نوروز از دیدگاه اسلام
آمد بهار و بوستان شد رشک فردوس برین
گلها شکفته در چمن، چون روی یار نازنین
گسترده باد جانفزا، فرش زمرّد بی شمر
افشانده ابر پُر عَطا، بیرون ز حد، درِّ ثمین
از ارغوان و یاسمن، طرف چمن شد پرنیان
وز اُقحوان و نسترن، سطح دَمَن دیبای چین
از لادن و میمون رسد، هر لحظه بوی جان فزا
وز سوری و نعمان وزد، هر دم شمیم عنبرین
از سنبل و نرگس، جهان باشد به مانند جنان
وز سوسن و نسرین، چون روضه خلد برین
تا باد نوروزی وزد، هر ساله اندر بوستان
تا ز ابر آذاری دمد، ریحان و گل اندر زمین
بر دشمنان دولتت هر فصل باشد چون خزان
بر دوستانت هر مهی بادا چو ماه فروردین (1)
آمد بهار و بوستان شد رشک فردوس برین
گلها شکفته در چمن، چون روی یار نازنین
گسترده باد جانفزا، فرش زمرّد بی شمر
افشانده ابر پُر عَطا، بیرون ز حد، درِّ ثمین
از ارغوان و یاسمن، طرف چمن شد پرنیان
وز اُقحوان و نسترن، سطح دَمَن دیبای چین
از لادن و میمون رسد، هر لحظه بوی جان فزا
وز سوری و نعمان وزد، هر دم شمیم عنبرین
از سنبل و نرگس، جهان باشد به مانند جنان
وز سوسن و نسرین، چون روضه خلد برین
تا باد نوروزی وزد، هر ساله اندر بوستان
تا ز ابر آذاری دمد، ریحان و گل اندر زمین
بر دشمنان دولتت هر فصل باشد چون خزان
بر دوستانت هر مهی بادا چو ماه فروردین (1)