ايـن جا ز شمع وسوسه بيگانه مى شوم
گـرد ضـريـح پاك تو پروانه مى شوم
ايـن جا به جام بوسه شراب ضريح را
تـا انـتـهـاى ذائـقـه پيمانه مى شوم
ديـوانـه را بـگو طلب عقل تا به چند؟
مـن مـى رسم كنار تو ديوانه مى شوم
اى كـاش تـا كـبوتر صحن توام كنند
چـون زائـر هميشه اين خانه مى شوم
گو جان فداى نام تو سازم رضا! كه من
مـى سازم اين حقيقت و افسانه مى شوم
گـرد ضـريـح پاك تو پروانه مى شوم
ايـن جا به جام بوسه شراب ضريح را
تـا انـتـهـاى ذائـقـه پيمانه مى شوم
ديـوانـه را بـگو طلب عقل تا به چند؟
مـن مـى رسم كنار تو ديوانه مى شوم
اى كـاش تـا كـبوتر صحن توام كنند
چـون زائـر هميشه اين خانه مى شوم
گو جان فداى نام تو سازم رضا! كه من
مـى سازم اين حقيقت و افسانه مى شوم