((* فــآطِــمیــُه *))

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

از فضل و شکوه بی حسابت فرمود

از عاطفه های مستجابت فرمود

برداشت خدا عذاب را از شیعه

آن روز که «فاطمه» خطابت فرمود


**

اسرار حقیقی حیاتم زهراست

معنای عبادتم، صلاتم زهراست

دیگر چه غم از کشاکش این دنیا

وقتی که فرشته نجاتم زهراست

**

ای در تو خلاصه حُسن خلقت زهرا

نور ازلی عرش و جنت زهرا

اقرار به فضل و کرم و رحمت تو

شد شرط تکامل نبوت زهرا

**

جز با تو به سوی بی کران سیری نیست

در کون و مکان بدون تو خیری نیست

عالم همه ابعاد وجودی تو است

در هر دو جهان فقط تویی ، غیری نیست

**

در گفت و شنودند ملائک با تو

در کشف و شهودند ملائک با تو

یک جلوه ای از حقایق عالم را

احساس نمودند ملائک با تو

**

ای کوثر حُسن بی کران یا زهرا

حُسن تو فراتر از بیان یا زهرا

از نور عبادت تو روشن می شد

هر روز تمام آسمان یا زهرا

**

این کوثر عشق و نور را خاتمه نیست

جز زمزم چشم های او زمزمه نیست

آن پای ورم کرده شهادت می داد

در هر دو جهان عبدتر از فاطمه نیست

**

این شعر اگر چه در خور بانو نیست

جز صحبت « لا اله الا هو » نیست

سر تا پا یش تجلی ایمان است

الحق که خدا پرست تر از او نیست

**

باید ز گمان ما فراتر باشد

تا سنگ صبور قلب حیدر باشد

دریا شده بی کران شده قلبی که

گنجینة الاسرار پیمبر باشد

**

عالم همه در مدار تو یا زهرا

در پرتو جلوه زار تو یا زهرا

رشک همه فرشتگان عرش ا ست

آن چادر وصله دار تو یا زهرا

**

هم صحبت ماست نوح تسبيحاتت

آرامش با شکوه تسبیحاتت

در زندگی شیعه تو يا زهرا

جاریست هميشه روح تسبیحاتت

**

دادند به دست تو همه عالم را

سر رشته عشق راشکوه غم را

با معرفتت گره بزن چون تسبیح

بانو سی و چار مرتبه قلبم را

**

قلب من از انوار جلی می گوید

از نور الهی ازلی می گوید

خاک دل ماست تربت تسبیحت

با هر تپشی علی علی می گوید

**

هر دم به ضریح بی نشانت ای ماه

بسته ست دخیل قلب من با هر آه

عمریست تپش ها ی دلم می گوید:

«یا فاطمه اشفعی لنا عنداللّه»



یوسف رحیمی

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

دری به سمت حیاط تجلی اش وا کرد

سپس نشست و خودش را کمی تماشا کرد



و آن همه عظمت را کمی به نور کشید

و نور را به تجسم کشید و انشا کرد



سپس و اشرقت الارض و سما نوشت

و بر زمین و زمان آیه آیه املا کرد



و بسته شد همه چشمهای ما وقتی

که نور آینه در آینه تجلا کرد



زلال آبی خود را به روی آینه ریخت

تمام مهر خودش را به اسم دریا کرد



باسم نور علی نور ،این الهه نور

فرشته ای شد و بال اراده را وا کرد



سپس به سمت خدایش پرید و زهرا شد

خدا تجلی خود را به نام زهرا کرد



بگیر دست گدا را بحق ساداتی

بحق فاطمه یا فاطر السمواتی



سلام مادر آئینه های خورشیدی

سلام مادر این بچه های توحیدی



چگونه سجده گذاریم روز مادر را

که مهر مادریت را به شیعه بخشیدی



اگر نگاه تو افتاده سمت ما حتماً

تو برق شوق علی را به چشممان دیدی



سبد سبد دل ما را به دست سبز خودت

از آسمان شجرهای طیبه چیدی



از آن به بعد اگر چه مزار تو مخفی است

ولی به جز دل ما هیچ جا نگنجیدی



از آن به بعد شعاع ولایتت با ماست

از آن به بعد علی در علی درخشیدی



اگر که کشور ما ایمن است از فتنه

برای اینکه شب راحتی نخوابیدی



به دستهای قنوتت دخیل می بندیم

و چشمه های بلا را به بیل می بندیم



همیشه نان جو سفره ات تبسم داشت

و از صفای همین سادگی تکلم داشت



ولی ملائکه ها هم همیشه می دیدند

که سائل در این خانه نان گندم داشت

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ((* فــآطِــمیــُه *))

تو خانه دار علی هستی و پری علی

تویی کمال عروج کبوتری علی



نشان دهنده ی بالایی تکامل توست

همین روایت با تو برابری علی



علی به همسری ات باید افتخار کند

و یا تو فخر بورزی به همسری علی ؟



هزار سال دگر هم نمیبریم از یاد

حماسه ای که تو دادی به حیدری علی



قسم به حرمت تو مثل تو نمی خواهیم

حکومتی که نباشد به رهبری علی



علی اکبر لطیفیان

**
 
بالا