******اشعار انتظار******

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"



07000203991420555049.gif


بی تو غروب جمعه چه دلگیر می شود
سیلاب غم ز کوه سرازیر می شود


ماه فلک ستاره فشاند ز چشم خویش
خورشید پشت کوه، زمینگیر می شود

دل مرده گشته مدّعی معجز مسیح
روباه در نبودن تو، شیر می شود


بس پیر در فراق تو مُرد و بسی جوان
در انتظار آمدنت، پیر می شود


تا ما نمرده ایم، تو پا در رکاب کن
تعجیل کن عزیز دلم! دیر می شود


بی تو تسلّی دل ما، ای عزیز جان!
فریاد و اشک و سینه و زنجیر می شود


تنها به خواب، روی تو دیدیم، سیّدی!
این خواب کی به وصل تو تعبیر می شود؟


بازآ که با تو نالۀ تنهایی علی
از چاه کوفه سرزده، تکبیر می شود


بگشای رخ که در ورق مصحف رخت
آیات فتح فاطمه تفسیر می شود


وقتی تو ذوالفقار بگیری به دست خویش
فریاد ما به قلب عدو، تیر می شود


بر فرق دشمنان تو با نطق دوستان
اشعار "میثم" است که شمشیر می شود

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

07000203991420555049.gif
 

Rah!GO!zaR

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
چه انتظار عجیبی!!!
تو بین منتظران هم
عزیزمن چه غریبی!
عجیب تر انکه چه اسان
نبودنت شده عادتچ
ه بیخیال نشستیم
نه کوششی نه توجهی
فقط نشسته و گفتیم:


خدا کند که بیایی!!
:gol::gol::gol::gol::gol:

:joda020:
 

Rah!GO!zaR

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
اقا سلام باز منم خاک پایتان/من انکه سال هاست دلش هست جایتان
اقا دلم گرفتع چرا دیر کرده اید؟/مردم در انتظار همه جمعه هایتان
هر جمعه انتظار ، دعا ، ندبه ، جانمار /هر شب دو چشم خیس ولی در هوایتان
من جمعه ها دلم عجیب شور میزند / ای کاش رنج و غصه نیاید سراغتان
یا لا اقل خدا کند از لحظه های نلخ/ باشد نصیب من همه دردهایتان
من سالهاست خواب به چشمم نمیرود/ در پای گهواره بی لای لایتان
اقا زمان بدرقه تان هیچ کس نبود؟ / ابی نریخت مادرتان پشت پایتان
باشد صبور میشوم اما تو لا اقل / دستی برای من بده از دور ها تکانح
رفی نمانده بین شما و من وخدا/ جز اینکه باز میکنم این دم دعایتان


امضا:دو چشم خیس و دلی در هوایتان /دیوانه ای که دلش لک زده برایتان.....

اللهم عجل لولیک الفرج

اقا بیا دعای مرا مستجاب کن
:gol::gol::gol:

 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
سرم را می زنم از بی کسی گاهی به درگاهی

نه با خود زاد راهی بردم از دنیا، نه همراهی


اگر زاد رهی دارم همین اندوه و فریاد است

"نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی"


غروبی را تداعی می کنم با شوق دیدارش

تماشا می کنم عطر تنش را هر سحرگاهی


دلم یک بار بویش را زیارت کرد... این یعنی

نمی خواهد گدایی را براند از درش شاهی


نمی خواهم که برگردد ورق، ابلیس برگردد

دعای دست می گویی، چرا چیزی نمی خواهی؟


از این سرگشتگی سمت تو پارو می زنم مولا!

از این گم بودگی سوی تو پیدا می کنم راهی


به طبع طوطیان هند عادت کرده ام ، هندو

همه شب رام رامی گفت و من الله اللهی


هلال نیمه ی شعبان رسید و داغ دل نو شد

دعای آل یاسین خوانده ام با شعر کوتاهی


اگر عصری ست یا صبحی تو آن عصری تو آن صبحی

اگر مهری ست یا ماهی تو آن مهری تو آن ماهی


دل مصر و یمن خون شد ز مکر نابرادرها

یقین دارم که تو آن یوسف افتاده در چاهی

صبح نیمه شعبان ۲۶ / ۴/ ۱۳۹۰- دهلی نو
علیرضا غزوه


مصراع داخل گیومه از رهی معیری است.​
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

دارم امید ای گل گلشن ببینمت
واضح ، صریح ، روشن روشن ببینمت
ای لاله ی بهار محبت ، گل وفا
دارم امید ، گاه شکفتن ببینمت

:gol:


 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

ناله کم کن دل دیوانه که یارآمدنی است

بی قراری مکن ای دل که قرار آمدنی است

گردی از دور بلند است کمی خیره بمان

پلک برهم منه آخرکه نگارآمدنی است

کوچه را آببزن، آینه بر دست بگیر

سوره نصر بخوان زانکه بهار آمدنی است

80083050311904233520.gif

Faraj.jpg

80083050311904233520.gif

 
آخرین ویرایش:

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم​

داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست
که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم​

شادیم داد، غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم​

عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری
بار هجران و وصالت به دل شاد کشم​

در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من
جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم​

مردم از زندگی بی تو که با من هستی
طرفه سری است که باید بر استاد کشم​

سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم​

امام خمینی (س)
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
آرزوی کوه‌ها یک سجده‌ی طولانی‌اش

آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانی‌اش

دست‌هایش شاخه‌ی طوباست، مشغول دعاست

ماه و خورشید و فلک در سایه ی نورانی‌اش

تا که شد یک شب عروس خانه ی آل عبا

شهربانوی جهان شد مادر ایرانی‌اش

می وزد از منبرش فریادهای یاحسین

شام‌ها ویرانه‌ی هر خطبه‌ی توفانی‌اش

در کلامش ضربت شمشیر حق حیدر است

عبدودها کشته از شور حماسی خوانی‌اش

اوست فرزند منا و مکه فرزند صفا

چشمه‌ها می‌جوشد از هر واژه‌ی قرآنی‌اش

شاعر: اعظم سعادتمند
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
22304064693881349721.gif

ما همه منتظِـر و تو همان منتظَـری
نگهی کن که دل از همه عالم ببری

آخر ای چشم خدا نظری کن نظری
چه شود باد صبـــا ز تو آرد خبـــری
ابر بارنده ببار، ماه تابنده برآ
آخر ای پرده نشین، از پس پرده درآ
غم تو از غم ما , غم ما از غم تو
رخ تو کعبه ی ما , چشم ما زمزم تو

حور و انسان و ملک قطره های یم تو
کشته یه نگه و زنده ی یک دم تو

ای که بی روی تو دل , خانه درد و غم است
جان عالم همه بر رو نمای تو کم است

ابر بارنده ببار، ماه تابنده برآ
آخر ای پرده نشین، از پس پرده درآ
مه نرگس آمده به جمالش صلوات
ز خدای ذوالجلال به جلالش صلوات

ز محمد و علی به خصالش صلوات
به خصالش صلوات
به کمالش صلوات

غصه از سینه ی من بی تو مشکل برود
تو اگر خنده کنی غمم از دل برود

ابر بارنده ببار، ماه تابنده برآ
آخر ای پرده نشین، از پس پرده درآ

22304064693881349721.gif
 
بالا