*✿* پیوندی عمیق بین قرآن ناطق و قرآن صامت *✿*

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
IMAGE633953720262902500.jpg



قال علی علیه السلام: «و هذا القران انما هو خط مسطور بین الدفتین لاینطق بلسان و لابد له من ترجمان (1) ; و این قرآن، همانا خطی است نوشته شده بین دو جلد و با زبان سخن نمی گوید و به ناچار باید ترجمانی داشته باشد .»

در میان حوادثی که در طول تاریخ بشر رخ داده است، هیچ کدام به برجستگی و پویایی «حرکت بنیانی » عاشورا نیست; نهضتی که در منطقه ای محدود، زمانی کوتاه وکاروانی کوچک به وقوع پیوست، اما توانست الگویی عملی برای آزادمردان و عدالت خواهان جهان ارائه کند . و پیروزمندانه بر تارک تاریخ جاودان بماند . به حق باید این واقعه را به دید معجزه نگریست و به عنوان راهکاری مؤثر برای مبارزه علیه ظلم و ستم از آن بهره گرفت . این حقیقت تا آنجا پیش می رود که مهاتما گاندی، مصلح مبارز هندی، نیز به مقتدای آزادیخواه ما اقتدا می کند و می گوید: «من چیز تازه ای برای مردم هند نیاورده ام . آنچه انجام دادم، محصولی است از مطالعات و تحقیقات که درباره ی تاریخ زندگی قهرمان کربلا انجام دادم . اگر ما بخواهیم هند را از چنگال استعمار نجات دهیم، لازم است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی پیمود . (2) »

آیینه دار کربلا
«قال الصادق علیه السلام: ان الله ولایتنا اهل البیت قطب القرآنن و قطب جمیع الکتب . علیها یستدیر محکم القرآن (3); امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند ولایت ما اهل بیت را محور قرآن و همه ی کتابها قرار داده است و آیات محکم قرآن بر محور ولایت ما می چرخد» .

پیوند ناگسستنی عترت و قرآن را رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم بارها در گوش زمان ندا داده بودند، تا هیچ کس این حقیقت را به فراموشی نسپارد . قرآن، این کلام جاویدان الهی را ترجمانی باید تا مشعل در دست مشعلداران واقعی بماند و تشنگان آب حیات در پرتو هدایتگری آن دو به سرچشمه ی خورشید بار یابند و با تمسک به ریسمان آسمانی قرآن و عترت از امواج سهمناک این دریای طوفانی سوار بر کشتی نجات آل الرسول :S (31): به ساحل سعادت برسند اینک آنچه حسین علیه السلام، این قران ناطق را با قرآن صامت پیوند می زند، می نگریم.


:gol::gol::gol:
:gol::gol:
:gol:
 

پیوست‌ها

  • 1022.gif
    1022.gif
    3 کیلوبایت · بازدیدها: 142

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

الف - هدایت:
از آیات بسیاری روشن می شود که دلیل نزول قرآن کریم هدایت انسان به سوی زندگی جاوید است . قرآن کریم نخست همه ی مردم را هدایت و به خداپرستی دعوت می کند .

«شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس » (4) ; ماه رمضان (همان ماه) است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده (کتابی) که مردم را راهبر است .

البته در عمل همه ی مردم هدایت نمی شوند و تنها گروهی اندک دعوت قرآن را اجابت می کنند .

«ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین . . .» (5) ; این است کتابی که در (حقانیت) آن تردیدی نیست (و) مایه ی هدایت تقوا پیشگان است .

امام حسین علیه السلام نقل می کند: نزد پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم بودم، ابی بن کعب نیز آنجا بود پیامبر خدا به من فرمود: آفرین به تو ای اباعبدالله، ای زینت آسمانها و زمینها!

ابی ابن کعب پرسید: ای رسول خدا چگونه کسی غیر از تو زینت آسمان ها و زمین ها است؟

پیامبر فرمود: ای ابی! قسم به کسی که مرا به حق به پیامبری برگزید! همانا حسین بن علی (مقامش) در آسمان بزرگتر از زمین است . در سمت راست عرش الهی نوشته اند (حسین) چراغ هدایت و کشتی نجات است (6) .

قافله سالار کربلا از همان آغاز حرکت خود تنها به هدایت مردم می اندیشید و تلاش می کرد در هر موقعیت، با هر وسیله ای آنان را از گمراهی نجات دهد; اما با این همه جز گروهی اندک هدایت آن حضرت را نپذیرفتند و تنها پرهیزکاران و نیکوکاران دعوت قرآن ناطق، حسین علیه السلام را لبیک گفتند .

«هذا بصائر للناس و هدی و رحمة لقوم یوقنون (7) » ; این (کتاب) برای مردم، بینش بخش و برای قومی که یقین دارند، رهنمود و رحمتی است.

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

ب - جاودانگی:
قرآن کریم جاودان کتابی برای همه است، لذا خداوند به رسول خاتم صلی الله علیه وآله وسلم این گونه امر کرد:

«قل الله شهیدا بینی و بینک و اوحی الی هذا القران لانذرکم به و من بلغ » (8) ; بگو خدا میان من و شما گواه است و این قرآن به من وحی شده است تا به وسیله ی آن شما و هر کس را (که این پیام به او) برسد هشدار دهم .

امام صادق علیه السلام نیز همین حقیقت را این چنین بیان می کند:

«القرآن تاویل یجری کما تجری اللیل والنهار و کما تجری الشمس والقمر (9) ;

برای قرآن تاویلی است که چون شب و روز و خورشید و ماه در جریان است .

آنچه در طول چهارده قرن بر حادثه ی باشکوه عاشورا گذشته است، حکایت از این حقیقت می کند که عاشوراییان نیز چون آیات قرآن و قافله سالار این کاروان به عنوان قرآن ناطق به زمان و مکان خاصی محدود نمی شوند و چون شب و روز و خورشید و ماه در همه ی زمانها ومکانها جاری هستند . وقتی به دورترین نقاط گیتی نظر کنیم، خاطره کربلا را چون آیه، آیه ی قرآن زینت بخش جان آزاد مردان جهان می بینم و این حقیقت را رسول معظم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم چنین بیان کرد:

«ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا (10) ; همانا برای شهادت حسین علیه السلام حرارتی در دلهای مؤمنان است که تا ابد به سردی نمی گراید .»

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

ج - الگو دهی:
قرآن کریم در کنار طرح مسائل نظری و بیان اندیشه های ناب الهی، الگوی عملی نیز معرفی می کند تا دیگر خداجویان، به یاری نمونه هایی که معرفی می شود، به سر منزل مقصود برسند .

«لقد کان لکم فیهم اسوة حسنة لمن کان یرجوالله والیوم الاخر» ; (11) قطعا برای شما در (پیروی از) آنان سرمشقی نیکوست (یعنی) برای کسی که به خدا و روز بازپسین امید می بندد .

«قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم والذین معه » (12) ; قطعا برای شما در (پیروی از) ابراهیم و کسانی که با او هستند، سرمشقی نیکوست .

همین شیوه را ما به روشنی در سیره ی سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام نیز می بینیم .

امام علیه السلام در لحظات آغازین نهضت خود تلاش می کند الگویی بسازد و حتی در سخنان نورانی خویش این اصل را به نمایش می گذارد . او در مقابل پیشنهاد بیعت، به ولیدبن عتبه رو می کند و بعد از معرفی خود می فرماید: «مثلی لایبایع لمثله (13) » ; اگر با دقت به این واژه ها بنگریم، الگودهی امام حسین علیه السلام کاری روشن است; زیرا امام سخن از فرد به میان نمی آورد; بلکه نحوه ی برخورد و تفکر را پیش می کشد و فرهنگ حسینی را قابل بیعت با فرهنگ یزیدی نمی داند; حال این روحیات حسینی در هر کجا، هر زمان و هر کس که باشد، بیعتشان با فرهنگ یزید غیرممکن است . پس الگوی آزاد مردان در مقابل پیشنهاد مروان برای بیعت نیز از اصل الگوسازی استفاده کرد و فرمود: «و علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامة براع مثل یزید (14) ; هنگامی امت پیامبر به رهبری چون یزید گرفتار شود، باید با اسلام وداع کرد .»

آری یزید یک فرد است و آنچه مهم به نظر می رسد، تفکر یزیدی است که ممکن است در هر زمان، مکان و انسانی بروز کند .

امام حسین علیه السلام در یکی از منازل بین راه، در مسیر کربلا به نام «بیضه » نیز حرکت خود را به شیوه ای «الگویی عملی » معرفی کرد و فرمود:

«فانا حسین بن علی وابن فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نفسی مع انفسکم و اهلی مع اهلکم فلکم فی اسوة (15) ; من حسین فرزند علی و فاطمه دختر رسول خدا هستم خودم با شما و اهل بیتم با خاندان شما است و کار من برای شما الگوست .»

با این وصف، کیست که ادعا کند کربلا و عاشورا با او پیوند نخورده است و برای او الگویی ندارد؟ زن یا مرد، کوچک یا بزرگ، پیر یا شیرخوار، مطیع یاعصیانگر، غنی یا فقیر و خلاصه صاحب هر عقیده و تفکر; با کربلا و عاشورا گره می خورد و این حادثه دانشگاهی است به وسعت همه ی زمانها، مکانها و انسانها، برای تمام این گروهها معلم دارد و الگو ارائه می کند.

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

آیینه دار آیات
عاشورا بسان آیینه ای است که آیات قرآن به روشنی در آن منعکس می شود و امام حسین علیه السلام و یاران وفادارش تجسم عینی آن دسته از آیاتند که سیمای حق جویان، عدالت خواهان و خداباوران را به تصویر می کشد .

1 - اصلاح:
«ان ارید الا الاصلاح ماستطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت والیه انیب » (16) ; من قصدی جز اصلاح (جامعه) تا آنجا که بتوانم، ندارم و توفیق من جز به (یاری) خدا نیست . بر او توکل کرده ام و به سوی او بازمی گردم .

بر اساس آنچه از آیات قرآن کریم به دست می آید، پیامبران الهی با هدف اصلاح در میان مردم وارد شده اند . آنان با عنایت به انحراف های فکری و اخلاقی جوامع بشری همواره تلاش می کردند اصلاحگر باشند .

امام حسین علیه السلام نیز در لحظات آغازین نهضت خود در بخشی از وصیت نامه ی خود به برادرش محمد حنفیه هدفش را اصلاح جامعه بیان می کند و می فرماید: «انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی (17) ; همانا من برای اصلاحگری در امت جدم از مدینه خارج شدم.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

2 - امر به معروف و نهی از منکر:
«یومنون بالله والیوم الاخر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فی الخیرات و اولئک من الصالحین » (18) ; به خدا و روز قیامت ایمان دارند و به کار پسندیده فرمان می دهند و از کار ناپسند بازمی دارند . و در کارهای نیک شتاب می کنند و آنان از شایستگانند .»

در جامعه اسلامی امر به معروف و نهی از منکر فریضه ای حیاتی است واز دیدگاه قرآن بر همه مسلمانان واجب است، لذا امام حسین علیه السلام در مدینه و در جوار قبر رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم به پایین ترین درجه ی امر به معروف و نهی از منکر عمل کرد و فرمود: «اللهم انی احب المعروف و انکر المنکر (19) » .

همچنین زمانی که در مقابل مروان بن حکم قرار گرفت، به بالاترین درجه ی آن که همانا براندازی ریشه ی فساد و حکومت ظالمانه و فسادانگیز یزید است، اشاره کرد و فرمود:

«و علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید لقد سمعت جدی رسول الله یقول: الخلافة محرمة علی آل ابی سفیان (20) ; و هنگامی که امت به پیشوایی چون یزید دچار شود، باید با اسلام وداع کرد; از جدم رسول خدا شنیدم که می گفت: حکومت بر آل ابی سفیان مردم است .»

آن حضرت برای تحقق بخشیدن به بالاترین مرحله ی امر به معروف و نهی از منکر در کربلا حاضر شد و با همه ی اصحابش به این آیه ی قرآنی، به بهترین صورت، جامه ی عمل پوشاند.

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

3 - اوج عزت:
«ولله العزة و لرسوله و للمؤمنین ولکن المنافقین لایعلمون; عزت از آن خدا و از آن پیامبر او و از آن مؤمنان است، لیکن منافقان نمی دانند» . پیامبران الهی و مؤمنان راستین همواره بر قله ی عزت و مردانگی ایستاده اند، قرآن کریم مسلمانان را از تن دادن به ذلت و خواری برحذر می دارد و تنها سرچشمه ی شکوه و عظمت را خدای سبحان می داند . امام حسین علیه السلام نیز در مواردی گوناگون عزت واقعی را برای آزاد مردان و کمال جویان تبیین کرد، از جمله در «ذو حسم » یکی از منازل بین راه کربلا، فرمود:

«لیس شانی شان من یخاف الموت ما اهون الموت علی سبیل نیل العز واحیاء الحق لیس الموت فی سبیل العز الاحیاة خالدة و لیست الحیاة مع الذل الا الموت الذی لاحیاة معه . . . لکنکم لاتقدرون علی هدم مجدی و محو عزتی و شرفی فاذا لا ابالی بالقتل (21) ; حال من مانند کسانی که از مرگ می ترسند، نیست چه مردن در راهی که به عزت وزنده شدن حق منتهی می شود، آسان است مرگ در راه عزت چیزی جز زندگی جاودان و زندگی ذلیلانه چیزی جز مرگ بی روح نیست . . . اما شما برای درهم کوبیدن عظمت و نابودی عزت و شرفم توان ندارید، پس هیچ اعتنایی به مرگ نمی کنم .»
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

4 - حفظ حرمت:
«واذ جعلنا البیت مثابة للناس و امنا» (22) ; و چون خانه (کعبه) را برای مردم محل اجتماع و (جای) امنی قرار دادیم » .

کعبه حرم امن الهی است و در هیچ شرایطی نباید حرمتش شکسته شود.

در آن هنگام که عده ای همچون فرزند زبیر مکه را سنگری برای رسیدن به مطامع دنیوی خود کرده بودند، امام حسین علیه السلام سپری شد تا از حرمت حرم پاسداری کند و حاضر نشد با ریختن خونش در آنجا حدود الهی نادیده گرفته شود; از این جهت بود که به فرزند زبیر فرمود: «والله لئن اقتل خارجا منها بشبر احب الی من ان اقتل داخلا منها بشبر (23) ; به خدا سوگند! اگر یک وجب بیرون از مکه کشته شوم، برایم محبوبتر است از این که یک وجب داخل آن کشته شوم ».

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

5 - جهاد:
«و جاهدوا فی الله حق جهاده » (24) ; جهاد در راه خدا یکی از مقدس ترین اعمال در فرهنگ دینی ما مسلمانان است . در آیات بسیاری خداوند از ما خواسته است تا با مال و جان در راهش جهاد کنیم . در کربلا آیات جهاد به تمام معنا تبلور یافت و امام حسین علیه السلام با تمام وجود حق جهاد را ادا کرد . آن حضرت از تمام وجود خود در راه خدا گذشت، حتی خاندانش را نیز در این مبارزه ی الهی سهیم کرد و در برابر ام سلمه چنین فرمود:

«یا اماه و انا اعلم انی مقتول مذبوح ظلما و عدوانا و قد شاء عزوجل ان یری حرمی و رهطی مشردین و اطفالی مذبوحین ماسورین مقیدین و هم یستغیثون فلا یجدون ناصرا (25) ; ای مادر! من می دانم که مذبوح و کشته ی ستم و دشمنی ام و خدای بلندمرتبه می خواهد حرم و خاندانم را آواره و کودکانم را کشته، اسیر و دربند ببیند با این که فریادرسی می طلبند، یاوری نمی بینند .»

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"


6 - اشتیاق شهادت
«من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتطر . . .» (26) ; از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا عهد بستند، صادقانه وفا کردند، برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی دیگر در (همین) انتظارند» .

آزاد مردان و سبک روحان همواره به لقای خدا می اندیشند و برای پرواز روحشان از قفس تن لحظه شماری می کنند این حالت در میان کاروان کربلا موج می زد و قافله سالارشان هنگامی که می خواست با کعبه وداع کند، حال و هوای خود را چنین بیان کرد .

«خط الموت علی ولد آدم مخط القلادة علی جید الفتاده و ما اولهنی الی اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف (27) ; مرگ چون گردنبند جوانان، به گردن فرزند آدم افتاده است و چقدر مشتاقم برای پیوستن به گذشتگانم مانند اشتیاق یعقوب به یوسف .»

در شب عاشورا نیز قاسم ابن الحسن علیه السلام که به لقای الهی می اندیشد، در جواب امام و مقتدایش که پرسید مرگ نزد تو چگونه است، می گوید: «احلی من العسل » (28) . هر یک از دیگر یاران عاشورایی سید شهیدان نیز برای آغوش کشیدن عروس شهادت تا صبح بر سجاده سبز عبودیت دست دعا به آسمان می برند و آنقدر ثابت قدم و آماده می مانند که وقتی زینب کبری علیها السلام از امام روحیه ی یارانش را می پرسد، حضرت در جواب می فرماید:

«والله لقد بلوتهم فما وجدت فیهم الا الاشوس الاقعس یستانسون بالمنیة دونی استیناس الطفل الی محالب امه (29); به خدا قسم آنان را آزموده ام و آنان را جز مطمئن و ثابت قدم نیافتم . انس آنان به مرگ مانند علاقه ی کودکان به سینه ی مادر است .»



سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

آتشی بود درین خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت

جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت (30)

 
بالا