بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر


13618725021.jpg




[FONT=arial,helvetica,sans-serif]آيت الله سيّد موسي صدر ، در سال 1307 هجري شمسي در شهر مقدّس قم ، ديده به جهان گشود. ايشان تحصيلات حوزوي را در همين شهر مقدّس آغاز نمود و همزمان ، دروس جديد را در دبيرستان سنايي ، همراه با شهيد مظلوم آيت الله بهشتي ، ادامه داد و در سن 20 سالگي در دانشکده حقوق دانشگاه تهران ، و در رشته حقوق در اقتصاد(رشته اقتصاد فعلي) مشغول تحصيل گرديد و پس از اخذ فوق ليسانس به نجف عزيمت نموده و از محضر مراجع و اساتيد بزرگ حوزه نجف بهره مند گرديد. سپس به قم مراجعت و با حمايت آيت الله بروجردي و همکاري بزرگاني چون آيت الله مکارم شيرازي ، جعفر سبحاني ، علي دواني و نوري همداني ، اوّلين شماره مجلّه اسلامي (مکتب اسلام) را راه اندازي نمود.


[FONT=arial,helvetica,sans-serif]به دنبال اين اقدام ، آيت الله امام موسي صدر ، توسّط ساواک احضار و بازجويي شد. آيت الله سيّد موسي صدر در اواخر سال 1338 ، به لبنان عزيمت نمود و با تسلّط کامل بر زبانهاي عربي ، انگليسي و فرانسه و ظاهري بسيار جذّاب ، در شهر صور در 20 کيلومتري مرز اسرائيل ساکن شده و رهبري شيعيان لبنان را بر عهده گرفت.[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]ايشان با برنامه ريزي هاي خود ، ضمن بالا بردن معلومات ديني شيعيان ، نسبت به افزايش توان مالي آنان و همچنين برچيدن کانون هاي فساد و بي بند و باري از لبنان و ترويج چادر و حجاب ، فعاليّتهاي زيادي را به ثمر رساند و البتّه همزمان ، مبارزات خود عليه رژيم پهلوي را نيز ادامه مي داد و از 15 خرداد سال 42 ، با امضاي تلگراف علماي نجف براي آزادي امام خميني (رحمه الله عليه) پرونده سيّد موسي صدر در رديف پرونده هاي حسّاس ساواک قرار گرفته بود.[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]ايشان در سال 1975 ، رسماً تأسيس جنبش امل لبنان را اعلام کرد و وحدت عجيبي را در ميان مردم لبنان در مقابل اسرائيل ايجاد کرد. وي همواره از امام خميني (رحمه الله عليه) به عنوان الامام الاکبر ياد مي کرد و مي گفت: ايشان ، استاد من و همه علماي مبارز ايران است. امام موسي صدر در سوم شهريور 1357 ، به دعوت معمر قذّافي وارد ليبي شد. ايشان 6 روز بعد به ديدار قذّافي رفت ، امّا ديگر از ايشان خبري نشد. دولت ليبي ادّعا کرد که امام موسي صدر در روز 9 شهريور ، ليبي را به قصد ايتاليا ترک کرده اند. امّا ايتاليا اعلام کرد که فقط چمدان هاي امام موسي صدر و همراهانش به اين کشور رسيده است. اخبار موثّق حکايت از آن دارد که ايشان هيچگاه از ليبي خارج نشده است و بعد از 34 سال ، نشانه هايي از حبس و حضور ايشان در ليبي وجود دارد و خورشيد وجود اين سلاله حسيني همچنان با مظلوميّت ، پنهان است...[/FONT]


[FONT=arial,helvetica,sans-serif]...وقتي در لبنان به او مي گفتند که چرا رساله عمليه نمي نويسي ، مي گفت: اگر من رساله تدوين کنم چيزي به فقه اضافه نمي کنم. (در واقع با خضوع و افتادگي مثال زدني خود ، مردم را به تقليد از ساير مراجع تشويق مي کرد! و [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]همچنين به دليل درگير بودن با مسائل سياسی و مذهبی لبنان!)[/FONT]

...قبل از انقلاب و در هنگام تبعيد حضرت امام خميني ، زماني که به حضرت امام روح الله گفتند اگر حکومت را در دست بگيريد آيا جايگزين و جانشيني هم براي خود در نظر داريد!؟ و حضرت امام خميني از حضرت امام موسي صدر نام برده بودند ، که متأسفانه اسارت مظلومانه ايشان مانع اين امر شد.اما خوشبختانه بار ديگر صفات ولايت و زعامت مسلمين در شخص مقتدر و تواناي ديگري جمع شد ، آري! حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي!

با توجّه به فتح کامل ليبي به دست مبارزان مسلمان ليبيايي و مرگ ديکتاتور اين کشور يعني قذّافي ملعون ، بهترين فرصت براي آزادي ايشان فراهم شد امّا متأسفانه کم کاري ها و مسائل و مشکلات مختلف و موقعيت کشور ليبي و اينکه هنوز هم بخشهايي از ليبي خودمختار است و... آزادي هر چه سريعتر ايشان را تحت الشّعاع خود قرار داده است ، لذا از تمامي مسلمين درخواست داريم براي آزادي ايشان دعا کنند!
[/FONT]
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر

​​

حضرت آيت الله العظمي سيستاني: همه مسلمين دعا کنند تا چشم ما به جمال آقا موسي روشن شود!
...براي آزادي امام موسي صدر بايد ظرفي از دعا پر شود!



[FONT=arial,helvetica,sans-serif]مرحوم حضرت آيت الله العظمي بهجت: ما از ايشان در مورد امام موسي صدر سؤال کرديم و ايشان تأکيد کردند که
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] امام موسي صدر زنده است و حوادثي در آينده رخ خواهد داد و ايشان باز خواهد گشت و اين جمله را گفتند که ايشان ذخيرۀ الهي است و خداوند خواستهاند که ايشان را ذخيره کنند تا زماني برگردند و نقش مهمي در رابطه با قضاياي جهان اسلام ايفا کنند.

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]مرحوم حضرت آيت الله العظمي شيخ محمّد شاه آبادي: آيت الله صدر زنده هستند و مسافر ايران.
[/FONT]


[FONT=arial,helvetica,sans-serif]جرج جرداق( نويسنده و انديشمند مسيحي لبنان): اگر روحانيون مسلمان اسلام را همانند امام صدر عرضه مي کردند ، اثري از مسيحيّت و ساير اديان باقي نمي ماند.[/FONT]
[/FONT]
[/FONT]
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر

نماز در قدس


امام خميني رحمت الله علیه


ما اميدواريم كه روزي با جنابعالي و با آقاي آقا سيّد موسي صدر « سلمه الله تعالي» در قدس با هم برويم و نماز بخوانيم ان شاءالله. .. ( به نقل از آيت الله ابطحي)
آقاي موسي صدر فرزندي از فرزندان من است. براي او متأثر و متأسفم و اقداماتي هم چه در نجف و چه در ايران نموده ام. و اميدوارم كه او را هر چه زودتر در بين خودمان ببينم. او مثل فرزند من است. او يك بازوي قوي براي اسلام بود....
آقاي صدر را كه من سالهاي طولاني ديده ام، بلكه بايد بگويم ايشان را بزرگ كرده ام ، من فضائلشان را مي دانم ، و خدمتهايي كه بعد از آنكه به لبنان رفت كرده اند را هم مي دانم ، و آنچه كه لبنان احتياج به ايشان دارد ، باز آن را هم مي دانم ، و من اميدوارم كه ان شاءالله ايشان بر گردند به محل خودشان ، و مسلمين آنجا از ايشان استفاده كنند.

من از خداي تبارك و تعالي مسئلت مي كنم كه ما را و شما را دلخوش كند به اينكه ايشان برگردند پيش ما و به خدمت خودشان ادامه بدهند ، ان شاءالله. خداوند به همه عائله ايشان در اين فراق صبر بدهد ، و چشم همه را به وجود ايشان ان شاءالله روشن كند ، تا ايشان برگردند و به خدمت به مكتب موفق بشوند و شيعه هاي لبنان هم از وجود ايشان استفاده بكنند ، بلكه همه مسلمانها ، ان شاءالله.

آقاي صدر يك مردي است كه من مي توانم بگويم كه او را بزرگ كرده ام و به منزله يك اولاد عزيز است براي من. و اميدوارم كه ان شاءالله ايشان به سلامت بازگردند به محل خودشان و بسيار مورد تأسف است كه ايشان را ما الآن نمي بينيم در بين خودمان.

هر وقت در مورد آقا موسي خبري بدست آورديد ، مرا بلافاصله و بدون واسطه در جريان قرار دهيد! در اين مورد با هيچكس ديگر صحبت نكنيد! حتي با احمد!
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر

سكوت كنيد تا ببينم آقا چه مي گويند



آيت الله العظمي سيّد حسين بروجردي

آيت الله العظمي آقاي بروجردي است به آقا موسي صدر علاقه مفرطي داشتند.

اصلاً همه كس اينجور بودند. مرحوم آيت الله بروجردي به شاگردان خود اهتمام بليغ داشتند.

به عنوان نمونه وقتي آقا موسي صدر به درس ايشان مي آمدند و جوان نورسي بودند ، به مجردي كه اشكال مي كردند ، مرحوم آيت

الله بروجردي مي فرمودند: «سكوت كنيد تا ببينم آقا چه مي گويند».



هر جا هست مورد رحمت خداوند باشد

شهيد آيت الله دكتر سيّد محمّد حسيني بهشتي

مرحوم بهشتي از آلمان برخاست و به لبنان آمد ، تا امام موسي صدر را ببيند ، از حالات و وضع ايشان خبردار شود ، از افكار ايشان استفاده كند و در كارهايش با او مشورت نمايد. اين دو ، نزديكترين افراد به هم بودند. خيلي با هم نزديك بودند. از نظر فكر داراي فكر واحدي بودند. از نظر اصلاح و مسايل سياسي نيز همفكر بودند. هميشه ميان آنها روابط دوستي و همفكري و علاقه و همكاري برقرار بود.

شهيد بهشتی: (طي 5 سال اقامت در آلمان) سفري به لبنان آمدم ، تا از فعاليتهاي اسلامي آنجا بازديد كنم ، و با دوستان تجديد عهد نمايم ، مخصوصاً برادر عزيزمان امام موسي صدر ، كه اميدوارم هر جا هست مورد رحمت خداوند باشد ، و ان شاءالله به آغوش جامعه مان باز گردد. مسئله امام موسي صدر براي من مسئله اي مهم است ، چه از نظر ديني ، چه از نظر سياسي ، و چه از نظر دوستي شخصي ، و آن را دنبال خواهيم كرد.


 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر

موضوع شناس قوي


مرحوم آيت الله شهيد مرتضي مطهري


مرحوم آيت الله شهيد مرتضي مطهري در پاريس (نوفل لوشاتو) در جمع اعضاي بيت حضرت امام و ساير شخصيتهايي كه از ايران و جاهاي ديگر به آنجا آمده بودند، وقتي صحبت از امام موسي صدر به ميان آمد، در حالي كه اشك در چشمانش حلقه زده بود ، جملاتي را قريب به اين مضمون بيان داشت:

«... اگر آقا موسي الآن بود، چون دنيا را دقيقاً ميشناخت ميتوانست كسي باشد كه وضع جهان را براي امام خميني تشريح كند و به عنوان يك كارشناس قوي، موضوعات و نيازها را بگويد... احكام واضح هستند و اشكال همة ما در عدم شناخت موضوع است. كسي كه امروز در تبيين موضوعات به درد ميخورد آقا موسي بود... افسوس شما هنوز نميدانيد كه ما چه كسي را از دست داديم. آقا موسي در دنياي عمل و اجرا نيازها را درك كرده بود ، مسائل و مشكلات حركت را ميدانست و لمس كرده بود و براي اغلب موضوعات، حكم فقهي داشت. او را خيلي حساب شده از ما گرفتند... ايشان موضوعات پيچيدة منظومه را با يك سرانگشت حل ميكرد و از شخصيتهاي نادري بود كه حرفهاي ملاصدرا را به درستي فهميده بود...»

مرجع علي الاطلاق شيعه

آيت الله العظمي سيّد محمّد باقر صدر

اگر پسر عموي من آقا موسي به سنت حوزه پايبند و در نجف باقي مي ماند ، بدون شك مرجع وحيد و علي الاطلاق شيعه ميشد!

آقا موسي در عبادات شخصيتي ممتاز است. در اين مدتي كه با هم بوديم ، به ياد ندارم كه حتي يك بار نماز شب و تهجّدش ترك شده باشد. آقا موسي ازكي فقهاي معاصر در مسايل مستحدثه است.
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر

کاش هرگز به آنها دل نمي سپردم

مرحوم آيت الله العظمي سيّد ابواقاسم خويي

سه نفر از فضلاي قم به نجف آمدند ، مدتي كوتاه ماندند و سريع بازگشتند! كاش هرگز اينها را نمي ديدم و به آنها دل نمي سپردم! بعد سه تن از بزرگان امروز را نام بردند كه اولين آنها امام صدر بود...
...مرحوم آيت الله حاج سيّد ابوالقاسم خويي بر روي منبر تدريس مي كرد ، در طول مدت درس جابجا نمي شد ، و دستانش را بر استوانه هاي منبر مي فشرد. از آنجا كه تعداد شاگردان ايشان بسيار و ايراد اشكال تضييع حقوق ديگران بود ، در خلال درس اجازه اشكال به همگان نمي داد. نقل شده كه معظم له تنها در دو مورد اجازه اشكال دادند كه يكي از آنها مربوط به امام موسي صدر بود. خود بعداً فرمودند كه به خاطر احترام اين دو نفر اجازه دادم كه سر درس اشكال خود را مطرح كنند.


مدرس درجه اول حوزه نجف

آيت الله العظمي مکارم شيرازي

«... فراموش نمي کنم که مرحوم آيت الله آقا شيخ محمّد کاظم شيرازي که از علماي نجف بودند ، به قم سفري کرده بودند... دوستان گفتند که برويم و با ايشان ديدار کنيم آقا موسي صدر بود ، عده اي از دوستان بودند ، بنده هم در خدمتشان بودم... آقاي صدر اشکال مهمي را در بحث استصحاب مطرح کردند ، مرحوم آيت الله شيرازي جواب دادند. آقاي صدر قانع نشدند و مقاومت کردند مرحوم آقاي شيرازي هم جواب دادند تا اين که بحث به جايي رسيد که هرگز فراموش نمي کنم. آيت الله شيرازي گفتند که من بيش از اين توانايي دفاع کردن از اين مطلبي که مرحوم آخوند در حاشيه اش گفته را ندارم. البته ايشان کاملاً دفاع مي کرد زيرا مي خواست که کلام مرحوم آخوند خراساني را تقويت کند ولي به جايي رسيد که ديد اشکال اين طلبه جوان (امام موسي صدر) وارد است و اعتراف کرد. اين مسأله هم تواضع و بزرگواري آن مرد بزرگ را در مقابل يک طلبه جوان آن روز نشان مي دهد و هم استعداد فوق العاده آقاي صدر را. به همين دليل بود که آقاي صدر با سرعت پيش رفتند و يکي از فضلاي بنام و مجتهدين و صاحب نظران حوزه شدند...»
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر

مظلوم ترين

مرحوم آيت الله مشكيني

«... ابتدا بايد بگويم كه هركس در مورد ايشان به نيكي سخن بگويد مقام و منزلت خود را بالا برده است... ما مقام امام موسي صدر را خيلي بالا ميدانيم ، ايشان را انساني متديّن به ديانت الهي و مردي كه سياست را ميفهميد و ديانت را هم ميفهميد ، ميشناسيم. من به ايشان خيلي علاقه داشته و دارم و بايد بگويم كه آقاي صدر از ذخاير عالم تشيع بودند ، ايشان يكي از پر ارجترين انسانهاي عالم بودند...»
«يکي از جهت هاي مهمي که بعدها به آن ملتفت شديم ، مظلوميت ايشان (امام موسي صدر) بود. بنده معتقد هستم که مظلوميت ايشان غير از مظلوميت شهدايي است که ما داريم. مثل: مرحوم سيّد محمّد باقر صدر ، مرحوم آقاي مطهري ، مرحوم آقاي بهشتي ، مرحوم باهنر و ... است. مظلوميت ايشان بالاتر از مظلوميت اينها بود.»



آقا موسي بزرگ بشي...

آيت الله سيّد رضا صدر ( برادر بزرگ امام موسي صدر )

روزي به حاج آقا رضا صدر (برادر بزرگ امام موسي صدر) گفتم : آقا موسي از چه خصوصيات اخلاقي ويژه اي برخوردار بودند و چه عواملي سبب اوج و عظمت ايشان گرديد که اين گونه در قلوب مردم دنيا ،به خصوص در ميان مسلمانان جاي گرفتند!؟ در جواب فرمود: آقا موسي هميشه در خدمت مرحوم پدر بود و نهايت احترام و ادب را در اين جهت به کار مي گرفت ، وقتي که پدر مي خواستند از منزل خارج شوند ، فوراً مي دويد نعلين هايشان را جفت مي کرد و دست به سينه چند قدمي ايشان را بدرقه مي نمود. هنگامي که بر مي گشتند و از در حياط وارد مي شدند ، بي درنگ و شتابان هرکاري داشت کنار مي گذاشت و به پيشواز پدر مي شتافت.
آقا موسي هميشه و در همه مراحل زندگي تا مرحوم والد معظم در قيد حيات بودند ، بيش از ما به فکر پدر بود و به ايشان عنايت خاصي داشت و لحظه اي هم در اين مورد سستي نمي کرد ، اين بود که دعاي خير والد بزرگوار نيز همواره پشت سرآقا موسي قرار داشت که : «آقا موسي بزرگ بشي ...! آقا موسي بزرگ بشي ...!»
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر

او قوي تر از اغلب آقايان مراجع امروز هم بودند...


آيت الله العظمي سيّد محمّد باقر سلطاني طباطبایي


«... آقا موسي جزو شخصيت هاي بارز علمي نجف بود ، منتهي ايشان اولاً جوان بود و ثانياً گرفتار لبنان گرديد. اگر آقا موسي به لبنان نمي رفت و چند سال در نجف مي ماند ، جزو مراجع مسلّم نجف مي گرديد. آقا موسي به قدري مورد توجّه عمومي حوزه نجف قرار گرفته بود که گفته مي شود «فضلاي قم ، افضل از فضلاي نجف هستند» او قوي تر از اغلب آقيان مراجع امروز هم بود... نه تنها با معنايي که امروز از اجتهاد مي شود ، ايشان حتماً مجتهد بودند و بلکه به معناي قديمش هم مجتهد بودند. آقا موسي مرد فاضلي بود ،حيف که بهره گيري نشد... به نظر من آقا موسي بر اخوي بزرگترشان مرحوم حاج آقا رضا هم مقدّم بود. يعني اگر مانده بود جلو مي افتاد... او حتي اگر در قم مي ماند و به نجف هم نمي رفت الان جزو مراجع بزرگ شيعه مي بود...»



مي خواهم خوابم نبرد


آيت الله محلّاتي


«... خيلي با هم مأنوس بوديم... گاهي اوقات پيش ميآمد كه آقا موسي حتي دو تومان هم پول نداشت. دو تا يك توماني! با اين كه فرزند مرجع تقليد شيعيان بود و پدرش مرحوم حضرت آيت الله العظمي سيّد صدرالدّين صدر به طلاب و روحانيون حوزه علمية قم شهريه ميداد. خدا ميداند ، يك وقتي آقا موسي نامزد كرده بود و ميخواست به تهران برود ، ديدم شب به منزل ما آمده است. گفت: محلاتي! ميتواني پنج تومان به من قرض بدهي؟ گفتم قضيه چيست؟ گفت: ميخواهم براي خانمم كادويي بخرم و به تهران بروم... آن وقت پدرش هم خيلي شخصيت بزرگواري بود تا آخر هم درخانهشان فرش نبود ، گليم انداخته بودند... آقا موسي وقتي به قدرت هم رسيد هيچ فرقي نكرده بود. سال 1354 آخرين سفري كه به لبنان داشتم ، حدود پنج روز ميهمان ايشان بودم. در همان طبقه بالاي ساختمان مجلس اعلاي اسلامي شيعه سكونت داشت. يادم نميرود كه اتاق خوابش فرش نداشت و موزائيك بود! كف اتاق يخ بود. گفتم آقا موسي! چرا اين طور ميكني؟ گفت: ميخواهم خوابم نب
رد. اگر اتاق سرد باشد ، خوابم نميبرد...»
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر

دعواي پدر و دختر


شهيد دکتر مصطفي چمران

به ياد دارم يكي از دختران شيعه به دانشگاه آمريكايي بيروت ميرفت. او از خانوادهاي بزرگ ، از فئودالهاي معروف از بيت عسيران بود ، عادل عسيران سالهاي دراز رئيس پارلمان لبنان بود و در جنوب لبنان قدرتي داشت. او دختري داشت كه به دانشگاه بيروت ميرفت و هم اكنون استاد دانشگاه است. يك روز بين اين دختر و پدر مجادله درميگيرد. اين دختر از امام موسي صدر طرفداري ميكرد و پدرش ضد امام موسي صدر بود و به او بد ميگفت ، زيرا امام موسي صدر ، منافع و مصالحش را به خطر انداخته بود. در حين مجادله دختر به پدر گفت: اي پدر تو چهل سال است سياستمدار شيعه بودي و جز فقر و مسكنت و ذلّت براي شيعيان چيزي نياوردي ، ما تا دو سال پيش در مدرسة خود جرأت نداشتيم بگوئيم كه شيعه هستيم. براي ما ننگ بود اگر ميفهميدند كه شيعه هستيم ، بلكه من وسط دانشگاه چهار پايه ميگذارم و بالاي آن فرياد برميآورم كه شيعه هستم و پيرو امام موسي صدرم و همه مرا احترام ميكنند. همه در مقابل عظمت او و قدرت من تعظيم ميكنند. اي پدر اين شرف و افتخار را امام موسي صدر براي ما كسب كرد ، نه تو سياستمدار فئودالي كه چهل سال رئيس پارلمان بودي و جز فقر و بدبختي و ذلت براي شيعيان چيزي به بار نياوردي.


مواجهه با غرور


دکتر صادق طباطبايي ( خواهرزاده امام موسي صدر)


حدود سالهاي 54-1353 ، رشيد كرامي شخصيت مغروري كه غرورش در محافل سياسي لبنان زبان زد عام و خاص بود به گونهاي كه از شدت غرور تا آخر هم همسري اختيار نكرد و به تنهايي در قصري واقع در شهر طرابلس زندگي ميكرد ، نخست وزير لبنان بود ، رسم بر اين بود هر شخصيتي وارد طرابلس ميشد نخست بايد به قصر او ميرفت و با وي ديدار مي نمود. اما وقتي امام موسي صدر وارد شهر شد ، عمداً به منزل يكي از اخيار شيعه وارد گرديد. صاحب منزل به ايشان اطلاع داد كه جناب نخست وزير در منزل خود منتظر هستند ، امام جواب داد: ما فعلاً خسته ايم بهتر است يك عدد چايي بخوريم. صاحب منزل يكي از بستگان نزديك ما بود ، به همين سبب من نيز در آن روز حضور داشتم. وقتي مردم از حضور امام موسي صدر آگاه شدند به فاصله به ديدارش شتافتند. يكي از افراد ، آقاي علي مولا دادستان شهر بود كه از شيعيان منطقة جبيل و كسروان به شمار ميآمد.

از طرفي رشيد كرامي به منزل زنگ زد تا با امام موسي صدر صحبت كند ، ولي صاحب منزل گفت: مراجعين خيلي زياد است و امام مشغول گفتگو با آن هاست ، تماس تلفني امكانپذير نيست. در نهايت رشيد كرامي مجبور شد شخصاً به ديدن امام موسي بيايد. كساني كه به عرف و آداب برخورد سياسي در لبنان به ويژه در ميان قبايل و عشاير آشنايي دارند ، دقيقاً معناي رفتار امام موسي را مي فهمند. حالا صحنه بسيار جالب بود. من در اتاق حضور داشتم و همه چيز را مشاهده ميكردم. وقتي رشيد كرامي آمد. امام صدر با آقاي علي مولا صحبت ميكرد ، اصلاً متوجه ورود او نشد تا اين كه رشيد كرامي به نزديكي ايشان رسيد ، امام موسي از جا بلند شد و خيلي عادي سلام و عليك كرد. در اين هنگام رشيد كرامي مجبور بود برخلاف روش رايج با تك تك حاضران روبوسي كند. بعد از آن مردم جا باز كردند و او توانست در كنار امام قرار گيرد. و اين وضع حدود 20 دقيقه طول كشيد و طي اين مدت هيچ كلمهاي ميان او و امام موسي رد و بدل نشد و بعد از آن وقتي كه صحبت با علي مولا تمام شد ، امام موسي صدر رو به رشيد كرامي كرد و با وي صحبت نمود.
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : بخشي از زندگی سراسر افتخار اسوه مبارزه و جهاد حضرت آيت الله امام موسی صدر

جانشيني حضرت امام خمینی

دکتر صادق طباطبايي ( خواهرزاده امام موسي صدر)

يکي ديگر از بحث هاي مهمي که امام موسي صدر در اين جلسه مطرح ساخت ، موضوع جانشيني حضرت امام بود. او با توجه به دسيسه هاي شوم استکبار جهاني ، سخت نگران جان امام امّت بود و احتمال سوء قصد به جان معظم له را از سوي دشمنان انقلاب مي داد و به همين منظور اعتقاد داشت بايد از همين حالا به فکر رهبريت بعد از ايشان بود و نگذاشت که انقلاب از اين لحاظ صدمه ببيند. لذا از آيت الله دکتر بهشتي پرسيد: آيا در اين باره فکري کرديده ايد؟ آيت الله بهشتي در جواب ، آقاي منتظري را عنوان نمود. در اين هنگام امام موسي صدر ضمن اشاره به ارادت و علاقه اش نسبت به آقاي منتظري و با تأکيد بر شرايط مناسب ندانست و در مقابل آيت الله سيّد محمّد باقر صدر را براي جانشيني پيشنهاد کرد و اضافه نمود که آقا سيّد محمّد باقر صدر داراي يک سري مباني جديدي مي باشد و در تشخيص موضوعات خيلي باهوش و داراي ذوق سرشاري است که مي تواند جوابگوي بسياري از نيازهاي جامعه کنوني و آينده باشد. سپس آيت الله بهشتي ، با عنايت به اين که آقا سيّد محمّد باقر صدر در ميان علماي ايران چندان جايگاهي ندارد و در ميان مردم هم شناخته شده نيست و از طرفي ساکن نجف و عراقي به شمار مي آيد ، تحقق اين پيشنهاد را خيلي بعيد و غير ممکن شمرد ، اما امام موسي صدر اميدوار بود و گفت اين موانع چندان مهم نيست و برطرف مي شود.


چه بلايي سر دائي ات آوردي!؟

دکتر صادق طباطبايي ( خواهرزاده امام موسي صدر)

«... يکي از زيباترين خاطراتم ، مربوط به اولين ملاقات من با حضرت امام خميني در پاريس مي باشد. روزي که قرار بود امام به پاريس بيايند من خودم را از آلمان به آنجا رساندم تا در فرودگاه به ايشان ملحق شوم. البته حضرت امام زودتر رسيده بودند و در محل اقامت خود مستقر شده بودند. وقتي که به محل اقامت امام رسيدم ، ديدم که آن بزرگوار در داخل اتاق روي تشکي نشسته اند و آقايان همراه هم دور تا دور ايشان جمع شده اند. از درکه وارد شدم و چشم امام به من افتاد... امام روي تشکي که نشسته بودند دستي زدند و اشاره کردند که بيا و اينجا بنشين. وقتي که من کنار ايشان رسيدم ، عرض کردم که آقا شما کجا و اينجا کجا!؟ امام در جواب اولين جمله اي که فرمودند اين بود که :
«خوب اگر دائي ات (امام موسي صدر) بود که ما به اينجا نمي آمديم .» بعد با لهجه قمي و به شوخي گفتند: چه بهش کردي؟ چه بلايي سر دائي ات آوردي؟ خوب اين نشان دهنده يک عاطفه و يک احساس قلبي بود که ايشان به دائي جان داشتند...»

 
بالا