اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

سلام مــــــــــــا به بقیع و بُـــقاع ویرانش به آن حریم که بـــاشد مَلَک نگهبانش
سلام مــــــــــــــا به بقیع آن تجسُّم غربت گواه بـــــــــــــر سخنم تربت امامانش
بقیع تـــــــــربت پاک چهار معصوم است چهـــــــار نور خدا می دَمَد ز دامانش
یکی است حضرت باقر از آن چهار امام کـــــه داغ او زده آتش به قلب یارانش
غـــریب اوست که در موسم زیارت حجّ مدینه و آنهمه زایر که هست مهمانش
شب شهــــــــــــــادت او یک نفر نمیماند کــــه اشک غم بفشاند به قبر ویرانش
شهـــید شـــــد ز جــــور هشام آن مظلوم زهــــرتَعبِیه درزین که آب شد جانش
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

نشسته بر رُخ غبار عزا، گشته به دلِ شیعیان ظاهر(2)
به دست دشمن ز زهر جفا، کشته گردیده حضرت باقر
مدینه شد همچو کرب و بلا دریغا و آه و واویلا(2)
ز اشک و خون چشم اهل و ولا، زین عزا و مَحَن گشته طوفانی
رود اکنون زین مصیبت و غم، خانۀ دلِ ما رو به ویرانی
مدینه شد همچو کرب و بلا دریغا و آه و واویلا(2)
چه حزن انگیز از مدینه رسد با نوای عزا آه غربت او
ببر گلهای سرشک مرا ای صبا ز وفا سوی تربت او
مدینه شد همچو کرب و بلا دریغا و آه و واویلا (2)
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

سر تا سر مدینه را ماتم گرفته از داغ باقر العلوم عالم گرفته
یا سیّدی یاابن الحسن آجَرَکَ الله (2)
از این مصیبت عظیم آه و واویلا امام صادق شد یتیم آه و واویلا
یا سیّدی یا ابن الحسن آجرَکَ الله (2)
آن کس که ختم الانبیاء داده سلامش شد پاره پاره جگر از زهر هشامش
یا سیّدی یا ابن الحسن آجرَکَ الله (2)
در هفتم ذی حجّه خون قلب زهرا شد امام باقر کُشته از ظلم اعدا شد
یا سیّدی یا ابن الحسن آجرَکَ الله (2)
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

شهید اشقیا منم باقر آل فاطمه
وارث کربلا منم باقر آل فاطمه
شاهد دشت لاله ها باقر آل فاطمه
به غصه آشنا منم باقر آل فاطمه
همقدم خون جگر باقر آل فاطمه
رنج و عزای کاروان باقر آل فاطمه
همسفر شام غم و باقر آل فاطمه
کوفه و کربلا منم باقر آل فاطمه
به روز کودکی اسیر باقر آل فاطمه
گشته به زنجیر جفا باقر آل فاطمه
یگانه یادگار از آن باقر آل فاطمه
قافله بلا منم باقر آل فاطمه
رنج اسارت مرا باقر آل فاطمه
عمه به جان خود خرید باقر آل فاطمه
به یاد غصه های او باقر آل فاطمه
کشته جان فدا منم باقر آل فاطمه
یک تنه بیش از همه او باقر آل فاطمه
ضربه تازیانه خورد باقر آل فاطمه
شاهد ناله های او باقر آل فاطمه
در دل نینوا منم باقر آل فاطمه
به کنج ویرانه شام باقر آل فاطمه
داغ سه ساله دیده ام باقر آل فاطمه
وارث این همه غمم باقر آل فاطمه
خون جگر از جفا منم باقر آل فاطمه
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شهادت امام باقر علیه السلام


آموزگار مبحث جغرافیای دین

استاد فقه و خارج دانش سرای دین

دار و ندار زندگی ات را تو ریختی

تا آخرین دقایق عمرت به پای دین

از ابتدای كودكی ات خونجگر شدی

زخم زبان و طعنه شنیدی برای دین

با خشت خشت اشك نماز شب شما

مستحكم است تا به ابد پایه های دین

ای یادگار كرب و بلا، زیر كعب نی

سهمی عظیم داشته ای در بقای دین

دیدی سر بریده ی عباس را به نی

بر شانه ی كبود نهادی لوای دین

از نای زخم خورده تان می رسد به گوش

در مجلس یزید، صدای رسای دین

با اشك و آه، شعله به آیینه می زدی

عمری به یاد كرببلا سینه می زدی
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

تو مثل رأس جد خود اعجاز کردی


بابی ز حکمت بر نصاری باز کردی

قربان اعجاز تو ای فرزند زهرا

آخر مسلمان تو شد پیر نصارا

تو آبرو بخشی به ما ای آبرو دار

حاجت روامان کن که هستیم آرزودار

نابودی وهابیت امید شیعه است

روز سقوط کفر تنها عید شیعه است

باید که بر این آرزوی خود بنازیم

بهر تو و اجداد تو مرقد بسازیم

همراه بابایت چهل سال و پس از آن

بودی به یاد گودی گودال گریان

تا زنده بودی آب دیدی گریه کردی

تا کودکی بی تاب دیدی گریه کردی

تو روضه خوان روضه ویرانه هستی

تو داغدار عمه دردانه هستی

تو علم خود را از همه گودال داری

تو تا ابد بر خیزران اشکال داری
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شهادت امام باقر علیه السلام


زند مرغ دلم پر در هوای حضرت باقر(ع)
صفا گیر دل و جان از صفای حضرت باقر(ع)
بود چون باقر علم نبی وناشر قرآن
به لب باشد مرا هر دم ثنای حضرت باقر(ع)
چو همنام است بر جدش محمد بی سبب نبود
که عالم بهر گیرد از عطای حضرت باقر(ع)
اگر چه علم باشد افتخار عالم و آدم
بنازد علم بر قدر و بهای حضرت باقر(ع)
به هر صبح و مسا پیک خدا رو بر بقیع آرد
که با مژگان کند جارو حضرت باقر(ع)
توسل جو به ذیل دامن الطاف آن مولا
خدا سازد اجابت چون دعای حضرت باقر(ع)
به اوج قله عزت رسد آن کس خود دارد
میان سینه چون گنجی ولای حضرت باقر(ع)
رضای اوبجو ای شیعه پیوسته در این دنیا
رضای حق بود الحق رضای حضرت باقر(ع)
بود زینت ده محراب و منبر گفته های او
بریزد شهد در جان گفته های حضرت باقر(ع)
بود او پنجمین مهر ولایت حجت بر حق
چنین رتبت به وی داده خدای حضرت باقر(ع)
به لب دارد سلام احمد مختار جابر چون
به دشت کربلا شد آشنای حضرت باقر(ع)
نبودش نور در چشمان ، ولی یکباره بینا
زفیض عام و الطاف و صفای حضرت باقر(ع)
به غیر از ذات حق کس پی نبرده بر مقام او
که تا آرد برون از دل صلای حضرت باقر(ع)
قیام کربلا را دید در خردی به چشم خویش
بسوزد جان و دل هم دم برای حضرت باقر(ع)
شرر زد آتش زهر جفا بر جسم و جان او
هشام بی حیا خصم دغای حضرت باقر(ع)
دل اطفال زارش غرق خون شد در دل خانه
به پا دیدند چون شور و نوای حضرت باقر(ع)
تنش زینت ده باغ بقیع باشد ولی افسوس
بود ویرانه قبر دلربایی حضرت باقر(ع)
تجلی گر زبان بگشوده در مدح و ثنای او
همینش فخر می باشد گدای حضرت باقر(ع)

 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

بیا بشکاف باقر (ع) قلب سنگم
ز نور خود گشا چشمان تنگم

بگو از علم صلح و مهربانی
که زخم آلوده در دنیای جنگم

از آن زهری که خود در کام داری
تو گویی تلخ کام آن شرنگم

به دنبال طبیبم یا دوایی
نباشد طاقت صبر و درنگم

مرا دریاب مرد آسمانی
به دامان شما افتاده چنگم

ز داغت یادگار کربلایی
رضا، با گریه های سرخ رنگم
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]هزار خاطره ی غم نمی رود از یاد[/FONT]


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]غروب سرخ محرم نمی رود از یاد[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به گاهواره ی خالی اصغرم سوگند[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]رباب و خیمه ی ماتم نمی رود از یاد[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]فرات بود و عطش بود و کودکان حرم[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خروش غیرت زمزم نمی رود از یاد[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دمی که هستی زینب ز روی زین افتاد[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]همان مصیبت اعظم نمی رود از یاد[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به دشت دختر و زنها برهنه پا و دوان[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بدون یاور و محرم ، نمی رود از یاد[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اسیر بودن با خواهران بی معجر...[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]هجوم سیلی محکم نمی رود از یاد[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به شام بر سر ما سنگ می زدند از بام[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بلاي شهر جهنم نمی رود از یاد[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به شهر شام ، به بزم یزید ، بین طشت[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]سر شکسته و درهم نمی رود از یاد[/FONT]
 

BarOoN

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اشعار شهادت امام باقر علیه السلام

تشبیه و استعاره به وصفت نیاز نیست

این واژه ها به وصف غمت چاره ساز نیست
دیگر به گِل نشسته کلام و عبارت است
آقا تفضلی که زمان اشارت است
فرهنگ نامه غم و اندوه کربلا
ای مستندترین سند داغ نینوا
از کودکی تو بار امانت کشیده ای
اندازه ی تمام فلک داغ دیده ای
خورشید هم به گرمی داغ دل تو نیست
ایوب را توان غم و مشکل تو نیست
تو چهار ساله بودی و در اوج کودکی
دیدی به نیزه راس عزیزان یکی یکی
تو چهار ساله بودی و صد درد دیده ای
دشمن میان خیمه ی بی مرد دیده ای
تو چهار ساله بودی و شب گریه دیده ای
گهواره ای که برده شد از خیمه دیده ای
تو قلب شرحه شرحه ی احساس دیده ای

از دور جسم پاره ی عباس دیده ای
هم بند نازدانه ی بابا رقیه ای
تو کینه دار ظلم یزید و امیّه ای
در مجلس شراب که جای شما نبود
جای شما که گوشه ی ویرانه ها نبود
از عمه درس صبر و رضایت گرفته ای
از خطبه اش تو درس ولایت گرفته ای
از کودکی تو یاد گرفتی به اوج درد
هرگز کسی نمی شنود گریه های مرد
نَبوَد عجب که باقر علم نبی شدی

در این مقام با نَفَس زینبی شدی
یـا باقــر العلـوم اگـر بـی لیــاقتم
من دعبل شمایم و بنما شفاعتم
 
بالا