مـنــجـــــــی عنــکـبــوتی ***** 3
10ـ یکی دیگر از مقولاتی که باید در مجموعه ی مرد عنکبوتی به آن توجه نمود ، جایگاه خدا در این مجموعه است. همان طور که در غالب تولیدات هالیوودی ، خدا جایگاه و محوریتی ندارد ، در روند کلی مجموعه ی مرد عنکبوتی نیز هیچ نامی و یادی از خدا به میان نمی آید. مدل زندگی که در این مجموعه ارائه می شود ، یک زندگی سکولار ولائیک است. زندگی که خدا در آن موضوعیت ندارد و بشر با تدبیر و تکنولوژی ، تمام نیازها و امور خود را به انجام می رساند. بشر هالیوودی ، اصالت و محوریت را بر انسان می گذارد ، همه چیز با انسان تعریف می شود ؛ حقوق بشر ، امنیت بشر ، جامعه بشری ، عدالت بشری ، قوانین شهروندی ، تدبیر بشر ، علم بشر ، آینده بشر ، نیاز بشر ، احساس بشر ، رضایت بشر و... همه چیز با محوریت اصالت لذت بشر و اصل هدونیزم ( hedonism ) تعریف می گردد. اصالت لذت و انسان محوری مرکز دایره ی تمدن انسان آمریکایی و غربی می باشد. ( 1) هر چه بر طبق میل و خواست او باشد ، حقانیت دارد و هر چه بر خلاف میل او باشد مخالف حقوق بشر نام می گیرد. انسان محوری غربی در مقابل خدا محوری قرار دارد. این موضوع آن قدر گسترش و ریشه یافته که حتی منجی که قرار است بشر و جامعه اش را نجات دهد ، به جای تکیه بر خدا و تأییدات او به نیش یک عنکبوت تکیه دارد.
بر عکس حضرت صاحب الزمان (عج) زمانی که ظهور می نمایند بر خانه ی کعبه تکیه می زند و اعلان رسالت می نمایند ، این تکیه زدن بر کعبه نماد تکیه به خدا و دین اوست. منجی که قدرت خود را از غیر خدا کسب می کند ، این منجی مصداق کامل آیه ی 41 سوره عنکبوت می باشد.
کسانی که به غیر خدا ، دوستانی بر می گزینند ، بر خانه ی عنکبوت تکیه کرده اند ، که سست ترین خانه هاست. اتفاقاً منجی عنکبوتی نیز بر غیر خدا توکل کرده و دوستی غیر خدا را بر می گزیند و اصلاً از خدا یادی نمی کند و در نجات مردم و جامعه نیز موفق نشان داده می شود. این همان استحاله ی فرهنگی و تحریف مفاهیم است که توسط یهود در هالیوود شکل می گیرد. یهود با طراحی این شخصیت و اصالت دادن به دوستی با غیر خدا و موفق نشان دادن قهرمان داستان ، الگویی بر خلاف مدل الگوهای قرآنی و الهی تعریف می نماید. این عمل مصداق « یحرفون الکلم عن مواضعه » ( 2) در رابطه با یهود می باشد. یهود با ارائه ی چنین الگویی سعی دارد ذهنیت انسان ها را نسبت به مفاهیم فطری و الهی که در قرآن تبیین شده ، دچار انحراف و سردرگمی نماید.
با این روش رسالت اهل حق مشکل تر خواهد بود ، چرا که ابتدا باید مفاهیم ذهنی ساخته شده توسط یهود را از بین ببرند و سپس مفاهیم فطری و الهی قرآن را برای انسان ها تبیین و قابل فهم نمایند.
10ـ یکی دیگر از مقولاتی که باید در مجموعه ی مرد عنکبوتی به آن توجه نمود ، جایگاه خدا در این مجموعه است. همان طور که در غالب تولیدات هالیوودی ، خدا جایگاه و محوریتی ندارد ، در روند کلی مجموعه ی مرد عنکبوتی نیز هیچ نامی و یادی از خدا به میان نمی آید. مدل زندگی که در این مجموعه ارائه می شود ، یک زندگی سکولار ولائیک است. زندگی که خدا در آن موضوعیت ندارد و بشر با تدبیر و تکنولوژی ، تمام نیازها و امور خود را به انجام می رساند. بشر هالیوودی ، اصالت و محوریت را بر انسان می گذارد ، همه چیز با انسان تعریف می شود ؛ حقوق بشر ، امنیت بشر ، جامعه بشری ، عدالت بشری ، قوانین شهروندی ، تدبیر بشر ، علم بشر ، آینده بشر ، نیاز بشر ، احساس بشر ، رضایت بشر و... همه چیز با محوریت اصالت لذت بشر و اصل هدونیزم ( hedonism ) تعریف می گردد. اصالت لذت و انسان محوری مرکز دایره ی تمدن انسان آمریکایی و غربی می باشد. ( 1) هر چه بر طبق میل و خواست او باشد ، حقانیت دارد و هر چه بر خلاف میل او باشد مخالف حقوق بشر نام می گیرد. انسان محوری غربی در مقابل خدا محوری قرار دارد. این موضوع آن قدر گسترش و ریشه یافته که حتی منجی که قرار است بشر و جامعه اش را نجات دهد ، به جای تکیه بر خدا و تأییدات او به نیش یک عنکبوت تکیه دارد.
بر عکس حضرت صاحب الزمان (عج) زمانی که ظهور می نمایند بر خانه ی کعبه تکیه می زند و اعلان رسالت می نمایند ، این تکیه زدن بر کعبه نماد تکیه به خدا و دین اوست. منجی که قدرت خود را از غیر خدا کسب می کند ، این منجی مصداق کامل آیه ی 41 سوره عنکبوت می باشد.
کسانی که به غیر خدا ، دوستانی بر می گزینند ، بر خانه ی عنکبوت تکیه کرده اند ، که سست ترین خانه هاست. اتفاقاً منجی عنکبوتی نیز بر غیر خدا توکل کرده و دوستی غیر خدا را بر می گزیند و اصلاً از خدا یادی نمی کند و در نجات مردم و جامعه نیز موفق نشان داده می شود. این همان استحاله ی فرهنگی و تحریف مفاهیم است که توسط یهود در هالیوود شکل می گیرد. یهود با طراحی این شخصیت و اصالت دادن به دوستی با غیر خدا و موفق نشان دادن قهرمان داستان ، الگویی بر خلاف مدل الگوهای قرآنی و الهی تعریف می نماید. این عمل مصداق « یحرفون الکلم عن مواضعه » ( 2) در رابطه با یهود می باشد. یهود با ارائه ی چنین الگویی سعی دارد ذهنیت انسان ها را نسبت به مفاهیم فطری و الهی که در قرآن تبیین شده ، دچار انحراف و سردرگمی نماید.
با این روش رسالت اهل حق مشکل تر خواهد بود ، چرا که ابتدا باید مفاهیم ذهنی ساخته شده توسط یهود را از بین ببرند و سپس مفاهیم فطری و الهی قرآن را برای انسان ها تبیین و قابل فهم نمایند.