هفتـم: اعلام تولی و دوستی با امام حسین و اصحاب او. براساس این فراز، زائر عاشورا با کسانی در صلح و صفاست که با امام و یارانش در صلح و صفایند و با معاندان ایشان، در ستیز است. این صلح و جنگ بین جبهه حق و باطل تا روز قیامت ادامه دارد؛ چرا که هر روز عاشورا و هرزمین کربلاست. حماسه حسینی خاصِّ دیروز نیست که پایان یافته باشد و ما بر آن گذشته غمبار بگرییم؛ بلکه ماجرای امروز و فردای بشریت است و تا زندگی در این گیتی در جریان است، داستان موسی و فرعون وَ حسین و یزید همچنان پابرجاست.
وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ.
هشتـم: تفصیل درخواست لعن و نفرین الهی بر ستم پیشگان و بدسگالان مکتب زیاد، مروان و بنی امیه.
نهــم: زائر با یادآوری عظمت مصیبت کربلا وَ با تمسک به بلندای مقام قتیل آن، از خداوند درخوست فیض همراهی با قائم آل محمد ارواحنا له الفداء را دارد. ویژگی این فراز، تأکیدی است بر این که خونخواهی سیدالشهداء (ع) از یزیدیانِ دوران زیر پرچم رهبر عادل، رزق الهی زائران حقیقی سیدالشهداست. لذا آن که در جنگ حق و باطل زمانش حضور ندارد، مدعی دروغین پیروی از مکتب حسینی است.
یازدهــم: عروج در حریم قرب الهی و آل عبا، با دو بال دوستی با اباعبدالله وَ دشمنی با دشمنان او میسر می گردد. وجه ایجابی این تقرب، در بخش نخستین این فراز عنوان می شود وَ وجه سلبی آن در بخش بعد از آن طرح می گردد. زائر حسین (ع)، مقصد و غایتش خــداست. او راه وصول به محبوب اَعلی را در پیروی از ولایت ائمّه هُـدی و بیزاری جستن از دشمنان ایشان می جوید؛ که همانا دو اصل "تولـی" و "تبـری" است، که علاوه بر گفتار، در کردار نیز باید هویدا باشد. بدین سان زائر راستین با سپاه نور، در صلح و صفا و با سپاه دشمن، در جنگ و عِناد است.
دوازدهــم: اساس نزدیکی به خداوند و خلیفة الله، شناخت عمیق نسبت به امامت است.
گام اول در شناخت حق و اولیاء الهی، تخلیه نفس از اوصاف و افعال ناپسند وَ وصول به مقام تخلـی، منوط به بیزاری جستن از دشمنان اولیاء الهی است. لذا می گوییم: خدایا ما را در دنیا پیرو راه حسین (ع) قرار بده، تا در آخرت نیز همنشین او گردیم.
پیروی راه حسین علیه السلام سهل و آسان نیست، لذا از خداوند می خواهیم ما را در این راه سخت، صادق و ثابت قدم بگرداند که: "إنَّ الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کأنَّـهم بنیان مرصوص" (صف/4) "خداوند کسانی را که در راه او (همچون حسین (ع)) چون کوه استوار و مقاوم، کارزار می کنند دوست دارد."
آری، هر که از باب صدق، در راه خدا ثابت قدم باشد؛ به مقام مبارک و منیع "محمود" نزد خداوند نائل می گردد. مقام "محمود" به بهانه حاصل نشود، بلکه با جانفشانی در راه خونخواهی حسین (ع) و احیاءِ مکتب او، زیر پرچم امام هادی که دعوت به حق می کند، میسر می گردد.
"و من اللیل فتهجـد به نافلـة لک عسی أن یبعثک ربک مقاما محمودا." (اسراء/79) "
و پاره ای از شب را به راز و نیاز با خداوند بیدار باش، تا خداوند تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد." با استناد به قرآن کریم؛ وصول به مقام رفیع "محمود" نزد پروردگار، از طریق تهجد امکان پذیر است. "مقام محمود" طلب ولايت مطلق محمدي است و هنگامي به دست مي آيد كه هدف از بعثت از مسير دايره ولايت مشخص و به يقين تبديل شده و ايمان در قلوب ستقر شده باشد تا بتواند ظلم و عصيان را از قلب سالک ريشه كن سازد .به تعبیر زیارت عاشورا؛ وصول به این مقام "محمود"، در پیروی و احیای مکتب حسینی است. فتأمل یا اولی الابصار.
وَ اَسْئَلُ اللَّهِ بِحَقِّكُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِه مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الْاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ . اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
سیزدهــم: زائر حسینی، رحمت و مغفرت الهی را در پیروی از راه و مکتب امام حسین علیه السلام می یابد، که همانا راه و مکتب آخرین فرستاده الهی حضرت محمد (ص) است. در این فراز بر پیوستگی و درهم تنیدگی "عتـرت" در "سنت محمدی" تأکید می شود. زیرا که ولایت در دل نبوت محمدی است.
چهاردهــم: اموی مسلکان، روز شهادت ارزشها را جشن می گیرند؛ آنهایی که مورد لعن و نفرین پیامبر الهی واقع شده اند، جبهه باطلی که در همه زمانها و مکانها حضور دارد.
اَللَّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا وَ اَیَّامِ حَیاتى بِالْبَرائَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ.
پانزدهــم: تقرب به حضرت دوست، با بیزاری از دشمنانِ محبان و محبوبانِ کاملِ محبوبِ اعلی حاصل می شود.
شانزدهــم: شامل نتیجه گیری نخستین است، با این مضمون: خدایا نفرین فرست بر اولین کسی که در حق محمد و آل محمد (ع) ظلم نمود و نفرین فرست بر آخرین غاصب مقام امامت و ولایت و نفرین الهی بر آمران و عاملان و مباشران شهادت سیدالشهداء.
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ اَللَّهُمِّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ.
هفدهــم: شامل نتیجه گیری دوم است، با این مضمون: یا اباعبدالله الحسین، من با تو و یاران در خون خفته ات، بیعت ابدی می کنم و از تو می خواهم که زیارت و درک مستمر معارف خود را نصیبم گردانی. بیعت من با سالار شهیدان و سیدالساجدین (ع) و امامان از ذریه آنان و یاران برجسته ایشان و پیشوایان حسینی است. خدایا براساس تـولــی، تبری می جویم و نفرین می فرستم و دوری می گزینم از پیشوایان باطل و غاصبان مقام ولایت و امامت و رهبران ظلمت در هر عصری.
واپسیـن فـراز: خدایا تو را سپاس می گویم؛ سپاسی درخور آنان که در این مصائب و سوگ بزرگ شکرگزار تو بوده اند.
خدایا با پرداختن به ارزش های رفیع حسینی، در روز ورود به عالم واپسین، مرا شایسته شفاعت سالار شهیدان که مقبول عالی مقام درگاه احدیت توست قرار بده.
خدایا مرا با امام حسین (ع) و یاران پاکبازش در راستی و درستی سلوک عاشقانه پابرجا بدار.
از جهت ساختارشناسی فراز واپسین به زیبایی و استحکام، اول و آخر و محتوای باطنی و ظاهری زیارت عاشورا را بیان موکد نموده است.
کلمات کلیدی عرفان نظری و عملی این فراز که ستون فقرات کل زیارت عاشورا میباشد عبارتند از:
مبداء، معاد و ولایت خلیفه الله، انحصارسپاس و ستایش مخصوص ذات اقدس الهی، مقام شاکرین، استقامت در طریقت، مقام صدق و سلوک راه سرخ فنای فی الله وبقای بالله.
هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی
که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
ملامت گو چه دریابد میان عاشق و معشوق
نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
علامه حسن زاده آملی دام عزه در این باره نوشته است:
«ادعیّه مأثوره هر یک مقامی از مقامات انشایی و علمی ائمه دین است، لطایفِ شوقی و عرفانی و مقامات ذوقی و شهودی که در ادعیّه نهفته اند و از آنها مستفاد میشوند، در روایات وجود ندارند و دیده نمیشوند؛ زیرا در روایات مخاطب مردماند و با آنان محاورت داشته اند و به فراخور عقل و فهم و ادراک و معرفت آنان با آنان تکلم میکردند و سخن میگفتند نه به کُنه عقل خودشان ان ها هر چه را که گفتنی بود،
فی الکافی عن الصادق علیه السلام : "ما کَلَّم رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه وآله وسلم الْعِبادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ"(1)
و در روایت دیگر نیز قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله وسلم : "اِنّا مَعاشِرَ الأَنْبِیاءِ أُمِرنا أَنْ نُکَلِّمَ النّاسَ عَلی قَدْرِ عُقُولِهِمْ"(2)
امّا در ادعیه و مناجاتها با جمال و جلال و حسنِ مطلقِ و محبوب ومعشوق حقیقی به راز و نیاز بودند، لذا آنچه در نهان خانه سِرّ و نگارخانه عشق و بیت المعمورِ ادب داشتند به زبان آوردند و به کنه عقل خودشان مناجات و دعا داشتند.»(3)
زیارت عاشورا، دربردارنده زیباترین معارف عاشورایی است که کمتر زیارت نامه ای این ویژگی را داراست؛ چه این که زیارت عاشورا به اعتقاد محققان و محدّثان، حدیث قدسی(4) است. مرحوم محدث قمی قدس سره در این باره نوشته است: