مؤلّفههای عزّت نفس
با استفاده از آيات، روايات، تعريف عزّت نفس و بررسي حالات افراد ميتوان مؤلفههاي ذيل را براي عزّت نفس برشمرد.
2-1. شكست ناپذيري و توان مقاومت در برابر سختيها
شكست ناپذيري يكي از مؤلفههاي اصلي عزّت نفس است. شكست ناپذيري بر حسب آن كه در چه زمينهاي باشد، نامهاي گوناگون به خود ميگيرد و با مفاهيم اخلاقي متعدّد همپوشي دارد. شكست ناپذيري در برابر غرائز و تمايلات با مفهوم عفّت و تقوا ارتباط مييابد و عزّت نفس در اين مورد حالت نفساني است كه از غلبه و حاكميّت شهوات بر انسان جلوگيري ميكند. استقامت ورزيدن در برابر سختيها، مشكلات، ناملايمات و كمبودهاي زندگي، با مفهوم صبر، قناعت، بينيازي و راز داري ارتباط دارد. افراد داراي عزّت نفس خويشتن دار بوده، وضعيّت ناخوشايند را به خوبي تحمّل ميكنند46
از اين رو، امام صادق عليه السّلام فرموده است: «فالمؤمن يكون عزيزاً و لايكون ذليلاً … إنّ المؤمنَ أعزَّ منَ الجبل إنّ الجَبَلَ يُشْتَقَلُّ منه بالمحاول و المؤمن لايُستَقَلُّ منه دينه شيءٌ.47
مؤمن عزيز است و ذليل نخواهد بود، مؤمن از كوه محكمتر و پر صلابتتر است. چراكه كوه را با كلنگها ميتوان قطعه قطعه كرد ولي چيزي از دين مؤمن هرگز كنده نميشود.
فرد عزّتمند تواناييهاي خودش را باور دارد و «كسي كه از باور خود توانمندي بر خوردار است احساس ميكند كه زمام امور زندگي خود را در دست دارد چنين شخصي داراي سلامتي روان است.
2-2. احساس ارزشمندي
يكي از مؤلفههاي عزّت نفس، احساس ارزشمندي است. عزّتمندان خودشان را دست كم نميگيرند، احساس ارزشمندي ميكنند و به اموري كه ارزش آنها را پائين ميآورد مانند: ذلّت، شكست و خواري گناه تن نميدهند. امام علي عليه السّلام در اين باره چه زيبا فرموده است: «هَلَكَ إِمْرءٌ لَمْ يَعْرِف قدره49 كسي كه ارزش خود را نشناخت هلاك شد.
و در روايت ديگر فرموده است: «مَنْ قَلَّ ذَلَّ50 هر كه خود را كم گرفت خوار شد.
و نيز از آن حضرت وارد شده است: «من استحيي من النّاس وَ لَمْ يَسْتَحيَ من نَفسِه فليس لنَفْسِه عند نفسه قدرٌ51
كسي كه از مردم حيا كند ولي از خودش حيا نكند براي خودش ارزش قائل نشده است.
بيت معروفي به آن حضرت نسبت دادهاند: «أَتَزْعَمُ أنّك جرمٌ صغيرٌ و فيكَ انطوي العالَمَ الاكبرُ52
آيا ميپنداري كه يك جرم كوچكي هستي در حالي كه دنياي بزرگتري در تو پيچيده است.
باز در روايتي از امام علي عليه السّلام آمده است: «المنيّة و لاالدّنيّة و التَّقلُل و لاالتّوسُّل53 مرگ از تن دادن به ذلّت و به اندك ساختن بهتر است از دست نياز به سوي مردم داشتن.
و نيز رواياتي كه خود شناسي را مقدمهي خداشناسي، برترين دانشها، بزرگترين پيروزي نهايت هر دانش و شناخت، ميداند به خوب دلالت دارد كه انسان موجود شريف و با ارزشي است از اينرو، لازم است خودش را بشناسد تا قدر و منزلت خويش را دريابد و به كمال لائق خود دست يابد و از عزّت نفس واقعي بهرهمند گردد.
روايات وارده در باب خود شناسي فراوان است كه جهت رعايت اختصار به ذكر چهار روايت از امير المؤمنين علي عليه السّلام بسنده ميشود:
1. «من عرف نفسه عَرَفَ رَبّهُ54 هركه خود را شناخت پروردگارش را شناخت.
2. «معرفةُ النّفس أنفَعُ المعارف55 خود شناسي سودمندترين شناختها است.
3. «نالَ الفوزَ الاكبرِ مَنْ ظَفَرَ بمعرفة النّفس56 كسي كه موفّق به خودشناسي شود به بزرگترين پيروزي دست يافته است.
4. «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد انتهي الي كلِّ علمٍ و معْرفَةٍ57 هركس خود را شناخت به نهايت هر علم و معرفتي دست يافت.
............
46.همان، ص 185.
47. محمّد ابن يعقوب كليني، فروع كافي، ج5، ص 533.
48. ناتانيل براندن، روان شناسي عزّت نفس، ص 52.
49. محمّد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج75، ص 65 و ر . ك. نهج البلاغه، ترجمهي محمّد لي انصاري قمي، ص 1086.
50. عبد الواحد آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص 611، ح19.
51. محمّد تقي جعفري، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج12، ص 11.
52. همان، ص 193.
53. نهج البلاغه، ترجمهي محمّد علي انصاري قمي، ص 1187، حكمت 388.
54.محمّد محمّدي ري شهري، منتخب ميران الحكمه، ص 346، ح 4070.
55. محمّد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج75، ص 65.
56. عبد الواحد آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص 775، حرف نون.
57. همان، ص 698، ح1287.