زمانی که خبر ارتحال امام را خواندید، آیا روی شما تاثیر نگذاشت و بعدها کسانی از شما انتقاد نکردند که چرا این خبر را خواندید؟ اینکه این خبر به نام شما ثبت شده، ناراحت نیستید؟
من در یک مقطعی گوینده این خبر شدم که انتخاب دیگری نبود. تنها پنج دقیقه به پخش خبر مانده بود که خبر را به دست من دادند و گفتند که باید بخوانم. اصلا فکرش را هم نکردم که عاقبت کار چه میشود و خواندن این خبر چه تبعاتی برای من دارد. من معتقدم همه این راهها را خداوند جلو پای من گذاشته بود و این خواست خدا بود که چنین بشود و برای من فرقی نمیکرد.
من هرگز به عواقب اعلام این خبر فکر نکردم و باور نداشتم که امکان دارد این خبر بعدها برای من خوب بشود، یا بد بشود. آن زمان هم هیچ تغییر و تاثیری از لحاظ مادی در زندگی من نداشت. دنبال این هم نبودم. آن موقع کسانی که در صدا و سیما کار میکردند با عشق و علاقه کار میکردند. ما دنبال پول نبودیم. جو آن موقع خیلی با امروز فرق میکرد. به یاد دارم که بعد از رحلت امام، از طرف معاونت سیاسی به من گفتند که باید تا چهلم امام هر روز به سر کار بیایم. من 40 روز بی وقفه از ساعت 5 صبح به اداره میآمدم و تا آخر وقت بودم.
آن موقع جوان بودم و معنای درد و خستگی را هم نمیفهمیدم. باعشق و علاقه ساعت 5 صبح بیدار میشدم و سر کار میآمدم تا ساعت 12 شب میماندم و گاهی تا فردا صبح در اداره میخوابیدم. در تمام این 40 روز نیز هیچ مبلغ و اضافه کاری به من ندادند. آن موقع از پاداش و اضافه کار خبری نبود و ما هم در این فکرها نبودیم. امکان دارد که امروز از کار زیاد گلایه کنیم و بگوییم که مبلغ اضافه ای به ما بدهند اما آن موقع گلایه هم نمیکردیم. آن موقع نه فقط گوینده اخبار، بلکه سایر همکاران نیز گلایه ای از سختی کار نمیکردند و نمیگفتند که 40 روز اینجا بودیم اما یک ریال هم به ما اضافه کار ندادند.
من در یک مقطعی گوینده این خبر شدم که انتخاب دیگری نبود. تنها پنج دقیقه به پخش خبر مانده بود که خبر را به دست من دادند و گفتند که باید بخوانم. اصلا فکرش را هم نکردم که عاقبت کار چه میشود و خواندن این خبر چه تبعاتی برای من دارد. من معتقدم همه این راهها را خداوند جلو پای من گذاشته بود و این خواست خدا بود که چنین بشود و برای من فرقی نمیکرد.
من هرگز به عواقب اعلام این خبر فکر نکردم و باور نداشتم که امکان دارد این خبر بعدها برای من خوب بشود، یا بد بشود. آن زمان هم هیچ تغییر و تاثیری از لحاظ مادی در زندگی من نداشت. دنبال این هم نبودم. آن موقع کسانی که در صدا و سیما کار میکردند با عشق و علاقه کار میکردند. ما دنبال پول نبودیم. جو آن موقع خیلی با امروز فرق میکرد. به یاد دارم که بعد از رحلت امام، از طرف معاونت سیاسی به من گفتند که باید تا چهلم امام هر روز به سر کار بیایم. من 40 روز بی وقفه از ساعت 5 صبح به اداره میآمدم و تا آخر وقت بودم.
آن موقع جوان بودم و معنای درد و خستگی را هم نمیفهمیدم. باعشق و علاقه ساعت 5 صبح بیدار میشدم و سر کار میآمدم تا ساعت 12 شب میماندم و گاهی تا فردا صبح در اداره میخوابیدم. در تمام این 40 روز نیز هیچ مبلغ و اضافه کاری به من ندادند. آن موقع از پاداش و اضافه کار خبری نبود و ما هم در این فکرها نبودیم. امکان دارد که امروز از کار زیاد گلایه کنیم و بگوییم که مبلغ اضافه ای به ما بدهند اما آن موقع گلایه هم نمیکردیم. آن موقع نه فقط گوینده اخبار، بلکه سایر همکاران نیز گلایه ای از سختی کار نمیکردند و نمیگفتند که 40 روز اینجا بودیم اما یک ریال هم به ما اضافه کار ندادند.