعصمة ، و استصلحني بالعافية ، و اذقني حلاوة المغفرة ، و اجعلني طليق عفوك ، و عتيق رحمتك ، و اكتب لي امانا من سخطك ، و بشرني بذلك في العاجل دون الاجل ، بشري اعرفها ، و عرفني فيه علامة اتنها . إن ذلك لا يضيق عليك في وسعك ، و لا يتكأدك في قدرتك ، و لا يتصعدك في اناتك ، و لا يؤدك في جزيل هباتك التي دلت عليها اياتك إنك تفعل ما تشاء ، و تحكم ما تريد ، إنك علي كل شي ء قدير .
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین


(1) بار خدايا اي آن كه گناهكاران به سبب رحمت او فريادرسي مي جويند
(2) و اي آن كه چارگان به ياد احسان و خوشرفتاري او پناه مي برند
(3) و اي آن كه خطاكاران از ترس او سخت مي گريند
(4) اي آرام دل هر دور از وطن كه از تنهايي دلگيرست ، و اي شادي هر اندوهگين دل شكسته اي ، و اي فريادرس هر خوار شده تنها مانده اي ، و اي مددكار هر نيازمند رانده اي
(5) تو آني كه با رحمت و علم هر چيز ( كلي و جزيي ) را فراگرفته اي
(6) و تو آني كه براي هر آفريده شده اي در نعمتهاي خود بهره قرار داده اي
(7) و تو آني كه بخشش از كيفرش برتر است ( حب ابن حرث به رسول خدا - صلي الله عليه و آله - گفت : من مردي هستم بسيار گناهكار ، حضرت به او فرمود : اي حب به درگاه خدا توبه كن ، گفت : توبه مي كنم باز هم مرتكب مي شوم ، فرمود : هر چه گناه كردي توبه كن تا اين كه فرمود : اي حب عفو خدا از گناهان تو شتر است )
(8) و تو آني كه رحمت او بر غضبش شي مي گيرد
(9) و تو آني كه بخشش او از منع و بازداشتش افزون است
(10) و تو آني كه همه آفريده شدگان در قدرت او گنجيده اند ( توانايي او به هر چيز احاطه دارد )
(11) و تو آني كه به هر كه نعمت داد پاداش نخواست
(12) و تو آني كه در كيفر گناهكاران افراط ( تجاوز از حد ) نمي كند ( اگر گفته شود : از اين جمله برمي آيد كه كيفر هر گناهكاري به قدر استحقاق اوست در صورتي كه كفر كافر با مرگ او پايان مي يابد و كيفر او هميشگي است ؟ در پاسخ مي گوييم : كافر اگر هميشه زندگاني مي كرد بر كفر باقي بود ، پس كيفر هميشگي او براي اعتقادي است كه پايان ندارد )
(13) و من ، اي خداي من ، بنده توام كه او را به دعا امر فرمودي و گفت : لك و سعديك يعني اطاعت مي كنم و فرمانت بجا مي آورم ( لك بدون سعديك استعمال مي شود ، و سعديك لك استعمال نمي شود ) اينك منم ، اي پروردگار ، بنده اي كه در شگاهت افتاده
(14) منم آن كه خطاها پشتش را سنگين كرده ، و منم آن كه گناهان عمرش را به سر رسانده ( عمر را در گناهان گذرانده ) و منم آن كه با ناداني ( انديشه نكردن در پايان كار ) تو را نافرماني كرده و حال آن كه تو شايسته نافرماني او نبودي
(15) آيا تو ، اي خداي من ، به هر كه تو را بخواند رحم كننده اي تا در دعا بكوشم ؟ يا هر كه را در شگاهت گريه كند آمرزنده اي تا در گريه بشتابم ؟ يا هر كه را كه از خواري در درگاهت روي خود به خاك مالد بخشنده اي ؟ يا هر كه را كه با توكل از فقر و چيزي به تو شكوه كند نياز كننده اي ؟
(16) بار خدايا نوميد مكن كسي را كه جز تو بخشنده اي نمي يابد ، و خوار مكن كسي را كه از تو به كسي جز تو نياز نمي گردد
(17) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و از من روي مگردان در حالي كه به تو روآورده ام ، و نوميدم مفرما هنگامي كه از تو درخواست نموده ام ، و اكنون كه در شگاهت ايستاده ام دست رد بر شانيم مزن ( مرا نوميد باز مگردان )
(18) تو آني كه خود را به رحمت وصف فرموده اي ، با محمد و آل او درود فرست ، و به من رحم كن ، و تو آني كه خود را بخشنده ناميدي من را ببخش
(19) اي خداي من ، روان شدن اشكم را از ترست ، و نگراني دلم را از م عظمتت ، و لرزيدن اندامم را از شكوه و بزرگيت مي ني
(20) همه اينها از شرمندگي از توست براي بدرفتاريم ، و از اين رو صداي تضرع و زاريم به درگاهت گرفته ، و زبان راز و نياز با توام كند گرديده است
(21) اي خداي من سپاس تو را است كه چه بسيار عيب من را پوشاندي ، و ( نزد مردم ) رسوايم نكردي ، و چه بسيار گناه من را پنهان نمودي و ( به آن نزد ديگران ) معروف ننمودي ، و چه بسا زشتي ( گناه ) كه بجا آوردم و پرده من را ندريدي ، و طوق ناپسندي و زشتي آن را به گردنم نيانداختي ، و بديهاي آن را بر همسايگانم كه در جستجوي عيبهايم هستند و بر رشگبران نعمتي كه به من داده اي آشكار نساختي
(22) پس آن همه مهربانيها من را از دنبال كردن به بدي آنچه تو از من مي داني باز نداشت !!
(23) اي خداي من ، كيست به رستگاري خود از من نادان تر و از بهره خود فراموشكارتر و از اصلاح و سازگار نمودن نفس خود دورتر در حالي كه روزي را كه بر من رسانده اي در نافرمانيت كه من را از آن بازداشتي صرف مي كنم ؟ و كيست از من در نادرستي فرو رونده تر و بر اقدام به بدي سخت تر هنگامي كه ن دعوت تو ( به سعادت و نيكبختي ) و دعوت شيطان ( به شقاوت و بدبختي ) مي ايستم پس با اين كه در پذيرفتن هر يك از آن دو دعوت توانا هستم ) دعوت شيطان را نه از روي نانايي در شناختن او و نه از روي فراموشي ( گمراه كردن ) او مي پذيريم ؟
(24) و من در اين هنگام باور دارم كه سرانجام ( نتيجه ) دعوت تو بهشت و انجام دعوت او آتش است
(25) منزه و پاكي ( شگفتا ) چه شگفت آور است آنچه درباره خود به آن گواهي مي دهم ، و كار پنهاني خويش را شمارش مي نمايم ( آشكارا مي سازم )
(26) و شگفت تر از آن بردباري تو درباره من و درنگ تو از زود به كيفر رسانيدن من است ، و اين نه براي گرامي بودن من نزد توست ، بلكه براي مدارا و خوشرفتاري و احسان توست بر من تا از معصيت خشم آور تو دست بردارم ، و از گناهان خواركننده خود را باز دارم ، و براي آن است كه گذشتن از من نزد تو از به كيفر رساندن من خوشايندتر است ( زيرا عفو و بخشيدن مقتضي رحمت است و عقوبت و كيفر مقتضي غضب است ، و رحمت مقدم بر غضب است )
(27) و من ، اي خداي من ، گناهانم شتر و نشانه هايم ( كارهايم كه اثري از آن مانده است ) زشت تر و كردارهايم بدتر و باكيم در نادرستي سخت تر و داريم هنگام طاعت تو سست تر و آگاهي و مراقبتم به تهديد و ترساندن تو از كيفرت كمتر از آن است كه زشتيهاي خود را براي تو بشمارم ، يا بر يادآوري گناهانم توانا باشم
(28) و اين كه خود را به اين سخنان سرزنش مي نمايم براي طمع در مهرباني توست كه اصلاح كار گناهكاران به آن است ، و براي اميد به رحمت توست كه رهايي گردن خطاكاران به آن است
(29) بار خدايا اين گردن من است كه ( اندوه ) گناهان آن را باريك كرده ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و به عفو خود آن را ( از كيفرت ) آزاد كن ، و اين پشت من است كه خطاها آن را سنگين كرده ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و به انعام خود آن را سبك نما
(30) اي خداي من اگر در شگاه تو بگريم تا پلكهاي چشمانم افتد ، و به آواز بلند بنالم تا صدايم قطع گردد ، و در برابر تو بايستم تا پاهايم ورم كند ، و براي تو ركوع كنم ( خم شوم ) تا استخوان پشتم از جا كنده شود ، و تو را سجده نمايم ( شاني به خاك نهم ) تا اين كه سياهي ( يا كاسه ) چشمهايم پنهان شود ( به گودي رود ) و همه عمر خاك زمين بخورم و تا پايان زندگي آب خاكستر آلود اشامم ، و در ن اينها به ذكر تو گويا باشم تا زبانم كند شود ، سپس از شرمندگي از تو چشم به اطراف آسمان نياندازم ، با اين رفتارها سزاوار از ن بردن گناهي از گناهانم نمي گردم
(31) و اگر من را امرزي هنگامي كه آمرزش تو را سزاوار گردم ، و ببخشي آنگاه كه شايسته عفو تو شوم پس آن آمرزش و بخشيدن از روي شايستگي من لازم نگشته ( بلكه از فضل و احسان تو بوده ) زيرا جزاي من از تو در نخستين بار كه تو را معصيت كردم آتش بوده ، پس اگر من را كيفر نمايي درباره من ستم ننموده اي
(32) اي خداي من چون ( گناهان ) من را پرده ( عفو ) خود پوشاندي و رسوايم نكردي ، و با بخشش خود با من خوشرفتاري نمودي و در كيفرم شتاب نكردي ، و از فضل و احسان خويش درباره من بردباري نمودي و نعمت را از من نگرفتي ، و احسانت را به من ( به غم و اندوه ) تيره نساختي ، پس بر بسياري زاري و سختي فقر و چيزي و بدي جايگاهم رحم فرما
(33) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و من را از گناهان نگهدار ، و به فرمانبري بدار ، و نيكي بازگشت از گناه را روزي ام فرموده به توبه پاكم گردان ، و با نگهداري ( خود از گناهان و گرفتاريها ) كمكم كن ، و با تندرستي سازگارم نما ، و شيريني آمرزش را به من بچشان ، و من را رها شده عفو و آزاد گرديده رحمتت گردان ، و ( در نامه عمل ) ايمني از خشمت را برايم بنويس ، و من را به آن اكنون ( در دنيا ) ش از آينده ( آخرت ) مژده ده ، مژده اي كه آن را بشناسم ، و نشانه اي در آن به من بنما كه آن را ( به خود يا ديگري ) آشكار سازم ( مژده و شناساندن نشانه در دنيا آن است كه در خواب ند آنچه اجابت دعايش به آن محقق مي گردد ، زيرا رؤياي صالحه مژده دهنده است ، حضرت امام محمد باقر - عليه السلام - در تفسير قول خداي تعالي " سوره 10 ، آيه 63 " : الذين امنوا و كانوا يتقون ( آيه 64 ) لهم البشري في الحيوة الدنيا و في الاخرة " دوستان خدا آنانند كه ايمان آورده پرهيزكارند ، ايشان را است مژده در زندگي دنيا و در آخرت " فرمود : مژده در دنيا روياي صالحه است كه مؤمن آن را براي خود مي ند يا تو براي او مي ني ، و در آخرت مژده به بهشت است ، و آن مژده آن است كه فرشتگان ايشان را هنگام رون شدن از قبرها و در قيامت مژده مي دهند تا به بهشت درآيند ، و آنان را در همه احوال به بهشت مژده مي دهند . و گفته اند : روياي صالحه موجب بشارت و مژده است ، زيرا دليل صفاي قلب و پاكي دل و اتصال نفس به عالم قدس است ، و آن آگاهي يافتن بر بعض چيزهاست كه در آنجاست ، در شرح صحيفه مرحوم سيد نعمت الله جزائري " نور الانوار " است : رسول خدا - صلي الله عليه و آله - مي فرمود : رؤياي حسنه از مرد آراسته جزيي از چهل و شش جزء نبوت و غمبري است ، و رؤياي صالحه از جانب خداست ، پس هرگاه يكي از شما " در خواب " بند آنچه را دوست دارد جز براي دوست خود ان نكند ، و هرگاه روياي ناپسند ديد از سمت چپ سه بار آب دهان اندازد و از شر شيطان و آن رؤيا به خدا پناه برد و براي كسي ان ننمايد هرگز به او زياني نرساند )
(34) زيرا روا ساختن درخواست من در برابر توانايي تو دشوار نيست ، و تو را در توانايي و بردباريت به رنج نمي افكند ، و در برابر بخششهاي بسيارت كه آيات ( قرآن ) تو بر آن دلالت دارد تو را سنگيني نمي دهد ، زيرا تو انجام مي دهي آنچه مي خواهي ، و حكم مي كني آنچه اراده مي نمايي ، چون به هر چيز توانايي .
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین

نيايش و درخواست دوري از شر شيطان
اللهم إنا نعوذ بك من نزغات الشيطان الرجيم و كيده و مكائده ، و من الثقة بامانيه و مواعيده و غروره و مصائده . و أن يطمع نفسه في اضلالنا عن طاعتك ، و امتهاننا بمعصيتك ، أو أن يحسن عندنا ما حسن لنا ، أو أن يثقل علينا ما كره الينا . اللهم اخساه عنا بعبادتك ، و اكبته بدؤبنا في محبتك ، و اجعل ننا و نه سترا لا يهتكه ، و ردما مصمتا لا يفتقه . اللهم صل علي محمد و اله ، و اشغله عنا ببعض اعدائك ، و اعصمنا منه بحسن رعايتك ، و اكفنا ختره ، و ولنا ظهره ، و اقطع عنا اثره . اللهم صل علي محمد و اله ، و امتعنا من الهدي بمثل ضلالته ، و زودنا من التقوي ضد غوايته ، و اسلك بنا من التقي خلاف سله من الردي . اللهم لا تجعل له في قلوبنا مدخلا ، و لا توطنن له فيما لدينا منزلا . اللهم و ما سول لنا من باطل فعرفناه ، و إذا عرفتناه فقناه ، و بصرنا ما نكائده به ، و الهمنا ما نعده له ، و ايقظنا عن سنة الغفلة بالركون اليه ، و احسن بتوفيقك عوننا عليه . اللهم و اشرب قلوبنا انكار عمله ، و الطف لنا في نقض حيله . اللهم صل علي محمد و اله ، و حول سلطانه عنا ، و اقطع رجاءه من ، وادراه عن الولوع بنا . اللهم صل علي محمد و اله ، و اجعل اباءنا و امهاتنا و اولادنا و اهالينا و ذوي ارحامنا و قراباتنا و جيراننا من المؤمنين و المؤمنات منه في حرز حارز ، و حصن حافظ ، و كهف مانع ، و البسهم منه جننا واقية ، و اعطهم عليه اسلحة ماضية . اللهم و اعمم بذلك من شهد لك بالربوة ، و اخلص لك بالوحدانية ، و عاداه لك بحقيقة العبودية ، و استظهر بك عليه في معرفة العلوم الربانية . اللهم احلل ما عقد ، و افتق ما رتق ، و افسخ ما دبر ، و ثبطه إذا عزم ، و انقض ما ابرم . اللهم و اهزم ، و ابطل كيده ، و اهدم كهفه ، و ارغم انفه . اللهم اجعلنا في نظم اعدائه ، و اعزلنا عن عداد اوليائه ، لا نطيع له إذا استهوانا ، و لا نستجيب له إذا دعانا ، نامر بمناواته من اطاع امرنا ، و نعظ عن متابعته من اتبع زجرنا . اللهم صل علي محمد و اله خاتم النين و سيد المرسلين و علي اهل ته الطين الطاهرين ، و اعذنا و اهالينا و اخواننا و جميع المؤمنين و المؤمنات مما استعذنا منه ، و اجرنا مما استجرنا بك من خوفه . و اسمع لنا ما دعونا به ، و اعطنا ما اغفلناه ، و احفظ لنا ما نسيناه ، و صيرنا بذلك في درجات الصالحين و مراتب المؤمنين امين رب العالمين .

(1) بار خدايا ما ( خداپرستان ) به تو پناه مي بريم از تباهكاريها ( يا وسوسه ها ) ي شيطان ( آفريده شده از آتش ) رانده شده ( از رحمت ) و از حيله و چاره جويي و مكرهاي ( گوناگون ) او ، و از اطمينان به آرزوها ( يا دروغها ) و وعده ها و فريب و دامهاي او
(2) و از اين كه در گمراه نمودن ما از طاعتت و خوار ساختن ما به معصيتت طمع كند ، يا نزد ما نيكو باشد چيزي ( گناهان ) كه او براي ما نيكو مي نمايد ، يا بر ما سنگين آيد چيزي ( طاعات ) را كه او در نظر ما زشت گرداند
(3) بار خدايا او را از ما به سبب عبادت و بندگيت دور كن ، و با كوشش ما در دوستيت ذليل و خوار فرما ، و ميان ما و او پرده اي قرار ده كه آن را ندرد ، و سد ميان پر ( استوار) كه آن را نشكافد
(4) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و او را به جاي ما به بعضي دشمنانت مشغول ساز ، و با نيكي نگهداريت ما را از او نگهدار ، و مكر او را از ما دور دار ، و او را از ما فرار ده ، و نشانه پايش را از ما ببر ( او را از آمدن نزد ما جلوگيري فرما )
(5) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و ما را از رستگاري ، در برابر گمراهي او بهره مند گردان ، و ما را خلاف گمراهي او از تقوي وپرهيزكاري توشه ده ، و خلاف راه او كه راه تباهي است ما را به راه پرهيزگاري ببر
(6) بار خدايا براي او در دلهاي ما جايي قرار مده ، و در آنچه نزد ما است جايگاهي آماده مساز
(7) بار خدايا باطل و نادرستي را كه براي ما مي آرايد به ما بشناسان ، و چون آن را به ما شناساندي ما را از آن نگهداري كن ، و ما را به آنچه كه او را بفريم نا فرما ، و به دل ما فكن چيزي كه براي دور ساختن او آماده سازيم ، و از خواب غفلت كه به سبب آن اعتماد و ميل به اوست دارمان گردان ، و به توفيق خود ما را بر مخالفت او نيكو ياري نما
(8) بار خدايا و زير بار نرفتن كردار او را در دلهاي ما آاري كن ، و در شكستن ( از ن بردن ) چاره جوييهاي او ما را توفيق عطا فرما
(9) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و تسلط او را از ما بگردان ، و اميد او را از ما ببر ، و او را از حرص به ( معصيت واداشتن ) ما بازدار
(10) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و پدران و مادران و فرزندان و قله ها و خويشان و نزديكان و همسايگان ما را از مردان و زنان اهل ايمان از شر او در جاي استوار و قلعه نگهدارنده و پناهگاه بازدارنده قرارده ، و ايشان را براي دور كردن شر او زره هاي حفظ كننده بپوشان ، و براي زد و خورد با او صلاحهاي برنده به آنان عطا فرما ( آنها را به تقوي و عمل صالح توفيق ده )
(11) بار خدايا مشمول اين درخواست من گردان هر كه را كه به پروردگاريت گواهي دهد ، و گانگيت اخلاص داشته باشد و به بندگي از روي حقيقت با شيطان دشمني نمايد ، و در آموختن علمهاي خدايي ( اصول عقايد ، احكام و مكارم اخلاق ) بر دشمني با او از تو كمك بطلبد
(12) بار خدايا آنچه شيطان گره زند باز كن ، و آنچه ببندد بگشا و آنچه انديشد بر هم زن ، و چون تصميم گيرد باز دار ، و آنچه استوار نمايد بشكن
(13) بار خدايا لشگرش ( كارگردانانش از انس و جن ) را شكست ده ، و مكرش را بهره گردان ، پناهگاهش را ويران ساز ، و نيش را به خاك مال ( خوارش گردان )
(14) بار خدايا ما را در رشته دشمنان او قرار ده و از شمار دوستانش بركنار فرما كه او را روي نكنيم هرگاه فريبمان دهد ، و اجابتش ننماييم هرگاه بخواند ، هر كه فرمان ما را روي كند به دشمني شيطان امر كنيم ، و از روي او دور داريم كسي را كه نهي ما بپذيرد
(15) بار خدايا بر محمد آخر غمبران و مهتر فرستادگان و بر خانواده او ( حضرت زهرا و دوازده امام - عليهم السلام - ) كه پاك و پاكيزه اند درود فرست ، و ما و كسان و برادران ما و همه مردان و زنان اهل ايمان را پناه ده از آنچه از آن پناه برده ايم ، و رهاييمان ده از آنچه از ترس آن از تو رهايي طلده ايم
(16) و آنچه درخواست نموديم روا ساز ، و آنچه از دست داديم عطا فرما ، و آنچه فراموش كرديم براي ما نگهدار ، و به وسيله آن ما را در جاهاي نيكوكاران و اهل ايمان قرار ده ، پروردگار جهانيان ( دعاي ما را) اجابت فرما
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین

نيايش و درخواست دوري بلاها
اللهم لك الحمد علي حسن قضائك ، و بما صرفت عني من بلائك ،فلا تجعل حظي من رحمتك ما عجلت لي من عافيتك فاكون قد شقيت بما احببت و سعد غيري بما كرهت . و إن يكن ما ظلت فيه أو بت فيه من هذه العافية ن يدي بلاء لا ينقطع و وزر لا يرتفع فقدم لي ما اخرت ، و اخر عني ما قدمت . فغير كثير ما عاقبته الفناء ، و غير قليل ما عاقبته البقاء ، و صل علي محمد و اله .

(1) بار خدايا سپاس تو را بر نيكويي آنچه مقدر نموده اي ، و به آفت و بدي كه از من دور ساختي ، پس بهره من را از رحمت خود ( تنها ) تندرستي كه اكنون بخشيده اي قرار مده كه ( در آخرت ) بدبخت شوم به سبب آنچه دوست دارم و ديگري به سبب آنچه ( در دنيا ) پسند من نيست خوشبخت شود ( مقصود اين است كه عافيت از آفت و بدي كه در دنيا نصيب مي شود موجب نوميدي از پاداش صبر بر بلا در آخرت نگردد ، از اين رو خواسته مي شود كه بهره از رحمت تنها عافيت در دنيا نباشد كه در آخرت از پاداش صبركنندگان بر بلا بهره باشد ، حضرت امام محمد باقر - عليه السلام - فرموده : گرفتارترين مردم به بلا غمبرانند پس از آن اوصياء پس از آن نيكان و كساني كه از ديگران برترند . حضرت امام جعفرصادق - عليه السلام - فرموده : خدا را در زمين بندگاني است از بندگان برگزيده او ، تحفه و ارمغاني از آسمان به زمين نمي آيد جز آن كه آن را از آنها به ديگري باز گرداند ، و بلا و گرفتاري نمي رسد جز آن كه آن را به آنان متوجه مي گرداند ، و هم آن حضرت فرموده : اگر مؤمن چيزي را كه در پاداش از مصائب و گرفتاريها براي اوست مي دانست ، آرزو مي كرد كه او را با قيچيها ببرند )
(2) و اگر اين تندرستي كه روز را در آن به شب رسانده يا شب را به روز برده ام در جلو من ( آخرت ) بلا و گرفتاري هميشگي و بار سنگيني باشد كه برطرف نشود پس آنچه ( گرفتاري آخرت ) كه برايم پس انداخته اي ش انداز ، و آنچه ( عافيت در دنيا ) كه ش انداخته اي پس انداز
(3) زيرا چيزي ( خوشي ) كه پايانش نيستي است اندك است ( هر چند در نظر بسيار آيد ) و چيزي ( سودي ) كه پايانش هميشگي است بسيار است ( هر چند آن را كم نند ) و بر محمد و آل او درود فرست .
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین

نيايش در هنگام درخواست باران
اللهم اسقنا الغيث ، و انشر علينا رحمتك بغيثك المغدق من السحاب المنساق لنبات ارضك المونق في جميع الافاق . و امنن علي عبادك بايناع الثمرة ، و احي بلادك ببلوغ الزهرة ، و اشهد ملائكتك الكرام السفرة بسقي منك نافع ، دائم غزره ، واسع درره ، وابل سريع عاجل . تحيي به ما قد مات ، و ترد به ما قد فات ، و تخرج به ما هو ات ، و توسع به في الاقوات ، سحابا متراكما هنيئا مريئا طبقا مجلجلا ، غير ملث ودقه ، و لا خلب برقه . اللهم اسقنا غيثا مغيثا مريعا ممرعا عريضا واسعا غزيرا ، ترد به النهيض ، و تجبر به المهيض . اللهم اسقنا سقيا تسيل منه الظراب ، و تملأ منه الجباب ، و تفجر به الانهار ، و تنبت به الاشجار ، و ترخص به الاسعار في جميع الامصار ، و تنعش به البهائم و الخلق ، و تكمل لنا به طيبات الرزق ، و تنبت لنا به الزرع ، و تدر به الضرع ، و تزيدنا به قوة الي قوتنا . اللهم لا تجعل ظله علينا سموما ، و لا تجعل برده علينا حسوما ، و لا تجعل صوبه علينا رجوما ، و لا تجعل ماءه علينا اجاجا . اللهم صل علي محمد و ال محمد ، و ارزقنا من بركات السموات و الارض ، إنك علي كل شي ء قدير .

(1) بار خدايا ما را به باران سيراب گردان ، و رحمتت را به باران فراوان از ابري كه براي رويانيدن گياه زيبا در اطراف زمينت روان است بر ما بگستران
(2) و با رسيده شدن ميوه بر بندگانت احسان فرما ، و با شكفته شدن شكوفه و گل و گياه شهرهايت را زنده نما ، و فرشتگانت را كه بزرگوار و نويسنده ( يا سفرا و فرستادگان )اند آماده ساز به آب رساندن سودمند از جانب خود كه فراواني همواره و باريدن بسيار داشته ( همه جا را فراگيرد ) سخت و تند و شتابان باشد
(3) كه به آن آنچه را مرده است زنده ( سبز و خرم ) نمايي ، و آنچه از دست رفته بازگرداني ، و آنچه آمدني است رون آري ، و به آن روزيها را فراخي داده افزايي ، ابري ( از تو مي خواهيم ) كه روي هم انباشته و با خوشي و گوارا و فراگيرنده بوده صداي رعد از آن شنيده شود ، و بارانش هميشه ( كه گياهها را تباه و ساختمانها را ويران گرداند ) و برقش فريب دهنده ( باران ) نباشد
(4) بار خدايا ما را سيراب كن از باراني كه برطرفكننده خشكسالي ، روياننده گياه ، پهن و فراخ و بسيار باشد كه به وسيله آن ، گياه ايستاده ( سبز و خرم سالهاي ش ) را بازگرداني ، و گياه شكسته ( پژمرده ) را درست ( سربلند ) نمايي
(5) بار خدايا ما را آب ده آ كه از آن تلها روان سازي ، و چاهها را پر گرداني ، و جويها را جاري نمايي ، و درختها را بروياني ، و نرخها را در همه شهرها ارزان كني ، و چهار پايان و آفريدگان را به نشاط و شادماني آوري ، و روزيهاي پاكيزه را براي ما به كمال برساني ، و كشت را بروياني ، و پستان چهار پايان را پر شير سازي ، و توانايي بر توانايي ما افزايي
(6) بار خدايا سايه آن ابر را بر ما باد گرم و سرديش را شوم و باريدنش را عذاب و آبش را شور مگردان
(7) بار خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست ، و ما را از بركات آسمانها و زمين ( خير و نيكيهاي آنها ) روزي عطا فرما ، زيرا تو بر هر چيز توانايي .
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین

نيايش و درخواست اخلاق ستوده
اللهم صل علي محمد و اله ، و بلغ بايماني اكمل الايمان ، و اجعل يقيني افضل اليقين ، و انته بنيتي الي احسن النيات ، و بعملي الي احسن الاعمال . اللهم وفر بلطفك نيتي ، و صحح بما عندك يقيني ، و استصلح بقدرتك ما فسد مني . اللهم صل علي محمد و اله ، و اكفني ما يشغلني الاهتمام به ، و استعملني بما تسألني غدا عنه ، و استفرغ ايامي فيما خلقتني له ، و اغنني و اوسع علي في رزقك ، و لا تفتني بالنظر ، و اعزني و لا تبتليني بالكبر ، و عبدني لك و لا تفسد عبادتي بالعجب ، و اجر للناس علي يدي الخير و لا تمحقه بالمن ، و هب لي معالي الاخلاق ، و اعصمني من الفخر . اللهم صل علي محمد و اله ، و لا ترفعني في الناس درجة إلا حططتني عند نفسي مثلها ، و لا تحدث لي عزا ظاهرا إلا احدثت لي ذلة باطنة عند نفسي بقدرها . اللهم صل علي محمد و ال محمد ، و متعني بهدي صالح لا استبدل به ، و طريقةحق لا ازيغ عنها ، و نية رشد لا اشك فيها ، و عمرني ما كان عمري بذلة في طاعتك ، فإذا كان عمري مرتعا للشيطان فاقبضني اليك قبل أن يسبق مقتك الي ، أو يستحكم غضبك علي . اللهم لا تدع خصلة تعاب مني إلا اصلحتها ، و لا عائبة اونب بها إلا حسنتها ، و لا اكرومة في ناقصة إلا اتممتها . اللهم صل علي محمد و ال محمد ، و ابدلني من بغضة اهل الشنان المحبة ، و من حسد اهل البغي المودة ، و من ظنة اهل الصلاح الثقة ، و من عداوة الادنين الولاية ، و من عقوق ذوي الارحام المبرة ، و من خذلان الاقرن النصرة ، و من حب المدارين تصحيح المقة ، و من رد الملابسين كرم العشرة ، و من مرارة خوف الظالمين حلاوة الامنة . اللهم صل علي محمد و اله ، و اجعل لي يدا علي من ظلمني ، و لسانا علي من خاصمني ، و ظفرا بمن عاندني ، و هب لي مكرا علي من كايدني ، و قدرة علي من اضطهدني ، و تكذيبا لمن قصبني ، و سلامة ممن توعدني ، و وفقني لطاعة من سددني ، و متابعة من ارشدني . اللهم صل علي محمد و اله ، و سددني لأن اعارض من غشني بالنصح ، و اجزي من هجرني بالبر ، و اثيب من حرمني بالبذل ، و اكافي من قطعني بالصلة ، و اخالف من اغتابني الي حسن الذكر ، و أن اشكر الحسنة ، و اغضي عن السيئة . اللهم صل علي محمد و اله ، و حلني بحلية الصالحين ، و البسني زينة المتقين ، في بسط العدل ، و كظم الغيظ ، و اطفاء النائرة ، و ضم اهل الفرقة ، و اصلاح ذات الن ، و افشاء العارفة ، و ستر العائبة ، و لين العريكة ، و خفض الجناح ، و حسن السيرة ، و سكون الريح ، و طيب المخالقة ، و السبق الي الفضيلة ، و ايثار التفضل ، و ترك التعيير ، و الافضال علي غير المستحق ، و القول بالحق و إن عز ، و استقلال الخير و إن كثر من قولي و فعلي ، و استكثار الشر و إن قل من قولي و فعلي ، و اكمل ذلك لي بدوام الطاعة ، و لزوم الجماعة ، و رفض اهل البدع ، و مستعمل الرأي المخترع . اللهم صل علي محمد و اله ، و اجعل اوسع رزقك علي إذا كبرت ، و اقوي قوتك في إذا نصبت ، و لاتبتليني بالكسل عن عبادتك ، و لا العمي عن سلك ، و لا بالتعرض لخلاف محبتك ، و لا مجامعة من تفرق عنك ، و لا مفارقة من اجتمع اليك . اللهم اجعلني اصول بك عند الضرورة ، و اسالك عند الحاجة ، و اتضرع اليك عند المسكنة ، و لا تفتني بالاستعانة بغيرك إذا اضطررت ، و لا بالخضوع لسؤال غيرك إذا افتقرت ، و لا بالتضرع الي من دونك إذا رهبت ، فاستحق بذلك خذلانك و منعك و اعراضك ، يا ارحم الراحمين . اللهم اجعل ما يلقي الشيطان في روعي من التمني و التظني و الحسد ذكرا لعظمتك ، و تفكرا في قدرتك ، و تدرا علي عدوك ، و مااجري علي لساني من لفظة فحش أو هجر أو شتم عرض أو شهادة باطل أو اغتياب مؤمن غائب أو سب حاضر و ما اشبه ذلك نطقا بالحمد لك ، و اغراقا في الثناء عليك ، و ذهابا في تمجيدك ، و شكرا لنعمتك ، و اعترافا باحسانك ، و احصاء لمننك . اللهم صل علي محمد و اله ، و لا اظلمن و أنت مطيق للدفع عني ، و لا اظلمن و أنت القادر علي القبض مني ، و لا اضلن و قد امكنتك هدايتي ، و لا افتقرن و من عندك وسعي ، و لا اطغين و من عندك وجدي . اللهم الي مغفرتك وفدت ، و الي عفوك قصدت ، و الي تجاوزك اشتقت ، و بفضلك وثقت ، و ليس عندي ما يوجب لي مغفرتك ، و لا في عملي ما استحق به عفوك ، و مالي بعد أن حكمت علي نفسي إلا فضلك ، فصل علي محمد و اله ، و تفضل علي . اللهم و انطقني بالهدي ، و الهمني التقوي ، و وفقني للتي هي ازكي ، و استعملني بما هو ارضي . اللهم اسلك الطريقة المثلي ، و اجعلني علي ملتك اموت و احيي . اللهم صل علي محمد و اله ، و متعني بالاقتصاد، و اجعلني من اهل السداد ، و من ادلة الرشاد ، و من صالح العباد ، و ارزقني فوز المعاد ، و سلامة المرصاد . اللهم خذ لنفسك من نفسي ما يخلصها ، و ابق لنفسي من نفسي ما يصلحها ، و فان نفسي هالكة أو تعصمها . اللهم أنت عدتي إن حزنت و أنت منتجعي إن حرمت ، و بك استغاثتي إن كرثت ، و عندك مما فات خلف ، و لما فسد صلاح ، و فيما انكرت تغيير ، فامنن علي قبل البلاء بالعافية ، و قبل الطلب بالجدة ، و قبل الضلال بالرشاد ، و اكفني مؤنة معرة العباد ، و هب لي امن يوم المعاد ، و امنحني حسن الارشاد . اللهم صل علي محمد و اله ، و ادرأ عني بلطفك ، و اغذني بنعمتك ، و اصلحني بكرمك ، و داوني بصنعك ، و اظلني في ذراك ، و جللني رضاك ، و وفقني إذا اشتكلت علي الامور لاهداها ، و إذا تشابهت الاعمال لازكاها ، و إذا تناقضت الملل لارضاها . اللهم صل علي محمد و اله ، و توجني بالكفاية ، و سمني حسن الولاية ، و هب لي صدق الهداية ، و لا تفتني بالسعة ، و امنحني حسن الدعة ، و لا تجعل عيشي كدا كدا ، و لا ترد دعائي علي ردا ، فاني لا اجعل لك ضدا ، و لا أدعو معك ندا . اللهم صل علي محمد و آله ، و امنعني من السرف ، و حصن رزقي من التلف ، و وفر ملكتي بالبركة فيه ، و اصب سل الهداية للبر فيما انفق منه . اللهم صل علي محمد و آله ، و اكفني مؤنة الاكتساب ، و ارزقني من غير احتساب ، فلا اشتغل عن عبادتك بالطلب ، و لا احتمل اصر تبعات المكسب . اللهم فاطلبني بقدرتك ما اطلب ، و اجرني بعزتك مما ارهب . اللهم صل علي محمد و آله ، و صن وجهي باليسار ، و لا تبتذل جاهي بالاقتار فاسترزق اهل رزقك ، و استعطي شرار خلقك ، فافتتن بحمد من اعطاني ، و ابتلي بذم من منعني ، و أنت من دونهم ولي الاعطاء و المنع . اللهم صل علي محمد و آله ، و ارزقني صحة في عبادة ، و فراغا في زهادة ، و علما في استعمال ، و ورعا في اجمال . اللهم اختم بعفوك اجلي ، و حقق في رجَء رحمتك املي ، و سهل الي بلوغ رضاك سبلي ، و حسن في جميع احوالي عملي . اللهم صل علي محمد و آله ، و نبهني لذكرك في اوقات الغفلة ، و استعملني بطاعتك في ايام المهلة ، و انهج لي الي محبتك سلا سهلة ، اكمل لي بها خير الدنيا و الاخرة . اللهم و صل علي محمد و آله ، كافضل ما صليت علي احد من خلقك قبله ، و أنت مصل علي احد بعده ، و اتنا في الدنيا حسنة و في الاخرة حسنة ، و قني برحمتك عذاب النار .
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین

(1) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و ايمانم ( اعتقاد به دل و اقرار به زبان و عمل به اندام كه كاشف از آنهاست ) را با به كاملترين ايمان برسان ، و باورم را ( به آنچه غمبر - صلي الله عليه و آله - آورده ) بهترين يقين قرار ده ( يقين " چنان كه خواجه نصيرالدين طوسي - رحمه الله - فرموده " مركب از دو علم است : علم به معلوم و علم به اين كه خلاف آن محال است ، و آن را سه مرتبه است : علم اليقين مانند شناختن آتش به دود ، و اين علمي است كه براي اهل نظر و استدلال از روي براهين قاطعه به دست مي آيد ، و عين اليقين مانند ديدن جسم آتش ، و آن علمي است كه براي برگزيدگان از مؤمنين از روي كشف به دست مي آيد ، و حق اليقين مانند افتادن در آتش و سوختن به آن ، و آن علمي است كه براي اهل شهود و فنا در خدا از روي اتصال معنوي بدست مي آيد ، و اين مرتبه از يقين كاملترين آن است كه امام - عليه السلام - آن را درخواست نموده و نيت من را به نيكوترين نيتها ( قصد قرب به حق ) و كردارم را به بهترين كردارها ( عمل خالص از خودنمايي ) برسان ( نيت " چنان كه در مجلد پانزدهم بحار الانوار محقق طوسي - عليه الرحمه - نقل نموده " قصد و آهنگ عمل و انجام كار است ، و آن واسطه است ميان علم و عمل ، زيرا تا چيزي دانسته نشود قصد آن ممكن نيست و تا قصد نشود واقع نگردد )
(2) بار خدايا نيت من را به لطف ( توفيق ) خود كامل گردان ( بس براي تو بوده به غرض ديگري آلوده نباشد ) و باورم را به رحمت خويش پا بر جا نما ( به طوري كه شك در آن راه نيابد ) و به قدرت و تواناييت آنچه از من از دست رفته اصلاح فرما ( از كيفر آن بگذر )
(3) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و نيازم كن از كاري كه كوشيدن به آن من را ( از عبادت و بندگيت ) باز مي دارد ( تا توجه من به جز تو نباشد ) و وادار من را به آنچه ( انجام اوامر و ترك نواهي ) كه فردا ( روز رستاخيز ) از آن سؤال و بازپرسي مينمايي ( در قرآن كريم " سوره 16 ، آيه 93 " فرمايد : ولتسئلن عما كنتم تعلمون يعني البته از آنچه " نيك و بد " به جا مي آوريد سؤال خواهد شد ) و روزهاي من را در آنچه ( عبادت و پرستش ) كه براي آنم آفريده اي صرف نما ( در قرآن كريم " سوره 51 ، آيه 56 " فرمايد : و ما خلقت الجن والانس الا ليعبدون يعني جن و انس را نيافريدم جز براي آن كه " من را به يكتايي " پرستش نمايند ) و من را ( از ديگران ) نياز فرما و روزيت را بر من گشايش ده ، و به نگاه كردن ( چشم به راه بودن براي رسيدن روزي ، يا به نگاه كردن كالاي دنيا كه در دست مردم است ) گرفتارم مفرما ، و عزيز و گرامي ام و به كبر و سربلندي ( افراط در عزت ) دچارم مكن ( در مجلد پانزدهم بحار الانوار است حضرت امير المؤمنين - عليه السلام - فرمود : عجب دارم از فرزند آدم كه اولش نطفه " مني " و آخرش جيفه " مردار بو گرفته " است و او ميان اين دو ظرف است براي غائط و پليدي ، با اين حال كبر و سربلندي مي نمايد ! ! ) و من را براي ( بندگي ) خود رام ساز و عبادتم را به عجب و خودپسندي ( از درجه قبول ) تباه مگردان ( حضرت صادق - عليه السلام - فرموده : خداي تعالي مي دانست كه گناه براي مؤمن از عجب بهتر است ، و اگر چنين نبود ، هرگز مؤمن را به گناه آزمايش نمي نمود . مرحوم مجلسي پس از نقل اين حديث در مجلد پانزدهم بحار الأنوار مي فرمايد : عجب بزرگ دانستن عمل نيكو و شاد شدن و نازيدن به آن است ، و اين كه شخص خود را تقصير كار نند ، ولي شاد شدن به آن با تواضع و فروتني براي خداي تعالي و سپاسگزاري از بر توفيق عمل نيكو و ستوده است ) و خير و نيكي براي مردم را به دست من روان ساز ( توانگرم گردان تا به ايشان احسان نمايم ) و آن را به منت نهادن باطل مفرما ( از شر شيطان و نفس حفظ كن كه با احسان خود بر ديگري منت نگذارم كه پاداش احسان را از ن ببرد ) و خوهاي پسنديده را به من ببخش ( استعداد قبول آن را به من عطا فرما ) و چنان كه آنها را دارا شدم ) من را از به خود نازيدن نگاه دار ( مشهور است غمبر - صلي الله عليه و آله - فرمود : انا سيد ولد ادم ولا فخر" من مهتر فرزندان آدم هستم و به خود نازيدني نيست " يعني بزرگي خود را از روي فخر نمي گويم ، بلكه از جهت ان نعمت خداي تعالي و سپاسگزاري از او و تبليغ به امت چيزي را كه معرفت و ايمان به آن واجب است مي باشد ، حضرت اميرالمؤمنين - عليه السلام - فرمود : هر كه كاري براي مفاخرت بجا آورد خدا او را روز قيامت سياه محشور مي نمايد )
(4) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و من را در ميان مردم به درجه و مقامي سرفراز مفرما جز آن كه ش نفسم مانند آن پست نمايي ، و ارجمندي آشكارا برايم پديد مياور جز آن كه به همان اندازه ش نفسم براي من خواري پنهاني پديد آوري ( اميرالمؤمنين - عليه السلام - هنگام وفاتش در وصيت خود فرمود : بر تو باد به تواضع ، زيرا فروتني از بزرگترين عبادت و بندگي است )
(5) بار خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست ، و من را به رستگاري شايسته بهره مند كن ( به راه راست راهنمايي فرما ) كه آن را ( به راه ديگر ) عوض نكنم ، و به راه حقي كه از آن رون نشوم ، و به قصد صواب و درستي كه در آن شك ننمايم ، و تا هنگامي كه عمرم در فرمانبري تو به كار رود عمر ده ، و هرگاه عمرم چراگاه شيطان شود ( بر من تسلط يابد ) بميرانم ش از آن كه دشمني سخت تو به من رو آورد ، يا خثمت بر من استوار گردد ( مراد از دشمني و خشم خداي تعالي دوري رحمت اوست )
(6) بار خدايا وامگذار من را در خويي كه ( مردم آن را ) زشت مي دانند جز آن كه آن را اصلاح نمايي ( توفيقم دهي كه به زشتي آن برده مرتكب نشوم ) و نه خوي زشتي كه به وسيله آن سرزنش شوم جز آن كه آن را نيكو گرداني ( توفيقم دهي كه از كيفر آن آگاه شده خود را برهانم ) و نه خوي پسنديده اي كه در من ناتمام باشد جز آن كه آن را كامل كني ( توفيقم دهي آن را دنبال كرده به منتهاي آن برسم )
(7) بار خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست ، و درباره من تغيير ده دشمني سخت دشمنان را به دوستي ، و رشك بردن سركشان از حق را به محبت ، و بدگماني نيكان را به اطمينان ، و دشمني آشنايان را به دوستي ، و بدرفتاري خويشان را به خوشرفتاري ، و خوار گردانيدن نزديكان را به ياري كردن ، و دوستي مدارا كنندگان ( دوستان ظاهري ) را به دوستي واقعي ، و اهانت آميزش كنندگان را به آميزش نيك ، و تلخي ترس از ستمكاران را به شيريني ايمن بودن ( از ايشان )
(8) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و براي من بر كسي كه به من ستم كند دستي ( توانايي جلوگيري از ستم ) و بر آن كه زد و خورد و گفت و شنود نمايد زباني ( حجت و برهاني ) و بر آن كه دشمني كند فيروزي قرار ده ، و به من بر آن كه درباره ام حيله كند ( در برابر ) آن مكر و فري ، و بر آن كه بر من مسلط شود توانايي ، و بر آن كه من را دشنام دهد تكذي ( گفتن به اين كه دروغ گفتي ) و از آن كه من را مي ترساند سلامتي ببخش ، و به فرمانبري آن كه من را به راه راست آورد ( معلم علوم ديني ) و روي كسي كه من را ( به راه حق ) راهنمايي نمايد ( شوايان دين ) توفيقم ده
(9) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و مرا توفيق ده تا با كسي كه با من غش ( ناراستي ) نموده از روي اخلاص ( درستي ) رفتار كنم و كسي را كه از من دوري كرده به نيكويي پاداش دهم ، و كسي كه من را نوميد گردانيده به بخشش عوض دهم و كسي را كه از من بريده به وستن مكافات نمايم ، و از آن كه از من غيبت نموده ( پشت سر بد گويي كرده ) به نيكي ياد كنم ، و نيكي را سپاس گزارده از بدي چشم بپوشم
(10) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و من را به زينت صالحين و شايستگان ( انجام حقوق خدا و مردم ) آراسته فرما ، و زيور پرهيزكاران ( عمل به واجبات و ترك محرمات ) را به من بپوشان ، با ( توفيق براي ) گستردن عدل و داد ( تا از افراط و تفريط در حق دوري گزينم ) و فرونشاندن خشم ( و آشكار نكردن آن به گفتار يا كردار ، در قرآن كريم " سوره 3 ، آيه 134 " فرمايد : و الكاظمين الغيظ والعافين عن الناس يعني پرهيزكاران آنانند كه سخت ترين خشم را فرو نشانده از " بدي " مردم درگذرند ) و خاموش كردن آتش دشمني ( اختلاف ن مردم ) و گرد آوردن پراكندگان ( دلهاي از هم رنجيده ) و اصلاح فساد ن مردم ، و فاش كردن خير و نيكي ، و پنهان نمودن عيب و زشتي ( از كساني كه از آن شرمنده اند، نه از آنان كه هر چند عيبشان را پنهان كنند دست از آن برندارند كه پنهان نمودن عيب اين كسان كمك بر معاصي است ، پس آشكار كردن عيب آنان رواست ، و ناگفته نماند : پنهان نمودن عيب درباره معصيت و گناه گذشته است ، ولي درباره گناهي كه اكنون بجا مي آورد بر كسي كه توانا باشد واجب است كه او را منع نموده باز دارد ، نه آن كه آن را پنهان نمايد ، و اگر توانا نيست به كسي كه زمام امور را در دست دارد مراجعه نمايد در صورتي كه كار به مفسده و تباهكاري سختتر از آن نكشد ، و همچنين واجب است آشكار نمودن عيب شاهد و گواه و راوي خبر و امين بر اوقاف و صدقات و اموال ايتام هنگام حاجت ، زير احكام شرعيه بر آن مترتب است ، و عيب گوي ايشان گناه نكرده است در صورتي كه قصد عيب گوينده جلوگيري از معصيت باشد ، نه آشكار ساختن عيب ) و نرم خويي و فروتني و نيكو روشي ، و سنگيني ، و خوشخويي ( با مردم و شي گرفتن نيكي ، و برگزيدن احسان آن كه جزاي احساني باشد ، و سرزنش نكردن ( رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرموده : كسي كه مؤمني را به گناهي سرزنش نمايد نمي ميرد تا اين كه آن را مرتكب شود . و اين فرمايش با وجوب امر به معروف و نهي از منكر منافات ندارد ، زيرا مقصود از آن نصيحت و اندرز است ، نه سرزنش ) و همراهي نكردن به غير مستحق ( زيرا كمك به كسي كه شايسته نيست اسراف و جا به كار بردن مال است كه نكوهش شده ) و گفتن حق اگر چه سخت ( يا اندك ) باشد ، و كم شمردن نيكي در گفتار و كردارم اگر چه بسيار باشد ، و بسيار شمردن بدي در كردارم اگر چه كم باشد ( چون اين صفت شخص را از عجب و خودپسندي دور مي گرداند ) و آنچه را ان شد براي من بوسيله هموارگي طاعت و فرمانبري ، و هميشه بودن با جماعت ( مؤمنين كه بر مذهب حق بوده و گرد آمده اند هر چند اندك باشند ) و واگذاشتن بدعت گزاران و آن كه رأي و انديشه اختراع شده بكار برد ، كامل گردان
 

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : صحیفه سجادیه -دعا های امام سجاد علیه السلام -سید ساجدین

(11) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و فراخترين روزيت را بر من هنگام ري و قويترين تواناييت را در من هنگامي كه به رنج افتم قرار ده ، و من را به كاهلي و سستي در بندگيت و كوري ( گمراهي ) از راهت ( دين خود ) و درخواست خلاف دوستيت ( رضا و خشنوديت ) و گرد آمدن با كسي كه از تو دوري گزيده ( رو فرمان تو نيست ) و پراكندگي از كسي كه از تو جدا نگرديده ( فرمان بردار توست ) گرفتار مكن
(12) بار خدايا من را چنان قرار ده كه هنگام اضطرار به ( كمك و ياري ) تو ( بر دشمن ) حمله آورم ، و هنگام نيازمندي از تو بخواهم ، و هنگام درويشي ( يا ذلت و خواري ) به درگاه تو زاري كنم ، و من را چون چاره شوم به ياري خواستن از غير خود و چون فقير گردم به فروتني براي درخواست از غير خويش و چون بترسم به زاري كردن ش غير خود آزمايش ( يا گمراه ) مفرما كه به آن سبب سزاوار خواري و باز داشتن ( از رحمت ) و روي گردانيدن ( كيفر ) تو شوم ، اي بخشنده ترين بخشندگان
(13) بار خدايا آنچه شيطان از دروغ و گمان و رشك در دل من مي افكند به ياد بزرگيت و انديشه در تواناييت و عاقبت انديشي بر دشمنت ( كه از بندگيت دوري گزيده آن را دشمن دارد ) مبدل گردان ، و آنچه از سخن زشت يا هوده يا دشنام به غرض و آبرو ( ي كسي ) يا گواهي نادرست يا غيبت كردن مؤمن غائب يا ناسزا گفتن به حاضر و مانند آنها كه بر زبان من مي آيد به گفتن سپاس تو و بسياري ستايش تو و كوشش در بزرگ دانستن تو و شكر نعمت تو و اقرار به نيكي تو و شمردن نعمتهايت مبدل سازد
(14) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و ( من را در پناه رحمت خود حفظ فرما تا ) ستم ديده نشوم كه تو بر جلوگيري از ستم به من توانايي ، و نه من ( به ديگري ) ستم نمايم كه تو مي تواني من را ( از ستم نمودن ) بازداري ، و گمراه نشوم كه راهنمايي به من براي تو آسان است ، و چيز و نيازمند نگردم كه گشايش ( زندگي ) من از توست ، و ( در ن مردم ) سركشي ننمايم كه توانگري من از توست
(15) بار خدايا به سوي آمرزش تو آمده ام ، و به عفو و بخشش تو آهنگ نموده ام ، و ( از گناهانم ) به گذشت تو آرزومندم ، و به احسان و نيكي تو اطمينان دارم در حالي كه چيزي ( گفتار نيك ) كه موجب آمرزيدن تو گردد در من نيست ، و نه در كردارم چيزي ( طاعت و بندگي ) است كه به سبب آن عفو تو را سزاوار شوم ، و پس از اين كه به زيان خود ( به اين گفتار ) حكم كرده اعتراف نمودم براي من چيزي ( وسيله آمرزشي ) جز احسان و نيكي تو نيست ، پس ( بنابراين ) بر محمد و آل او درود فرست ، و بر من علت و سبب احسان فرما
(16) بار خدايا من را به هدايت و راهنمايي ( به دين حق ) گويا فرما ، و پرهيزكاري را به من الهام نما ( در دل من انداز ) و به روشي كه پاكيزه تر ( بهترين روشها ) است توفيقم ده ، و به كاري كه ( نزد تو ) پسنديده تر است بگمارم
(17) بار خدايا من را به بهترين راه ( دين حق : ولايت و دوستي ائمه معصومين - عليهم السلام - ) ببر ( راهنمايي فرما ) و چنانم گردان كه بر دين تو ( اسلام ) بميرم و ( در قبر و قيامت ) زنده گردم
(18) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و من را به ميانه روي بهره مند گردان ( كه در گفتار و كردار از حد تجاوز نكرده تقصير ننمايم ) و من را از درستكاران و راهنمايان به خير و نيكي و از بندگان شايسته بگردان ، و رستگاري در قيامت و رهايي از دوزخ را روزيم فرما ( مراد از مرصاد " كمينگاه " در اينجا دوزخ است براي آن كه نگهبانان آن در آنجا چشم به راه كفارند براي عذاب و كيفر )
(19) بار خدايا براي خود از نفس من بهره اي كه آن را ( از عذاب ) برهاند بگير ( قرار ده ) و آنچه آن را به صلاح و سازگاري آورد براي من بگذار ، زيرا نفس من تباه شونده است ( از عذاب رهايي نمي يابد ) جز آن كه تو آن را ( از هر شامدي ) نگاهداري ( مترجمين و شارحين صحيفه معني اين جمله را به اختلاف ان كرده اند ، و شايد نزديكتر به مراد امام - عليه السلام - و همين معني باشد كه ما ان نموديم ، و الله اعلم بمقاصد اوليائه )
(20) بار خدايا اگر اندوهگين گردم ساز و سامانم تويي ( به تو روآورم ) و اگر ( از هر جا ) نوميد شوم اميدگاهم تويي ، و اگر غمهاي سخت به من روآورد فريادرسي ام به توست ، و نزد توست عوض هر چه از دست رفته و صلاح و سازگاري هر چه تباه گشته ، و تغيير در آنچه زشت دانسته اي ، پس ش از گرفتاري تندرستي و ش از درخواست توانگري و ش از گمراهي راهنمايي را به من احسان فرما ، و عيبجويي بندگان را از من دور نما ، و آسودگي ( از عذاب و گرفتاري ) روز بازگشت را به من ببخش و نيكي راهنمايي كردن را به من عطا فرما
(21) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و از روي لطف و نيكي كردن خود هر شامد بدي را از من دور گردان ( اين كه جمله هر شامدي كه مفعول وادرا است در عبارت ان نشده براي اختصار در عبارت بوده ، چون مطلب معلوم است ) و به نعمت خويش من را پرورش ده ، و به كرم و بخشش خود من را اصلاح فرما ( آنچه از دست رفته باز گردان ) و به احسان خويشتن من را ( از دردهاي جسماني و نفساني ) معالجه كن ، و در سايه ( رحمت ) خود من را جاي ده ، و خشنوديت را بر من بپوشان ( شامل حال من گردان ) و چون كارها بر من درهم گردد و به ( آشنا شدن ) درست ترين آنها ، و كردارها شه و مانند يكديگر شود به ( انجام دادن ) پاكيزه ترين آنها ، و مذاهب بر خلاف يكديگر گردد به ( روي از ) پسنديده ترين آنها من را توفيق ده ( چون در هر مذه نوعي از كارهاي پسنديده خداي تعالي است مانند اعتراف به خدا و عادات و قوانين نيك از اين رو امام - عليه السلام - فرموده پسنديده ترين آنها ، وگرنه آشكار است كه در غير مذهب اسلام رضاي خدا تصور نمي شود )
 
بالا