((* فــآطِــمیــُه *))

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

نه مثل ساره ای و مریم! نه مثل آسیه و حوا
فقط شبیه خودت هستی! فقط شبیه خودت زهرا!
اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری
شبیه آیه تطهیری شبیه سوره «اعطینا»

شناسنامه تو صبح است، پدر تبسم و مادر نور
سلام ما به تو ای باران، سلام ما به تو ای دریا!
کبود شعله ور آبی ، سپیده طلعت مهتابی
به خون نشستن تو امروز، به گل نشستن تو فردا
بگیر آب و وضویی کن، ز چشمه سار فدک امشب
نماز عشق بخوان فردا، به سمت قبله عاشورا
علیرضا قزوه
 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

تا آمدی کمی بنشینی کنارمان

تقدیر اشاره کرد به کم بودن زمان



از روی خاک با کمی اکراه پا شدی

رفتی وضو گرفتی از اشراق و بعد از آن




هجده نفس کشیدی و رکعت به رکعتش

نزدیک تر شدی به خودت،ذات بی نشان



کم مانده بود دردِ پیغمبر خدا

مردم خدایشان بشود:یک زن جوان!



می خواستی جلوه کنی بر زمین ولی

توحید غیرتی شد و بردت به آسمان



از عصر جاهلیت آن ها، تو را گرفت

دادت به درک ناقص این آخرالزمان



حالا هزار سال پس از تو رسیده اند

اهل زمین به قسمت جذاب داستان



جایی که آسمان به زمین رزق می دهد

از سفره ی نگاه تو، بانوی مهربان!



در کوچه های ساکت و مرطوب شهر ما

حس می شود حضور شما موقع اذان



اما هنوز منظره ی بکر خالقی

که وا نشد به دیدن تو چشم دیگران



این شعر را بگیر و برای فرشته ها

با لهجه ی خدا و صدای خودت بخوان...



هادی جانفدا

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

گهواره نیست کودکی ات را فلک ، که هست

فرمانبر تو نیست سما تا سمک ، که هست



وقتی به خواب می روی ، ای کوثر کثیر!

لالایی خدیجه نباشد ، ملک که هست




آن روزه ی سه روزه نیازی به نان نداشت

ای زخمی محبتَ عالم! نمک که هست



وقتی حضور غصّه تو را آب می کند

اشک علی نشسته برای کمک که هست



مردیم از فراق تو ، دل با چه خوش کنیم؟

قبری که نیست از تو به جا؟ یا فدک که هست؟



نقش کبود شانه ات از ضربه های در

بر شانه ی شبان سیه نیست حک ، که هست



غلامرضا شکوهی

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

فرا تر از همه ی جذبه های زیبایی

تو آمدی که جهان را به خود بیارایی



تو آمدی که نخشکد صدای نوزادان

به گورهای نفسگیر جهل آبایی




سلام ام ابیها سلام منشاء ماه

تو کوثر همه ی سوره های "طاهایی"



شنیده ام که دلت شور میزند گاهی

به ناله ای عطشی تاولی تماشایی



شنیده ام که هر از چند گاهی از غربت

به قتلگاه جگرگوشه هات می آیی …



…. که ضجه می زنی و خاک می کنی بر سر

که دست بر کف گودال قتل می سایی



تو را به ریشه ی هر بغض نسبتی دادند

تو مادر همه ی ابرهای دنیایی

سیروس عبدی

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

هرچند پنهانی ولی پیدا ترینی

هرچند با مائی ولی تنها ترینی



از آسمان می آیی ای باران رحمت

گیرم که پائین آمدی بالا ترینی




انسیه الحورائی و مبهوت ماندم

انسان ترینی یا مگر حورا ترینی؟



وقتی توراز لیله القدری ، یقیناً

تفسیر آیه آیه را معنا ترینی



درک تومثل درک توحیدست ،سخت است

بر هر سئوال و پرسشم ، آیا ترینی



هم جمع اضدادی و هم جمع نقیضین

هرچند بانوئی ولی آقا ترینی



گرچه مقام انبیاء زهراست ، اما...

تنها تو دربین همه زهرا ترینی



خواهم اگر یک جمله درمدح تو گویم

تنها همین ،درجمع خوبی ها ، ترینی



یاسر حوتی

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

بانی خلقت عالم زهرا

ناجی حضرت آدم زهرا

الگوی عصمت مریم زهرا

باعث بهجت خاتم زهرا




بضعه ی پاک نبی اللّهی

حافظ جان ولی اللّهی



نفس گرم مسیحا داری

ید بیضایی موسی داری

لقب اّم ابیها داری

به خدا در دل ما جا داری



مادری و همه فرزند توأیم

به خداوند که پابند توأیم



بهترین سیر الی الله تویی

شمس و نجم و فلک و ماه تویی

گریه و سوز و غم و آه تویی

دشمنِ دشمن بدخواه تویی



خصم را زیر نظر داری تو

بس که چون شیر جگر داری تو



هل اتی می چکد از دستانت

بشر و جن و ملک حیرانت

جان ناقابل ما قربانت

نه تو ... بلکه نظر سلمانت ...



... نار را جنّت الاعلی بکند

کار صد حضرت عیسی بکند



ما همه قطره تو دریا هستی

همه جا محور و مبنا هستی

تو علمدار تولّا هستی

یک تنه حامی مولا هستی



بی زره آمدی و تنهایی

گرچه خانوم ولی آقایی



خیبری باز مهیّا کردی

"یا علی" گفتی و غوغا کردی

دشمنان را همه رسوا کردی

بند از دست علی وا کردی



غیرت حیدری ات را عشق است

هیبت محشری ات را عشق است



چه به روز سر تو آوردند؟

از چه رو خون به دل تو کردند؟

پهلویت را پس در آزردند

غنچه ی یاس تو را پژمردند ...



فاطمه نقش زمین شد ای وای

مرتضی خانه نشین شد ای وای



محمد فردوسی

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

گر فتنه و غم فکر شکستم باشد

دائم پی نابودی هستم باشد

سوگند به تو اهل نجاتم زهرا

تا ریشه ی چادر تو دستم باشد



**

اولاد علی گوهرشان فاطمه است

در غصه و غم یاورشان فاطمه است

گویند که با تاب و تعب می آیند

هر جا سخن از مادرشان فاطمه است

**

تا مهر تو را به سینه دارم زهرا

در موج بلا سفینه دارم زهرا

هر کس به دل خود آرزویی دارد

من آرزوی مدینه دارم زهرا

**

بی اذن تو هرگز عددی صد نشود

بر هر که نظر کنی دگر بد نشود

زهرا تو دعا کن که بیاید مهدی

زیرا تواگر دعا کنی رد نشود

**

فردای قیامت که گرفتاری تو

بی یاور و بی مونس و بی یاری تو

آن قدر طرفدار تو باشد زهرا

انگار نه انگار گنه کاری تو

**

وقتی که لبت را به دعا باز کنی

یا فاطمه با لطف خود اعجاز کنی

فردا همگی کمیتشان می لنگد

در وقت شفاعت تو اگر ناز کنی

**

ای نام علی ذکر لبت یا زهرا

ای لیلۀ قدر هر شبت یا زهرا

از بهر شفاعتت دل ما کافیست

یک گوشه ی چشم زینبت یا زهرا

**

افتاده راه عشق را یاری کن

در فتنه روزگار دین داری کن

چشمت که به ذریۀ زهرا افتاد

ذکر صلوات بر لبت جاری کن

**

جبریل امین اگر مقامی دارد

در دفتر عشق اگر که نامی دارد

از دولت پا بوسی زهرا باشد

در پیش خدا گر احترامی دارد



سید مجتبی شجاع
 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

هر که با زهراست احساس سخاوت می کند

« مور این وادی سلیمان را ضیافت می کند»



دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است

هر که شد یکبار سائل کم کم عادت می کند




حضرت جبریل یک جلوه است ، ذاتا وحی را....

....فاطمه تا قلب پیغمبر هدایت می کند



فرشیان... نه عرشیان هم رو به او می ایستند

در میان خانه اش وقتی عبادت می کند



مرتضی بر فاطمه یا فاطمه بر مرتضی

کیست که بر دیگری دارد امامت می کند



هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است

آینه از شأن همتایش حکایت می کند



روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است

مرتضی می ایستد ، زهرا قیامت می کند



رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است

رشته ای از چادرش ؟!....آری... شفاعت می کند



علی اکبر لطیفیان
 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

بي نام تو زهرا، گره اي وا شدني نيست

هرگز نفسي،بي تو مسيحا شدني نيست



بوسه به گل دست تو معراج رسول است

فرزند كسي ام ابيها شدني نيست




اصلا چه نيازي به پسر داشت پيمبر

نسل نبوي جز به تو احيا شدني نيست



سلمان كه مريد قدمت بود هميشه

فهميد كه بي اذن تو آقا شدني نيست



خورشيد،زياديست به هر جا كه تو باشي

مانند تو هر نور كه زهرا شدني نيست



تو منحصرا باني اين چرخ كبودي

در خلقت ما نقش تو حاشا شدني نيست



از چشم تو تا عرش خدا فاصله اي نيست

بي عطر تو فردوس فريبا شدني نيست



بايد كه خدا بر قلمم واژه گذارد

چون جمله هم شآن تو پيدا شدني نيست



هيچ از تو نفهميد كسي كه به جسارت...

...نه گفتن اين واقعه املا شدني نيست



حسن کردی

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

ای شکوهت فراتر از باور

ای مقام ات فرا تر از ادراک

وصف تو درک لیله القدر است

فهم ما از تبار «ما ادراک»


**

کوثری، بی کرانه دریایی

ما و ظرف حقیر این کلمات

باید از تو نوشت با آیات

باید از تو سرود با صلوات

**

آیه در آیه وصف تو جار یست

فتلقّی، مباهله، کوثر

در دل انما یرید الله

در «فصل لربک وانحر»

**

از بهشت آمدی به هیئت نور

عطر سیبت وزید در هستی

تو گلِ ... نه، تو نوبهارِ... نه

تو بهشت دل پدر هستی

**

پدر و مادرم فدای شما

مادری کرده ای برای پدر

چشم بد دور، چشم شیطان کور

دست تو بود و بوسه های پدر

**

از بهشت آمدی و روشن شد

سرنوشت دل علی با تو

بی تو کم بود در تمام جهان

نیمه ی دیگرش ولی با تو...

**

وصف ذات تو و صفات علی

وصف آیینه است و آیینه

غربت و خنده ی تو و دل او

قصه ی گرد و دست و آیینه

**

خانه می شد بهشتی از احساس

با گل افشانیِ بهاریِ تو

عاطفه با تمام دل می زد

بوسه بر دست خانه داری تو

**

خانه از زرق و برق خالی بود

از صفا عاشقی محبت پر

داشتی ای کلید دار بهشت

پینه بر دست، وصله بر چادر

**

از بهشت آمدی و آوردی

یازده سوره ی بهشتی را

مصحفِ سر نوشت خود دیدیم

سوره هایی که می نوشتی را

**

نسل تو نوحِ با شکوهِ نجات

نسل تو خضرِ آسمانیِ راه

جلوه ای از دم تو را دیدیم

در مسیحی به نام روح الله

**

روز مادر شده دلم با شوق

پر زده در هوای تو مادر

منم و وسعت بهشت خدا

منم و خاک پای تو مادر

**

آرزو دارم این که بنشینم

لحظه ای در جوار تو اما...

آرزو دارم این که بگذارم

شاخه گل بر مزار تو اما...

**

آه در حسرت زیارت تو

دل ما آشنای دلتنگی است

حرم دختر کریمه ی تو

شاهد لحظه های دلتنگی است

**

روز مادر شده به محضر تو

آمدم پا به پای این کلمات

هدیه ی من برای تو اشک است

هدیه ی من برای تو صلوات



سید محمدجواد شرافت

 
بالا