مـنــجـــــــی عنــکـبــوتی ***** 2

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
در مطلب قبلی مـنــجـــــــی عنــکـبــوتی ***** 1 مطالبی گفته شد در این مطلب ادامه بحث قبل است/

%D9%85%D9%86%D8%AC%DB%8C%20%D8%B9%D9%86%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA%DB%8C%202.jpg

بخش دوم ـ اسرائیل و مرد عنکبوتی

یکی از روش های هالیوود در تغییر دادن ذهنیت مردم جهان نسبت به یک موضوع ، ساختن فیلم هایی است با آن مضامین ، که در آنها شخصیت ها و قهرمانان فیلم بر خلاف ذهنیت عمومی مخاطبان رفتار کرده و به مرور زمان دیدگاه مردم نسبت به آن پدیده تغییر می کند. این روش را در دو موضوع به طور اجمال بررسی می نماییم:


1ـ موش

موش در فرهنگ مردم اروپا نماد پلشتی ، خسیسی ، حرص ، مخفی کاری ، آفت و... می باشد. در طول تاریخ اروپا بر اثر همنشینی یهودیان با مردم آن و رفتارهای اجتماعی آنها با غیر یهودیان ، مردم اروپا به یهودیان لقب موش داده اند.
رفتار یهودیان در جامعه ی اروپا ، نقش آنها در گسترش ربا و آسیب های اقتصادی ، حرص آنها در مال اندوزی ، خسّت آنها نسبت به کمک به دیگران و دیگر رفتارهای آنها باعث نفرت و انزجار مردم اروپا از آنها گردید. یهودیان برای این که بتوانند ذهنیت مردم اروپا را نسبت به خود تغییر دهند ، سعی کردند ذهنیت آنها را نسبت به موش که نماد یهود بود عوض نمایند. به همین دلیل با شکل گیری سینما و هالیوود ، کمپانی های کارتونی به معرفی شخصیت هایی چون میکی موس ، تام و جری ، موش سر آشپز و... پرداختند که در آنها موش یک موجود دوست داشتنی با ویژگی های مثبت و برتر می باشد که همیشه در کارش موفق است و مورد تمجید دیگران قرار می گیرد. پس از ساخت این شخصیت های کارتونی ، بازار تبلیغات و محصولات تجاری و عروسکی آنها نیز رونق گرفت و گسترش یافت. ثمره ی این روند این بود که ذهن کودکان نسبت به موش ذهنیت مثبتی داشت و هر گونه تشبیه کردن یهود به موش باعث مثبت جلوه کردن یهودیان می شد. هنوز هم این شخصیت پردازی موش موفق در فیلم ها دیده می شود و به ندرت می توان موشی را در فیلم ها یافت که شخصیت واقعی و یا منفی داشته باشد.



2 ـ هولوکاست


یهودیان و صهیونیست ها برای پذیرش عمومی افکار جهان نسبت به دروغ تاریخی هولوکاست و متهم کردن آلمان هیتلری ، شروع به ساخت فیلم ها و سریال هایی نمودند که در آن ، موضوع ساختگی هولوکاست به طور جدی مطرح می شد. با نمایش این فیلم ها به مرور ذهنیت مردم این واقعه را پذیرفت و چهره ای مظلوم از یهود در ذهن آنها شکل گرفت. یهودیان سپس با مظلوم نمایی در سطح جهان به کسب امتیازات مختلف پرداختند که یکی از آنها تأسیس دولت جمعی اسرائیل است. با شکل گیری این ذهنیت میان مردم کمتر کسی به ارتباط یهودیان اروپا و آلمان هیتلری در راه اندازی جنگ های اول و دوم اروپا ، فکر خواهد نمود و دست یهود در جنگ افروزی و بهره برداری از جنگ پنهان خواهد بود.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

با این مقدمه به سراغ ارتباط میان اسرائیل ، یهودیان و مرد عنکبوتی می رویم:

%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84%20%D8%B3%D8%B3%D8%AA%20%D8%AA%D8%B1%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D8%B9%D9%86%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA.jpg

در سال 2000 میلادی پس از شکست اسرائیل از مقاومت اسلامی حزب الله لبنان و عقب نشینی آنها از مناطق جنوبی لبنان ، مراسم جشنی به مناسبت پیروزی و آزادسازی آن مناطق ، در ورزشگاه یکی از شهرهای جنوب لبنان برگزار شد. در این مراسم ، سید حسن نصرالله دبیر کل مقاومت اسلامی حزب الله لبنان ، در سخنرانی خود ، جمله ای استراتژیک و مهم ایراد کرد که تیتر بسیاری از برنامه های مستند و خبری گردید. جمله او عبارت بود از : « و الله هذا الاسرائیل اوهن من بیت العنکبوت ؛ به خدا قسم این اسرائیل از خانه ی عنکبوت سست تر است » این تعبیر دقیق و مهم ، آینده ی اسرائیل را ترسیم می کرد که به زودی از هم خواهد پاشید. با وقوع جنگ 33 روزه و پیروزی حزب الله لبنان و شروع شکست های بزرگ اسرائیل ، تعبیر کلام سید حسن نصرالله واضح تر شد. پس از این سخنرانی و به کار بردن این تشبیه برای اسرائیل ، ارتش این کشور برای آن که نشان دهد این تعبیر اشتباه است ، عملیاتی را برنامه ریزی کرد به نام تارهای آهنین ، تا ثابت نماید اگر کشور اسرائیل مانند خانه ی عنکبوت می باشد ولی تارهای تشکیل دهنده ی آن ، آهنین و فولادین است و از هم گسسته نمی شود.

در این عملیات که مدتی بعد از سخنرانی سید حسن نصرالله انجام گرفت ، ارتش اسرائیل قصد داشت با نفوذ به خاک لبنان و تصرف همان شهر ، پرچم اسرائیل را در آن ورزشگاه نصب نماید و قدرت تارهای آهنین خود را نشان دهد ولی این عملیات شکست خورد و آنها نتوانستند وارد شهر شوند. با پخش شدن پیام سید حسن نصرالله در سراسر جهان و شکل گیری ذهنیت مردم نسبت به جامعه ی اسرائیل و شباهت آن به خانه عنکبوت ، هیبت و اعتبار سیاسی و نظامی اسرائیل به خطر افتاد. مردم آنچه از اسرائیل شنیده بودند ، اقتدار سیاسی ، اقتدار نظامی ، قدرت تسلیحاتی و اتمی ، توانایی علمی و تکنولوژیکی و غیره بود که با این تشبیه ، تمام آن اعتبار و اقتدار ظاهری زیر سوال می رفت .
در این مرحله لیدرها و تئوریسین های فکری اسرائیل و یهود ، برای حفظ اعتبار ظاهری آن ، روش قبلی خود را به کار گرفتند. این روش که تغییر دادن یک مفهوم توسط ابزار سینماست ، در نهایت باعث تغییر ذهنیت مردم نسبت به آن مفهوم خواهد شد.


در این مرحله سیاست گذاران هالیوود به طراحی و ارائه ی شخصیت مرد عنکبوتی روی آوردند تا بتوانند با معرفی یک قهرمان و ناجی با ویژگی های عنکبوت ، ذهنیت ایجاد شده نسبت به عنکبوت را در افکار عمومی تغییر دهند. ویژگی و خصوصیت منحصر به فرد این قهرمان بر خلاف سوپراستارهای قبلی هالیوود بود. او نه دارای اندام تنومند و غول آسا است و نه توانایی هنرهای رزمی دارد و نه هوش سرشار پلیسی دارد و نه از انواع سلاح استفاده می کند. این قهرمان حتی از سیستم های اطلاعاتی و جاسوسی فوق پیشرفته نیز استفاده نمی کند. بر خلاف تمام قهرمانان هالیوودی ، دارای چهره ای مهربان و آرام است. او یک فرد عادی و کمی هم دست و پا چلفتی می باشد ، که گاه گاهی هم مورد تمسخر دیگران قرار می گیرد. او حتی در تأمین زندگی اش مشکل دارد. این فرد تنها با گزیدن یک عنکبوت به توانایی های فوق بشری دست می یابد. تمام توان و قدرت او به خاطر خصلت های عنکبوتی اش می باشد. چهره ای که از او ارائه می گردد ، یک فرد مهربان و دوست داشتنی است که تنها دغدغه اش حل مشکلات مردم و نجات آنها در سختی ها و حوادث می باشد. منجی عنکبوتی آنقدر در بین مردم پذیرفته می شود که در تمام مشکلات وقتی از دست کسی کاری بر نمی آید ، همه منتظر آمدن او هستند. تمام ابزار و سلاح او در نجات مردم و شهر ، تارهای قوی و محکم اوست که او را از این سوی شهر به آن سوی شهر می برد و از این تارها برای مهار مشکلات و تهدیدها استفاده می کند.

با خلق چنین شخصیتی ، با تارهای محکم و قوی ، ذهنیت مخاطب نسبت به سست بودن تارهای عنکبوت و خانه اش و منفی بودن خود عنکبوت ، تغییر می کند و چهره ای مثبت و قوی از عنکبوت و خانه اش در ذهن شکل می گیرد. در نتیجه تشبیه شدن اسرائیل به خانه ی عنکبوت نیز دیگر این پیام را نخواهد داشت که پایه های حکومت اسرائیل سست و ضعیف می باشد.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
بخش سوم ـ سه گانه عنکبوتی و عرصه سازی فرهنگی

در سال 2001 قسمت اول از سری مرد عنکبوتی به بازار آمد ، پس از مدتی قسمت دوم و در نهایت مرد عنکبوتی 3 در سال 2007 راهی بازار شد. در این سه گانه ی عنکبوتی ، قهرمان داستان که نقش منجی را برای مردم شهر دارد ، به وسیله ی نیش یک عنکبوت به توانایی های عنکبوتی دست می یابد.

اکنون به بررسی نکات این مجموعه می پردازیم:

1 ـ آنچه قابل توجه است این که: منجی در این مجموعه با پشتوانه ی تکنولوژی و علم مدرن و فناوری های پیشرفته ی غرب مردم را نجات نمی دهد ، بلکه قدرت فوق بشری او تنها از طریق یک حیوان به او انتقال داده می شود. یعنی می توان از حیوانات ویژگی های رفتاری یی را کسب کرد و به وسیله ی آنها ، انسان ها را نجات داد. با این روش منجی دیگر نیازی به قدرت الهی و تأییدات خداوندی نخواهد داشت.

2 ـ تیتراژ ابتدایی قسمت سوم ، مجموعه ای از تارهای تنیده شده در سراسر فضا را نشان می دهد که به طور پیوسته و یکپارچه ، شبکه ای تار عنکبوتی را نشان می دهد که بر جهان حاکم است. این سیستم و شبکه ی تار عنکبوتی و سیطره ی آن بر جهان را می توان در سیستم کابل های نوری فضای سایبرناتیک که جهان اینترنت را در کل دنیا به هم مرتبط ساخته نیز مشاهده کرد. همچنین در نقشه ی جامع علمی دنیا که توسط غرب شکل گرفته و طراحی شده است ، همین سیطره ی تار عنکبوتی دیده می شود.
در پایان تیتراژ شروع فیلم در قسمت سوم نیز نمایی از شهر نشان داده می شود که قسمت هایی از این شبکه ی تار عنکبوتی می باشد و وقتی کنار هم قرار می گیرند ، شهر کامل می شود.


3 ـ آغاز قسمت سوم با نمایی از شهر همراه است که ساختمان های آن شبیه به نمادهای ابلیسک می باشد که یکی از نمادهای شیطان پرستان است که در شهرهای مختلف جهان این نماد وجود دارد که سمبل آلت تناسلی یکی از شیاطین اساطیری غرب می باشد.

4 ـ در کل فضای فیلم نوع ساختمان هایی که در سکانس های کوتاه نشان داده می شود ، غالباً دارای معماری فراماسونری می باشد. سازمان فراماسونری یکی از سازمان های مخفی فوق العاده سری می باشد که در خدمت اهداف یهود و صهیونیزم جهانی حرکت می کند.

5 ـ یکی از نکته های قابل توجه رنگ لباس مرد عنکبوتی می باشد. رنگ این لباس که از دو رنگ آبی و قرمز تشکیل شده است ، همرنگ لباس سوپراستارهای قبلی هالیوود مثل سوپرمن و... می باشد. این دو رنگ ، رنگ های اصلی پرچم ایالات متحده آمریکا می باشد. این رنگ لباس قهرمان داستان به مخاطب این پیام را القاء می کند که ، همان گونه که رنگ لباس منجی مردم و شهر ، آبی و قرمز بود ، منجی واقعی کشورها و ملت ها هم پرچمی به همین رنگ خواهد داشت و باعث مقبولیت پرچم آمریکا در ذهن مخاطبان می شود.


6 ـ یکی دیگر از ویژگی های لباس مرد عنکبوتی ماسک اوست که کاملاً با تارهای عنکبوت پوشیده شده است. اصولاً ماسک در اکثر فیلم های هالیوودی مطرح می باشد. در این مجموعه نیز غالب شخصیت های اصلی دارای ماسک های مختلف می باشند. در قسمت سوم این مجموعه ، ابتدای فیلم ، انواع ماسک های یکی از شخصیت ها ( هدی ) را نشان می دهد. ماسک ، کارکرد و فلسفه ی آن در مهمانی های فراماسون ها و گروه های شیطان پرست ، مقوله ای مفصل و جدی می باشد که حتی در بازی های کودکان نیز به شدت رسوخ نموده است. بررسی این پدیده در ابعاد گوناگون لازم و ضروری می باشد که از فرصت این نوشتار خارج است.


%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86%20%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C.jpg

7 ـ یکی دیگر از نمادهای این مجموعه که نهادینه شده است ، علامت سلام شیطان پرستان است که مرد عنکبوتی در حالت فرستادن تار خود ، این علامت را با دست نشان می دهد. این علامت یکی از رمزهای ارتباطی میان شیطان پرستان و گروه های موسیقی راک و رپ می باشد و در عکس های مرد عنکبوتی به طور واضح مشهود است.
علامت سلام شیطان پرستان در قالب شخصیت مرد عنکبوتی بر روی کلیه ی محصولات با مارک مرد عنکبوتی ، در تمام بازارها دیده می شود. لوازمی مثل حوله ، پتو ، اسباب بازی ، عکس ، پوستر و... که با این علامت از مرد عنکبوتی در سطح شهر دیده می شود.
حتی پارک های بازی ویژه کودکان که با شکل مرد عنکبوتی می باشد ، این حالت سلام شیطان پرستان را دارد. پذیرفته شدن این علامت و نهادینه شدن آن در میان مردم و کودکان ، در واقع نهادینه شدن نمادها و گروه های شیطان پرست می باشد. با این علامت ماهیت این منجی عنکبوتی کاملاً مشخص می گردد: « منجی شیطان پرست ».
کمتر کودکی را می توان یافت که اسباب بازی یا وسایل مدرسه اش با عکسی از مرد عنکبوتی همراه نباشد. شاید در نگاه اول مسئله آنقدر جدی نباشد ، ولی با دانستن نقش و اهمیت الگوپذیری و همزاد پنداری در کودکان و نوجوانان ، اهمیت این مطلب روشن خواهد شد. نسلی که در کودکی با الگوهای مرد عنکبوتی و باربی ، همزاد پنداری کرده باشد ، در بزرگ سالی ، چه باورها و نمادهایی را خواهد داشت؟
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
8ـ مرد عنکبوتی در قسمت اول ، جوانی با چهره ای معصومانه است که بسیار مودب و اخلاق محور است. او نوعی زهد و پارسایی را به نمایش می گذارد که در تمام مجموعه دیده می شود. زندگی محقرانه ی او در یک اتاق ، نداشتن شغل مناسب و پر درآمد ، زندگی فقیرانه ، عدم سوء استفاده از قدرت ، عدم استفاده از امکانات رفاهی ، همه و همه شخصیتی نیمه زاهد از او ارائه می دهد که برای مخاطب جذاب و دوست داشتنی می باشد.

9 ـ مرد عنکبوتی در قسمت اول با پدر دوست خود ، که قصد تسلط بر شهر را دارد درگیر می شود و شهر را از تهدید او نجات می دهد. در قسمت دوم یکی از اساتید دانشگاه که به قدرت علم و تکنولوژی مجهز است ، تلاش می کند که شهر را نابود نماید و باز منجی عنکبوتی ، ناجی شهر می شود. در قسمت سوم ، عامل تهدید کننده ی شهر ، دو عامل می باشد: مرد شنی که توسط تکنولوژی تغییر ساختار مولکولی ، ساختارش از شن شکل گرفته و عامل دوم یک موجود ناشناخته و سیاه رنگ که خاصیت انگل مانند دارد و از خارج زمین وارد آمریکا شده است. در واقع منجی شهر با یک موجود تغییر ماهیت یافته و یک عامل بیگانه ، خارج از تمدن آمریکایی روبروست. بررسی این مراحل مبارزاتی مرد عنکبوتی در سه قسمت و ارتباط آن با حوادث آخرالزمان و اتفاقات منجی آخرالزمان ، مقوله ای مهم و راهبردی می باشد که باید در جای دیگر به آن پرداخت.


10 ـ در قسمت سوم ، یک عامل بیگانه از خارج زمین وارد می شود و به تمدن غرب حمله می کند. این موضوع در بسیاری از فیلم های هالیوودی تکرار شده است ، مثل مجموعه ی بیگانه که در چند قسمت ساخته شد. پیام این موضوع برای جامعه ی آمریکا این است که ، همیشه تمدن غرب و آمریکا مورد تهدید یک عامل بیرونی و بیگانه و خارج تمدنی است. زمانی کمونیسم و زمانی دیگر اسلام!
قرار دادن همیشگی مردم در حالت تهدید ، یکی از سیاست های ایالات متحده است که به وسیله ی هالیوود و رسانه های خبری ایجاد می گردد. این تهدید یا کمونیسم است که چندین سال جنگ سرد و جنگ ستارگان را به خود معطوف کرد ، یا اسلام است که تروریسم و حمله به آمریکا را به آن نسبت می دهند. موج بیگانه هراسی امروز تبدیل شده است به اسلام هراسی یا اسلام فوبیا .


11 ـ یکی دیگر از موضوعات فرهنگ سازی مرد عنکبوتی ، ارائه ی مدل زندگی آمریکایی یا وسترنیزیشن می باشد. وسترنیزیشن یا غربی سازی جهان به این معنی است که فرهنگ و روش و مدل زندگی غربی با تمام نمادها و فاکتورها برای تمام مردم جهان به صورت یک دستور العمل ارائه می شود و مردم جهان طبق این مدل غربی ، سبک زندگی خود را در ابعاد مختلف پیش می گیرند.
مدل نامزدی غربی ، مدل رابطه ی دختر و پسر آمریکایی ، مدل لباس آمریکایی ، مدل تفریح غربی ، مدل بیان احساسات غربی ، مدل خواستگاری غربی ، مدل عصرانه یا میان وعده های غذایی غربی ، مدل منجی گرایی غربی ، مدل دموکراسی آمریکایی ، مدل جشنواره ی غربی ، مدل زناشویی غربی ، همگی مدل هایی هستند که در سراسر مجموعه ی مرد عنکبوتی و غالب فیلم های هالیوودی به عنوان مدل زندگی آمریکایی ، به جهان ارائه می گردد. هدف این جریان ، استحاله ی فرهنگی و سیطره ی فرهنگ و مدل زندگی آمریکایی بر جهان می باشد. نمونه های مختلف این غربی سازی را در جامعه ی ایران نیز می توان مشاهده کرد. مراسماتی مثل تزئین درختان و چراغانی کردن آن در ایام تولد حضرت مسیح توسط غیر مسیحیان ، جشن ولنتاین یا عید عشاق ، جشنواره ی مجسمه های یخی ، مغازه های فست فود ، شهربازی ها و... تمام این موارد قسمت هایی از تمدن غرب هستند که در فرهنگ ما وارد شده است.
آنچه در مجموعه ی مرد عنکبوتی و دیگر تولیدات هالیوود ارائه می گردد ، سیطره ی تار عنکبوتی فرهنگ استعماری و شیطانی یهود ، صهیونیزم ، فراسومان ها و شیطان پرستان است که همان تار تنیده ی شیطان برای اغوای بندگان خداست.


12 ـ چهره ای که از کلیسا در قسمت سوم نشان داده می شود ، بیشتر به کلیساهای قرون وسطی شباهت دارد. کلیساهایی که با تاریکی و سیاهی عجین است. این سیاه نمایی و تاریک نمایی کلیسا در کنار سیاه نمایی قرون وسطی در فرهنگ و تاریخ غرب ، هدفمند می باشد. غرب با سیاه نمایی قرون وسطی که دوران حاکمیت کلیسا و دین بر اروپاست ، در واقع حاکمیت دین را زیر سوال می برد. آنچه هدف غرب است ، نشان دادن جامعه ی بدون سیطره ی دین است که پس از رنسانس از سیطره ی دین رها شد و به سکولاریزم منتهی شد. هر چه قرون وسطی را سیاه تر نشان دهیم ، نقش دین در زندگی را تاریک و منفی جلوه داده ایم ، در حالی که قرون وسطی از چنین سیاهی و مشکلاتی برخوردار نبوده و تا حدودی دارای رشد و امنیت نیز بوده است.

13 ـ آنچه برای کلیسا نقش مثبت تعریف می شود ، جایی می باشد که صدای ناقوس کلیسا باعث جدا شدن بیگانه از بدن مرد عنکبوتی می شود. یعنی باز آنچه نجات بخش مرد عنکبوتی است ، کلیسا می باشد. این اتفاق یادآور موضوع اعتراف به گناه در نزد مسیحیان و در کلیساست ، که فرد با اعتراف کردن به گناه خود و دادن وجهی به کلیسا ، گناهانش را پاک می کند.

14 ـ مرد عنکبوتی پس از رهایی از عامل بیگانه و کنار گذاشتن خصلت های منفی ، در زیر دوش حمام قرار می گیرد و با حالتی که آرامش حاصل از رهایی و توبه را تداعی می کند ، در حال نوعی غسل کردن است. این عمل که در مسیحیت تعریف نشده است ، از فرهنگ اسلامی اخذ گردیده است. انواع غسل در اسلام کاملاً معلوم و تعریف شده است ، حتی غسل توبه نیز در تعالیم اسلام آمده است ، که فرد پس از توبه کردن از گناهان خود ، برای پاکی روح و جسم ، غسل توبه انجام می دهد. ولی در مسیحیت تنها غسل تعمید ، با چند قطره از آب مقدس موضوعیت دارد. پس آنچه مرد عنکبوتی پس از توبه ، به شکل غسل انجام می دهد ، از فرهنگ اسلام گرفته شده است ، بدون آن که نامی از اسلام برده شود. بعید نیست مدتی دیگر آن را به نام تمدن غرب مصادره نمایند ، همان گونه که علوم اسلامی را پس از رنسانس ، در غرب بازخوانی کرده و به نام خود ثبت نمودند.


15 ـ معماری یی که ما از کلیسا در قسمت سوم می بینیم ، دارای اشکال مثلثی فراوانی می باشد که یکی از نمادهای معماری فراماسونری است.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
بخش چهارم ـ تعریف مفاهیم در شبکه عنکبوتی

آنچه در سه گانه ی مرد عنکبوتی موضوعیت دارد ، در نگاه اول نوعی منجی گرایی با سبک و سیاق هالیوود می باشد. در این بخش به بررسی ابعاد این نوع از منجی گرایی می پردازیم تا لایه های دیگری از این مجموعه مشخص گردد:

1 ـ مرد عنکبوتی ، فردی است که نسبت به دنیا تمایل چندانی ندارد و به حداقل آن رضایت داده است. او نوعی معصومیت در چهره دارد و در قسمت های اول و دوم ، دلی بی کینه و سرشار از محبت و نوع دوستی همراه دارد. او کمک به دیگران و نجات مردم را اولویت زندگی خود قرار داده و حتی گاهی این اولویت ، اصل زندگی اش و تشکیل دادن خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث مشکلاتی بین او و نامزدش می شود.
او رسالت خود را کمک به دیگران و نجات جان انسان ها قرار داده و گاهی نیز شهر و جامعه و حتی کشور توسط او نجات می یابد. این نوع از منجی گرایی در هالیوود سابقه ی طولانی دارد. در نقش هایی مثل سوپرمن ، بت من ، نابودگر و... همیشه جامعه ی آمریکا را به عنوان نماد جامعه بشری معرفی کرده و وقتی تهدیدی برای این تمدن پیش می آید ، یک قهرمان پیدا می شود و دنیا را که همان آمریکاست نجات می دهد. در مجموعه ی مرد عنکبوتی نیز این روش تکرار می شود. حتی به صراحت در یک صفحه از قسمت سوم ، وقتی یک تیزر تبلیغاتی از مرد عنکبوتی بر روی سردر یک مغازه نشان داده می شود ، پیرمردی به پیتر ( مرد عنکبوتی ) می گوید : به نظر من حتی یک نفر هم می تواند تحول ایجاد کند. این جمله شاید در برخی موارد صحیح باشد ، اما در سطح مسئله ای چون منجی گرایی و اصلاح و نجات یک جامعه ، هیچ گاه یک فرد به تنهایی نمی تواند تحول ایجاد نماید.
منجی گرایی که در هالیوود تبیین می شود ، منجی گرایی فرد محور است. تمام کارها ، تمام اصلاحات ، تمام تحولات ، تمام مبارزات را یک نفر انجام می دهد و هیچ کس ، هیچ کاری انجام نمی دهد تا منجی بیاید و مشکلات را حل نماید. این موضوع به طور واضح در مبارزات مرد عنکبوتی دیده می شود. هنگامی که او به تنهایی به سراغ تهدید کنندگان شهر می رود و با آنها مبارزه می کند ، مردم یا اصلاً حضور ندارند و یا اگر هستند تنها تماشاچی می باشند و به تشویق منجی خود می پردازند.
%D9%85%D9%86%D8%AC%DB%8C%20%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C.jpg

2 ـ نکته ی دیگر در این نوع منجی گرایی آن است که ، تهدیدهایی که جامعه را مورد هدف قرار داده ، دفع آن فقط در توان منجی می باشد که با سرعت عمل خود و ابزارهایی که دارد ، با دشمن وارد مبارزه می شود و او را شکست می دهد ، یعنی در این مبارزات هیچ تعریفی از مبارزات مردمی و وارد شدن مردم در نجات جامعه و سرنوشت خود دیده نمی شود. می توان گفت : توان مردم در این دیده نمی شود که وارد مبارزات شوند. این دو نکته با منجی گرایی ، موعود گرایی و مهدویت صحیح که در اسلام وجود دارد کاملاً متفاوت می باشد.
در اسلام ، منجی گرایی ، فرد محور نمی باشد ، یعنی این گونه نیست که منجی به تنهایی بیاید و تمام کارها را اصلاح نماید و همه ی مشکلات را حل کند ، بلکه خود مردم نیز در اصلاح و رفع مشکلات نقش جدی و کلیدی دارند. تمام تلاش امامان شیعه در اصلاح جامعه و رفع مشکلات ، بر پایه ی تربیت انسان ها و تلاش برای گسترش سطح آگاهی عمومی برای حل مشکلات بوده است.

آنچه در سیره ی ائمه دیده می شود بر این اصل استوار بوده که امامان تا زمانی که یارانی آماده نداشتند ، دست به قیام نمی زدند. پس قدم اول در اصلاح جامعه ، کادرسازی و نیروسازی برای ایجاد حرکت سازمانی و جنبش اجتماعی می باشد ، که حتی خود پیامبر نیز به این روش رسالت خود را آغاز نمود. هدف پیامبران و منجیان الهی ، اصلاح جامعه و نجات آن بوده است و اصلاح یک جامعه بدون خواست عمومی آن تحقق نمی یابد و لزوم این خواست ، مشارکت عمومی و گروهی مردم در ایجاد اصلاحات و تلاش در رفع مشکلات می باشد.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
همین نکته در مقوله ی منجی گرایی و مهدویت نیز دیده می شود. حضرت ولی عصر (عج) هنگامی قیام جهانی خود را آغاز می کند که یاران اصلی و فرعی ایشان مهیا شده باشند و اقبال عمومی برای اصلاح و انقلاب حضرت ، ایجاد شده باشد. (5)

در صورتی که این اصل را نپذیریم و قائل به این باشیم که منجی به تنهایی خود می تواند و باید جامعه را اصلاح نماید و انسان ها را نجات دهد ، منجی گرایی و مهدویت یک افیون و تهدید برای جامعه خواهد بود. آنچه در تفکرات انحرافی انجمن حجتیه و دیگر فِرَق در مقوله ی مهدویت شکل گرفته است که هنوز رگه هایی از آن در جامعه ی ما وجود دارد ، دقیقاً همین مطلب می باشد ، که ما در ایجاد و بسترسازی ظهور حضرت و اصلاح جامعه هیچ نقشی نداریم و ثمره ی آن ترویج ظلم و فساد خواهد شد ، تا خود حضرت بیایند و جامعه را اصلاح کنند.
این تفکر که اعتقاد دارد امام باید بیاید و جامعه را اصلاح نماید یک تفکر انحرافی و التقاطی در موضوع مهدویت است ، چون طبق حدیث حضرت زهرا سلام الله علیها: « مثل الامام کمثل الکعبه اذ توتی و لا تاتی (6)؛ مثل امام مثال کعبه است که مردم باید به سراغ او روند و او نمی آید ». رسالت امام مانند رسالت پیامبر نیست که چه مردم اقبال کنند چه نکنند ، رسالت خود را انجام می دهد ، بلکه امام مانند کعبه منتظر می ماند تا مردم به سراغ او روند ، همان چیزی که در به خلافت رسیدن امیرالمومنین علی علیه السلام اتفاق افتاد. با این مبنا آنچه باید اتفاق بیفتد این است که جامعه باید به سمت امام برود و این امام است که منتظر مردم است. جامعه باید از نظر عمل به دین ، احیای سنت های الهی و عدالت به سمتی برود که به معیارهای امام نزدیک شود و زمینه را مهیا نماید تا امام اداره و حکومت جهان را شکل دهد.


بی شک برای تحقق این موضوع جامعه باید حرکت کند و تک تک افراد آن در جایگاه اجتماعی خود وظیفه دارند. این موضوع را در ادعیه نیز می بینیم ، مثلاً در دعای « اللهم ارزقنا توفیق الطاعه ...» که حضرت طیف های مختلف اجتماعی را نام می برند و وظایف اخلاقی و اجتماعی هر یک را ذکر می کند ، جامعه سازی اخلاق و دین توسط خود مردم ، یکی از وظایف انسان ها در دوره ی غیبت می باشد که خود حضرت نیز در نامه ی خود به جناب شیخ مفید ، این مطلب را یادآور می شوند. (7)
اگر قرار بود حضرت به تنهایی قیام نمایند و به جامعه و جهان را اصلاح نمایند ، چرا تا کنون این کار انجام نشده است؟ چرا اصلاً مقوله ی غیبت صورت گرفت؟ چرا دوران غیبت کبری شروع شد؟ و یا اصلاً چرا یازده امام پیشین این رسالت را انجام ندادند؟ با این که می دانیم « کلهم نور واحد » (8) می باشند
.

پس در مقوله ی مهدویت و منجی گرایی صحیح ، دو نکته اساس و پایه ی آن می باشد:
1 ـ قیام ، اصلاح و اقامه ی عدل توسط یک فرد به تنهایی و بدون مشارکت مردم میسر و ممکن نیست ، چون این امر با اسباب طبیعی باید پیش رود.
2 ـ نقش مردم در مبارزات و اصلاحات و تغییر ساختار و دفع تهدیدات نقش کلیدی و مهم می باشد و تا این عامل مهیا نباشد نمی توان هیچ تغییر و یا اصلاح کلان را شکل داد. ولی آنچه در منجی گرایی عنکبوتی مطرح می شود بر خلاف این حقیقت است.


نتیجه ی منجی گرایی عنکبوتی این است که مردم برای دفع تهدید و اصلاح جامعه هیچ تلاشی انجام نداده و به سمت تعالی حرکت نمی کنند ، بلکه یک فرد که منجی شهر و جامعه است ظاهر می شود و همه چیز را اصلاح می کند و همه ی دشمنان را از بین می برد. هدف هالیوود و استعمار غرب نیز دقیقاً همین می باشد که شیعه به عنوان اصیل ترین و غنی ترین مکتب در اسلام ، که دارای پتانسیل هایی چون عاشورا و مهدویت می باشد ، فلج اعتقادی می شود. شیعه با داشتن تفکر عاشورایی در مقابل هر ظلم و بی عدالتی قیام می نماید و با داشتن مهدویت ، همیشه به آینده امیدوار می باشد و برای بهتر شدن و تغییر وضعیت حرکت می کند. اگر استعمار بتواند با استحاله ی مفهومی ، عاشورا را از این مفهوم تهی کند و آن را فقط به یک نمایش و ارکستر عزا تبدیل نماید ، در واقع رسالت عاشورا را از شیعه گرفته است و شیعه دچار فلج عقیدتی می شود. همچنین اگر استعمار ، مهدویت را ، که امید همراه با حرکت ، برای بهتر شدن و اصلاح و رفع مشکلات و تلاش برای مهیا کردن بستر حکومت صالحان است را ، تبدیل کند به نشستن و منتظر بودن و عدم فعالیت فردی و اجتماعی ، در واقع تفکر مهدویت را در میان شیعه استحاله نموده است. با فلج شدن این دو اصل در شیعه ، اصل امامت نیز از مدار خارج خواهد شد و در نتیجه عدالت نیز دیگر موضوعیت ندارد و وقتی عدالت محور نباشد ، معاد نیز مفهومی نخواهد داشت. با این روش کلیه ی مبانی فکری و حرکتی شیعه تغییر مفهوم داده ، دیگر ماهیت اصلی خود را نخواهد داشت. هالیوود به عنوان قوی ترین ابزار رسانه ای یهود ، در راستای ناتوی فرهنگی در مقابل تشیع ، این تغییر مفهوم و تحریف کلام را عملیاتی می نماید. همان گونه که یکی از کارهای یهود ، تحریف کلام از مواضع آن بوده است. (9) با تبلیغ و نهادینه کردن این نوع از منجی گرایی ، مهدویت و انتظار ، در واقع مردم جهان برای همیشه به زندگی روزمره ی خود مشغول خواهند بود تا منجی بیاید و مشکلات را حل نماید و وقتی می آید و مشغول مبارزه با مخالفان و دشمنان است ، مردم فقط نظاره گر خواهند بود و برای منجی هورا خواهند کشید.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
%D9%85%D8%B1%D8%AF%20%D8%B9%D9%86%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA%DB%8C.jpg

3ـ موضوع دیگری که در مقوله ی منجی گرایی در مجموعه ی عنکبوتی به آن پرداخته شده است ، عدم عصمت و احتمال گناه و اشتباه در منجی می باشد.
مرد عنکبوتی در قسمت اول و دوم ، به دور از اشتباه و گناه پیش می رود و سعی در نجات جامعه خود دارد ، ولی در قسمت سوم بُعد جدیدی از شخصیت او ظاهر می شود. او به واسطه ی کینه ای که از قاتل عموی خود دارد ، تمام وجودش پر از خشم و نفرت و انتقام می شود. هنگامی که در خواب با فکر انتقام از قاتل ، با خود کلنجار می رود ، ماده ی بیگانه ی انگلی به بدن او می چسبد و سراسر لباس او را می پوشاند. او با این لباس قدرت بیشتری پیدا می کند و شروع می کند به انتقام گیری ، کینه ورزی و تحقیر دیگران. او در اثر تشویق های مردم و تمجیدهای شان دچار خودشیفتگی و غرور می شود و تنها خودش را می بیند. پیدا شدن این احساس ها باعث می شود به کارهای اشتباهی دست بزند که دیگر معصومیتی در چهره اش نباشد. آنچه این روند به مخاطب القا می کند ، این است که منجی انسان ها هم می تواند مغرور و خودپسند شود ، می تواند دچار حس انتقام و کینه توزی شود و می تواند دست به کارهایی بزند که باعث فساد و تباهی شود. در قسمت سوم حتی به صراحت از طرف مدیر روزنامه مطرح می شود که باید عکس مرد عنکبوتی در حال ارتکاب جرم گرفته شود. وقتی مردم بپذیرند منجی هم می تواند اشتباه کند و گناهی مرتکب شود و محوریت یک انسان معصوم از بین برود ، هر کس که از ابراز قدرت و نفوذ مالی برخوردار باشد ، می تواند ادعای منجی بودن نماید. همان گونه که در جنگ عراق و آمریکا ، جرج دبلیو بوش ، ادعای منجی بودن برای تمام کشورها را مطرح نمود. عصمت منجی و امام که در مهدویت شیعه موضوعیت دارد ، یک نکته اساسی و کلیدی در این مقوله است. در صورت زیر سوال رفتن آن و یا کمرنگ شدن آن ، فرصت برای مدعیان مهدویت مهیا خواهد شد. مجموعه ی عنکبوتی در راستای اهداف تهدید نرم ، سعی دارد شرط عصمت و عدم خطاپذیری منجی بشریت را زیر سوال برده و کمرنگ نماید.


4 ـ نکته ی دیگری که قابل توجه است این که مرد عنکبوتی برای گرفتن انتقام کشته شدن عمویش که به ناحق کشته شده است ، وارد میدان می شود و دست به آن اقدامات می زند و در نهایت اشتباه معرفی می شود. این داستان دقیقاً از روی علت ظهور حضرت ولی عصر (عج) کپی برداری شده است. حضرت صاحب الزمان (عج) ، علت قیام خود را خونخواهی و انتقام از کشته شدن جد بزرگوارش ، حسین بن علی ، عنوان می کند و با این شعار قیام می نماید و از قاتلان آن حضرت انتقام می گیرد. (10) قیام حضرت و انتقام گرفتن ایشان بر حق استوار است. در مجموعه ی مرد عنکبوتی سعی شده مسأله ی انتقام گرفتن را یک رفتار ضد اخلاقی و اشتباه قلمداد نماید و در نهایت در پایان فیلم نیز مرد عنکبوتی ، قاتل عمویش را می بخشد. شاید یهود در حال عرصه سازی فرهنگی برای خنثی کردن شعار یا لثارات الحسین باشد تا پس از ظهور حضرت ، مردم از ایشان بخواهند تا قاتلان جدشان را عفو کنند.


شخصیت پردازی که برای قاتل عموی او شکل می گیرد ، جای دقت بیشتری دارد. در ابتدای فیلم مرد قاتل که از زندان فرار کرده است به خانه اش می رود تا دخترش را ببینند. بیشتر سکانس هایی که او نقش ایفا می کند همراه با موسیقی آرام و درام می باشد ، به طوری که حس نوع دوستی و ترحم را در مخاطب نسبت به این فرد فراری و قاتل بر می انگیزد. جملاتی که او در دیالوگ هایش به کار می برد ، بسیار قابل تامل است. او در جایی که با همسرش روبرو می شود چند جمله می گوید: « برای کاری که کردم دلیل خوبی داشتم » و « من آدم بدی نیستم ، سرنوشت بدی داشتم » این جمله ها در داستان فیلم نیز تایید می شود. هنگامی که او به داخل گودال شن می افتد و ناخواسته تغییر ساختار مولکولی می یابد و تبدیل به مرد شنی می شود ، مخاطب می پذیرد که او واقعاً ناخواسته سرنوشت بدی داشته است.
او حتی در پایان فیلم نیز که با مرد عنکبوتی روبرو می شود ، دو جمله ی کلیدی را به کار می برد: « خودم انتخاب نکردم که این باشم » و « از تو نمی خوام ببخشی ، فقط می خوام که درک کنی » جملات مرد شنی که در طول فیلم به کار می رود و سرنوشتی که برای او رقم می خورد ، این مطلب را به مخاطب انتقال می دهد که مجرم و گناهکار ، ناخواسته گناهی را مرتکب می شود و سرنوشت او بد رقم خورده است.


این نوع نگاه که سعی می شود برای مرد شنی تبیین شود مقوله ای مفصل در مباحث جرم شناسی و مباحث کلامی جبر و اختیار می باشد. در مقوله ی جرم شناسی که در حال حاضر فعالان حقوق بشر آمریکایی از آن سوء استفاده می کنند ، این موضوع مطرح می شود که بسیاری از جرم ها ، جرم محسوب نمی شود ، چون طرفین آن با رضایت آن را انجام می دهند، مثل هم جنس بازی ، فحشاء خانوادگی ، فیلم برداری از مسائل خصوصی دیگران و... در تمام این موارد چون طرفین نسبت به آن رضایت دارند ، این عمل دیگر جرم محسوب نمی شود.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
در موارد دیگر نیز برای تبرئه ی فرد مجرم ، این بحث را مطرح می کنند که آیا مجرم ، خود به تنهایی مجرم است؟ یا این که جامعه ، خانواده ، تربیت و بسیاری عوامل دیگر در شکل گیری جرم دخیل بوده است. با دامن زدن به این عوامل و کمرنگ کردن نقش اراده ی فرد ، کم کم این باور تقویت می شود که مجرم ، دیگر مجرم نیست. در حوزه ی مباحث کلامی نیز ، با اعتقاد به جبر گرایی این نتیجه حاصل می شود که هر چه اتفاق می افتد ، خواست خدا بوده و بشر در آن دخالتی ندارد. این همان تفکری است که توسط امویان رواج یافت و باعث شکل گیری تفکرات معتزله گردید. این تفکر که در حال حاضر نیز وجود دارد خیلی از جریانات و حوادث تاریخی را خواست خدا می داند ، مثلاً روی کار آمدن معاویه و حکومت او را خواست خدا می دانند ، کشته شدن امام حسین به دست یزید را خواست خدا می داند.

بسیاری از وهابیان در حال حاضر بر این عقیده اند که یزید گناهی مرتکب نشده است و خواست خدا بوده است که امام حسین به آن شکل به شهادت برسد. با پذیرش این دو مسئله ، یعنی:
1ـ مجرم در ارتکاب جرم خود ، به تنهایی مجرم نیست بلکه عوامل محیطی و تربیتی در آن نقش داشته و اراده ی شخصی نقش چندانی ندارد.
2 ـ حوادث و اتفاقات ، به خواست خداوند اتفاق می افتد و بشر دخالتی در آنها ندارد.

نتیجه ای که حاصل می شود این خواهد بود که مقوله ای به نام تبری و دشمنی با دشمنان خدا موضوعیت ندارد و لعن دشمنان خدا و پیامبران و ائمه ، مفهومی نخواهد داشت و نهایتاً نیز انتقام گیری از قاتلان و دشمنان اهل بیت و امام حسین (ع) نیز موضوعیت ندارد. مجموعه ی مرد عنکبوتی با روش جنگ نرم و عرصه سازی فرهنگی به روش هالیوود ، تلاش دارد این مفاهیم را در میان مردم جهان ، خصوصاً شیعه نهادینه نماید. همان طور که در روایات آمده است قیام حضرت صاحب الزمان (عج) بر اساس خون خواهی و انتقام خون سیدالشهداء می باشد و قبل از ظهور حضرت ، فرهنگ عاشورا در میان مردم جهان گسترش می یابد و مردم آماده ی این انتقام خواهند شد. رسالت امروز یهود ، تحریف این مفاهیم است.


پی نوشت ها:
5 ـ المستجاد ـ ص 115 ـ امام صادق :« اذا اذن الله تعالی ...».
6 ـ رسول اکرم ـ « الانصاف فی نص علی الائمه »ـ ص 412
7 ـ توقیعات امام زمان ـ شیرین کارخانه ای ـ فصل سوم
8 ـ عیون اخبار الرضا ـ ترجمه ی آقای غفاری ـ ج 2 ـ ص 417
9 ـ سوره ی نساء ـ آیه ی 46
10 ـ منتهی الامال ـ چاپ هجران ـ ج 1 ـ ص 542 و بحارالانوار ـ ج 52 ـ ص 308 ـ یا لثارات الحسین

__________________________
نویسنده : حامد جدیدی

منبع : راسخون

تنظیم و ویرایش : سایت حرف آخر
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
ادامه ی مبحث « تعریف مفاهیم در شبکه عنکبوتی »


5 ـ نکته ی دیگری که می توان در بحث منجی گرایی مطرح نمود این است که ، اساساً ما منجی را برای چه می خواهیم؟ آیا ما منجی را برای رفع مشکلات و نیازهایمان می خواهیم؟ آیا منجی رسالتی جز این ندارد که حوادث و بلاها را از سر ما بر طرف نماید؟ آیا منجی فقط واسطه ی رفع حاجات و دریافت عنایات است؟ آیا ما باید به زندگی عادی و روزمره ی خود مشغول باشیم و وقتی دچار مشکل شدیم از منجی بخواهیم که آن مشکل را حل نماید؟ آیا می توانیم به امور عادی مملکتی و حکومتی مشغول باشیم و به رشد و توسعه ی کشور بپردازیم بدون آن که توجهی به منجی داشته باشیم و فقط در وقت تهدیدهای امنیتی از او مدد بخواهیم؟ آنچه در مجموعه ی مرد عنکبوتی درباره ی کارکرد منجی در ارتباط با مردم و مردم در ارتباط با منجی ارائه می دهد ، دقیقاً همین است. مردم و منجی هر کدام مشغول زندگی خود هستند ، مردم در لذت های زندگی و روزمرگی ها و بهشت شداد آمریکا غرق هستند و منجی هم در حال زندگی معمولی خود است ، تا این که مشکلی و حادثه ای پیش می آید و روال زندگی مردم به هم می خورد و اینجاست که منجی عنکبوتی می آید و مشکل را رفع می کند تا مردم در آرامش روزمره خود قرار گیرند. اصولاً در این تفکر، منجی قرار نیست بیاید و چیزی را اصلاح کند و یا جامعه را تغییر دهد ، بلکه همین زندگی جامعه ای که هست ، جامعه ی مطلوب در نظر گرفته می شود که همان جامعه ی لیبرال دموکرات سرمایه دار غرب می باشد.
آنچه در نگاه منجی گرایی و مهدویت شیعه صحیح و حق است بر خلاف این می باشد. منجی فقط برای رفع نیازها ، حاجات ، مشکلات و تهدیدها نمی باشد ، بلکه منجی ، رسالتش و هدفش تعالی ایمان و عقل جامعه ی بشری و اقامه ی عدل و بندگی خداوند و بر طرف نمودن ظلم و جور به کمک مردم از روی زمین می باشد. رسالت منجی جهانی سازی اخلاق و درست کاری و افزایش سطح آن در میان مردم به کمک مردم می باشد. در تفکر شیعی جامعه باید به سمت آرمان ها و ایده آل های منجی حرکت نماید و به حال و امروزش راضی نباشد ، بلکه تلاش کند برای تحقق عقلانیت و انسانیت و بندگی خداوند بر روی زمین.
رسالت منجی هدایت و تربیت جامعه و تشکیل حکومت جهانی و اداره نمودن آن بر محوریت حق و عدل می باشد. نگاه ابزاری به منجی با محوریت نیازها و خواست های لذت محور انسانی ، نگاهی انحرافی به این مقوله می باشد.
%D9%85%D9%86%D8%AC%DB%8C%20%D8%B9%D9%86%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA%DB%8C%204.jpg




6ـ تفاوت دیگری که میان منجی عنکبوتی با منجی اسلام وجود دارد ، سطح علم و آگاهی منجی نسبت به حوادث ، عالم و کل امور می باشد. علم منجی عنکبوتی نسبت به حوادث ، محصور به رادیو بی سیم اداره ی پلیس می باشد ، اما آنچه در علم امامت اسلام مطرح است ، بسیار فراتر و گسترده تر از علوم بشری می باشد. این رویکرد به علم و آگاهی منجی نسبت به وقایع در مجموعه ی مرد عنکبوتی ، علم غیب و علوم لدنی امام را کمرنگ کرده و با تحریف همراه می نماید.

 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
7 ـ نکته ی دیگری که درباره ی منجی عنکبوتی می توان گفت: استفاده از روایاتی است که درباره ی حضرت ولی عصر (عج) و ویژگی های دوران آخرالزمان و عصر ظهور آمده است. در قسمت سوم چند جمله درباره ی مرد عنکبوتی گفته می شود: « کسی که نمی دونیم کی هست و از ما هم توقعی ندارد » و « او در دل تاریکی بیرون آمد تا به مردم کمک کند ، درست در موقعی که هیچ امیدی وجود نداشت » . این دو جمله درست اوصاف حضرت صاحب الزمان (عج) می باشد که در روایات آخرالزمانی آمده است ، با این مضمون که « حضرت در میان مردم زندگی می کنند بدون آنکه کسی او را بشناشد و وقتی حضرت ظهور می کنند خیلی از مردم می گویند ما او را قبلاً دیده ایم » و « حضرت زمانی ظهور می کند که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد و هیچ امیدی وجود نداشته باشد ». نوع زندگی مرد عنکبوتی نیز گرته برداری از نوع زندگی حضرت می باشد ، به طوری که در میان مردم زندگی می کند و نشست و برخاست دارد ، مشکلات آنها را بر طرف می نماید و به جز تعدادی محدود ، بقیه از هویت او اطلاع ندارند. این همان روش زندگی امام زمان (عج) می باشد.

8 ـ از ویژگی های دیگر منجی عنکبوتی ، رابطه ی جنسی اوست. نوع تعاملات جنسی او دقیقاً مدل آمریکایی هالیوودی می باشد. منجی گرایی هالیوودی عجین شده است با س ک س. هالیوود هیچ ابایی ندارد که برهنگی و همخوابگی پیامبران و منجیانش را به تصویر بکشد. مثلاً در فیلم آخرین وسوسه ی مسیح ، همخوابی مسیح را با همسرش ( به روایت یهود ) نشان می دهند. برهنگی ذات فرهنگ غرب است. تمدن غرب با پورن و س ک س و برهنگی پیش می رود. حیا زدایی و حرمت شکنی از هر نوع موجود مقدس جزء فرهنگ هالیوود و غرب می باشد که ریشه در تفکرات و عقاید یهود دارد. همین شیوه را در داستان های پیامبران به روایت یهود داریم.

9 ـ یکی از مفاهیمی که در فرهنگ آمریکایی فراموش شده ، مفاهیمی چون ایثار ، شهادت و جانبازی می باشد. در بسیاری از صحنه ها مرد عنکبوتی با فداکاری و به خطر انداختن جان خود ، برای نجات مردم ، این مفهوم را بازسازی می نماید و در قسمت دوم ، هنگامی که موفق می شود ترن خارج از کنترل را مهار نماید ، از هوش می رود و بر روی دستان مسافران به حالتی شهادت گونه ، حمل می شود و مردم او را به خاطر این فداکاری ستایش می کنند. فرهنگ و مدل زندگی آمریکایی این مفاهیم را ندارد و برای خلق آن از شخصیت های سینمایی کمک گرفته می شود. این شخصیت سازی را در فیلم های 300 و گلادیاتور نیز مشاهده می کنیم.
 
بالا