[FONT=arial, helvetica, sans-serif]امیه کیست؟
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ابن ابی الحدید مینویسد: امیه بردهی رومی بود که عبد شمس او را خرید و به رسم عرب
جاهلیت او را پسر خود خواند. (۱)
[/FONT]
بنابراین نژاد ابوسفیان و معاویه و یزید به رومیان منتهی میشود، نه قریش.
پس سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند:
«الائمه من بعدی من قریش» ائمهی بعد از من از قریش هستند. (۲)
میتواند ناظر به افشاگری امویان پلید باشد. شگفت این جاست که برخی از متعصبان جاهل در توجیه حدیث
یاد شده، برای اهل سنت نیز دوازده امام شمردهاند، ابوبکر، عمر، عثمان، علی،
معاویه، یزید، عبدالملک بن مروان، و چهار فرزندش، ولید، سلیمان، یزید و هشام و امام
دوازدهم ولید بن یزید بن عبدالملک؛ حشره الله معهم یوم القیامه. (۳)
وی در دوران بردگیاش از اموال حجاج دزدی میکرد، وی را «حارس» مینامیدند.
زیرا نام گذاری وارونه در عرب مرسوم است که بیمار اسلیم و دزد را نگهبان و حارس مینامیدند. (۴)
ابن ابی الحدید نیز درباره شناسنامه وی چنین مینگارد: «ان امیّه کان صاحب
عُهار» وی مردی بزهکار بود و مزاحم زنان میشد؛ به گونهای که یک بار هنگام تعرض به
یکی از زنان، با افراد قبیلهی وی درگیر شد و نفیل بن عدی دربارهاش به پسرش گفت:
«ابوک معاهر و ابوه عفٌّ» پدر تو بزهکار و پدر وی پاک دامن است. وی در حال حیاتش زن
خویش را به عقد پسرش ابوعمر در آورد و چنین چیزی در عرب بی سابقه بود. (۵)
.ادامه دارد....
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ابن ابی الحدید مینویسد: امیه بردهی رومی بود که عبد شمس او را خرید و به رسم عرب
جاهلیت او را پسر خود خواند. (۱)
[/FONT]
بنابراین نژاد ابوسفیان و معاویه و یزید به رومیان منتهی میشود، نه قریش.
پس سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند:
«الائمه من بعدی من قریش» ائمهی بعد از من از قریش هستند. (۲)
میتواند ناظر به افشاگری امویان پلید باشد. شگفت این جاست که برخی از متعصبان جاهل در توجیه حدیث
یاد شده، برای اهل سنت نیز دوازده امام شمردهاند، ابوبکر، عمر، عثمان، علی،
معاویه، یزید، عبدالملک بن مروان، و چهار فرزندش، ولید، سلیمان، یزید و هشام و امام
دوازدهم ولید بن یزید بن عبدالملک؛ حشره الله معهم یوم القیامه. (۳)
وی در دوران بردگیاش از اموال حجاج دزدی میکرد، وی را «حارس» مینامیدند.
زیرا نام گذاری وارونه در عرب مرسوم است که بیمار اسلیم و دزد را نگهبان و حارس مینامیدند. (۴)
ابن ابی الحدید نیز درباره شناسنامه وی چنین مینگارد: «ان امیّه کان صاحب
عُهار» وی مردی بزهکار بود و مزاحم زنان میشد؛ به گونهای که یک بار هنگام تعرض به
یکی از زنان، با افراد قبیلهی وی درگیر شد و نفیل بن عدی دربارهاش به پسرش گفت:
«ابوک معاهر و ابوه عفٌّ» پدر تو بزهکار و پدر وی پاک دامن است. وی در حال حیاتش زن
خویش را به عقد پسرش ابوعمر در آورد و چنین چیزی در عرب بی سابقه بود. (۵)
.ادامه دارد....