سید شهیدان اهل قلم چه می فرمود؟

داداش مهدی

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"





1- پندار ما این است که

ما مانده ایم و
شهدا رفته اند،

اما حقیقت آن است که

زمان ما را با خود برده است و
شهدا مانده اند
 

داداش مهدی

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : سید شهیدان اهل قلم چه می فرمود؟


3- اگر انسانهایی که مأمور به ایجاد تحول تاریخ هستند،

از معیار های عصر خویش تبعیت کنند،

دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد.
 

داداش مهدی

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : سید شهیدان اهل قلم چه می فرمود؟




5- عالم محضر شهداست

اما کو محرمی که این حضور را دریابد

و در برابر این خلأ ظاهری خود را نبازد ...؟

زمان میگذرد و مکان ها فرو می شکنند اما حقایق باقی است...
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : سید شهیدان اهل قلم چه می فرمود؟

شهید مرتضی آوینی

دوستی شب عملیات با من گفت:” کاش مدعیان ، این حس غریب را در می یافتند؛ این وجد آسمانی را که گویی همه ی ذرات بدن انسان ، در سماع وصلی راز آمیز عین لذت شده اند. نه آن لذت، که هر حیوان پوست داری که حواس پنچ گانه اش از کار نیفتاده است، حس می کند الذ لذت را.
گفتم: عزیز من! مدعیان را به خویشتن واگذار! خدا این حس را به هرکسی نمی بخشد.؛ توفیقی است و توفیقی؛هر دو.
او رفت و شهید شد. و من وقتی بالای جنازه ی خون آلودش نشسته بودم به یقین رسیدم که:
شهدا از دست نمی روند، به دست می آیند…

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : سید شهیدان اهل قلم چه می فرمود؟

بخشی از مناجات نامه شهيد سید مرتضی آويني

خدايا! تو را شكر ميكنم كه مرا در كوه غم گداختي و در درياي درد آبديده كردي و در برابر حوادث روزگار روئينتن نمودي تا سختترين مشكلات حيات و خطرناكترين ضربههاي تاريخ را عارفانه و عاشقانه تحمل كنم.
اي خداي بزرگ! با اتكاء به ايمان به تو و با توكل و رضاي كامل به فرمان تقديرت و به خاطر رسالت بزرگي كه بر دوشها گذاشتهاي و به ياد علي(ع)، بي همتاي انسانيت و به راه حسين، بزرگ شهيد عالم خلقت، من گستاخانه و عاشقانه در درياهاي مرگ شنا ميكنم و در طوفانهاي حوادث غرق ميشوم و با اژدهاي مرگ پنجه در ميافكنم و با شمشير شهادت سينة ظلم و كفر را ميدرم و با اتكاء به ايمان به تو در مقابل همة عالم ميايستم و با ارادة آهنين، جبر زمان را به خاك ميسايم.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : سید شهیدان اهل قلم چه می فرمود؟

" همسفر"
"براه افتادیم،در سفری که پایانش را هم می دانستم و هم نمی دانستم،با همسفری که او را هم می شناختم و هم نمی شناختم.!!!
میدانستم که همه ما مسافریم در سفری خطیر از اسفل السافلین تا اعلی علیین.در سفری که از متن جهنم می گذرد و هر کس پایش بر آن بلغزد در آتش فرو خواهد افتاد!!!
براه افتادم،دست تقدیر،مرا با پای اختیار می بُرد و همسفرم را نیز در مسیری که تا ابدیت امتداد یافته بود.!!!"
(زنده یاد شهید سید مرتضی آوینی)
 

داداش مهدی

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : سید شهیدان اهل قلم چه می فرمود؟

7-حلقومها را میتوان بریداما فریاد ها را هرگز، فریادی که از حلقوم بریده بر میآید جاودانه میماند.
 
بالا