معاد چیست ؟

ایلیا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
معاد چیست ؟



معاد از (( عود )) گرفته شده و در لغت به معنی رجوع و بازگشت آمده است . چون اصطلاحا ً اسم زمان و یا اسم مکان است ، به معنای بازگشت و رجوع به زمان و یا مکانی می باشد . درقرآن مجید ، کلمه معاد به معنای مکان رجوع استعمال شده است :
ان الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد ؛
آن کس که قرآن را برتو فرض کرد،تو را به آن مکان که بودی عودت می دهد و باز می گرداند .
مقصود ، بازگشت رسول خدا ( ص ) پس از بیرون رفتن از مکه و هجرت به مدینه به زادگاه و جایگاه اولیه آن حضرت ، یعنی مکه مکرمه می باشد .
به هرحال ، مشتقات دیگر این کلمه که همان معنای روز قیامت را متضمن است ، درآیات فراوانی ذکر شده است که برخی از آنها را ذکرمی کنیم :
1- کما بداکم تعودون ؛
همان گونه که درآغاز آفریده شده اید ، باز می گردید .
با توجه به آیات ذکرشده ، که درآنها مشتقات (( عود )) به کارگرفته شده ، مراد از معاد همان رجوع وبازگشت می باشد ؛ یعنی زنده شدن پس از مردن ، که درحقیقت ، بازگشت به وضعیت اول است . در روز قیامت ، مردگان مجددا ً زنده می شوند تا جزای اعمالی که در دنیا انجام داده اند ، به آنها داده شود ؛ این زنده شدن پس از مرگ معاد می نامند .
اهمیت معاد
ازجمله ارکان دین و اصول اسلام ، معاد و اعتقاد به عالم آخرت است . برهر مسلمانی لازم است که به آن معتقد باشد و آن را بپذیرد. هرکس آن را انکارنماید ، خارج از اسلام است . اهمیت معاد را می توان در قرآن کریم ، در آیات فراوانی که در این رابطه ذکر شده ، به دست آورد. درسوره ویا صفحه ای از کتاب وحی نیست که مساله و عالم آخرت ، به گونه ای طرح نشده باشد . نزدیک به یک هزار و دویست آیه ، که حدود یک پنجم قرآن را شامل می شود ، درباره مساله معاد و روز قیامت است . این نشانه اهمیت و جایگاه ویژه ای است که مساله معاد و عالم آخرت دارد. بعداز توحید ، هیچ چیزی همانند مساله معاد درقرآن مجید ، در ابعاد گوناگون ،مورد توجه قرار نگرفته است . در موارد زیادی که قرآن از ایمان به خدا سخن می گوید ، که ایمان به پروردگار ، بدون ایمان به معاد کامل نیست و در حقیقت ، ایمان به معاد ضامن اجرای تمام سنن و قوانین الهی است . دریک جمله، ایمان به معاد و روز قیامت به اضافه ایمان به خدا ومبداء عالم وجود ، حد فاصل بین الاهیان و مادیان است .
رابطه تربیت معاد
بدون تردید ، ایمان به معاد نقش بسزایی در اعمال آدمی دارد ؛ زیرا اعمال و افعال انسان ، در حقیقت ،از عقاید و ایمان او سرچشمه می گیرند و به تعبیر دیگر، روش و سلوک انسان ارتباط محکمی با دیدگاه و نظر او نسبت به جهان و هستی دارد. کسی که معتقد است تمام اعمال او ، بدون استثناء ، در محکمه عدل پروردگار ،که عالم به همه امور است ، مورد بررسی قرار خواهد گرفت و براساس آنچه کرده است ، خوب یا بد ، نتیجه اعمال خود را دریافت می کند ، و همچنین اعتقاد دارد کارهایی که انجام داده است ، محفوظ و در روز قیامت با او خواهد بود ، تنها درصدد اصلاح نفس خود نیست ، بلکه دقت کافی و مراقبت لازم را نسبت به روش و اعمال خویش خواهد داشت . همان گونه که در دنیا آدمی از چیزی که مسموم کننده است پرهیز می کند و هرگز اقدام به خوردن آن نمی نماید و تلاش می کند از چیزی استفاده کند که برای او نافع باشد ، کسی که به حیات پس از مرگ و عالم آخرت معتقد است و می داند که در آن روز ، اعمال و کرده هایش مورد بررسی و مداقه قرار می گیرد و بلکه هر آنچه کرده است ، از نیک یا بد ، درآنجا حاضر است ، بنابراین ایمان به روز قیامت بیشترین نقش را در اصلاح ساختار روحی و اخلاقی ، و همچنین اعمال و افعال انسان ایفا کند . گذشته ازاین ،ایمان به معاد فواید و آثار مثبت و خوبی را به دنبال دارد

 

ایلیا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
[h=2]سخ : معاد چیست؟[/h]
1- هدف دار بودن عالم



بدون تردید ، برای هرکسی این سوال مطرح است که هدف از خلقت جهان چیست و این عالم پهناور و نظام عظیم خلقت برای چه منظوری آفریده شده است ؟
بدیهی است که انکار کنندگان معاد و عالم آخرت ، پاسخ درستی برای این سوال ندا رند؛ زیرا آنان نظام هستی را هدف دار نمی دانند وباور نداشتن به هدف و علت غایی برای عالم ، انکار عالم آخرت و روز رستاخیز را در پی خواهد داشت ؛ اما کسانی که نظام آفرینش را هدف دار می دانند و معتقدند که آفریدگار ، نظام هستی را براساس حکمت آفریده است ، معاد را باور دارند و دنیا را بستری مناسب و جایگاهی بسیار خوب و آماده برای تلاش و فعالیت انسان در جهت رسیدن به کمال و سعادت می دانند .
ایمان به معاد ، حیات و زندگی انسان را ارزش می بخشد و زندگانی دنیا را از بیهوده بودن خارج می کند و به آن مفهوم می دهد . اذعان و اعتقاد به هدف دار بودن خلقت ، روح فعالیت و کوشش را در انسان زنده کرده و بالندگی وحرکت او را در راستای نیل به مقصود که همان خوشبختی و سعادت اوست ، تحقق می بخشد.
 

ایلیا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
2- دنیا رهگذر آخرت

از دیگر آثاری که ایمان به روز قیامت در پی دارد رهگذر بودن دنیا است . برای کسانی که معاد و رستاخیز را باور دارند ، دنیا توقف گاهی است برای مدتی کوتاه ، جهت تهیه زاد و توشه آخرت ، و رهگذری است که مسافر باید از آن عبور کند . دنیا هدف نهایی نیست ، بلکه وسیله ای است برای رسیدن به سعادت دائمی و همیشگی که همان عالم آخرت است .
کسی که معاد را باور کرد و دنیا را محل عبور و رهگذر دانست ، هرگز به آن دل نمی بندد؛ زیرا می داند که دنیا گذرا وفنا شدنی است وبه زودی پایان می پذیرد . لذات و خوشیهای آن ناپایدار و بسیار اندک است و دوام و استمرار ندارد. افراد ژرف نگر و دور اندیش به آن سوی دنیا توجه دارند و نظر خود را به سرای جاودان و عالم بقا معطوف داشته اند . آنان برای دنیا و لذات ناپایدار و تمام شدنی آن ، ارزشی قائل نیستند .
 

ایلیا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
3- امید و رجا
ایمان به معاد وروز قیامت ، به زندگی و حیات ارزش می دهد ودنیا را از بیهودگی خارج می سازد . تلاش و فعالیت آدمی را مفهوم بخشیده ، روح امید به آینده را در انسان زنده می نماید .
ایمان به معاد ، آدمی را به کوشش برای دست یابی به حیات جاویدان توام با برخورداری از نعمت بیکران وا می دارد و روحیه یاس و ناامیدی را که از تبعات و آثار فقدان ایمان به مبدا و معاد است و هر روز که بر عمر می گذرد ، شخص فاقد ایمان را به افسردگی ودل مردگی دچار می سازد ، به روحیه ای توام با امید و رجا تبدیل می نماید .اعتقاد او به حیات جاوید ان به همراه عمل صالح ، نوید بخش روح آدمی است . انسان با ایمان ، از آنجا که به وعده های الهی باور دارد و آنها را حتمی وتخلف ناپذیر می داند ، هر روز برسرور و نشاط او آورده می شود ؛ زیرا به زندگی جاوید و بدون رنج آخرت نزدیک می شود .
 

ایلیا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
4- صبر وبردباری
صبر و بردباری ،یکی دیگر از صفات پسندیده ای است که سالم سازی و تزکیه نفس به دنبال دارد .
به طور قطع ، از جمله آثار ایمان به معاد ، که درحقیقت از جمله بارزترین آن آثار محسوب می شود ، صبر وبردباری است . ایمان به معاد ، به انسان قوت و نیرویی می بخشد که با شداید مقابله کرده و با شکیبایی ، بار مصائب و سختیها را تحمل می نماید . جهاد ودیگر واجبات ، برای کسی که معاد را باور کرده است ، آسان می شود ؛ زیرا می داند که اجر و مزد این صبر و بردباری در آخرت داده خواهد شد .
حتی پاداش هر تلاش و کوششی که در راه انجام وظیفه کرده است و هر سختی و مشقتی که تحمل نموده است محفوظ است .
 

ایلیا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
5- انفاق
از دیگر آثار اعتقاد به روز رستاخیز ، کمک و مساعدت به دیگران ودست گیری از مستمندان و رفع نیاز از نیازمندان است ؛ زیرا انفاق ذخیره ای است که انسان در روز قیامت از آن برای نجات و نیل به سعادت استفاده می کند .
از امیرالمومنین ( ع ) نیز نقل شده است :
من ایقن بالخلف جاد بالعطیه ؛
کسی که یقین به پاداش داشته باشد ، در بخشش دریغ نکند و سخاوتمند است .
بنابراین ایمان به عالم آخرت ، روحیه تعاون و کمک به دیگران را در انسان زنده می کند و صرف نظراز پاداش اخروی ، مشکلات افراد را به وسیله انفاق و کمک بر طرف می کند.
 

ایلیا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
6- سکون و آرامش
از دیگر آثار ایمان به معاد ، رفع نگرانی نسبت به آینده و آسان شدن کابوس مرگ و نداشتن هراس از جان دادن است .بدون تردید ، مرگ در زندگی هر کسی به طور جبری رخ خواهد داد ؛ با این حال ، آدمی از آن نگران است و به شدت می هراسد . البته این هراس و ترس ، بی فایده سات ؛ زیرا او ناگزیر از تسلیم در برابر این قانون و سنت الهی است : (( کل نفس ذائقه الموت )) . اما به هرحال ، این ترس و نگرانی همیشه در انسان هست و پیشاپیش نگران آن روزی است که اجل گریبان او را می گیرد، در این بین ، اما افرادی هستند که نگرانی و اضطرابی نسبت به مرگ ندارند و از آن نمی هراسند ؛ زیرا ایمان آنها به عالم آخرت و آنچه پس از مرگ رخ خواهد داد ، به گونه ای است که مردن را جز گذرگاهی برای عبور به سرایی دیگر نمی شناسند .
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من از او عمری ستانم جاودان او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ
 

ایلیا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
مصر قدیم
مصریان در قدیم براین اعتقاد بودند که ارواح مردگان از قبر خارج شده ودر برابر پروردگار بزرگ (( آزیریس )) متمثل می شوند . هنگامی که روح شخص مرده دربرابر آن احکم الحاکمین قرار می گیرد، پروردگار قلب آن شخص را گرفته و در ترازوی حقیقت می گذارد تا آنرا وزن نماید . آن گاه ارواح پاک وطاهر را به بستان و باغی می فرستد که زیبایی های آن را از تصور انسان بیرون است . مصریان قدیم ، در کنار اموات ، نوشته هایی قرار می دادند تا آنان را درسفری که به آن عالم دارند ، راهنمایی نماید . آن نوشته عجیب ، مشتمل بر جملاتی بود که شخص میت سزاوار بود آنها را در پیشگاه معبود بزرگ ،(( آزیر یس ))
بگوید تا از گناهان تبرئه و پاک گردد . آن جملات چنین است : (( عظمت و بزرگی تو را سزاست ای بلند مرتبه ؛ معبود حقیقت و عدالت من ، هرگز به مردمی که با آنها زندگی کردم ، خیانت ننمودم ؛ زن پیری را نیازردم ؛ درمحکمه و دادگاهی دروغ نگفتم و نفس خود را به حیله ، تزویر ودگرگون کردن حقایق آلوده نساختم . من هرگز برکارگر ، بیش از توان او در یک روز ، عملی را تحمیل نکردم و در انجام وظایف خود کوتاهی ننمودم . مقدسات را هتک نکردم و از نمامی و سخن چینی نسبت به بنده ای نزد سید و مالک او خودداری کردم.رزق کسی را پایمال ننمودم . کسی را نکشتم و لفافه ها واثاثیه مردگان را سرقت ننمودم . زمین کسی را غصب نکردم ، از شیر خورد ن کودکان ممانعت ننمودم وجریان آب نهری را متوقف نکردم . من پاک و طاهر هستم !...
اهل بابل
بابلیان نیز بر این باور بودند که انسان ، پس از مرگ ، به عالم دیگری منتقل می شود
 

ایلیا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
آثار به جای مانده ازآنها براین امر دلالت دارد . آنها مردگان خود را در قبرهایی قرار می دادند که همانند غرفه ، دارای سقف و در زیرزمین بوده است . به آنها لباسهای فاخر می پوشاندند و پس از آنکه آنان را شست و شو می دادند ، صورتهای مردگان را با رنگهای مختلف می آراستند ، مژه هایشان را سرمه می کشیدند ، انگشتربه دستشان در جهان دیگر، همچنان بوی خوش و زیبایی و طراوت خود را حفظ کنند .
زرتشتیان
زرتشتیان ، عموما ًدر ایران زمین ساکن بودند. آنان به آخرت و آتش وبهشت ایمان داشتند و معتقد بودند ارواح برصراطی عبور می کنند تا ارواح خبیث از روحهای پاک جدا شوند . ارواح پاک ، بعد از عبور از صراط به سرزمین سرور و شادی فرود آمده ، در جوار (( آهور امزدا )) در نعمت و سعادت همیشگی قرار می گیرند ؛ اما ارواح خبیث قادر بر عبور از صراط نخواهند بود و در حفره های آتش سقوط می کنند . البته ارواح کسانی که گناهان بیشتری دردوران زندگی مرتکب شده اند ، درحفره ها وچاله های عمیق تری سقوط می کنند .
همان گونه که از این تعبیرات استفاده می شود ، این اقوام به حیات پس از مرگ ایما ن واعتقاد داشتند .
اقوام گذشته چین
چینیها نیز آن طور که از آثارشان بر می آید ، به حیات پس از مرگ ایمان داشتند . ویل دورانت می گوید درعقاید بعضی از چینیها ، آرزوی رسیدن به خد ایان و بهشت ، بسیار به چشم می خورد . آنها خدا ( آمتیابا ) را امیر بهشت می دانستند . البته ممکن است که منظور خدا دراینجا ، همان ملائکه بوده باشد.
در برخی مصادر دیگر آمده است که چینیها معتقد بودند کسانی که می میرنداگر افراد صالح و درست کاری باشند ، ارواح آنها به سبب هدایا و قربانیهایشان ، بالا وبالاتررفته و در نهایت ، به آلهه ( فرشته ) تبدیل می شود .
 

ایلیا

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
خبری عجیب
یک مرد و زن چینی ، که دختر 28 ساله آنها بتازگی از دنیا رفته است ، دریکی از روزنامه های محلی چین به طور رسمی اعلام کردند ، حاضرند به هرکس که برای ازدواج با دختر مرده آنها داوطلب شود ، ضمن در اختیار گذاشتن خانه ای مجهز و با تمام اثاثیه مبلغ یکصد وبیست هزاردلار بدهند ؛ مشروط بر آن که سن آن شخص ، مابین 25 تا 35 سال بیشتر نباشد و تعهد کند که پس از مراسم ازدواج ، هرگز از همسر مرده خود جدا نشود و او را رها نکند . روزنامه چینی (( چانیا دیلی )) نوشته است : تاکنون پنج نفر برای این ازدواج ، اعلام آمادگی نموده اند . به نوشته این روزنامه ، پدر ومادر این دختر اعتقاد دارند که روح انسان ، اگر بدون ازدواج از دنیا برود ، انیسی در آن عالم نخواهد داشت . این اعتقاد ، از باورهای چین قدیم بوده است که بعد از اتقلاب کمونیستی سال 1949- ازمیان رفته بود ؛ اما مجددا ً دربرخی از مناطق چین ، احیا شده است .
 
بالا