✿✿ قضاوت های شگفت انگیز امام علی علیه السلام ✿✿

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ✿✿ قضاوت های شگفت انگیز امام علی علیه السلام ✿✿

لا ضرر و لا ضرار

دو نفر نزد عمر آمدند؛ یكی از آنان گفت : گاو این مرد شكم شترم را پاره كرده ، عمر گفت : رسول خدا صلی الله علیه و آله جنایات بهائم را موجب ضمان ندانسته است . امیرالمومنین علیه السلام به عمر فرمود: رسول خدا فرموده : لا ضرر ولا ضرار یعنی در اسلام ضرر رسانیدن و تحمل ضرر روا نیست . در این مورد اگر صاحب گاو گاوش را در راه شتر بسته ضامن شتر است ، و گرنه ضامن نیست ، و چون رسیدگی كردند دیدند صاحب گاو گاوش را از روستا آورده و در راه شتر بسته است ، پس عمر طبق فرموده آن حضرت حكم كرد و بهای شتر را از صاحب گاو گرفت و به صاحب شتر داد.
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ✿✿ قضاوت های شگفت انگیز امام علی علیه السلام ✿✿

علی علیه السلام ستمگر نیست

هنگامی كه امیرالمومنین علیه السلام از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله در یمن بود، روزی چند نفر بر آن حضرت وارد شده ، نزاع خود را چنین مطرح كردند : اسب یكی از آنان گریخته و به مردی لگد زده و او را كشته است . صاحب اسب گواه آورد كه اسب ، خود از خانه فرار كرده است . علی علیه السلام حكم به عدم ضمان نمود اولیای مقتول از یمن به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده و گفتند: علی در حق ما ظلم نموده و خون بهای كشته ما را پایمال كرده است . پیامبر صلی الله علیه و آله به آنان فرمود: علی ستمگر نیست ، و برای ستم نمودن آفریده نشده است و ولایت و خلافت پس از من از آن اوست ، حكم و سخنش حق ، و منكر ولایتش كافر است.
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ✿✿ قضاوت های شگفت انگیز امام علی علیه السلام ✿✿

احكام ناحق شریح

عبدالرحمن بن حجاج می گوید: حكم بن عتیبه و سلمه بن كهیل بر ابی جعفر علیه السلام (امام محمد باقر) وارد شده از آن حضرت از حكم شاهد با سوگند پرسش نمودند. امام علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله به وسیله آن حكم نموده و همچنین علی علیه السلام نزد شما در كوفه بدان حكم نموده است ، تا این كه فرمود علی علیه السلام در مسجد كوفه نشسته بود ناگهان عبدالله بن قفل تمیمی در حالی كه زرهی به همراه داشت بر آن حضرت گذشت . علی علیه السلام به عبدالله گفت : این زره طلحه است كه در روز بصره (جنگ صفین) از او ربوده شده است . عبدالله گفت : به نزد شریح قاضی می رویم ، رفتند، شریح به قضاوت نشست ، امیرالمومنین علیه السلام فرمود: این زره طلحه است كه در روز بصره از او ربوده شده است . شریح : در این باره شاهد بیاور!
علی علیه السلام امام حسن را آورده بر آن گواهی داد. شریح : با گواهی یك نفر حكم نمی كنم مگر این كه دیگری با او باشد. حضرت علی قنبر را آورد و او بر آن گواهی داد. شریح : قنبر برده است و شهادتش نافذ نیست . علی علیه السلام خشمگین شده به قنبر فرمود: بگیر زره را كه این مرد (شریح) سه بار قضاوت به ناحق نمود. در این موقع شریح تكانی خورده و به آن حضرت عرضه داشت : من پس از این ، هیچ وقت بین دو نفر قضاوت نخواهم كرد مگر این كه علت سه بار قضاوت ناحق مرا به من بگویید. امیرالمومنین علیه السلام به او فرمود: وای بر تو! هنگامی كه طرح دعوا كردم گفتی : گواه بیاور با این كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده مال ربوده شده هر جا كه یافت شود بدون اقامه گواه گرفته می شود، پس من گفتم : شاید او این حدیث رسول خدا را نشنیده ، آنگاه حسن علیه السلام را آوردم و بر آن گواهی داد، پس گفتی : او یك شاهد است و من با شهادت یك شاهد حكم نمی كنم ، با این كه رسول خدا صلی الله علیه و آله با یك شاهد و سوگند، حكم نموده است . سپس قنبر را آوردم و گواهی داد، پس گفتی : او برده است و من با گواهی برده حكم نمی كنم ، با این كه گواهی برده اگر عادل باشد پذیرفته است . و آنگاه فرمود: وای بر تو! امام مسلمین بر امور بزرگتر مسلمین مامون و مورد اعتماد است.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : ✿✿ قضاوت های شگفت انگیز امام علی علیه السلام ✿✿

اعراب به كثرت نسل خود خيلى علاقمند بودند و اصرار زيادى مى ورزيدند تا در خانواده شان جنس ذكورى باشد لذا روزى سه مرد در طهر واحد با زنى هم بستر شدند و اين زن پسرى زائيد هر سه اين مرد ادعا داشتند كه پدر اين پسر هستند هنوز سوره ى مباركه نور نازل نشده بود تا زناكاران به مجازات خود برسند، لذا آنها با هم اختلاف نزاع داشتند تا اينكه خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم هم اين قضاوت را به على (عليه السلام ) احاله فرمود. اميرالمؤ منين (عليه السلام ) دستور داد: نام اين سه مرد را بر 3 ورقه كوچك بنويسند و آن سه ورقه را مثل قرعه لوله كرد و جلوى بچه بيندازند آن قرعه را كه كودك از زمين برمى دارد بنام پدرش خواهد بود. رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم اين قضاوت على (عليه السلام ) را به قضاوت حضرت داود (عليه السلام ) تشبيه فرمود: الحمد الله الذى جعل فينا اهل البيت من يقضى على سنن داوود
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ✿✿ قضاوت های شگفت انگیز امام علی علیه السلام ✿✿

يكى از علماى يهود نزد والى آمد و گفت: آيا تو جانشين پيامبر اين امت هستى؟ او گفت: آرى. يهود گفت كه ما در تورات ديده ايم كه جانشينان پيامبران در ميان امت آنان، دانشمندترين آنان است. پس مرا آگاه كن كه خداى تعالى كجاست، آيا در زمين است يا در آسمان؟
او گفت: او در آسمان و برعرش است. يهودى گفت در اين صورت زمين از وجود خدا خاليست و بنا به قول تو در جايى هست و در جايى نيست.
والى برآشفت و گفت: از نزد من دور شو وگرنه تو را مى كشم! يهودى در حال تعجب از اين سخن از نزد وى دور شد. در همين حال على(ع) از مقابل او عبور كرد و فرمود: اى يهودى، آنچه پرسيدى و آن چه در پاسخ شنيدى من مى دانستم. ما مى گوييم خداى عزوجل جا و مكان را آفريد و براى او جا و مكانى نيست و بالاتر از اين است كه مكانى او را در برگيرد بلكه او هر آن چه را كه در مكان است فراگرفته است و چيزى وجود ندارد كه از حيطه تدبير او بيرون باشد و براى تأييد صحت آن چه گفتم از كتاب خود شما خبر مى دهم و اگر دانستى كه درست است آيا ايمان مى آورى؟
يهودى گفت: آرى
فرمود: آيا در بعضى كتاب هاى خود نديده ايد كه روزى موسى بن عمران نشسته بود، ناگاه فرشته اى از جانب شرق نزد او آمد و موسى از او پرسيد از كجا آمدى؟ گفت: از جانب خداى عزوجل و فرشته اى از سوى مغرب سوى او آمد. موسى بدو گفت از كجا آمدى؟ گفت از نزد خداى عزوجل. آنگاه فرشته ديگرى نزد او آمد و گفت از آسمان هفتم و از نزد خداى عزوجل آمده ام و سپس فرشته اى ديگر آمد و گفت از زمين هفتم و از جانب خداى عزوجل آمده ام. موسى(ع) گفت: منزه است آن خدايى كه جايى از او خالى نيست و به همه جا نزديك است. يهودى گفت: گواهى مى دهم كه اين سخن حق است و باز گواهى مى دهم كه تو سزاوارترى به جانشينى پيامبرت.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ✿✿ قضاوت های شگفت انگیز امام علی علیه السلام ✿✿

پس از رحلت پيامبر(ص) جماعتى از يهوديان به مدينه آمده و گفتند در مورد «اصحاب كهف» قرآن شما مى گويد كه اصحاب كهف سيصد و نه سال در غار خوابيدند در صورتى كه در تورات باقى ماندن آن ها در غار سيصد سال قيد شده و اين دو با هم مغايرت دارند.
در برابر اين اشكال و ايراد نه تنها خليفه بلكه همه صحابه از پاسخگويى عاجز ماندند. بالاخره دست توسل به دامان حلال مشكلات على(ع) زدند. حضرت فرمود: خلاف و تضادى در بين نيست زيرا از نظر تاريخ آن چه نزد يهود معتبر است، سال شمسى است و در نزد عرب سال قمرى است وتورات به لسان يهود نازل شده و قرآن به لسان عرب و سيصد سال شمسى، سيصد و نه سال قمرى است.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ✿✿ قضاوت های شگفت انگیز امام علی علیه السلام ✿✿

مردى شخصى را كشته بود. خانواده مقتول شكايت نزد حاكم بردند. او دستور داد قاتل را در اختيار پدر مقتول گذارند تا به حكم قصاص او را به قتل رساند، پدر مقتول دو ضربت سخت بر آن مرد زد و يقين به مرگ او نمود ولى چون رمقى از حيات داشت، كسان وى از او پرستارى كردند و مدارا نمودند تا پس از شش ماه بهبودى كامل يافت. پدر مقتول روى او را در بازار ديد تعجب كرد و چون نيك شناخت، گريبانش را گرفت و نزد حاكم آورد. او براى بار دوم دستور داد كه سر از تن او برگيرند. قاتل از على(ع) استغاثه نمود آن حضرت فرمود: اين چه حكمى است كه بر اين مرد مى كنى؟
حاكم گفت: يااباالحسن اين شخص قاتل پسر اوست و به حكم «النفس بالنفس» بايد كشته شود. حضرت فرمود آيا مى شود كسى را دو بار كشت؟ او متحير ماند و سكوت كرد.
آنگاه على(ع) به پدر مقتول گفت: مگر قاتل پسرت را با دو ضربه نكشتى؟ عرض كرد كشتم ولى او زنده شد و اگر مجدداً او را نكشم خون پسرم هدر مى شود!
على (ع) فرمود: در اين صورت بايد آماده شوى اول به قصاص دو ضربتى كه به او زدى او هم دو ضربت به تو بزند، آنگاه اگر تو زنده ماندى او را بكش!
پدر مقتول گفت: يا اباالحسن آيا قصاص از مرگ سخت تر است و من از اين موضوع درگذشتم. آنگاه با هم مصالحه نموده و آشتى كردند

 
بالا