**به مناسبت 18 جمادی الاول؛ولادت حضرت ذوالقرنین**. . ."ذوالقرنین کیست؟"

خسرو

کاربر تازه وارد
"منجی دوازدهمی"
بحث در مورد ایشان، از آیه ی83 سوره ی کهف که در قرآن کریم به نام ایشان اشاره می کند و داستانش را بیان میدارد آغاز میشود.
و تا بحال هم گمانه زنی های زیادی در مورد شخصیت ایشان شده است؛ که آیا پیامبر بوده؟ نامش چه بوده؟ و . . . .
همانطور که گفتیم داستان ذوالقرنین از زمان قدیم افکار فلاسفه و محققان را به خود مشغول کرده و باعث نظرات مختلف در مورد ایشان گردیده.
1-بعضی معتقدند ایشان همان اسکندر مقدونی بوده که از سیزده سالگی شاگرد ارسطو بوده است.(مانند؛ مرحوم شعرانی،در حاشیه ی تفسیر ابوالفتوح)/
2-بعضی معتقدند ایشان همان کوروش کبیر بوده است.(مانند؛ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، و صاحب تفسیر نمونه که با توجه به اظهارات چند مورّخ یونانی و
چند فراز از تورات و کشف مجسمه ی کوروش در قرن نوزدهم میلادی که تاجی با دو شاخ بر سر داشت کوروش را با ذوالقرنین تطبیق می دهند.)/
3-عده ای نیز معتقدند او یکی از پادشاهان یمن بوده است، بعضی او را پسر خاله ی حضرت خضر هم معرفی کرده اند و دوران او را هم زمان حضرت خضر و می دانند.
از این جهت که در تواریخ آورده اند؛ ذوالقرنین در ابتدا سپاهی فراهم کرد و نوبه و سودان را فتح نمود وبه جوانان آنجا رسم جنگاوری آموخت و آنان را در سپاه خود جای داد،
آنگاه دو هزار از قهرمانان را ملازم حضرت خضر نمود و تصمیم به تسخیر مصر گرفت و ان دیار را از سلطه ی سنان بن علوان خارج ساخت، سپس عازم بلاد آفریقا و مغرب شد
و در آن نواحی مردم را به عدل و یگانه پرستی و انصاف ترغیب کرد و هر کس از بت پرستان را که طریق اطاعت پیش میگرفت امان میداد.
ذوالقرنین سپس عازم دیار مشرق گردید و در آنجا مردمی را دید با پوشش اندک و در سرزمینی بدون کوه و درخت زندگی می کردند، او پس از ارشاد مردم آن سرزمین به راهش ادامه
داد تا اینکه به میان دو کوه رسید وبا مردمی مواجه گردید که هیچ سخنی را نمی فهمیدند و از ظلم و ستم دو قبیله وحشی (یأجوج و مأجوج) در رنج و عذاب بودند،
که با دیدن قدرت و امکانات ذوالقرنین از او خواستند تا در قبال هزینه ای میان آنها و آن وحشی ها جدایی اندازد و نجاتشان دهد، که ذوالقرنین به آنها گفت آنچه که خدا در اختیار من قرار
داده از آنچه شما میخواهید بدهید بهتر است ونیازی به مال وثروت شما ندارم، فقط مرا با نیروی جسمانیتان یاری دهید.بدین ترتیب در محل زندگی آن دو قبیله وحشی(یأجوج و مأجوج) که در
میان دو کوه قرار داشت سدی آهنین ساختند و افروختن آتش و ذوب کردن آهنهای روی هم آنها را به جوش داده تا هیچ محفظه ای برای فرار آنها باقی نماند.
اما امروزه در مکان این سدّ هم اختلافاتی است:
بعضی این سدّ را همین دیوار چین و سدّ مآرب میدانند.امّا در هیچ کدام از اینها آهن به کار نرفته پس مردود است.
عده ای هم طبق نظریه ی دانشمندان، در سرزمین قفقاز میان دریای خزر و دریای سیاه رشته کوه هایی است که شمال را از جنوب جدا میکند و تنها تنگه ای که میان آنها است تنگه داریا است.
در همین مکان دیوار آهنی هم دیده شده که گویا همان سدّ ذوالقرنین باشد.
ذوالقرنین سرانجام گوشه ی عزلت گزید و به عبادت خداوند مشغول شد تا درگذشت.
از لحاظ لغوی واژه ی [قرن] دو معنا دارد: یکی دوران طولانی و دیگری به معنای شاخ حیوان،
و ذوالقرنین را از آن جهت بدین وصف نامیده اند که یا حکومت طولانی داشته و یا آنکه دو رشته موی خود را مثل دو شاخ می بافته و یا روی کلاه او دو شاخک قرار داشته است.
همچنین ممکن است مراد از [قرنِین] شرق و غرب جهان باشد، که چون او به تمام شرق و غرب جهان سلطه پیدا کرده بوده ذوالقرنین نامیده شده است.
در حدیثی امام باقر (ع) می فرمایند:[ذوالقرنین] پیامبر نبوده، لیکن مرد صالحی بود که خدا او را دوست میداشت، و او قوم خود را به تقوا سفارش میکرد.
مردم در یک طرف سر او ضربه ای وارد کردند و او تا مدتی ناپدید شد، پس از آن به سوی مردم بازگشت و دعوت خود را تکرار کرد، مردم به سمت دیگر سر او ضربه ای زدند.
آنگاه امام فرمودند؛ در میان شما هم شخصی با این خصوصیات است. پس به خاطر این دو ضربه به [ذوالقرنین] معروف شد.
به هر حال در اینکه ذوالقرنین چه مدت حکومت کرده؟ و نام واقعی او چه بوده؟ وچند سال عمر کرده؟ و آیا پیامبر بوده یا عبد صالح؟ اسکندر بوده یا کوروش؟ چرا ذوالقرنین نام دارد؟
محدوده ی حکومتش کجا بوده؟ چه زمانی بوده؟ سدّش کجا است؟ سخنان بسیاری بیان شده و بحث در جزئیات آن چندان مفید نیست.آنچه مسلّم است او بنده ی شایسته ی خداوند بوده و مورد
علاقه ی پروردگار نیز قرار گرفت.

* * * * * * * * توجه: باید به دنبال هدف ها رفت، نه مسائل جزئی که در آنها هیچ رشدی نیست.* * * * * * * * * *

منابع همانطور که ذکر شد:

1-تفسیر المیزان
2-تفسیر نمونه
3-تفسیر نور ملتمس دعا
4-شرح تفسیر ابوالفتوح
5-ناسخ التواریخ
 
بالا