امکان ملاقات امام زمان علیه السلام

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

0035166.JPG


نویسنده: ابراهیم شفیعی سروستانی





وضوع تشرّفات و ملاقات با امام زمان علیه السلام این روزها دست مایه بسیاری از کتاب ها و نشریه های نوظهور قرار گرفته است و نویسندگان و ناشران این قبیل کتاب ها و نشریه ها تلاش می کنند با داغ تر کردن فضای بحث و گفت و گو در این زمینه، مخاطب بیشتری جلب کنند و بر شمارگان کتاب ها و نشریه های خود بیفزایند.
با توجّه به اهمیّت موضوع یادشده و به دلیل پرسش های فراوان به بررسی جنبه های مختلف این موضوع می پردازیم.​
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
. امکان یا عدم امکان تشرّف

امام مهدی علیه السلام در آخرین توقیعی که خطاب به چهارمین نایب خاصّ خود، علی بن محمّد سمری، صادر کرد، فرمود:
ای علی بن محمّد سمری، خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند. تو تاشش روز دیگر می میری. پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان جانشین پس از خود وصیت مکن که دیگر غیبت دوم[تامّه] رخ داده است. دیگر ظهوری نیست، مگر به اذن خداوند و آن، پس از مدتّی دراز و بعد از آن که دل ها سخت شد و زمین از ستم پر شدف رخ خواهد داد.

به زودی از شیعیانم، کسانی خواهند آمد که ادّعای دیدار (مشاهده) مرا می کنند. آگاه باشید هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادّعای دیدار مرا کرد، دروغ گو و افترا زننده است.(1)
این توقیع شریف، زمینه ساز بحث و گفت و گوهای فراوانی در زمینه امکان یا عدم ملاقات حضرت مهدی علیه السلام در زمان غیبت شده و علمای شیعه را به اظهارنظر در این زمینه واداشته است.(2) آنچه از مجموع این بحث و گفت و گوها بر می آید، این است که در اصل امکان ملاقات با آن حضرت تردیدی نیست و این که افراد زیادی در طول دوران غیبت کبرا به این شرافت رسیده اند، گواه روشنی بر این مدّعاست. با این حال، سخن در شرایط و ویژگی های آن است.

یکی از نکته هایی که همه علمای شیعه در این زمینه بر آن اتفّاق نظر دارند، این است که در عصر غیبت کبرا، باب نیابت و سفارت، به گونه ای که در مورد نایبان خاصّ آن حضرت و در دوران غیبت صغرا وجود داشت، بسته شده است. از این رو، هیچ کس نمی تواند ادّعا کند که با آن حضرت در ارتباط است و هر زمان اراده کند، می تواند با ایشان ملاقات کند یا به طورخاص از سوی ایشان نیابت یافته است که اموری را به انجام رساند یا دستورهایی را به مردم ابلاغ کند.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
نکته دیگری که بسیاری از علمای شیعه در کتاب ها و آثار خود به آن اشاره کرده اند، این است که ملاقات با امام زمان علیه السلام مستلزم شایستگی های ویژه ای است که حتّی بسیاری از بزرگان به آن دست نیافتند و گروهی هم که به این توفیق دست یافتند، با تلاش های فراوانی بوده است.

حضرت آیت الله جوادی آملی در این زمینه می فرماید:
امام علیه السلام، وحید دهر است. مثل شمس آسمان است. همانطور که شما با دستتان نمی توانید به آفتاب برسید، نمی توانید به راحتی به امام برسید.(3)

حضرت آیت الله ناصری نیز وجود «سنخیت» را شرط لازم برای حصول تشرّف دانسته است و می فرماید:
تخلیه نفس از رذایل اخلاقی و تحلیه آن به صفات پسندیده، تنها راه ایجاد سنخیت و زان پس تشرّف یافتن به محضر ان حضرت است؛ چه، مادام که نفس انسان از صفات رذیله تخلیه نشود و به صفات حمیده، آذین نبندد، حجاب های نفسانی مانع از دیدن خورشید وجود آن حضرت است.(4)

با توجّه به آنچه گفته شد، در می یابیم که:
یک- هر کس نمی تواند ادّعای رؤیت امام زمان علیه السلام و ملاقات با آن حضرت کند.
دو- در این زمینه، هر ادّعایی را هم به راحتی نمی توان پذیرفت
.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
. دسته بندی تشرّفات


حضرت آیت الله جوادی آملی درباره دسته بندی کسانی که موفّق به دیدار امام زمان علیه السلام شده اند، می فرماید:
خیلی از موارد است که انسان بیمار دارد، شفا پیدا می کند یا گم شده ای دارد، پیدا می کند، امّا آیا اینها به وسیله شخص حضرت است یا اولیای فراوانی که زیر نظر حضرت هستند و یا شاگردان فراوانی که حضرت دارد یا این که یکی از اولیای خود را اعزام می کند، هیچ برهانی بر مسئله نیست که مثلاً آن کسی که شخص گم شده را به منزل می رساند یا مشکل کسی را حل می کند، شخص حضرت باشد . اولیای فراوانی در خدمت و تحت تدبیر حضرت هستند.(5) حضرت ممکن است به یکی از اینها دستور داده باشند و آن مشکل حل شود.

در بعضی از موارد، آن تمّثلات نفسانی را انسان مشاهده می کند و خیال می کند واقعیت است. این بخش اول که مشهود است تمثّلات نفسانی (6) بوده، باید از واقعیت بینی جدا شود.
در بخش دوم که حقیقتاً کسی را می بیند و مشکل او حل می شود یا شفای مرضی بوده یا گم شده ای را به مقصد می رساند، در این جا نیز هیچ برهانی ندارد که حضرت باشد یا شاگردی از شاگردان او. حضرت، شاگردان فراوانی دارد. این سیصد و سیزده نفری که هستند، الآن ممکن است افراد فراوانی باشند که تحت تدبیر آن حضرت، ماموریت هایی را انجام می دهند.

بخش سوم آن است که نظیر مرحوم بحر العلوم خدمت خود حضرت می رسد. این را هم بعضی منکر هستند، [ولی] این هیچ استعبادی ندارد،(7) بلکه امکان هم دارد. امّا در این بخش دو مسئله وجود دارد: یک، فرد حق ندارد بگوید من خدمت حضرت رسیده ام؛ دو، ما حق نداریم قبول کنیم. به ما گفته اند که شما تکذیب کنید؛ یعنی نگویید او دروغ می گوید، بلکه اثر عملی بار نکنید. تکذیب به معنای این که شما دروغ می گویید و حضرت غیر قابل دیدن است، نیست.(8)
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
حضرت آیت الله ناصری نیز در این باره می فرماید:
بسیاری از کسانی که ادّعای تشرّف به محضر آن حضرت را داشته اند و گاه گاه واقعاً از فیض آن حضرت نیز برخوردار شده اند، نه ایشان که یکی از یاران خاصّ ایشان را زیارت کرده اند؛ چه، همواره پنج گروه از اولیا در محضر آن ولی مطلق به سر می برند و در خدمت ایشان از جان و دل می کوشند. اینان اوتاد، نجبا، نقبا، رجال الغیب و صلحا(9) هستند که اگرچه ازجنس دیگر مردمانند، به مراتبی از تهذیب نفس و جلای باطن نایل شده اند که می توانند در محضر آن حضرت به سر برند. طرفه آن که غیر از طبقه صلحا، گویا بقیه این طبقات دارای تشرّف اختیاری هستند و می توانند در هر لحظه ای که طلب کنند، به محضر ایشان بار یابند.

اگر چه شمار اینان به دوستی بر ما معلوم نیست، گویا جمعیت حاضر در محضر آن حضرت، بیش از پانصد نفر هستند. اینان دایماً در فرمان آن حضرتند و حوایج شیعیان و محبّان ایشان را به فرمان آن حضرت روا می دارند. از این روست که شماری از کسانی که ادّعای تشرّف به محضر آن حضرت را دارند، هر چند واقعاً مورد نظر و فیض خاصّ آن حضرت واقع شده اند، امّا نه خود ایشان، بلکه یکی از یاران خاصّ ایشان را زیارت کرده اند، امّا با اصرار مدّعی می شوند که خود آن حضرت را دیده اند. باید از اینان پرسید: آیا پیش از این، ایشان را دیده اند که از چگونگی چهره ایشان آگاه باشند تا بتوانند آن حضرت را باز شناسند

یاران آن حضرت به ویژه طبقه رجال اغیب، همواره به امر آن حضرت به میان مردم رفت و شد می کنند و حوائج آنان را برطرف می سازند. بدین ترتیب، اگر کسی با یکی از مردان الهی روبه رو شد که پس از انجام حوایج مادّی یا معنوی او، از دیده نهان گشت، نباید بپندارد که خود آن حضرت را دیده است؛ چه بسا یکی از یاران خاصّ آن حضرت را که سر در فرمان ایشان دارند، دیده است.(10)
با توجّه به مطالب یاد شده، نباید هر عنایتی را که از سوی امام زمان علیه السلام به شخصی می شود و هر گونه گره گشایی را که از سوی آن حضرت صورت می گیرد، به حساب ملاقات یا تشرّف گذاشت. همچنین نباید هر ادّعای تشرّفی را به سادگی پذیرفت و بر گفته های مدّعی مهر تأیید زد.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
آسیب های دامن زدن به موضوع تشرّفات

امروزه شاهد هستیم که گروهی از نویسندگان، سخنرانان و گردانندگان محافل و مجالس مذهبی برای جلب توجّه عوام و جذب هر چه بیشتر آنها به مباحث مهدوی، با بی توجهی به فلسفه واقعی انتظار و کارکردهای اجتماعی آن،(11) مردم را صرفاً به نقل خواب و رؤیا و حکایت های ضعیف و بی اساس مشغول داشته و یا بستن باب هر گونه تعقّل و تدبّر در معارف مهدوی، برداشت های سطحی خود از روایات را ملاک تحلیل و بررسی پدیده ظهور قرار داده اند.
سخنرانی ها و آثار مکتوب منتشر شده این گروه، مخاطبان جوان خود را از رسالت سنگینی که در برابر حجّت خدا، حضرت صاحب الامر علیه السلام و مسئولیت بزرگی که در برابر اجتماع خود دارند، غافل می سازد و آنان را به این اندیشه وا می دارد که تنها باید در خلوت در جست و جوی امام غایب کوشید و با به دست آوردن ادعیه، توسّلات و ختوماتی، راهی برای تشرّف خدمت آن حضرت پیدا کرد.(12) چه بسا اگر این قبیل افراد به آرزوی خود دست نیابند و راهی برای ملاقات با امامشان پیدا نکنند، دل زده و نا امید و به طور کلّی از فرهنگ مهدوی روی گردان شوند.

خطر دیگری که این قبیل سخنرانی ها و آثار دارد، این است که اعتقاد به امام مهدی علیه السلام را نزد کسانی که هنوز به حقایق شیعه و عمق اندیشه مهدوی پی نبرده اند، اعتقادی موهوم و آمیخته با خرافه جلوه می دهد.
با توجّه به این آسیب ها است که مراجع عظیم الشّان تقلید و علمای حوزه، افراد را از دامن زدن به این مباحث برحذر داشته اند و همه را به پرداختن بیشتر به مباحث اعتقادی و معارف اصیل و حقیقی دین دعوت می کنند.

حضرت حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی رحمه الله در این زمینه می فرماید:
باید همه باور نماییم که آن حجّت خدا، نظاره گر اعمال ماست. باید بدانیم مهم ترین مسئله مورد نظر ایشان، مسائل اعتقادی و عملی است و از این جهت، لازم است هر چه بیشتر در رابطه با مسائل واقعی اسلام ساعی و کوشا باشیم و از خرافات و دروغ گویی و خواب های بی اساس و ادّعاهای واهی پرهیز کنیم و بدانیم که این امور غیر واقعی، چهره اسلام و شیعه را مشوّه و زبان طعن دشمنان را می گشاید. باید واقعیت ها و معارف اصیل و حقیقی را که دین ما مشحون از آن هاست. بیاموزیم.(13)
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
بیان حضرت آیت الله جوادی آملی نیز در این زمینه راه گشاست. ایشان می فرماید:
می بایست پژوهشگران و محققّان بسیار ژرف اندیشی داشته باشید تا آنچه را درباره وجود مبارک حضرت علیه السلام است، از هم تفکیک کنند. باید مدّعیان رؤیت، بساطشان را جمع کنند؛ چون افراد به شدّت به حضرت علاقه مند و اردتمندند. اگر کسی ادّعای رؤیت کند و ظاهر الصلاح هم باشد، ممکن است مقبول قرار بگیرد و این مشکلات فراوانی دارد.(14)

حضرت آیت الله ناصری نیز با توجّه به پی آمدهای نامناسب دامن زدن به موضوع تشرّفات در جامعه، تکذیب مدّعیان تشرّف به محضر امام عصر علیه السلام را ضروری دانسته است و می فرماید:
اگر کسی ادّعای تشرّف به محضر آن حضرت کرد، وظیفه شرعی همه مسلمانان است که او را تکذیب کنند و از این سخنان باز دارند. آنچه امروزه در جامعه ما شایع شده که هر از چند گاه کسی ادّعای تشرّف و حتی نیابت می کند وظیفه ما را در این رابطه سنگین تر کرده است. گروهی خیال پرداز و گروهی دیگر که مفاهیم مذهبی را وسیله اشتهار خود کرده اند، امروزه در کارند تا مردم را به جای آن که به آن حضرت بخوانند، به سوی خود بخوانند و به بهانه تشرّف و حتّی ارتباط دایمی، قلوب مردم را به سوی خود جذب کنند.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
متاسفانه شماری از کسانی که بدون ارتباط با استاد، مداومت بر ذکرهای خاصّی می کنند و پس از مدتّی دچار توهّمات و خیالات عجیب می شوند نیز به چنین ادّعاهایی دست می برند. اینان بدون آن که تحت نظر استاد فن قرار گیرند و با ملاحظه استعداد و توان خود به قرائت اذکار بپردازند، ذکری را انتخاب می کنند و بر عددی خاص، از آن مداومت می نمایند و سرانجام همچون روان پریشان به حالاتی عجیب مبتلا می شوند و در خیال خود ادّعاهای عجیبی پیدا می کنند.

اینان گاه مدّعی تشرّف به محضر ان حضرت یا رؤیت جبرائیل علیه السلام یا ورود به بهشت و سیر در عوالم آخرت و ... می شوند و خطرناک تر آن که در مراحل روانی سخت، این ادّعاها را به دیگران نیز منتقل می کنند و بدین ترتیب، حتّی خود را از سوی آن حضرت، مامور به انجام بعضی از کارها نشان می دهند.

گذشته از اینان، همیشه گروهی تجارت پیشه هم در جوامع اسلامی حضور داشته اند که مفاهیم مذهبی و اعتقادات مردمان را وسیله کسب و تجارت خود قرار می داده اند. اینان با سوء استفاده از قلب های ساده بعضی از معتقدان به مبانی تشیع، خود را نایبان آن حضرت می خوانده اند و به وضوح از این گونه اعتقادات انسان ها بهره برداری مادّی می کرده اند. از همین روست که در احادیث اهل بیت، به وضوح مردم را از پذیرش سخن اینان باز داشته اند و تمامی کسانی را که مدّعی تشرّف به محضر آن حضرت هستند، دروغ زن و عوام فریب خوانده اند.(15)

با توجّه به آنچه بیان شد، در می یابیم که از دیدگاه فقها و مراجع بزرگوار شیعه دامن زدن به موضوع تشرّفات و طرح حکایت هایی که گاه اساس محکمی هم ندارد، کار نادرستی بوده و وظیفه همگان این است که به جای این کار، تلاش خود را متوجّه اصول لزوم انتظار فرج، منتظر نگه داشتن مردم و یادآوری وظایف منتظران کنند.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
محوریت یا عدم محوریت تشرّف

نکته دیگری که در این زمینه اهمیّت دارد، این است که آیا موضوع درخواست ملاقات با امام عصرعلیه السلام و تشرّف خدمت ایشان، از موضوع های محوری مباحث مهدویت است یا خیر؟

با بررسی روایات مهدوی به دست می آید که آنچه بیش از هر موضوع دیگری در عصر غیبت اهمیّت دارد، معرفت امام عصر علیه السلام، منتظر بودن و عمل به شرایط انتظار و تکالیف منتظران است، تا آن جا که به تعبیر روایات، حتّی به اصل درک زمان ظهور هم چندان موضوعیتی ندارد و مهم این است که شیعه منتظر در زمان غیبت، امام خود را به درستی بشناسد و به وظایف خود در برابر او به خوبی عمل کند. در این صورت، درست مانند کسی خواهد بود که زمان ظهور را درک کرده و با امام خود، همراه و هم داستان است. برای روشن تر شدن این موضوع چند روایت را می آوریم.
ابوبصیر می گوید:
به امام صادق علیه السلام عرض کردم: « فدایت شوم، این گشایش کی فرا می رسد؟» آن حضرت فرمود:« ای ابا بصیر! آیا تو از آن گروهی که به دنبال دنیایند؟ هر کس این امر را بشناسد، به سبب انتظارش برای او گشایس حاصل می شود».(16)

امام رضا علیه السلام نیز در پاسخ حسن بن جهم که از ایشان در مورد فرا رسیدن گشایش می پرسد، می فرماید:
آیا تو نمی دانی که چشم به راه گشایش بودن، خود، [جزئی] از گشایش است؟ او در پاسخ می گوید: «نمی دانم، مگر این که شما به من بیاموزید.» آن حضرت بار دیگر می فرماید:«آری، انتظار گشایش، [جزئی] از گشایش است».(17)
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
براساس همین نگرش، در روایت های متعددّی تأکید شده است برای منتظران واقعی تفاوتی ندارد که ظهور را درک کنند یا نکنند؛ چون آنها در عصر غیبت نیز در خدمت امام زمان خویش هستند، چنان که در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:
هر کس بمیرد در حالی که منتظر این امر باشد، همانند کسی است که با حضرت قائم علیه السلام و در خیمه اش باشد... .(18)

اگر کسی در عصر غیبت، مؤمنانه زندگی کند، از بدی ها و زشتی ها دوری گزیند، خصال شایسته را پیشه خود سازد، وظایف و تکالیفی را که در صحنه حیات فردی و اجتماعی متوجّه اوست، به درستی به جای اورد و در انتظار ظهور امامش نیز باشد، خداوند متعال، فرج و گشایش واقعی را که همان یافتن راه هدایت و رستگاری و رسیدن به سعادت و نیک بختی در دنیا و آخرت است، نصیب او می سازد. در این صورت، پیش افتادن و پس افتادن ظهور برای او هیچ تفاوتی نخواهد داشت و او در هر حال، امام نتظر خویش را در می یابد.

از این رو، می توان گفت برای منتظران واقعی آنچه بیش از هر موضوع دیگری اهمیّت دارد، عمل به تکلیف و وظیفه در برابر امام عصر علیه السلام است و موضوع ملاقات با آن حضرت برای آنان در مرتبه بعدی قرار دارد.
 
بالا