روش هاي مبارزه با استبداد در قرآن

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
مفهوم شناسي


استبداد در لغت آن است كه شخص در كاري كه شايسته مشورت است بر رأي خويش اكتفا نمايد. اين واژه، عربي و مصدر باب استفعال است و در حديث و ادبيات دوره هاي گوناگون اسلامي چه نثر و چه نظم، فراوان به چشم مي خورد، معني كلي و ديرينه آن: عبارت است از رأي يا تصميم خودسرانه يك فرد بدون در نظر گرفتن ديدگاه هاي ديگران.طبايع الاستبداد. در قرآن كريم واژه هايي مانند: «لأقطعن»، «جبار»، «رجم»، «طغي»، «عال»، «عنيد»، «ليسجننه»، «يفرط»، «استكبار» بيانگر خودكامگي اشخاص است.فرهنگ قرآن (ج3، ص7).
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
چيستي نظام استبدادي



نظام هاي سياسي برحسب معيارهاي مختلفي قابل تقسيم بندي هستند و نمونه هايي از اين تقسيم بندي ها از افلاطون و ارسطو و همچنين از انديشمندان مسلمان در اختيار ما قرار گرفته است كه هر يك براساس اصول بنيادين انديشه سياسي خويش به تقسيم بندي جوامع و نظام هاي سياسي پرداخته اند.

فارابي فيلسوف بزرگ اسلامي در مباحث فلسفه سياسي خود، جوامع و نظام هاي سياسي را به دو قسمت مدينه فاضله و مدينه ضاله (فاسد) تقسيم مي كند و مدينه ضاله را در شش نوع عرضه مي دارد كه يكي از آنها «مدينه تغلب» (مشتق از غلبه) است، مقصود فارابي از مدينه تغلب، حكومت ستمگر و ديكتاتوري است كه با زور و غلبه بر مردم حكومت مي كند و مصاديق بارز آن را حكومت ديكتاتوري يك فرد و يارانش بر مردم و يك كشور، و ديكتاتوري و فرمانروايي خودكامه يك كشور بر كشور ديگر ذكر مي كند. در مدينه تغلب و ستمگري، آزادي و جوانمردي و كرامت رخت مي بندد و جاي خود را به خون ريزي، فريب و فاصله طبقاتي مي دهد.

شارل لويي منتسكيو (1755-1689) نظريه پرداز فرانسوي در كتاب معروف خود «روح القوانين» رژيم هاي سياسي را به مونارشي، استبدادي و جمهوري تقسيم مي كند و اساسا استبداد را ترس بيان مي كند.آموزش دانش سياسي، ص156.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
آيت الله نائيني در رساله «تنبيه الامه و تنزيه المله» نيز نظام هاي سياسي را به دو حكومت تقسيم مي نمايد كه عبارت اند از:

1-«تملكيه»، يعني حكومت استبدادي و خود سر؛
2-«ولايتيه»، يعني حكومت قانون و مشروطه.
در نظام هاي سياسي اقتدارطلب كه شامل نظام استبدادي، ديكتاتوري، توتاليتريسم، فاشيست و غيره است، حكام خواست هاي خود را در قالب تصميمات سياسي از بالا بر مردم تحميل مي كنند. در اين گونه نظام هاي اقتدارطلب تصميم گيري سياسي يك جانبه توسط هيئت حاكمه و بدون رجوع به افكار عمومي و خواست هاي مردم انجام مي گيرد و محدوديت واقعي و قانوني بر قدرت حكام سياسي اعمال نمي شود.از اين رو در حكومت استبدادي يك نفره (اتوكراسي) هيچ گونه محدوديت قانوني بر قدرت حاكم وضع نشده و حاكم خود منبع قانوني و مظهر حاكميت و اقتدار است. و رئيس دولت قدرت و اختيار خود را بنا به اراده خود اعمال مي كند. خلاصه آنكه نظام سياسي استبدادي حكومتي سلطنتي و بي قانون است كه تنها به اراده حاكم متكي است.
قرآن كريم به حكومت هاي استبدادي و خودكامه اي كه انبيا و اوليا با آنها برخورد داشته اند اشاره دارد و از ميان آنها به حاكميت استبدادي فرعون توجه ويژه اي نموده و آيات فراواني را به ذكر آن اختصاص داده است.
آنگاه كه حضرت موسي(ع) به رسالت الهي مأمور گشت، خداوند نخست او را به رفع مهمترين مشكل بر سر راه فرهنگ و مذهب و هدايت انسانها امر مي كند و آن بزرگي به نام فرعون است. در قرآن كريم، فرعون نماد يك حاكم مستبد و خودكامه است كه با ايجاد جو رعب، وحشت، قتل و غارت جامعه را به خفقان مطلق گرفتار كرده و مردم را همچون برده اي در تحت اميال و اراده خود به اسارت برده است.

نكته مهم در روانشناسي انسان هاي مستبد و خودكامه اين است كه آنان چون از مشروعيت و پايگاه مردمي برخوردار نيستند و حكومت آنها از پاي بست ويران است نوعي ترس و وحشت و ناامني را در بقا و ادامه حكومت خود احساس مي كنند از اين رو با سخت گيري هاي فراوان و ايجاد خفقان و برداشتن عناصر مخالف در پي محكم كردن بيوت عنكبوتي خويش اند. قرآن كريم از اين ترس فرعون پرده برداشته و مي فرمايد: «ونمكن لهم في الارض و نري فرعون و هامان و جنودهما منهم ماكانوا يحذرون؛ و مي خواستيم آنان را مالك آن سرزمين گردانيم و(در آن مستقرشان سازيم و از ناحيه همين مستضعفان،) به فرعون پادشاه مصر و هامان وزير او، و لشكريان اين دو، همان را بنمايانيم كه هماره از آن هراس داشتند.» اين آيه نشانگر اين نكته است كه در وجود فرعون و هامان يك ترس اساسي بوده است كه هميشه از آن مضطرب و ناراحت بودند.
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
ناسازگاري قرآن كريم با استبداد


آموزه توحيد و خداپرستي قرآن به هيچ وجه با استبداد و خودكامگي سازگار نيست بلكه در سراسر قرآن ناسازگاري با استبداد و خودسري مشاهده مي شود كه ما به چند نمونه اشاره مي كنيم:

1- قرآن كريم هدف رسالت انبياء را اقامه عدل معرفي و آنها را به حكم به حق دستور داده است. قرآن مي فرمايد:
«لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط؛

(حديد- 25) همانا ما پيامبران خود را با دلايل قاطع و معجزاتي كه حقانيت رسالت آنان را آشكار مي ساخت فرستاديم و با آنها كتاب آسماني و دين را كه معيار عقايد و اعمال انسان هاست فرود آورديم، تا مردم همواره به عدل و داد برپا باشند.»؛ چنان كه خداوند پس از آنكه به حضرت داوود(ع) حكومت داد حكم نمودن به حق را وظيفه او قرار داد: «يا داود! انا جعلناك خليفه في الارض فاحكم بين الناس بالحق؛(ص- 26) اي داوود! ما تو را در زمين جانشين ]خود[ قرار داديم. پس ميان مردم به حق حكومت كن!»
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

2- قرآن كريم رسول اكرم(ص) را نيز به شور و مشورت با مسلمين فرا خوانده تا مردم را در امور حكومتي داخل گرداند و از محصولات فكري و تجربي همه شهروندان بهره ببرد. «وشاورهم في الامر؛ ]اي پيامبر[. در تدبير امور با آنان مشورت كن.» و نيز همه مومنان را به مشورت در كارها با يكديگر فرا خوانده (آل عمران- 159) است: «الذين استجابوا لربهم و اقاموا الصلاه و أمرهم شوري بينهم و مما رزقناهم ينفقون؛(شوراي- 38) و آنان كه امر خدا را اجابت و اطاعت كردند و نماز بپا داشتند و كارشان را بمشورت يكديگر انجام مي دهند و از آن چه روزي آنها كرديم به فقيران انفاق مي كنند.»
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

3- خداوند مؤمنين را از هرگونه ذلت و خواري و تعظيم در برابر غيرخدا بر حذر داشته است. در فرهنگ غني قرآن عزت متعلق به خدا و رسول و مؤمنان است: «ولله العزه و لرسوله و للمؤمنين؛ (منافقون- 8) عزت مخصوص خدا و رسول خدا و مؤمنان است» و هيچ كافري بر هيچ مؤمني ولايت و تقدم ندارد: «ولن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلا؛ (نساء -141) خداوند براي كافران بر مؤمنين ولايت قرار نداده است.» خداوند بلند مرتبگي و آزادگي و حريت را براي انسان مي خواهد و هيچ عبوديت و ذلتي را در برابر مستكبران و زياده خواهان نمي پذيرد.(نساء -97)
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
4- قرآن اطاعت و ولايت را از آن خداوند و اولياي الهي مي داند و مي فرمايد: «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم(نساء -59) از خداوند و رسول او اطاعت كنيد و همچنين از صاحب امر آنها (نماينده).»


5- از ديدگاه قرآن كريم هيچ كس را بر ديگري برتري نيست و همه در خلقت و انسانيت مساوي هستند «يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقيكم ان الله عليم خبير؛ (حجرات-13) هان اي مردم ما شما را از يك مرد و يك زن آفريديم و شما را تيره هايي بزرگ و تيره هايي كوچك قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد نه اينكه به يكديگر فخر كنيد و فخر و كرامت نزد خدا تنها به تقوا است و گرامي ترين شما با تقواترين شما است كه خدا داناي باخبر است.»
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

6- در فرهنگ متعالي قرآن ظلم كردن و ظلم پذيري مذموم مي باشد و به پرهيز از هر دو فرمان داده شده است: «لاتظلمون و لاتظلمون؛(بقره -279) نه ستم مي كنيد و نه ستم مي كشيد.»


7- نقش پيامبران در مبارزه با استبداد و اختناق و درگيري با مظاهر طغيان، از اساسي ترين نقش ها است. قرآن كريم استبداد و طاغوت را از بزرگترين موانع در راه هدايت و سعادت انسان معرفي نموده و ازمقابله و برخورد انبياء عظام با آن گزارش داده است. قرآن بر اين نقش پيامبران تأكيد فراوان دارد. مأموريت مهم و خطير همه پيامبران الهي درافتادن و مبارزه با طواغيت زمان خود بوده است. ابراهيم (ع) با نمرود، موسي(ع) با فرعون، داوود(ع) با جالوت، و...
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
روش هاي مقابله با استبداد در قرآن



1. آگاهي بخشي عمومي


امروزه نقش افكار عمومي در تصميم گيري دولت مردان و ايجاد يا گسترش جنبش هاي اجتماعي و سياسي مهم و اساسي است.هر اندازه كه آگاهي سياسي در جامعه بالاتر باشد قدرت و عزت بيشتري براي اهل آن جامعه به همراه مي آورد. قرآن كريم به عنصر هدايت گري و بيداري مردم توجه ويژه اي نموده است؛ چنان كه به پيامبر اكرم(ص) در بيان راه هاي هدايت مي فرمايد: «ادع الي سبيل ربك بالحكمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتي هي احسن؛ مردم را به راه پروردگارت با حكمت و موعظه دعوت كن و به نحو نيكو با ايشان به گفتگو و بحث بپرداز.»(نحل -125)
 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"

همچنين قرآن كريم موسي(ع) را به سلاح «كتاب» مجهز نمود تا سبب هدايت جامعه گردد «ولقد اتينا موسي الكتاب...(سجده-22) و جعلناه هدي لبني اسرائيل،(سجده -23) همانا به موسي كتاب عطا كرديم... و او را سبب هدايت بني اسرائيل قرار داديم.» در سيره سياسي و هدايتي حضرت موسي(ع) عنصر بيداري فطرت مردم و روشن نمودن راه و مسير سعادت، بسيار مورد توجه آن حضرت بوده و راز تحول و تغيير اجتماعي را درون انسان ها جستجو مي نمود، از اين رو براي ايجاد تغيير و تحول در جامعه به آگاه كردن مردم نسبت به آثار زيان بار استبداد و نشان دادن نقاط ضعف آن و ترسيم يك نظام مطلوب مطابق با فطرت و نيازهاي مادي و معنوي انسان پرداخت. حضرت با هدايت عقلي و روشنگري مصالح و مفاسد عام انساني، انسان ها را به زندگي سعادتمندانه كه در لواي توحيد محقق مي شود رهنمون بودند. بنابراين رهايي از استبداد در گرو آگاهي مردم از حقوق اساسي و نظام مطلوب سياسي مي باشد. حضرت موسي(ع) با بيان اصول كلي دعوت خويش، و نشان دادن مشكلات اساسي و موانع تعالي جامعه، به ترسيم نظام مطلوب سياسي- اجتماعي پرداخته و مردم را نسبت به سرنوشت خود آگاه نموده است.
 
بالا