قرآن و نويد از امام مهدي (علیه السلام)

  • نویسنده موضوع ضحا
  • تاریخ شروع

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

:god16:



قرآن كتاب پرشكوه خداست .

كـتـابـى اسـت كـه نـه كـتـابـهـاى آسـمـانـى پـيـشـيـن آن را خـدشـه دار و باطل مى سازد و نه واقعيتهاى آينده
.[SUP](سوره فصلت ، آيه 42.)
[/SUP]
بـيانگر هر چيزى است [SUP]([/SUP]
[SUP]سوره نحل ، آيه 89.)[/SUP]
و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در (اين ) كتاب روشن و روشنگر آمده است .
[SUP]([/SUP]
[SUP]سوره انعام ، آيه 59..)
[/SUP]

در اين كتاب از هيچ چيز فروگذار نشده
[SUP]([/SUP]
[SUP]سوره انعام ، آيه 38.)[/SUP] ...


آخرين پيام آسمان به زمين و زمان است همانگونه كه اسلام ، آخرين دين آسمانى و آخرين برنامه زندگى است .
بـا ايـن وصـف ، آيـا براستى مى توان فكر كرد كه قرآن در مورد اين رخداد بزرگ ، كه عميقترين و وسيعترين دگرگونى حيات انسان شناخته مى شود ساكت باشد؟

و در مورد آن بدون نويد و پيام ؟

ايـن قـرآنـى كـه از چـيـرگـى (روم ) بـر(ايـران ) و از بـرپـايـى دولت غاصب و پوشالى يهود، بر اساس سازش با قدرتهاى مسلط روزگار خبر مى دهد.
[SUP]([/SUP]
[SUP]ضـربـت عـليـهـم الذلة ايـن مـا ثـقـفـوا الا بحبل من الله ... سوره آل عمران ، آيه 112.)[/SUP]
ايـن قـرآنـى كـه از آن (يـاجـوج ) و(ماءجوج ) و سرانجام آينده آنها خبر مى دهد، اين قـرآنـى كه از امكان گذشتن از جو و راهيابى انسان به كرات آسمانى گزارش مى كند و مى فرمايد:

يـامـعـشـر الجـن و الانـس ان اسـتـطـعـتـم ان تـنـفـذوا من اقطار السموات و الارض فانفذوا الاتنفذون الا بسلطان ..
.
[SUP]([/SUP]
[SUP] سوره الرحمن ، آيه 34.)[/SUP]
يـعـنى : هان اى گروه جن و انس ! اگر مى توانيد كه از كرانه هاى آسمانها و زمين بيرون رويد، بيرون برويد اما بيرون نخواهيد رفت مگر با داشتن قدرت علمى و صنعتى ...

آيـا فـكـر مـى كـنـيـد چنين كتابى از ظهور اصلاحگر بزرگ تاريخ انسانيت و بنياد حكومت جهان گستر و عادلانه او، خبر نمى دهد و در مورد آن ساكت است ؟
هرگز چنين نيست ...

قـرآن از امـام مـهـدى عـليـه السـلام و بـرپـايـى حـكـومـت مـهـر و عدل او، در موارد متعدد و آيات بسيارى سخن گفته است و از اين حقيقت بزرگ خبر داده است .

و ايـن آيـات بـر شـخـصـيـت گـرانـمـايـه آن حـضـرت و ظـهـور او تاءويل گرديده است . همانگونه كه امامان نور عليه السلام كه قرآن در خانه آنان فرود آمـده اسـت ، بـديـن واقـعـيـت تـصـريـح كـرده انـد و مـى دانـيم كه صاحبان معصوم و مطهر و راستگوى خانه يعنى اهل بيت پيامبر به آنچه در خانه است ، داناتر و آگاه ترند.



:joda58:



 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



نمونه ها


نوید اول:


قرآن در نويدى مى فرمايد:
و نـريـد ان نـمـن عـلى الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين و نمكن لهم فى الارض و نرى فرعون و ماهان و جنود هما منهم ما كانوا يحذرون .
[SUP]([/SUP]
[SUP]سوره قصص ، آيه 5 و 6.)[/SUP]
يـعـنـى : و مـا اراده كـرديـم بـه كـسـانـى كـه در روى زمين تضعيف شده اند نعمتى گران ، ارزانى داريم و آنان را پيشوايان (راستين ) و آنان را وارثان گردانيم .

و بـه آنـان در زمـيـن اقـتـدار و مـنـزلتـى شـايـسـتـه دهـيـم و از آنان به فرعون و ماهان و سپاهيانشان چيزى را كه از آن مى هراسيدند، نشان دهيم .

امـير مؤمنان عليه السلام در تاءويل اين آيه شريفه مى فرمايد:(دنيا پس از چموشى و سـركـشـى ، بـسـان شـترى كه از دادن شير به دوشنده اش خوددارى مى كند و آن را براى بچه اش نگه مى دارد، به ما روى خواهد آورد.)
[SUP]([/SUP]
[SUP] نهج البلاغه ، قصار 209.)
[/SUP]

سپس به تلاوت اين آيه شريفه پرداخت كه :

و نـريـد ان نـمـن عـلى الذيـن اسـتـضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين ...


(ابن ابى الحديد) در اين مورد مى نويسد:
(بزرگان دينى و همفكران ما با اين واقعيت تـصـريـح مـى كـنـنـد كـه ايـن بـيـان امـيرمؤمنان عليه السلام نويد از آمدن امام و پيشواى بزرگى است كه فرمانرواى زمين و زمان مى گردد و همه كشورها در قلمرو قدرت او قرار مى گيرند...)
[SUP]([/SUP]
[SUP]شرح ابن ابى الحديد، ج 19، ص 29.)[/SUP]

آرى ! سـخـن اميرمؤمنان عليه السلام بيانگر آن است كه دنيا پس از سختى و بيداد بسيار نـسـبـت بـه خـانـدان پيامبر(ص ) سرانجام بسوى آنان روى خواهد آورد. آنان بر كران تا كـران گـيتى حاكم و بر دشمنان كينه توز خويش پيروز مى گردند.
انبوه مشكلاتى كه بـسـان سـنـگـهـا و صـخره ها سر راه نهضت آسمانى عدالت خواهانه و مقدس آنان قرار درد هـمـگى رام و كنار مى رود و دنيا پس از سختى و بدرفتارى با آنان برايشان آسان و پس از تلخى و مرارتش شيرين و پس از سركشى اش خاضع و پس از گردن فرازيش مطيع و منقاد آنان مى گردد.

و نيز از اميرمؤمنان عليه السلام آورده اند كه فرمود:
(مستضعفان ياد شده در قرآن كريم كـه خداوند اراده فرموده است آنان را پيشواى مردم روى زمين قرار دهد ما خاندان پيامبريم . خـداونـد سـرانـجـام (مهدى ) اين خانواده را بر مى انگيزد و بوسيله او، آنان را به اوج شـكـوه و عـزت و اقـتـدار مـى رسـانـد و دشـمـنـانـشـان را بـه سـخـتـى ، بـه ذلت مـى كشد.)
[SUP]([/SUP]
[SUP] بحارالانوار، ج 51، ص 63.)

[/SUP]

hsdf%20%2832%29.gif


 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


سخن كوتاه در تاءويل آيات

ايـنـك كـه سـخـن بـه تـاءويـل آيـات رسـيد مناسب است جهت آگاهى بيشتر شما خوانندگان گرامى ، سخنى در اين مورد ترسيم گردد.

تاءويل

واژه شناسان (تاءويل ) را برگردانيدن واژه و سخن از معناى ظاهرى به معناى حقيقى و باطنى آن ، معنا كرده اند.
[SUP]([/SUP]
[SUP]مجمع البحرين ، ماده (اول ).)[/SUP] تاءويل و تعبير خوابها نيز اينگونه است .

بـراى نـمـونـه : حـضرت يوسف عليه السلام در خواب يازده ستاره و خورشيد و ماه را مى بيند كه در برابر او سجده مى كنند و آنگاه پس از سالهاى طولانى كه حضرت يعقوب و فـرزنـدانـش به مصر مى روند، آن خواب و معناى حقيقى آن ، روشن مى گردد كه قرآن مى فرمايد:

... هذا تاءويل رؤ ياى من قبل ...
[SUP]([/SUP]
[SUP]سوره يوسف ، آيه 100.)
[/SUP]

هنگامى كه آنان بر يوسف وارد شدند، پدر و مادرش را نزد خويشتن جاى داد و گفت
frown.png
اين است تعبير آن خواب من كه اينك پروردگارم آن را تحقق بخشيده است .)

و درسـت هـمـيـن بـيـان در تـاءويـل و تـعـبـيـر خـوابـهـايـى اسـت كـه (يـوسـف ) در تـاءويـل آنـهـا مـى فـرمايد
frown.png
غذاى روزانه شما را هنوز نياورده باشند كه من پيش از آن ، شما را از تعبير آن خوابها، چنانكه پروردگارم به من آموخته است ، خبر دهم ....)

اميرمؤمنان عليه السلام در روايت از پيامبر(ص ) در مورد آموزش و فراگيرى دانشش از آن حـضـرت مـى فـرمـايـد: (هـيـچ آيـه اى نـيـسـت جـز ايـنـكـه آن گـرامـى ، مـعـنـاى نـهـان و تاءويل آن را به من آموخت .)
[SUP]([/SUP]
[SUP] بحارالانوار، ج 2، ص 230.)

[/SUP]
hsdf%20%2832%29.gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


بازگشت به بحث

در آيـه مـورد بحث كه ظاهر سخن از جنايات فرعون است قرآن به اين واقعيت تصريح مى كند كه :

... و نـريـد ان نـمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين .

يـعـنى :... و ما بر آن هستيم كه بر مستضعفان روى زمين نعمتى گران ارزانى داريم و آنان را پيشوايان سازيم و وارثان گردانيم .

در ايـنـجـا مـعـنـاى ظـاهـرى ايـن اسـت كـه خـداونـد عـزت و اقـتـدار بـنـى اسـرائيـل را بـه آنـان بـاز پـس مـى دهد و(فرعون ) و(ماهان ) و سپاهيانشان را به بوته هلاكت مى سپارد.

اما معناى نهان آيه شريفه غير از معناى ظاهرى و روشن آن است . آن معنا اين است كه : مقصود از تـضـعـيـف شـدگـان در آيه شريفه ، خاندان پيامبرند. مردم آنان را تضعيف نموده و بر آنان ستم كرده و آنان را به قتل رسانده و رانده و سخت ترين بيدادگرى را در مورد آنان روا داشته اند.

پيامبر گرامى (ص ) در تبيين اين مطلب فرمود:
انتم المستضعفون بعدى
[SUP]([/SUP]
[SUP] واژه (مـسـتـضـعـف ) در مـفـهـوم قـرآنـى : كـسـى اسـت كـه نـيـروهـاى بـالقـوه و بالفعل را بر برازندگى ، تكامل و اقتدار و شكوه داراست اما از سوى استبداد، ارتجاع و استعمار حاكم ، سخت زير فشار است و در همانحال در انديشه گسستن بندهاى اسارت و در انـديـشـه عـدالت و آزادى و تـقواپيشگى نه اينكه به معناى عنصر فاقد قدرت و توان و تحرك و برنامه و هدف باشد.)[/SUP]
يعنى : شما تضعيف شدگان پس از من هستيد.

و اين واقعيت تاريخى كه پيامبر از آن خبر داد، هيچ نيازى به اثبات ندارد.

تـاريخ اسلامى و روند آن ، به صراحت و با رساترين صداى خويش گواهى مى كند كه مـردم از هـمـان روز رحـلت پـيـامـبـر، خـانـدان او را بـا كمال تاءسف مورد هجوم قرار دادند و آنان را بسختى تضعيف كردند.

اگر شما خواننده عزيز به كتابهايى نظير(مقاتل الطالبين ) مراجعه كنى ، با انواع مصيبتها و رنجها و بيدادگريهايى روبرو مى گردى كه بر خاندان پيامبر باريده است ، چـرا كـه زورمندان و سلطه گران اين نسل پاك و پاكيزه را بشدت تضعيف نمودند و آنچه دلهـاى لبـريـز از كـيـنـه و جـاه طلبى شان خواست ، در دشمنى با آنان انجام دادند و كار بـجـايـى رسـيـد كـه مـردم دنـيـا پـرسـت در راه تـقـرب بـه فرمانروايان و بدست آوردن دل آنـان سـرهـاى مـقـدس فـرزنـدان پـيـامـبـر(ص ) را بـه حـاكمان هديه بردند،
[SUP]([/SUP]
[SUP] عـن الحـسـيـن (ع ): و مـن هـوان الدنـيـا عـلى الله عـزوجـل ان راءس يـحـيـى بـن زكـريـا اهـدى الى بـغـى مـن بـغـايـا بـنـى اسرائيل . بحارالانوار، ج 14، ص 175.)[/SUP] همانگونه كه (جعفر برمكى ) و عنصرى از اين قماش چنين كردند....

و راستى چه تضعيفى از اين بدتر و ظالمانه تر...؟!!!

امـا اراده خـدا بـر آن قرار گرفت كه بر اين نسل پاك و مظلوم تاريخ و بر رهروان راه و پيروان ستمديده آنان ، كه همواره زير فشار و سركوب و تحقير و ذلت قرار داشته و از سـاده تـريـن حـقـوق بـشـرى نـيـز مـحـروم هـسـتـنـد و زورمـنـدان آزادى و كـرامـت آنـان را پايمال ساخته اند، تفضيل فرموده و حكومت و فرمانروايى زمين و زمان را بر آنان ارزانى دارد.

حكومت و اقتدارى كه مرزهاى آن دو اقيانوس منجمد شمالى و جنوبى باشد و همه مناطق گـونـاگـون و مـحـيـطـهـاى بـهـم پـيـوسـتـه مـيـان ايـن دو را شـامـل گـردد.

حـكومت منحصر به فرد و بى نظيرى كه بدون هيچ مزاحم و رقيب و مخربى حـكـم رانـد و از اقـتـدار و نـيروى كامل و كارآيى و خلاقيت بى نظيرى براى اداره شايسته خانواده بزرگ بشرى برخوردار باشد و زمين و زمان و دلها را آباد سازد كه در اين مورد بزودى بحث خواهيم كرد...




hsdf%20%2832%29.gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



نكته ديگر

در پـايـان بـحـث ، در مورد آيه 4 و 5 از سوره مباركه قصص ، نكته ديگرى نيز شايسته طرح است و آن اينكه :

مـمـكـن اسـت ايـن تـاءويل و معناى نهان آن از آيه شريفه كه امامان نور عليهم السلام آن را آشـكـار سـاخـتـه انـد از ظـاهـر آيـه نـيـز دريـافـت گردد، چرا كه در صدر آيه 5، دو واژه (نريد) و (نمن ) بصورت مضارع كه از آينده خبر مى دهد، بكار رفته است .

از آنـجـايـى كـه ايـن آيـات پس از گذشت هزار سال از عصر(موسى ) بر قلب مصفاى پـيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرود آمده است مى توان گفت كه : اگر در مورد بنى اسـرئيـل بـود مـى تـوانـسـت بـصـورت مـاضـى كـه از گـذشـتـه پـيـام دارد، نـازل گـردد، اينگونه
frown.png
واردنا ان نمن ) و يا اينگونه : مننا على الذين استضعفوا همانگونه كه در ديگر آيات قرآن بصورت ماضى بكار رفته است .

براى نمونه :
(لقد من الله على المؤ منين ...)[SUP]([/SUP]
[SUP]سوره آل عمران ، آيه 164.)[/SUP]
(فمن الله عليكم ...)[SUP]([/SUP]
[SUP]سوره نساء، آيه 94.)[/SUP]
(و لقد مننا عليك مرة اخرى )[SUP]([/SUP]
[SUP]سوره طه ، آيه 37.)[/SUP]
و لقد مننا على موسى و هارون [SUP]([/SUP]
[SUP]سوره صافات ، آيه 114.)
[/SUP]
خـداوند در همه اين آيات ، واژه مورد نظر را به صورت ماضى به كار برده است ، اما در آيه مورد بحث بصورت مستقبل (و نريد ان نمن )

آيـا خـود ايـن نـكـتـه ، نـشـانـگـر ايـن واقـعـيـت نـمـى تـوانـد بـاشـد كـه مـعـنـاى نـهـان و تاءويل آيه شريفه را از ظاهر و تفسير آن نيز مى توان دريافت ؟

در آيه بعد نيز همينگونه است : (و نرى فرعون و هامان ...)

و جاى اين سؤ ال كه چرا نفرمود: (و اءورينا فرعون و هامان ؟)

و نـيـز در واژه هـاى : (نريد) و (نجعلهم ) و باز (نمكن ) و (نرى ) [SUP]([/SUP]
[SUP] واژه هاى ششگانه مورد اشاره در آيه مورد بحث ، در آيات 5 و 6سوره قصص بكار رفته اند.)[/SUP] اين واژه هـاى شـشـگـانـه بـصـورت مـسـتقبل آمده اند و نه ماضى ، در صورتى كه مى توانست ماضى باشند.


hsdf%20%2832%29.gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



يك سؤال :

مـمـكـن اسـت ايـن سـؤال طـرح گـردد كـه : (فـرعون ) و(هامان ) و سپاهيانشان ، هزار سال پيش از نزول قرآن نابود شده اند با اين وصف ، چگونه مى توان آيه مورد بحث را به واپسين حركت تاريخ و آينده جهان تاءويل نمود؟

پاسخ :

پـاسخ اين است كه واژه (فرعون ) در فرهنگ دين و دين شناسان ، به مفهوم خودكامگى و بيدادگرى و تجاوز و خود برتر بينى است و نام همه زمامداران خودكامه و خودپرست و تـجـاوز كـار،(فـرعـون ) مى باشد، چرا كه هر عصر و زمانى را (فرعونى ) خواهد بود و هر جامعه و امتى را فرعونها.

از دو امـام گـرانـقـدر حـضـرت بـاقـر و صـادق عـليـه السـلام در تاءويل آيه مورد بحث روايت كرده اند كه
frown.png
در اين آيه شريفه ، منظور از (فرعون ) و (هـامـان ) دو عـنـصـر خـودكامه از قريش اند.

خداوند آن دو را به هنگام ظهور مهدى عليه السـلام زنده مى كند و از آنان به خاطر آنچه مرتكب شدند بازخواست مى نمايد و آنان را بـه كـيـفـر جـنـايـتـشـان مـى رسـانـد. و مـنظور از سپاهيان آن دو نيز، پيروان اين دو عنصر خـودكـامه اند، همانانى كه با آن دو همكارى كردند و بر خط آنان گام سپردند و نام آنان را سر زبانها انداختند.)
[SUP]([/SUP]
[SUP]تفسير برهان ، ذيل آيه 5 از سوره قصص .)

[/SUP]

hsdf%20%2832%29.gif


 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



نوید دوم: وعده خدا

و نيز خداوند در قرآن كريم اينگونه از آن حضرت نويد مى دهد:
(( وَعَدَ اللّهُ الّذِينَ ءَامَنُوا مِنكمْ وَ عَمِلُوا الصالِحاتِ لَيَستَخْلِفَنّهُمْ فى الأَرْضِ كمَا استَخْلَف الّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنّ لهَُمْ دِينهُمُ الّذِى ارْتَضى لهَُمْ وَ لَيُبَدِّلَنهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنى لا يُشرِكُونَ بى شيْئاً وَ مَن كفَرَ بَعْدَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْفاسِقُونَ ...)) [SUP]([/SUP]
[SUP]سوره نور، آيه 55.)[/SUP]
يـعـنـى : خـدا بـه كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند وعده داده است كه آنان را در روى زمين جانشين ديگران سازد همانگونه كه مردمى را كه پيش از آنان بودند جانشين ديگران كرد و دينشان را ـ كه خود برايشان پسنديده است ـ استوار سازد و وحـشـتشان را به امنيت تبديل كند، تا تنها مرا بپرستند و چيزى را با من شريك نگيرند. و آنان كه از آن پس ، راه كفر و ناسپاسى در پيش گيرند، نافرمانند.

ايـن آيـه شـريـفـه از جـمـله آيـاتـى اسـت كـه بـه آن حـضـرت تاءويل شده است .

معناى آشكار و ظاهر آيه اين است كه ، خداوند:

1ـ آفـريـدگار تواناى هستى به مؤ منان و شايسته كرداران اين امت وعده داده است كه آنان را جانشين ديگران سازد...
طـبيعى است كه انسان بر روى همين سياره خاكى زندگى مى كند و آيه ناظر بر همين زمين اسـت و بـيانگر اين واقعيت است كه خداوند، سرزمين و امكانات كفر پيشگان جهان را به اين شايسته كرداران با ايمان مى دهد، و بدانان شرايط و امكاناتى مى بخشد كه در زمين با قدرت و عدل و داد فرمانروايى كنند، همانگونه كه در گذشته نيز برخى از دوستانش را جانشين دشمنانش ساخته است .

2ـ و نيز به آنان وعده داده است كه قدرت و نيرو و امكاناتى به آنان ارزانى دارد كه دين مورد پسند او را در همه عرصه هاى زندگى پياده كنند و شرايط وحشت بار و هراس انگيز اجـتماعى و روانى خويش را به امنيت و آرامش تبديل سازند، به گونه اى كه جز از خدا و عدالت نهراسند و هيچ قدرتمدار و زورمندى نتواند بر آنان ، شاخ و شانه بكشد. خداى را بـدون ترس و هراس و بصورت آشكار بپرستند و نداى حق و عدالت را به روشنى و با صداى رسا، طنين افكن سازند.


hsdf%20%2832%29.gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


كوتاه سخن اين كه : با نگرش به ظاهر اين آيه ، خداوند به مؤمنان و شايسته كرداران ايـن امت ، نويد جامعه اى را مى دهد كه از هر پليدى و ناپاكى پيراسته است و به تمامى ارزشـهـا و قـداسـتـهـا و فـضـيـلتـهـا و شـايستگيها آراسته است ، اين معناى ظاهرى اين آيه شريفه .

اين وعده شكوهمند خدا كه سه بار با لام قسم مورد تاءكيد قرار گرفته است و سه بار با نون تاءكيد، تاكنون تحقق نيافته است .

چـه زمـانـى مـردم بـا ايـمـان و شـايـسـتـه كـردار تـوانـسـتـنـد بـا اقـتـدار، حـكـومـت مـهـر و عـدل خـويـش را در سـراسـر جـهـان بـرپـا دارنـد و در كـمال آزادى و بدون ترس و دلهره مقررات عادلانه و جانبخش قرآن را در عرصه هاى حيات ، پياده نمايند؟
ايـن مـؤمـنان شايسته كردارى كه خداوند در آيه مورد بحث اين وعده روح بخش را به آنان مى دهد چه كسانى هستند؟

اگـر شـمـا خـواننده عزيز به تاريخ اسلام و مسلمانان از همان آغاز درخشش انوار نورانى وحـى تـاكـنـون ، مراجعه كنيد، به شايستگى در خواهيد يافت كه اين وعده شكوهبار خدا در ظـرف ايـن هـزار چـهـارصـد سـال تـحـقـق نـيـافـتـه و ايـن نـويـد بـزرگ جـامـه عمل نپوشيده است .
مـن فـكـر نـمـى كـنم كه وجدان هيچ مسلمان آگاه و باانصافى بپذيرد كه منظور از مؤمنان شـايـسـتـه كـردار در ايـن آيـه "امويان " و "عباسيان" باشند، چرا كه تاريخ مورد قـبول امت اسلام و ملل بيگانه ، گواه است كه "امويان" و "عباسيان" در حكومت سياه و وحـشتناك خود، سهمگين ترين جنايات را مرتكب شدند و خون پاك اولياى خدا را به زمين ريـخـتـنـد، حـرمتها را هتك كردند و كاخهاى ظلم و بيدادشان لبريز از فسق و فجور و ضد ارزش بـود كـه اگـر بـخـواهـيـم آن جـنـايـتـهـا را بطور دقيق شرح دهيم كتاب از اسلوب و موضوع خود خارج خواهد شد.


hsdf%20%2832%29.gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

بـعـلاوه چـه روزگـارى بـراسـتـى ديـن خـدا بـه تـمكن و اقتدار مورد نظر اين آيه مباركه نائل آمد، تا نويد جهان گستر شدن آن تحق يافته باشد همانگونه كه در آيه آمده است :

" وَ لَيُمَكِّنَنّ لهَُمْ دِينهُمُ الّذِى ارْتَضى لهَُمْ ..."
ايـن صـحـيـح اسـت كـه اسـلام به دليل جامعيت ، محتواى بلند، هماهنگى با فطرت و ديگر ويـژگـيـهـاى خـود و آورنـده و آمـوزگـاران و الگـوهاى حقيقى آن امامان نور عليهم السلام تـاكـنـون بـه مـيـليـونـهـا دل و قـلب راه يافته و آهسته آهسته به راه خود ادامه مى دهد، اما سـوگـمندانه همچنان فاقد يك قدرت منسجم جهانى است ؛ بطورى كه در هر گوشه اى از اين جهان پرآشوب ، هر كس مى تواند به جنگ با آن بر مى خيزد و بر ضد آن و پيروان آن دست به شقاوت مى زند.

بـه "چين" يا "شوروى" يا برخى از كشورهاى افريقايى و اروپايى برويد تا تـرس و هـراسـى را كه بر مسلمانان نجات يافته از تصفيه هاى خونين و ظالمانه سايه افكنده است ، بشناسيد و با ظلم و فشارى كه از هر سو زندگى آنان را احاطه كرده است ، آشنا شويد.
[SUP]([/SUP]
[SUP]لازم بـه يـادآوى اسـت كـه ايـن كـتـاب پـيش از فروپاشى اردوگاه شرق نگارش يافته است .)[/SUP]
در بـرخـى از كـشـورهـا نـگـاه داشـتـن قـرآن بزرگترين جرم است و نگاه دارنده آن در خور سهمگين ترين كيفرها و سخت ترين شكنجه ها.
ديـگر از دهها ميليون مسلمانى كه تنها به جرم ايمان به اسلام و قرآن كشته شدند چيزى مپرس .
در "چـيـن " و "شـوروى" و "يـوگـسلاوى" كشتارگاههاى مهيب و رعب آورى برپا گرديد و سيلابى از خون مسلمانان به راه افتاد.

در فليپين هم اكنون نيز مسلمانان از انواع فشار و سركوب و محروميتها رنج مى برند و در "ويـتـنـام" جـز خـدا نـمـى دانـد كـه چـه شـمـار مـسـلمـانـان بـدسـت كـمـونـيـسـتـهـا قـتـل عـام شـدنـد و از دهـهـا هـزار مـسـجـدى كـه بـه اصـطـبـل و مـحـل نـگـهـدارى سـلاح و "كـنـيـسـه"و مـيـدان ورزش تبديل شد ديگر مپرس و مگو...

پس چه زمانى نويد و وعده خدا تحقق يافت ؟...



hsdf%20%2832%29.gif

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"



سؤال :

مـمـكـن اسـت بـرخى بگويند: "اسلام در جزيرة العرب و كشورهاى خاور ميانه و بـسيارى از ديگر كشورها بويژه در روزگار فتوحات اسلامى تمكن و اقتدار يافت ... آيا اين نوعى تحقق آن نويد نيست ؟"

پاسخ :

صحيح است كه اسلام در مقاطعى از تاريخ خويش ، در قلمرو محدودى به قدرت رسيد و رهـبرى سياسى و اجتماعى را به كف گرفت ، اما آيا براستى همين حاكميت محدود و مقطعى ، نـويـد مـورد نظر قرآن و تحقق آن وعده شكوهمند خداست ؟ اگر چنين است اين شرايط كه در همان عصر پيامبر تحقق يافت و اسلام بر مدينه و بخشهايى از جزيرة العرب حاكم گـرديـد.

بـا ايـن وصف معنا و مفهوم اين نويد شكوهبار قرآنى چه مى تواند باشد كه مى فرمايد:
((وَعَدَ اللّهُ الّذِينَ ءَامَنُوا مِنكمْ وَ عَمِلُوا الصالِحاتِ ....))
يـعـنـى : خـداونـد به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دهند وعده داده است كه آنان را در روى زمين جانشين سازد...
بـنـظـر مـا، مـعـنـاى واقـعـى ايـن نـويد قرآنى اين است كه روزگارى در پيش است كه بر سراسر گيتى حاكم مى گردد و مسلمانان بدون هيچ هراس و دلهره اى راه و رسم مترقى و شعائر و برنامه هاى انسانساز دينى خود را بر پاى مى دارند و در تمامى مناطق مسكونى و آباد جهان ، تنها اسلام ، تدبير امور و تنظيم شئون بشريت را بدست مى گيرد.

آرى ! اين وعده شكوهبار قرآن است و اين هم تاكنون ، تحقق نيافته است .





hsdf%20%2832%29.gif

 
بالا