♦&♦چطوری عـــزت نفسمون رو تقویت کنیم؟ ♦&♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"


مؤلّفه‌های عزّت نفس

با استفاده از آيات، روايات، تعريف عزّت نفس و بررسي حالات افراد مي‌توان مؤلفه‌هاي ذيل را براي عزّت نفس برشمرد.

2-1. شكست ناپذيري و توان مقاومت در برابر سختي‌ها
شكست‌ ناپذيري يكي از مؤلفه‌هاي اصلي عزّت نفس است. شكست ناپذيري بر حسب آن كه در چه زمينه‌اي باشد، نام‌هاي گوناگون به خود مي‌گيرد و با مفاهيم اخلاقي متعدّد همپوشي دارد. شكست ناپذيري در برابر غرائز و تمايلات با مفهوم عفّت و تقوا ارتباط مي‌يابد و عزّت نفس در اين مورد حالت نفساني است كه از غلبه و حاكميّت شهوات بر انسان جلوگيري مي‌كند. استقامت ورزيدن در برابر سختي‌ها، مشكلات، ناملايمات و كمبود‌هاي زندگي، با مفهوم صبر، قناعت، بي‌نيازي و راز داري ارتباط دارد. افراد داراي عزّت نفس خويشتن دار بوده، وضعيّت ناخوشايند را به خوبي تحمّل مي‌كنند46

از اين رو، امام صادق عليه السّلام فرموده است: «فالمؤمن يكون عزيزاً و لايكون ذليلاً … إنّ المؤمنَ أعزَّ منَ الجبل إنّ الجَبَلَ يُشْتَقَلُّ منه بالمحاول و المؤمن لايُستَقَلُّ منه دينه شيءٌ.47

مؤمن عزيز است و ذليل نخواهد بود، مؤمن از كوه محكم‌تر و پر صلابت‌تر است. چراكه كوه را با كلنگ‌ها مي‌توان قطعه قطعه كرد ولي چيزي از دين مؤمن هرگز كنده نمي‌شود.

فرد عزّتمند توانايي‌هاي خودش را باور دارد و «كسي كه از باور خود توانمندي بر خوردار است احساس مي‌كند كه زمام امور زندگي خود را در دست دارد چنين شخصي داراي سلامتي روان است.

2-2. احساس ارزشمندي
يكي از مؤلفه‌هاي عزّت نفس، احساس ارزشمندي است. عزّتمندان خودشان را دست كم نمي‌گيرند، احساس ارزشمندي مي‌كنند و به اموري كه ارزش‌ آن‌ها را پائين مي‌آورد مانند: ذلّت، شكست و خواري گناه تن نمي‌دهند. امام علي عليه السّلام در اين باره چه زيبا فرموده است: «هَلَكَ إِمْرءٌ لَمْ يَعْرِف قدره49 كسي كه ارزش خود را نشناخت هلاك شد.

و در روايت ديگر فرموده است: «مَنْ قَلَّ ذَلَّ50 هر كه خود را كم گرفت خوار شد.

و نيز از آن حضرت وارد شده است: «من استحيي من النّاس وَ لَمْ يَسْتَحيَ من نَفسِه فليس لنَفْسِه عند نفسه قدرٌ51

كسي كه از مردم حيا كند ولي از خودش حيا نكند براي خودش ارزش قائل نشده است.

بيت معروفي به آن حضرت نسبت داده‌اند: «أَتَزْعَمُ أنّك جرمٌ صغيرٌ و فيكَ انطوي العالَمَ الاكبرُ52

آيا مي‌پنداري كه يك جرم كوچكي هستي در حالي كه دنياي بزرگتري‌ در تو پيچيده است.

باز در روايتي از امام علي عليه السّلام آمده است: «المنيّة و لاالدّنيّة و التَّقلُل و لاالتّوسُّل53 مرگ از تن دادن به ذلّت و به اندك ساختن بهتر است از دست نياز به سوي مردم داشتن.

و نيز رواياتي كه خود شناسي را مقدمه‌ي خداشناسي، برترين دانش‌ها، بزرگترين پيروزي نهايت هر دانش و شناخت، مي‌داند به خوب دلالت دارد كه انسان موجود شريف و با ارزشي است از اين‌رو، لازم است خودش را بشناسد تا قدر و منزلت خويش را دريابد و به كمال لائق خود دست يابد و از عزّت نفس واقعي بهره‌مند گردد.

روايات وارده در باب خود شناسي فراوان است كه جهت رعايت اختصار به ذكر چهار روايت از امير المؤمنين علي عليه السّلام بسنده مي‌شود:

1. «من عرف نفسه عَرَفَ رَبّهُ54 هركه خود را شناخت پروردگارش را شناخت.

2. «معرفةُ النّفس أنفَعُ المعارف55 خود شناسي سودمندترين شناخت‌ها است.

3. «نالَ الفوزَ الاكبرِ مَنْ ظَفَرَ بمعرفة النّفس56 كسي كه موفّق به خودشناسي شود به بزرگترين پيروزي دست يافته است.

4. «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد انتهي الي كلِّ علمٍ و معْرفَةٍ57 هركس خود را شناخت به نهايت هر علم و معرفتي دست يافت.

............


46.همان، ص 185.

47. محمّد ابن يعقوب كليني، فروع كافي، ج5، ص 533.

48. ناتانيل براندن، روان شناسي عزّت نفس، ص 52.

49. محمّد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج75، ص 65 و ر . ك. نهج البلاغه، ترجمه‌ي محمّد لي انصاري قمي، ص 1086.

50. عبد الواحد آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص 611، ح19.

51. محمّد تقي جعفري، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج12، ص 11.

52. همان، ص 193.

53. نهج البلاغه، ترجمه‌ي محمّد علي انصاري قمي، ص 1187، حكمت 388.

54.محمّد محمّدي ري شهري، منتخب ميران الحكمه، ص 346، ح 4070.

55. محمّد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج75، ص 65.

56. عبد الواحد آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص 775، حرف نون.

57. همان، ص 698، ح1287.

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

2-3. دوري از ذلّت و خواري

تعاليم اسلامي باتوجه دادن انسان به حرمت و كرامت نفساني‌اش او را از ذلّت و وابستگي به ديگران و هر آن‌چه باعث ناتواني و حقارت او شود، مي‌رهاند، روح اعتماد به خويشتن را در وي بر مي‌انگيزد و از اين راه سعي مي‌كند فضائل اخلاقي و انساني را در وي زنده كند58

امير المؤمنين عليه السّلام در اين باره فرموده است: «اكرم نَفْسك عن كُلّ دنيّة و إنْ ساقَتْكَ إلي الرّغائبِ فإنّك لن تعتاض بما تَبْذُلُ من نَفْسِك عوضاً و لاتكن عبد غيرِك و قد جعلك الله حُرًّا.59

فرزندم نفس خود را گرامي بدار و از هر زبوني و پستي دوري كن و براي بدست آوردن بهره‌هاي دنيوي، تن به هر خواري مده اگرچه تو را به نعمت‌هاي فراوان بكشاند زيرا همه‌ي آنچه كه از درهم و دينار و زخارف جهان به چنگ آوري با آبروي و عزّت از دست رفته‌ات برابري نكرده و هرگز عوض آنچه را كه از خودت در آن راه مصرف مي‌كني نخواهي يافت و هيچ‌گاه بنده‌ي غير مباش كه خداوند ترا آزاد آفريده است.

3. مفاهيم مرتبط با عزّت نفس
حرمت نفس، كرامت نفس و اعتماد به نفس از جمله مفاهيمي است كه بسيار به مفهوم عزّت نفس شبيه است و اين شباهت سبب شده كه اين مفاهيم به جاي عزّت نفس به كار رفته و مرادف آن پنداشته شوند. از اين رو لازم است اين مفاهيم جداگانه مورد بررسي قرار گرفته، وجه تمايز آن با عزّت نفس بيان گردد. باتوجه به اين مطلب، تعريف و توضيح مفاهيم مذكور با رعايت اختصار به شرح زير است:

3-1. حرمت نفس
حرمت نفس در لغت به معناي: ارجمندي، آبرو، مهابت، ذمّه، آنچه شكستن آن روا نباشد و آنچه كه حفظ و نگهداري و محترم داشتن آن واجب است، آمده است60

امّا در اصطلاح، ميزان ارزشي است كه شخص براي خود قائل است. بر خلاف خود پنداره كه به مجموعه‌ي باورهاي فرد در بارة خود گفته مي‌شود، حرمت خود جنبه‌ي ارزيابي مثبت يا منفي فرد را از خويشتن مدّ نظر قرار مي‌دهد، يعني اين‌كه فرد تا چه اندازه براي خود ارزش قائل است61

حرمت خود و عزّت نفس، ممكن است از برخي جهات باهم تداخل و همپوشي داشته باشند امّا هرگز به يك معنا نيستند و هركدام تعريف خاص خود را دارد. حرمت خود مفهوم به طور كامل روان شناختي است كه روان شناسان از آن به صورت ويژگي مثبت در افراد ياد كرده‌اند و نمي‌توان در آيات و روايات مفهومي با اين ويژگي كه دقيقاً مترادف با آن باشد يافت. امّا مؤلّفه‌هاي حرمت خود كه از تجريه و تحليل اين مفهوم به دست مي‌آيد به گونه‌اي در آيات و روايات بيان شده است62

رواياتي كه درباره‌ي اهميّت خودشناسي، شناخت ارزش و منزلت خود و حفظ حرمت خود وارد شده فراوان است. تعدادي از اين روايات در بحث مؤلفه‌هاي عزّت نفس مطرح گرديد كه جهت رعايت اختصار و جلوگيري از تكرار، از ذكر مجدّد آن‌ها صرف نظر مي‌گردد.

نتيجه اين‌كه حرمت نفس طبق تعريف مذكور از لوازم عزّت نفس مي‌باشد نه مترادف آن بدين معني كه هر انسان داراي عزّت نفس بالا، از احساس ارزشمندي برخوردار بوده، خودش را مفيد و كارآمد دانسته و به توانايي بالقوّه‌ي خود ايمان دارد. البتّه ملاك ارزشيابي ديني با ملاك ارزشيابي روان شناسي متفاوت است. حفظ و رعايت حرمت خود به مفهوم ديني آن مستلزم انجام يا ترك برخي رفتارهايي است كه در كتاب‌هاي اخلاق و ديگر منابع ديني به آن‌ها اشاره شده،‌ امّا حرمت خود در روان شناسي همان احساس ارزشمندي است كه بر مبناي داوري و ارزشيابي خود يا ديگران از ويژگي‌ها، توانايي‌ها، وضعيّت ظاهري، و رفتار و عملكرد فرد پديد مي‌آيد؛ اگرچه اين داوري و ارزشيابي، غير واقع بينانه باشد. حرمت خود روان شناختي با غرور، تكبّر و خود بزرگ‌بيني همخواني دارد؛ امّا حرمت خود ديني با هيچ يك از اين مفاهيم قابل جمع نيست63

3-2. كرامت نفس
يكي از مفاهيم مرتبط با عزّت نفس، كرامت نفس مي‌باشد. كرامت نفس يكي از اصول مهم‌تربيتي به شمار مي‌آيد كه در فرهنگ اسلامي با تأكيد بسيار به كار رفته و از ارزش‌هايي است كه بايد مورد توجه خاص قرار گيرد. كرامت در حفظ سلامت رواني انسان‌ها، حفظ منابع اقتصادي، حقوق ملل و استقلال كشورها، مؤثر است. اين امور با شناخت دقيق مفهوم كرامت نفس، توسعه و پاسداري آن امكان پذير است. باتوجه به آنچه ذكر شد مفهوم كرامت نفس و كاربرد قرآني و روايي آن به شرح زير مورد بررسي قرار مي‌گيرد.


...............


58. محمّد صادق شجاعي، توكل به خدا، ص 186.

59. نهج البلاغه، ترجمه محمّد علي انصاري قمي، ص 840.

60. حسن عميد، فرهنگ عميد، ج1. ص788.

61. مسعود آذر بايجاني و ديگران، روان شناسي اجتماعي با نگرش به منابع اسلامي و ر . ك. محمّد صادق شجاعي، توكل به خدا، ص 98.

62. محمّد صادق شجاعي، توكل به خدا، ص 147

63. محمّد صادق شجاعي، توكّل به خدا، ص 164.

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

3-2-1. مفهوم كرامت نفس
كرامت به معناي بزگواري، نزاهت از پستي، فرو مايگي و برخورداري از اعتلاي روحي است64

در «مفردات راغب» در ذيل ماده‌ي كَرَمَ آمده است زماني كه كرم را براي توصيف خداوند تبارك و تعالي به كار مي‌بريم، اسمي است براي احسان و انعامي كه از او صادر مي‌شود، ولي زماني كه آن را براي توصيف انسان به كار مي‌بريم، اسمي است براي اخلاق و اعمال پسنديده‌اي كه از وي بر مي‌آيد؛ چنان‌كه تا وقتي چنين اعمالي از انسان صادر نشود، به او كريم نمي‌گويند. بعضي از علما گفته‌اند كه كرم مانند حريّت است، با اين تفاوت كه حرّيت در مورد كوچك و بزرگ به كار برده مي‌شود، در حالي كه كرم تنها براي بزرگان به كار مي‌رود. در اصل خداوند هرآنچه را كه در نزدش شريف است، با لفظ كريم وصف كرده، چنان‌كه مي‌فرمايد: «كَمْ أَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ65 «وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ66 «إِنَّهُ لَقُرْآَنٌ كَرِيمٌ67 و ...68

ملاحظه مي‌شود كه كرامت در مواضع مختلفي به كار مي‌رود كه از جمله استعمال آن براي خداوند و نيز به كارگيري آن براي انسان است. مقصود از كرامت در اين تحقيق، كرامت انسان است كه از آن به كرامت نفس تعبير مي‌شود و دارنده‌ي آن را كريم مي‌گويند.

در تفسير «كريم» تعبيرات گوناگوني گفته‌اند:

بعضي گفته‌اند: كريم بخشنده‌اي است كه تمام افعالش احسان است و هرگز با بخشش خود در پي كسب سود يا دفع زيان نيست69

بعضي گفته‌اند كريم كسي است كه هم آنچه را بر او است و هم آنچه را بر او لازم نيست مي‌بخشد و بعضي نيز كريم را فردي مي‌دانند كه متاع كم را مي‌پذيرد، و بهاي بسيار در برابر آن مي‌دهد70

در روايات اسلامي نيز كرم را با الفاظ گوناگون تعريف كرده‌اند؛ از جمله در احاديث ذيل، مولاي علي عليه السّلام كرم را به معناي دوري از بدي‌ها، خوش خويي و دوري از پستي‌ها و ذلّت عذاب الهي معرّفي فرموده است و آن را نتيجه‌ي بلند همّتي انسان مي‌داند. در اين احاديث، كرامت به معني بلند همّتي و پرداختن به اهداف متعالي و دوري از پستي‌ها و اهداف دني است. اين احاديث به شرح زير است:

1. «اَلكَرَمُ حُسْنُ السَّجِيّةِ و إجْتِنَابُ الدَّنِيِّةِ71كرم عبارت است خوش خويي و دوري از پستي‌ها.

2. «انّما الكَرَم التَّنَزُّهُ عَنِ المساوي72 همانا كرم عبارت است از اجتناب از بدي‌ها.

3. «الكَرَمُ نتيجة عُلُوِّ الهِمّة73 كرم نتيجه بلند همّتي است.

4. «الكريمُ مَنْ اَكْرَمَ عَنْ ذُلّ النّارِ وَجْهَهُ74كريم كسي است كه گرامي بدارد چهره‌ي خويش را از خواري آتش جهنّم.

غير از احاديثي كه در باره‌ي مفهوم كرامت آمده، روايات بسياري درباره‌ي ويژه‌گي‌هاي فرد كريم وارد شده، و اوصافي مانند: خويشتن داري، نرم خويي، پاي بندي به عهد و پيمان، سادگي، احسان، بخشش و آبرو داري را براي فرد كريم بر شمرده است كه جهت رعايت اختصار از ذكر آن‌ها صرف نظر مي‌گردد75

باتوجه به تعريف لغوي كرامت، آيات مذكوره و توصيف آن در روايات، مي‌توان گفت كرامت نفس «يك صفت اخلاقي جامع يا به عبارتي تيپ شخصيّتي است كه متشكّل از صفات متعدّد است76

طبق تعريف مذكور كرامت نفس و عزّت نفس دو مقوله‌ي جدا از هم بوده و از تأثير متقابل برخوردارند. به عبارت ديگر كرامت نفس يكي از عوامل سازنده‌ي عزّت نفس است و عزّت نفس بالا نيز در تقويت كرامت انساني مؤثر است از اين رو هرجا عزّت است كرامت نيز است امّا هر كجا كه كرامت باشد لزوماً عزّت موجود نيست77

.........


64. محمّد معين، فرهنگ معين، ج3، ص 2929. و ر . ك. حسن عميد، فرهنگ عميد، ج2. ص 1298. و حسن انوري، فرهنگ بزرگ سخن، ج6، ص 5775.

65. چه قدر از انواع گياهان پر ارزش در آن رويانديم. (شعرا، آيه‌ي 7)

66. و زراعت‌ها و قصرهاي زيبا و گران قيمت (دخان آيه‌ي 26).

67. و كه آن قرآن كريمي است (واقعه آيه‌ي 77).

68. حسين ابن محمّد راغب اصفهاني، مفردات، ص 428.

69. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج26، ص 230.

70 . همان.

71. عبد الواحد آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ترجمه‌ي محمّد علي انصاري، ص 63، ج1.

72. همان.

73. همان، ص 55.

74. محمّد محمّدي ري شهري، منتخب ميزان الحكمة، ص 488، ح5494.

75. ر . ك. عبد الواحد آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، صص 93، 103، 48 و محمّد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج78، ص 232.

76. علي اصغر احمدي (كرامت در اسلام)، تربيت اسلامي، كتاب چهارم، زمستان 1379، ص 112.

77. خسرو باقري، نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، ص 133.

 
بالا