^#^#^# اشعار رضــــــوی ^#^#^

entezar

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
همشون قشنگن.قصد کشتن منو دارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

می شود دل به امید تو تمنا نکند

روح برگشته به ایوان تو غوغا نکند

بعد چندی که میسر نشده دیدارت

چشم در صحن تو و سیر تماشا نکند
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

یاد او در عمق دلها می شکوفد همچو نور

نام او در کام جانها می تراود همچو قند

ای حضور هشتمین، افتادگان غربتیم

دست ما را هم بگیر از لطف، ای بالابلند

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

در دامن نجمه آیت نور آمد

نور متجلای شب طور آمد

تا زنده کند سنت احمد، طفلی

با منطق و علم و حکم و منشور آمد
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد

دلبری هست به هر حال به پا برخیزد

لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است

هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد ...


یا امام.jpg
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_91526989031915268911.gif

برخیز تابه جشن به مهمانی ات برند
دربزم غرق نورو چراغانی ات برند

لبخند می زنند دراین جاشکوفه ها
ای گل بخند تاکه به مهمانی ات برند

فصل شکفتن گل موسی بن جعفراست
نیکوست گربه گلشن قرآنی ات برند

یک پنجره به عرش برین باز گرکنی
ای دل بسوی جشن گل افشانی ات برند
ازاین حریم زادل موسی بعید نیست
تاطورموسی عمرانی ات برند

وقتی به سوی آینه ها می کنی نگاه
تااوج بی نهایت حیرانی ات برند
گاهی برای عرض ارادت براین امام
تاآسمان ابری وبارانی ات برند

امروز سرگذار به خاکش که روز حشر
پی برمقام وقدرسلیمانی ات برند
چون اشک برغبار درش بوسه ای بزن
تابهر کسب منصب دربانی ات برند

ازاین بهارعشق «وفائی» چه غافل
مگذار تابه خـواب زمستانی ات برند

شاعر:وفائی
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_54057516133262577867.gif


دلم بود و حرم بود و امامم بود و تنهایی
حرم قبله ، حرم کعبه ، عجب احرام زیبایی
به کنج دنج یک حجره ، تماشا داشت اوج او
دلم را کرد اقیانوس ، موسیقی موج او

دو رکعت گریه سر کردم ، دو رکعت خاک گل کردم
دو رکعت با تمام سنگهایش درد و دل کردم

لباس اشک آماده ، سرم از شرم افتاده
همیشه سنگ فرش او برایم مهر و سجاده
زیارت نامه میخواندم ، دلم گرم زیارت شد
نگاهم خورد بر قبرش ، نمیدانم جسارت شد؟


به پای پنجره فولاد ، دل روی دل افتاده
گذار کشتی طوفان زده ، بر ساحل افتاده

نفس پشت نفس ، ایوان به ایوان سیر میکردم
گلاب چشمهایم را برایش خیر میکردم

تمام صحن هارا مست بوی عود میدیدم
پریدم ناگهان از خواب ، رویا بود میدیدم

دوباره چشم را بستم ، دوباره جستجو کردم
دوباره خواب را از ردپا تا صحن بو کردم
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_13988234911805196829.gif

بیا پیراهنم بو کن ، هنوز عطر حرم دارد
فقط ایوان و سقاخانه و یک صحن کم دارد

دلم آهو ، دلم از او ، دلم مشغول گفتگو
بزن نی زن بنام او ، بگو یا ضامن آهو

کبوتر وار می آیم ، به آب و دانه ای دلخوش
عطش دید ترک خورده ، به سقاخانه ای دلخوش

دلم خورشید می خواهد ، هوای گنبدت کرده
دوباره عید می خواهد ، هوای مشهدت کرده

بیابان های تو لبریز از آهو شود ضامن
کلاغ از لطف چشمان ملیحت قو شود ضامن

به گوشه چشم تو شیر از میان پرده اش پاشد
دو چشم آهو از وقتی به تو افتاد زیبا شد
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمی‌دانم

نمی‌دانم چرا این قدر با من مهربانی تو
نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم

نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند
که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم

به دریا می‌زنم، دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم

سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه
بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم
 
بالا