روش هاي مبارزه با استبداد در قرآن

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

خداوند متعال مي فرمايد: «ما موسي(ع) را با آيات خود به سوي قوم خود فرستاديم و به او گفتيم: قوم خود را از تاريكي هاي گمراهي برون آور و به سوي نور هدايت روانه ساز و روزهاي الهي را- كه حاكميت خدا بر همه اسباب و عوامل آشكار شد- به آنان يادآوري كن.»(ابراهيم - 6) حضرت موسي(ع) در جريان مبارزه با فرعون، قوم خود را از فساد فرعون باخبر و آنها را به ثمرات مبارزه و استقامت در برابر استبداد آگاه ساخت. قرآن مي فرمايد: «موسي به قوم خود گفت: از خدا ياري بجوييد و بر دشواري ها شكيبا باشيد كه اين راه و رسم تقواپيشگي است. همانا زمين را- كه در دست فرعونيان مي بينيد از آن خداست ]نه فرعون[ و به هر كس از بندگانش كه بخواهد به ميراث خواهد داد و فرجام نيكو از آن تقواپيشگان است. قوم موسي به او گفتند: هم پيش از آن كه نزد ما بيايي و هم بعد از آن كه نزد ما آمدي مورد آزار قرار گرفتيم. گفت: اميد است پروردگارتان دشمن شما را نابود كند و شما را در اين سرزمين جانشين گرداند تا شما را بيازمايد و بنگرد كه چگونه رفتار مي كنيد.»(اعراف- 129-128)

همچنين در جريان سكونت بني اسرائيل در سرزمين مقدس، حضرت موسي(ع) با يادآوري نعمت هاي خدا، مردم را نسبت به سرنوشت و زندگي خود آگاه ساخت. و آن ها را به داخل شدن به سرزمين مقدس كه همراه با مبارزه با جباران و ظالمان بود فراخواند.(مائده- 21-20)
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
2. امر به معروف و نهي از منكر مستبدين



براي اصلاح فرد و جامعه، مؤمنان و مصلحان موظف به تلاش براي رفع موانع هدايت اند؛ قرآن مي فرمايد: «ولتكن منكم امه يدعون الي الخير و يامرون بالمعروف وينهون عن المنكر و اولئك هم المفلحون؛(آل عمران-104) و بايد از ميان شما گروهي باشند كه مردم را به نيكي فراخوانند و آنان را به كار پسنديده وادارند و از كار زشت و نكوهيده نهي كنند. اينان اند كه نيكبخت خواهند بود.» بنابراين آنان كه از پيامبر(ص) پيروي مي كنند امر به معروف و نهي از منكر كرده به فلاح و پيروزي نائل مي شوند. حضرت علي(ع) مي فرمايد: «امر به معروف و نهي از منكر را وامگذاريد كه اشرار شما بر شما حاكم خواهند شد كه آنگاه دعا كنيد و از شما پذيرفته نگردد.»از اين رو اگر وظيفه هدايت مردم و امر به معروف و نهي از منكر بر زمين بماند جامعه اسلامي در مسير سقوط و از هم گسيختگي خواهد افتاد و مستبدان بر جامعه حاكم خواهند شد.

امر به معروف و نهي از منكر هم مانع شكل گيري استبداد است و هم روشي براي اصلاح استبداد. خداوند به حضرت موسي(ع) فرمان مي دهد كه به سوي فرعون برو و او را امر به معروف و نهي از منكر كن؛ و بر اين نكته تأكيد مي كند كه در امر به معروف و نهي از منكر رعايت شرايط را بنمايد. ابتدا با زبان نرم و محبت آميز با او سخن گويد و اميد به هدايت و تأثيرپذيري او داشته باشد: «اذهبا الي فرعون انه طغي؛ فقولا له قولا لينا لعله يتذكر او يخشي؛ (طه-43-44) به سوي فرعون برويد كه او سركشي كرده است. و با او به نرمي سخن بگوييد، شايد بر اثر يادآوري شما حقيقت را دريابد و ايمان بياورد، يا بترسد و به حق نزديك شود.»
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

حضرت موسي(ع) نيز با حفظ مراتب و شگردهاي لازم به سوي فرعون رفت و با زباني گشاده و بياني قابل فهم او را به سوي رستگاري دعوت نمود و سپس به اقامه برهان و دليل منطقي پرداخت. پس از آنكه فرعون و همراهانش قانع نشدند معجزات الهي خود را آشكار ساخت. بنابراين موسي(ع) در مبارزه با استبداد سعي نمود كه فرعون و همراهانش را از استبداد و خودكامگي نجات دهد.


امام خميني(ره) نيز با همين شگرد سياسي وارد عرصه اصلاح استبداد و طاغوت شد و فرمود: «بايد توجه كنيد وظيفه ديني ما اقتضا مي كند كه در قدم اول با زبان ملايم، با زبان پند و اندرز با افراد مواجه شويم، خواه شاه باشد يا شبان. وظيفه علما در قدم اول ارشاد است و در اين وظيفه نبايد ميان انسان ها، از نظر مقام، موقعيت و منصب فرق بگذارند... اما وقتي تنبه پذير نيست احساس تكليف كردم كه در برابر او- شاه- بايستم...»
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
3- جهاد



اگر افراد و گروه هاي مفسد در جامعه، به دليل منافع نامشروع خويش، حاضر به دست برداشتن از اقدامات فسادانگيز خود نباشند و مرتباً فساد را گسترش دهند و علاوه بر خود، مسير جامعه انساني را دچار اختلال كنند؛ اين جا است كه راه اصلاح جامعه منوط به حذف اين موانع فساد با برخوردهاي عملي و قهرآميز مي گردد. آيات قرآن كريم به صراحت از ضرورت به كارگيري اين روش در اصلاح استبداد و مفاسد تأكيد دارد. دستور به مقاتله با سران استبداد و كفر در همين راستا صادر شده است (توبه-11) سران كفر و استبداد برخلاف همه موازين و تعهدات انساني و حقوقي به پايمال كردن مصالح عمومي جامعه پرداخته و جز به مطامع پست خويش، به چيز ديگري نمي انديشند و قطعاً در برخورد با چنين مفسداني، تنها روش هاي خشونت آميز مؤثر است و تا اين موانع فساد از سر راه برداشته نشوند، اميد به اصلاح افراد و جامعه سرابي بيش نيست. از اين رو مأموريت مهم و خطير پيامبران الهي در افتادن و مبارزه با طواغيت زمان خود بوده است.(طه -24)
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

دستور جهاد با كفار و منافقان كه در صدد تخريب پايه هاي ايماني و عقيدتي صحيح در جامعه اند و با حكومت ديني پيامبر(ص) درگير مي شوند،(مائده - 33) در همين راستا ارائه شده است: «يا ايها النبي جاهد الكفار و المنافقين و اغلظ عليهم؛ اي پيامبر با كفار و منافقين جهاد كن و بر آنها سخت گيري نما.» امام حسين(ع) در اهميت قيام عليه ظلم مي فرمايد: «اي مردم رسول خدا(ص) فرمود: هر كس از شما مردم، سلطان ستمگري را ببيند كه حرام خدا را حلال مي شمارد و پيمان خدا را مي شكند، و با سنت رسول خدا مخالفت مي ورزد، و در ميان بندگان خدا با گناهكاري و دشمني رفتار مي نمايد و بر او اعتراض نكند و يا او را از اين امور با گفتار و رفتار باز ندارد، شايسته است كه خداوند او را به همان جايگاهي وارد نمايد كه ستمگر وارد است.»

امام خميني(ره) نيز به تأسي از همين سيره انبيا مي فرمايد: «برانداختن طاغوت، يعني قدرت هاي سياسي ناروايي كه در سراسر وطن اسلامي برقرار است، وظيفه همه ماست... خداوند متعال در قرآن اطاعت از طاغوت و قدرت هاي سياسي را نهي فرموده است؛... و موسي را به قيام عليه سلاطين وا داشته است.»
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
اصول محوري در مبارزه با استبداد




1- ايمان و توكل


حضرت موسي(ع) قوم خود را در راه مبارزه و ايستادگي در برابر استبداد فرعوني در ضمن ايمان و اسلام به توكل بر خدا فرا مي خواند و به آنها مي فرمايد: «اي قوم اگر حقيقتاً به خداوند ايمان آورده ايد و براستي مسلمانان تسليم (فرمان او) هستند بر خدا توكل كنيد.» (يونس -84) از اين رهنمود مهم مشخص مي شود كه علاوه بر ايمان حقيقي و تسليم در برابر اوامر الهي، توكل بر خداوند از لوازم اصلي براي مبارزه با استبداد و طاغوت است.

انسان مؤمن مي داند كه همه امور به دست خداوند متعال است و او سبب حقيقي و مدبر امور است و بايد كار خود را تسليم خدا كند و از اعتماد بر ظاهر اسباب اجتناب ورزد و همه كارش را به خدا ارجاع دهد و بر او توكل نمايد. موسي(ع) مردم را امر كرده است كه در برابر استبداد بر خدا توكل كنند و با استعانت از خداوند متعال از استبداد نجات يابند. (اعراف- 128)
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
2- استقامت و صبر



قرآن كريم به پيامبراعظم(ع) مي فرمايد: «فاصبر كما صبر اولو العزم من الرسل»(احقاف-35) صبر پيشه كن چنانكه پيامبران اولوالعزم (پيش از تو) صبر كردند.» همچنين ثبات قدم و استواري در راه را براي رسيدن به پيروزي در صبر و سعه صدر معرفي مي كند: «ربنا افرغ علينا صبراً و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الكافرين؛ (بقره -250) پروردگارا صبري به ما ده و قدم هايمان را استوار ساز و بر گروه كافران پيروزمان كن.» از اين رو حضرت موسي(ع) در برابر استبداد از خداوند سعه صدر طلب مي نمايد و همراهان خويش را به استقامت و صبر فرامي خواند. (اعراف -128)

امام خميني(ره) مبارزان استبداد را به تأسي از سيره انبيا(ع) اين گونه توصيه مي كند: «هركس قيام كرد براي اقامه عدل سيلي خورد.ابراهيم خليل الله(ع) چون قيام كرد براي عدالت، سيلي خورد و او را به آتش انداختند، از صدر عالم تا حالا تاوان اين چيزهايي كه براي عدالت، براي حكومت عدل بوده است، اين تاوان را پرداخته اند و بايد هم بپردازند و هروقت به يك نحو...»
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
3. كسب توانايي هاي لازم


قرآن كريم مي فرمايد: پس از آنكه موسي(ع) به مقام نبوت رسيد خداوند به او فرمود: «اذهب الي فرعون انه طغي؛ به سوي فرعون برو كه طغيان كرده است.» موسي(ع) از چنين مأموريت سنگيني شانه خالي نكرد،(طه-24) و توانايي ها و وسائل لازم براي پيروزي در اين مأموريت را از خداوند تعال چنين درخواست نمود: «عرض كرد پروردگارا سينه مرا گشاده دار. كار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشا كه سخنان مرا بفهمند و وزيري از خاندانم براي من قرار بده؛ برادرم هارون را به وسيله او پشتم را محكم كن و او را در كار من شريك گردان. تا تو را بسيار تسبيح گوئيم؛ و تو را بسيار ياد كنيم؛ چراكه تو هميشه از حال ما آگاه بوده اي.» (طه -25-35)

از اين درخواست روشن مي شود براي مقابله با استبداد به امكانات و وسايل ويژه اي نياز است كه بدون آن ها نمي توان اقدام نمود.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
4. اعتماد به نفس و راه ندادن ترس و ضعف



يكي از اصول پايه اي و شرايط لازم براي جهاد و قيام عليه استبداد و طاغوت اعتماد به نفس و راه ندادن ترس و ضعف در خود است. درحقيقت آن چيزي كه ستمگران و زورمندان را نسبت به ناتوانان و افراد جامعه جري مي كند، همان ضعف و ناتواني و عدم اعتماد به نفس افراد جامعه است. بنابراين مؤمنين و ياوران موسي(ع) پس از آنكه توكل كردند و از خداوند درخواست نمودند كه نتيجه ضعف را كه همان فتنه است و باعث ذلت آنها مي شود از ايشان سلب كند. و همچنين خداوند متعال به مادر موسي(ع) امر فرمود كه كودك خود را به درياافكن و ديگر ترس و ناراحتي به خود راه مده (قصص-7) زيرا امور زمين و آسمان در دست قادر متعال است.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
5. تلاش و كوشش جهت تغيير سرنوشت



از ديدگاه قرآن كريم وقتي به ملت و جامعه اي خير يا شري مي رسد كه افراد آن جامعه خود خواهان آن نعمت و سعادت يا شر و ضلالت باشند: «ان الله لايغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم؛(رعد-11) همانا خداوند حال هيچ قومي را تغيير نخواهد داد تا زماني كه خود آن قوم حالشان را تغيير دهند.» يعني خداوند متعال هيچ نعمت و سعادتي را از هيچ ملت و جامعه اي نمي ستاند مگر آنكه آنان در حفظ و حراست آن كوتاهي كنند و همچنين هيچ مصيبت و مشكلي را بدون تلاش و كوشش همان قوم مرتفع نمي سازد. «ذلك بان الله لم يك مغيرا نعمه انعمها علي قوم حتي يغيروا ما بانفسهم؛ (انفال-53) خداوند نعمتي را كه بر قومي ارزاني داشته است به محنت و عذاب تبديل نمي كند تا وقتي كه آن قوم، حال خود را دگرگون سازند و با كفر و ناسپاسي خويش قابليت نعمت را از خود سلب نمايند. ذكر اين آيه در خلال جريان فرعون و قيام موسي(ع) عليه او حاوي اين نكته مهم است كه تسلط استبداد و طاغوت بر سرنوشت يك كشور و ملت، نتيجه اعمال و رفتار خود آن جامعه است و دفع آن نيز مستلزم تلاش و كوشش همان جامعه است تا به صلاح و رستگاري برسند.
 
بالا