نگاهی به رخدادهای آخرالزمان از منظر قرآن - بخش 2

  • نویسنده موضوع Ali
  • تاریخ شروع

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
تاپیک قبلی: http://forum.zaman-aj.ir/showthread.php?t=20978&goto=newpost

3. خروج سفیانی
« و لوْ تری إذ فَزعوا فلا فوتَ و اُخذوا من مکانٍ قریبٍ»(56)
در شأن نزول این آیه از چهار گروه نام برده شده است:

الف) مشرکانی که در مقابل دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به لجاجت پرداخته و عذاب الهی در دنیا بر آن ها فرود آمده است.(57)
ب)آن دسته از مشرکان که در جنگ بدر به صف آرایی در مقابل مسلمانان پرداختند و در همین جنگ کشته شدند.(58)
ج)مشرکانی که پس از دمیدن در صور از گور خارج شده و با دیدن نشانه های قیامت و عذاب الهی دچار وحشت شدید می شوند و با وجود ابراز ایمان، سودی به حالشان نمی بخشد.(59).
د)لشکریان سفیانی که در آخرالزمان خروج می کنند و وقتی به سرزمین بیدا می رسند به فرمان الهی در زمین فرو می روند و تنها یک یا دو نفر از آنان باقی می ماند.(60)
: tasavir 56:

آن چه در ادامه این آیه آمده، دو دیدگاه نخست را مردود می سازد؛ زیرا آنان با دیدن عذاب الهی می گویند: ما ایمان می آوریم، اما این ابراز ایمان سودی به حال آنان نمی بخشد. بدیهی است مشرکان، چه در جنگ بدر و چه در شرایط دیگر، هرگاه به راستی ایمان می آوردند از آن ها پذیرفته می شد و برایشان سودبخش بود. از سوی دیگر، تاریخ نشان نمی دهد مشرکان در جنگ بدر یا شرایط دیگر با دیدن عذاب الهی اظهار ایمان نموده باشند. بنابراین، یکی از دو تفسیر سوم و چهارم یا هر دوی آن ها صحیح است.
علامه طباطبایی این آیه را بر اساس دیدگاه سوم تفسیر کرده(61) و در برخورد با روایات خروج سفیانی بر این باور است که آیه بر اساس قاعده جری و تطبیق بر ماجرای سفیانی حمل شده است.(62) دیدگاه علامه از آن رو که بین ظاهر آیه که ناظر به قیامت است و روایات فراوانی که آیه را به ماجرای خروج سفیانی حمل کرده اند جمع کرده است، صائب به نظر می رسد.
گذشته از آیه مذکور، آیات دیگری در روایات اهل بیت :S (31): بر خروج سفیانی تطبیق شده که عبارتند از:
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
«یا ایّها الذین اوتوُا الکتابَ آمِنوا بِما نزّلنا مُصَدّقاً لِما معَکم منْ قبلِ أن نَطمِسَ وُجوهاً فَنَرُدّها ادبارِها»(63)؛
ای کسانی که به شما کتاب داده شده است، به آن چه فرو فرستادیم و تصدیق کننده همان چیزی است که با شماست ایمان بیاورید،پیش از آن که چهره هایی را محو کنیم و در نتیجه آن ها را به قهقرا بازگردانیم.
امام باقر علیه السلام اشاره این آیه را به نابودی لشکر سفیانی می داند.(64)

«قُل هُوَ القادرُ علی انْ یَبْعَثَ علیکمْ عذاباً من فَوقکُم او منْ تحتِ أرجُلِکُم»(65)؛
بگو: او تواناست که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما بفرستد.
در روایات، عذابی که از زیر پاها فرود می آید، به فرو رفتن در زمین تفسیر شده است(66)و از آن جا که این عذاب در کنار خروج دجال آمده است، به نظر می رسد مقصود فرو رفتن سپاه سفیانی در منطقه بیداست.

: tasavir 120:

در روایات بسیاری خروج سفیانی از نشانه های حتمی اعلام شده که پیش از ظهور قیامت در آخرالزمان تحقق خواهد یافت. محل خروج او سرزمینی خشک و زمان خروج او از آغاز تا انجام، پانزده ماه خواهد بود.
او مردی از تبار ابوسفیان و بسیار سنگ دل است که در طول جنگ های خود جنایات زیادی مرتکب شده و خون هزاران بی گناه را بر زمین می ریزد(67). او دو لشکر را گسیل می دارد؛ یکی از آن ها شهرهای بابل، دمشق و کوفه را پس از شکست دادن مردمی که برای دفاع از دیار خود قیام می کنند، به تصرف خود درمی آورد.

لشکر دوم سفیانی در تعقیب مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به سمت مدینه حرکت می کند، اما آن حضرت به هم راه اندک یاران خود پیش از رسیدن لشکر سفیانی از مدینه خارج می شوند و در مکه پناه می گیرند. لشکریان پس از اشغال به مدت سه شبانه روز به کشتار و غارت در مدینه می پردازند. آن گاه به دنبال مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف روانه مکه می شوند و وقتی به سرزمین بیدا در بیرون مکه می رسند، به فرمان الهی و با کوبیدن زمین با پای جبرئیل، در آن سرزمین فرو می روند و تنها یک، دو یا سه نفر به صورت سگ و غیرطبیعی زنده می مانند تا به سفیانی خبر دهند بر سر یاران آن ها چه آمده است.
با آمدن لشکر یمانی از خراسان و سیدحسنی از دیلم و ملحق شدن آن ها به سپاه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آن حضرت به سوی لشکر سفیانی حرکت می کند و سفیانی در جنگی با سپاه آن حضرت در کنار کوفه به دست امام کشته می شود و سپاه او درهم می شکند.(68)

 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
4. خروج دجّال
یکی از شأن نزول های گفته شده درباره آیه« إنّ الذین یُجادِلونَ فی آیاتِ الله بغَیْر سُلطانٍ أتاهُم»(69)نزول آن درباره یهودیان است که گفتند: صاحب ما مسیح بن داود یعنی دجّال در آخرالزمان بیرون می آید و سلطنت او در خشکی و دریا گسترش می یابد و ما بر عرب چیره خواهیم شد. خداوند در پاسخ فرمود: آن ها به این آرزو نخواهند رسید.(70) هم چنین علامه طبرسی در ذیل آیه «یومَ یأتی بعضُ آیاتِ ربّک»(71)روایتی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند که در آن، خروج دجال یکی از این نشانه ها معرفی شده است(72). هم چنین در ذیل آیه «یا عیسَی إنّی مُتوَفّیک»(73)هنگامی که از نزول عیسی علیه السلام سخن به میان می آید، روایاتی عرضه می شوند که در آن ها از کشته شدن دجّال به دست عیسی علیه السلام خبر داده شده است.(74)

و نیز در تفسیر آیه «الخلقُ السماواتِ و الارضِ اکبرُ منْ خلقِ الناس»(75)گفته شده آفرینش آسمان و زمین از آفرینش دجّال بزرگ تر است؛ زیرا دجال در میان نسل آدمی از همه عظیم تر بوده است.(76)
دجّال نام شخصیتی فتنه جوست که در آخرالزمان خروج می کند و خسارت های جبران ناپذیری به بسیاری از مردم جهان وارد می سازد. از فتنه او در روایات، به عنوان بزرگ ترین فتنه در تاریخ بشر یاد شده(77) و نام او افزون بر منابع اسلامی در بسیاری از منابع ادیان و ملل آمده است. او را به سبب گردش در زمین یا فریب کاری دجال گفته اند. نام دیگرش مسیح است که در وجه تسمیه آن گفته اند: یک چشم او(چشم راست)ممسوح، یعنی نابیناست. یا آن که چون به دروغ خود را مسیح معرفی می کند؛ یا آن که به جز مکه و مدینه به همه مناطق زمین پا می گذارد.(78)
: tasavir 13:

او پس از پیروزی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر سفیانی، از سجستان خروج می کند یاران او یهودیان، مغول، تبه کاران و بیش تر زنان بدکاره هستند. او نخست ادعای پیامبری و سپس دعوی خدایی می کند و به هر منطقه ای که می رسد با زور شمشیر یا با سحر و جادو مردم را وادار به اطاعت از خود می کند. در جادوگری چنان چیره دست است که با اشاره او آسمان می بارد، زمین گیاه می رویاند و حیوانات بیش از حدّ متعارف فربه می شوند. شیاطین جنّ را به صورت بستگان مرده شخصی ظاهر می سازد و از او برای حقانیت خدایی خود گواهی می گیرد،هرچند در برخی موارد فریب مردم، با ناکامی رو به رو می گردد. لشکر بزرگ دجّال پس از کشتار و غارت در مناطق مختلف، راهی فلسطین می شود.

بر اساس برخی روایات، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پس از نابودی سفیانی برای نابود کردن یهود پیش از دجّال وارد فلسطین می شود. بنابر روایات بسیار، زمانی دجّال پا به فلسطین و بیت المقدس می گذارد که مسلمانان به هم راه امامی صالح، یعنی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مهیّای نماز می شوند. در همین هنگام عیسی علیه السلام از آسمان نزول می کند و پس از اقامه نماز به امامت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف درِ مسجد به درخواست عیسی علیه السلام گشوده می شود. ناگهان چشم عیسی علیه السلام به سپاه هفتاد هزار نفری یهود به رهبری دجّال می افتد. دجّال با دیدن عیسی علیه السلام به سان نمک در آب می گدازد و عیسی علیه السلام خود را به او رسانده و با ضربتی هلاکش می سازد. با قتل دجّال لشکر او درهم می شکند و سنگ، درخت و خار به سخن آمده، با معرفی کافران زمینه قتل آن ها را به دست مسلمانان فراهم می آورند.(79)

 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
5. نزول عیسی علیه السلام از آسمان
در آیاتی چند، با کمک روایات به نزول عیسی علیه السلام در آخرالزمان اشاره شده است:
الف)«إذْ قالَ اللهُ یا عیسی إنّی مُتوَفّیکَ و رافِعُکَ إلیّ و مُطهّرُکَ من الذینَ کفروا و جاعِل الذینَ اتّبعوکَ فوقَ الذین کفروا إلی یوم القیامه...»(80)«[ یاد کن] هنگامی را که خدا گفت: ای عیسی، من تو را برگرفته و به سوی خویش بالا می برم، و تو را از [ آلایش] کسانی که کفر ورزیده اند پاک می گردانم، و تا روز رستاخیز، کسانی را که از تو پیروی کرده اند، فوق کسانی که کافر شده اند قرار خواهم داد...»
طبری در ذیل این آیه، روایات بسیاری را درباره نزول عیسی علیه السلام از آسمان آورده(81) و می گوید: بنابر روایات متواتر از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم عیسی بن مریم علیه السلام در آخرالزمان از آسمان به زمین آمده و دجال را خواهد کشت(82).
گذشته از روایات از ظاهر آیه فوق به دو نکته پی می بریم:

1. بالا بردن عیسی علیه السلام به آسمان در جریان هجوم یهودیان برای کشتن او با توجه به این که آسمان جای انسان ها نیست، نشان گر گذرا بودن این درنگ است و می توان از آن دریافت که خداوند عیسی علیه السلام را برای روزی خاص ذخیره کرده است.
2. از این آیه که در آن واژه «توفی» به کار رفته و نیز آیه «و ما قَتَلوهُ و ما صَلَبوهُ... بل رفَعَهُ اللهُ إلیهِ»(83)به کمک روایات درمی یابیم عیسی علیه السلام در آسمان زندگی می کند و با توجه به فراگیر بودن مرگ و این که زمین بستر مرگ است، می توان نتیجه گرفت که سرانجام روزی عیسی علیه السلام به زمین فرود آمده و در آن قبض روح خواهد شد.

ب)«و إن منْ اهلِ الکتابِ إلّا لَیُؤمنَنّ بهِ قبلَ موتهِ»(84)«و از اهل کتاب، کسی نیست مگر آن که پیش از مرگ خود حتماً به او ایمان می آورد.»
در تفسیر این آیه، سه وجه گفته شده است:
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
1. هر دو ضمیر«به» و «موته» به عیسی علیه السلام برمی گردد و معنای آیه چنین است: هیچ یک از یهود و نصارا باقی نمی ماند، مگر آن که پیش از مرگ عیسی علیه السلام به او ایمان خواهد آورد و این رخداد به هنگام فرود عیسی علیه السلام از آسمان در آخرالزمان تحقق می یابد.

2. ضمیر«به» به عیسی و ضمیر«موته» به اهل کتاب بازمی گردد و معنای آیه چنین است: هیچ یهودی یا نصرانی نیست، مگر آن که پیش از مرگ به عیسی علیه السلام ایمان می آورد، هر چند ایمان او در این حالت سودی به حالش نمی بخشد.
: tasavir 23:

3. ضمیر«به» به پیامبراسلام صلی الله علیه و آله و سلم و ضمیر«موته» به اهل کتاب برمی گردد، و معنای آیه این است: هیچ یهودی یا نصرانی نیست، مگر آن که پیش از مرگ خود به پیامبراسلام صلی الله علیه و آله و سلم ایمان می آورد.(85)

بسیاری از مفسران تفسیر نخست را پذیرفته اند(86)و روایتی از امام باقر علیه السلام این تفسیر را تأیید می کند(87).

ظاهر آیات پیشین که به روشنی درباره عیسی علیه السلام و نفی کشتن اوست، تفسیر سوم را تضعیف می کند؛ زیرا مخالف میثاق آیات است، و ضعف تفسیر دوم در آن است که اولاً به استناد چه قرینه ای اهل کتاب در هنگام مرگ به عیسی علیه السلام ایمان می آورند؟ ثانیاً، ایمانی که سودی نبخشد چه اثری دارد که قرآن از آن به عنوان دلیلی بر حقانیت رسالت عیسی علیه السلام یاد می کند؟
 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
بر اساس تفسیر دوم، عیسی علیه السلام روزی به زمین باز خواهد گشت و یهود و نصارا بدون استثنا درخواهند یافت قضاوت های نادرستی که درباره عیسی علیه السلام داشتند از جمله پسر خدا بودن، شرکت در الوهیت، به صلیب کشیده شدن و سرانجام قتل عیسی علیه السلام باطل بوده و به او چنان که شایسته اش است ایمان می آورند. هم چنین آیه شریفه از مرگ نهایی عیسی علیه السلام به طور ضمنی خبر داده است. روایات توضیح می دهند که این رخداد در آخرالزمان و در دوران ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اتفاق می افتد.

ج)« و إنّهُ لَعِلمٌ للسّاعهِ فَلا تمْتَرُنّ بها»(88)؛«و همانا آن، نشانه ای برای [فهم] رستاخیز است، پس زنهار در آن تردید مکن.»
: tasavir 44:

این آیه پس از آیاتی قرار دارد که از عیسی بن مریم علیه السلام به عنوان مَثَل بنی اسرائیل یاد شده است. از این رو همه مفسران ضمیر«انه» را به عیسی علیه السلام برگردانده و آیه را چنین معنا کرده اند:«همانا آن(عیسی)نشانه ای برای رستاخیز است. پس در آن تردید نکن»(89).
برخی مفسران به استناد قرائت غیرمشهور آیه گفته اند: مقصود از واژه «علم» نشانه است؛ یعنی نزول عیسی علیه السلام نشانه ظهور قیامت است.(90)

از این آیه نیز درمی یابیم عیسی علیه السلام روزی از آسمان فرود می آید و چون فرود او در فرجام جهان رخ می دهد، نشانه ظهور و بروز قیامت خواهد بود.

 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
نزول عیسی در روایات
به استناد روایات بسیار، عیسی علیه السلام در حالی که دو ابر رنگی او را دربرگرفته اند و هفتادهزار فرشته هم راهی اش می کنند و دست خود را بر بال های دو فرشته گذاشته، نزدیک مناره شرقی دمشق فرود می آید. عرق از پیشانی او می ریزد و در دستش حربه ای است. بوی بدنش چنان است که به مشام هر کافری برسد می میرد. هنگامی که وارد بیت المقدس می شود مردم به امامت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مهیای خواندن نماز صبح یا عصرند. مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از عیسی علیه السلام می خواهد تا امامت کند اما عیسی علیه السلام می گوید:« کسی بر شما اهل بیت پیشی نمی گیرد؛ من وزیر برانگیخته شده ام نه امیر.»

: tasavir 33:


پس از اقامه نماز به امامت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عیسی علیه السلام دجال را می کشد، آن گاه به فرمان او خوک ها را می کشند، صلیب ها را می شکنند، همه کلیساها و کنیسه ها ویران شده و تمام نصارا و یهود به جز مؤمنان واقعی به قتل می رسند(91). عیسی علیه السلام اسلام را به عنوان دین حق اعلام می کند و مردم را به تبعیت از مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرامی خواند.(92)
برخی بر این نکته پای فشرده اند که روایات نزول عیسی علیه السلام متواتر و اجماعی و نزول او از ضروریات دین است.(93)

 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
فلسفه نزول عیسی علیه السلام در آخرالزمان و در دوران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
برخی برای نزول عیسی علیه السلام حکمت های زیر را برشمرده اند:

1. برای رد ادعای یهود درباره کشتن عیسی علیه السلام؛
2. دعای عیسی علیه السلام برای درک فضیلت امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم؛
3.برای کشتن دجّال؛
4. برای تکذیب مسیحیان در اعتقادات باطل نسبت به عیسی علیه السلام(94).


گذشته از گونه های یاد شده که تا حدودی اصل فلسفه نزول عیسی علیه السلام را تبیین می کند، در بیان فلسفه نزول و هم راهی عیسی علیه السلام با مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می توان افزود که عیسی علیه السلام آخرین سلسله از پیامبران بنی اسرائیل است که پیش از پیامبراسلام صلی الله علیه و آله و سلم ظهور کرده و نسب او از مادر به اسحاق و ابراهیم علیهما السلام می رسد و در آن سو، پیامبراسلام صلی الله علیه و آله و سلم آخرین پیامبر آسمانی است که پس از عیسی علیه السلام برانگیخته شده و نسب او از پدر به اسماعیل و ابراهیم علیهما السلام می رسد. شریعت ابراهیم علیه السلام که همان اسلام است به وسیله پیامبران بنی اسرائیل، به ویژه عیسی علیه السلام و حواریون به غرب عالم کشیده شد و چنان که امروزه شاهد هستیم، مسیحیان جمعیت انبوهی از غرب جهان را دربرمی گیرند و این شریعت از طریق پیامبراسلام صلی الله علیه و آله و سلم به طرف شرق جهان گسترش یافت.
: tasavir 22:

پیروان هر یک از دو دین اسلام و مسیحیت هم پای یک دیگر تا به امروز بیش از یک و نیم میلیارد نفر را به خود اختصاص داده و جغرافیای جهان را تقسیم کرده اند. این دو دین با وجود جدایی ظاهری از جهات مختلفی در مبانی و شریعت به یک دیگر نزدیکند، چنان که قرآن مسیحیان را نزدیک ترین امت ها به مسلمانان دانسته(95)و آن ها را به سبب تحت تأثیر قرار گرفتن در برابر آیات الهی ستوده است(96). از این رو، این دو دین الهی به مانند دو رشته ای هستند که با وجود وحدت خاستگاه آن ها(آیین ابراهیم) در اثر دخالت شیاطین و به انحراف کشیدن مسیحیت از جاده حقیقت، از یک دیگر فاصله گرفته اند. عیسی علیه السلام در آخرالزمان فرود می آید تا انتهای این رشته را به دست مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که پرچم دار و وارث اسلام است بسپارد و با دعوت مسیحیان به پیروی از او و پذیرش اسلام این دو رشته را به هم مرتبط سازد. بدین سبب است که او در حضور مردم، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را برای امامت جماعت پیش می دارد و به او اقتدا می کند.
در حقیقت عیسی علیه السلام نجات بخش نصارا است؛ زیرا با رأفتی که دارد و با عشقی که مسیحیان راستین نسبت به او دارند، پیش از هلاکت آنان پا به عرصه زمین می گذارد تا دل های بی آلایش و حقیقت جو را به سوی دین حق فرا خواند و مانع هلاکت ابدی آن ها شود.
از سویی هم راهی عیسی علیه السلام با مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای پیش برد اهداف آن حضرت نیز مؤثرتر است؛ زیرا مسیحیان با شناختن عیسی علیه السلام بر اساس توصیف او در کتاب های دینی، به سخنانش آسان تر از سخنان و دعوت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تن خواهند داد و بدون آن که کار دعوت به اسلام به قهر انجامد، بسیاری از سر میل و خواست قلبی ایمان خواهند آورد.

 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
6. خروج یأجوج و مأجوج
در آیات زیر از خروج اقوام وحشی به نام یأجوج و مأجوج در آخرالزمان سخن به میان آمده است:
« و ترَکنا بعْضَهم یومَئذٍ یَموجُ فی بَعضٍ و نُفخَ فی الصّور»(97)
و در آن روز آنان را رها می کنیم تا موج آسا برخی با برخی درآمیزند و در صور دمیده می شود.
«حتّی إذا فُتِحتْ یأجوجُ و مأجوجُ و هُم من کُلّ حَدَبٍ یَنسلونَ»(98)؛
تا وقتی که یأجوج و مأجوج [راهشان] گشوده شود و آن ها از هر پشته ای بتازند.

یأجوج و مأجوج اقوامی وحشی و غارت گر بودند که ذوالقرنین بنا به درخواست اقدامی بدوی که از هجوم پی در پی یأجوج و مأجوج در امان نبوده و از ذوالقرنین یاری خواستند، میان دو کوه سدّی بزرگ و بسیار محکم ساخت و از این راه مانع هجوم و غارت گری این اقوام وحشی شد(99)؛ زیرا آن ها نه می توانستند از آن سد بالا بروند و نه آن را سوراخ نمایند. آن گاه پیش بینی کرد که با نزدیک شدن قیامت، این سد خراب شده و یأجوج و مأجوج از هر سو برای قتل و غارت سرازیر خواهند شد.(100)
درباره این که مراد از یأجوج و مأجوج چه اقوامی است و در کجا ساکنند و به کدام سرزمین هجوم می آوردند و سدّ ذوالقرنین در کجا ساخته شد،، تاکنون دیدگاه های مختلفی ارائه شده است.
علامه طباطبایی قدس سره پس از مباحثی مبسوط چنین نتیجه می گیرد که یأجوج و مأجوج اقوام مغول هستند.(101)

بسیاری نیز این اقوام را از اقوام ترک منسوب به ترک بن یافث بن نوح و ساکنان مغولستان، ترکستان، سیبری و... دانسته اند(102).
توصیفی که از وحشی بودن و غارت گری یأجوج و مأجوج در قرآن آمده است بر اساس شواهد تاریخی به قوم مغول بسیار نزدیک است؛ چنان که ماجرای غارت گری آنان در سده ششم که به چپاول کشورهای گوناگون از جمله ایران انجامید و خون هزاران انسان بی گناه وحشیانه بر زمین ریخته شد نیز گواه این مدّعاست.(103)
: tasavir 53:

در برخی روایات چهره های آن ها«مجان مطرقه»، یعنی سپرهای چکش خورده، چشم های آن ها کوچک و صورت هایشان کشیده ترسیم شده است.(104)
در نهج البلاغه از طغیان و سرکشی اقوامی با همین ویژگی ها خبر داده شده که در دیدگاه شارحان به حمله گسترده مغول تفسیر شده است.(105)البته در توصیف این اقوام و بزرگی اندام آن ها مطالب خرافه ای نیز وارد شده که از نظر برخی حدیث شناسان مردود اعلام شده است.
بر اساس روایات، سپاه یأجوج و مأجوج چنان بزرگ و گسترده است که بخش زیادی از زمین را دربرمی گیرد و وقتی به دجله و فرات و دریاچه طبرستان می رسند همه آب آن ها را مصرف می کنند و سر راه خود تمام آذوقه مردم را به یغما می برند.


مردم از ترس آنان به خانه های خود پناه می برند، اما آن ها به هر منطقه ای که می رسند به کشتار و غارت می پردازند و چنان از خلایق می کشند که می گویند: ما تمام اهل زمین را کشته ایم، حال نوبت آسمانیان است. آن گاه تیری به سوی آسمان رها می کنند و آن تیر آغشته به خون باز می گردد و آنان گمان می کنند که به مقصود خود نایل شده اند، تا آن که به منطقه فلسطین می رسند. در این هنگام عیسی علیه السلام به هم راه مسلمانان بالای کوه سینا پناه گرفته اند. عیسی علیه السلام برای نابودی آنان دست به دعا برمی دارد و خداوند به کرم هایی فرمان می دهد که وارد بینی آن ها شده و گردن هایشان را بخورند. صبح هنگام همه آن ها می میرند و بوی تعفن اجسادشان تمام زمین را فرامی گیرد. پرندگان از آسمان فرود می آیند و با منقارهای خود آنان را به دریا می افکنند و بارانی سیل آسا زمین را از لاشه آن ها شست و شو می دهد(106). بدین ترتیب ماجرای طغیان یأجوج و مأجوج با نابودی آن ها پایان می پذیرد.

 

Ali

مدیریت کل
پرسنل مدیریت
"مدیر کل"
7. خروج دابه الارض
«و إذا وَقَع القولُ علیهمْ اخْرجنا لهُمْ دابّهً من الارضِ تُکلّمُهُم انّ النّاس کانوا بآیاتنا لا یوُقنون»(107)
بیش تر مفسران پذیرفته اند خروج دابه الارض از نشانه های آخرالزمان بوده و پیش از قیامت رخ می دهد(108). این امر به دو دلیل است:
1. آیه با قرائنی هم راه است که این مدعا را ثابت می کند:

الف) خارج ساختن دابه از زمین ناظر به زمانی است که هنوز زمین بر جای خود بوده و نظام جهان به هم نریخته است.

ب)ضمیر«لهم» به استناد آیه پیشین به کافرانی لجوج بازمی گردد که با وجود همه کوشش های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به سبب تاریکی دل و کوری باطن از هدایت محرومند. هدف از بیرون آوردن دابّه، اعلام پایان پذیری سودمندی ایمان است. پیداست این ویژگی ها مربوط به دنیا و پیش از فروریختن نظام هستی است.

ج)در آیات بعدی از نفخ صور که سرآغاز قیامت است سخن به میان آمده است. ترتیب منطقی اقتضا می کند که خروج دابه الارض پیش از قیامت رخ دهد.

2. در روایات بسیاری خروج دابه الارض، از نشانه های مسلم آخرالزمان معرفی شده است.(109)


: tasavir 117:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: elahe9597
بالا