«ای انسان! چه چيزی جای آفريدگار خود که در نهايت خوبی است چشم ترا گرفته؟!
آفـريـدگـاری کـه تو را آفريد، مدت کوتاهی بـعـد ترا به اندازه های مساوی تقسيم نمود،
و مدت کوتاهی بعد ترا به تعادل رسانيد ــــ در هر شکلی که خواسته بود ترا رفته رفته شکل داد». حـرف« ف» حرف عـطف برای ترتيب و تعـقـيب است.
يعنی انجام کاری را بلافاصله يا با فاصله کوتاهی پس از انجام کار دپگری بيان می کند.
(مدت زمان فاصله بستگی به کلِ زمانِ مقوله مورد بحث دارد).
و جمله به این معنی میشود که «تسويه» در مدت کوتاهی پس از «خلـق» صورت می گيرد و
«تعديل (تعادل)» پس از تسويه صورت میگـيرد. نکات آيه: 1ــ انسان ابتدا آفريده می شود.
2ـــ انسان مدت کوتاهی پس از آفرينش به اندازه های مساوی تقسيم می شود.
3ـــ انسان مدت کوتاهی پس از تقسيم شدن به تعادل رسانده می شود.
4ـــ انسان پس از به توازن رسيدن آغاز به شکل گرفتن بشکلی که از پيش خواسته شده (از پيش تعـيين شده) می کند.
1ــ انسان ابتدا آفريده می شود: وقـتـی سـلـول نطـفـه مرد ( اسـپـرم) وارد تخمک زن می شود و در هـم ذوب و با هم ترکيب می شوند
در آن زمـان انـسـان بعــنـوان يک هـويت و فـرديت و اينکه چه ويژگيها و خصوصيات فـيزيکی خواهد داشت، آفـريده می شود. 2ـــ انسان مدت کوتاهی پس از آفرينش به اندازه های مساوی تقسيم می شود: چنانکه آيه می گويد:انسان ساعـاتی پس از آفـريـنش
(يعنی ساعاتی پس از ذوب شدن هسته های سلولی اسپرم و تخمک که در آنوقت انسان بعنوان يک هويت،
يک ماهيت و يک فرد آفريده میشود، که در اولـين شـبانه روز صـورت میگيرد)،
اولين تقـسـيم سلولی صورت می گيرد. از آن به بعـد هـر 12 تا 15 ساعت سـلـولـهـا تـقـسـيـم می شـونـد.
در ضـمـن 3 تا 4 شبانه روزی که تخم در مسير رفـتن بطرف رحم است، ابتدا به دو قسمت مساوی تقـسيم می شـود،
بعد به چهار قسمت، بعد به هشت قسمت، بعد به شانزده قسمت، و بعد به سی و دو قسمت.
بعد سلولها (يعنی آن 32 سلول) به دو دسته مـسـاوی تقـسـيـم می شوند و خود را بکناری می کشند. 3ـــ انسان مدت کوتاهی پس از تقسيم شدن به تعادل رسانده می شود: در اولـيـن سـلـول (يعـنی: سـلـول تخـمک زن که اسپرم وارد آن می شود و در هم ذوب می شوند)،
مواد غـذائی مـوجود در سـيتوپلاسم (که دور هـسته را گرفـته) بيش از ميزان مورد نياز هسته آن سلول است.
به ميزانيکه سلولها رفـته رفـته تـقـسيم می شوند مـتعاقـب آن نسبتِ زيادی ِمواد غـذائیِ موجود در سـيتوپلاسمها نسبت بـه مـيزان مورد نياز سلول نيز رفـته رفـته کم و کمتر می شود.
تا اينکه وقـتی تـقـسـيم آنها تمام می شود (به 32 سلول می رسند) اين نسبت به تـعـادل می رسد.
يعنی پـس از ايـنکـه 16 سـلـول آخر به 32 سـلـول تـقـسـيـم شـدنـد نـسبت مواد غذائی موجود در سـيتوپلاسمِ هـر سـلـولی مساوی می شـود بـا مـيزان نياز هـسـتـه آن سلول. و به اين شکل انسان (که در آن نقـطه هـمان سلولهاست) به تعـادل می رسد. 4ـــ انسان پس از تـعـادل يافـتن آغـاز به شکل گرفتن به شکلی که از پيش خواسته شده است (از پيش تعيين شده است) می کند: پس از اينکه تقسيم سلولی تمام می شود و ميزان مواد غـذائی موجود در سـيـتوپلاسمهای سلولها نيز معادل نياز هسته های آنها
می شود، شکل گيری جنين آغاز می شود.
شکل و شمايل جنين و ساير خصوصـيات فـيـزيـکـی آن نـيـز هـمانگونه که آيه آنرا مطرح می کند
پـيـش از ايـنـکه جنين شکل بگيرد وجود دارد،
که انسان آنها را بصورت اطلاعاتی که بصورت کد در خلايای توارثی ضبط شده درک و تصور می کند.