♦***♦ مصباح الشریعه امام جعفر صــــــادق(علیه السلام) ♦***♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب سى ويكم :زهد

امام صادق (ع ) فرمود:
زهد، كليد دروازه آخرت است وبرائت از آتش ؛ وزهد، ترك هر چيز كه تو را از خدا وياد او باز دارد، مى باشد؛ بدون آن كه بر آنچه كه از دستت رفته ، تاءسف خورى ، يا نسبت به ترك آن مغرور شوى وانتظار فرج وسودى (مادّى ) از آن نداشته باشى ودر پى آن نباشى كه به واسطه آن ، مورد ستايش قرارگيرى وغرضى (دنيوى ) از آن نداشته باشى ، بلكه از دست دادن آن ها را آسايش بدانى وخودِ آن ها را آفت.

زاهد، همواره از آفت (دنيا) گريزان ودر پى آسايش (آخرت ) است . زاهد كسى است كه آخرت را برگزيند وذلّت را بر عزّت (ظاهرى ) دنيا ترجيح دهد، سختى بندگى را بر آسايش ، گرسنگى را بر سيرى ، راحتى ورستگارى آخرت را بر رنج دنيا، ذكر خدا را بر غفلت برگزيند وكالبدش در دنيا وقلبش در آخرت باشد.

رسول خدا (ص ) فرمود: حبّ دنيا اساس وسرِ هر گناهى است . ونيز فرمود: دنيا، مردار وخواهان آن ، سگ است . چگونه انسان غافل ، آنچه را كه مغضوب خداوند است دوست مى دارد وبه راستى چه گناهى از اين جرم بزرگ تر است ؟!

يكى از معصومين (ع ) فرموده است : اگر دنيا را به صورت لقمه اى در دهان كودكى مى گذاشتند، بر او دل مى سوزانديم (كه چنين آلوده دنيا شده ) پس حال آن كس كه حدود خداى را براى طلب دنيا پايمال كند وبدان حرص ورزد چگونه بايد باشد؟!


دنيا، سرايى است كه اگر بر اساس شرع وفرمان خدا در آن زندگانى كردى ، تو را راضى ساخته وبه نيكى با تو وداع مى كند.
رسول خدا (ص ) فرمود: چون خداوند دنيا را بيافريد، آن را امر به اطاعت فرمود، پس دنيا پروردگارش را اطاعت كرد. خداوند او را گفت : به آن كه در طلب تو باشد پشت كن وبه آن كه به تو پشت كند، روى آر ودنيا بر همين عهد وپيمان استوار است.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب سى ودوم :نكوهش دنيا

امام صادق (ع ) فرمود:
دنيا چونان تنديسى (كالبدى ) است كه سرش كبر، چشمش حرص ، گوشش طمع ، زبانش ريا، دستش شهوت ، پايش خودپسندى ، قلبش غفلت ، رنگ وجلوه اش فنا وحاصلش نيستى است.

پس كسى كه آن را دوست بدارد، متكبّر شود وكسى كه آن را نيك بداند، حرص وآز يابد وكسى كه در جست وجويش باشد، طمع ورزد وكسى كه آن را ستايش كند، لباس ريا پوشد، وكسى كه اراده اش كند، خودپسند شود، وكسى كه بدان تكيه كند، به غفلت افتد، وكسى كه شيفته متاع آن شود، به فتنه افتد ومتاع از دستش برود، وكسى كه متاعش را گرد آورد ودر آن بخل ورزد، او را به جايگاهش كه همان آتش است ، سوق دهد.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب سى وسوم: ورع

امام صادق (ع ) فرمود:
درهاى جوارح بدنت را بربند بر آنچه كه به قلبت آسيب مى رساند ومرتبه ات را نزد خداى تعالى پست كند وحسرت وپشيمانى قيامت را وشرم از زشتى هايى كه مرتكب شده اى ، به همراه مى آورد.


صاحب ورع را سه اصل لازم است:

1 از همه لغزش هاى مردمان در گذرد؛
2 بدانان بدى نكند؛
3 چون مدح وذمّش كنند، برايش يكسان باشد.


و اصل و ريشه ورع ، آن است كه بر محاسبه نفس مداومت شود و سخن به راست گفته شود و معامله و رفتار با ديگران به صفا برگزار شود و از شبهه ها دورى شود و هر عيب وريبى به كنار گذاشته شود و آنچه به او مربوط نيست وانهد، و درى را كه نداند چگونه آن را ببندد، باز نكند (با گفتار ناشايست يا عمل زشتى كه او راه پسنديده نباشد، خود را رسوا نكند) و با كسى كه امور واضح وبديهى را بر او مشكل مى نمايد، مجالست نكند و با كسى كه دين را سبك مى شمارد همراه نشود، وگرد دانشى كه نه خود داند ونه ديگران توان فهم وحلّ آن را دانند نگردد و از كسانى كه از خدا دورى جسته اند، دورى گزيند.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب سى وچهارم :عبرت

امام صادق (ع ) فرمود:
شخصى كه از دنيا عبرت گيرد، زندگى اش در آن ، همچون خفته اى است كه دنيا را مى بيند، ولى آن را لمس نمى كند، و آن را خوابى بيش نمى داند. و از قلب و نفس خود، به واسطه قبيح شمردان اعمال فريفتگان، چيزى را مى زدايد كه موجب حساب وعقاب است وچيزى را جاى گزين آن مى كند كه او را به خشنودى و عفو خدا نزديك نمايد و با آب زوال ، آنچه او را به سوى دنيا مى خواند وآنچه از دنيا كه خود را براى او بياراسته است، مى شويد.


پس عبرت، انسان را وارث سه چيز كند:
1 علم به آنچه كه عمل مى كند؛
2 عمل به آنچه كه مى داند؛
3 علم به آنچه كه نمى داند.


عبرت آغازى است كه انسان از انجام آن مى هراسد وانديشيدن در فرجام آن ، زهد وبى ميلى به دنيا را به وجود آورد. وعبرت آموزى جز براى اهل صفا وبصيرت درست نيفتد.
خداوند متعال فرمايد: (پس ، عبرت گيريد اى صاحبان چشم بينا!).

و نيز فرمايد: (چشم هاى ظاهر، نابينا نيستند، بلكه دل هايى كه در سينه (چشم هاى باطن ) دارند، كور است ).
پس آن كس كه خداوند چشم قلب وديدگان او را بگشايد، به حقيقت او را منزلتى رقيع وعظيم بخشيده است.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب سى وپنجم :تكلّف

امام صادق (ع ) فرمود:
كسى كه بدون ميل ورغبت، عملى به جاى آورد، از پاداش محروم است، اگر چه راه صواب بپيمايد، چرا كه به خطا رفته ؛ و كسى كه به ميل وبدون تكلّف عملى انجام دهد، پاداش گيرد، اگر چه به خطا رود (چرا كه عمل او همراه با اخلاص بوده است ). سرانجام متكلّف خفّت وخوارى است ودر دنيا به جز درد ورنج وشقاوت برايش نباشد.

ظاهر متكلّف، ريا و باطنش نفاق است و اين دو امر، دو بال هستند كه او با آن ها (به سمت دوزخ ) پرواز مى كند. تكلّف در عبادت ودر هر بابى كه باشد از اخلاص صالحان وشعار مؤ منان نيست.

خداى تعالى به پيامبرش (ص ) فرمود: (بگو: مزدى بر اين [رسالت ] از شما طلب نمى كنم ومن از كسانى نيستم كه چيزى از خود بسازم [وبه خدا نسبت دهم ]).
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: ما پيامبران وخدا پرستان وامينان ، از شخص متكلّف بيزار هستيم .


پس از خداى تعالى بترس وحدود شرع را رعايت كن تا تو را از متكلّف وريا بى نياز كند ودلت را جلوه گاه ايمان سازد. به لباسى دل مبند كه ژنده شود وطعامى كه آخرش دفع فضولات است . در سرايى سكنا مگزين كه آخرش ويرانى است . مال گرد نياور كه آخرش ارث ديگران مى شود. برادرانى مگزين كه پايان آن گزينش ، جدايى ونفاق باشد. فريفته عزّتى مشو كه آخرش ذلّت است . به وفايى اعتماد مكن كه پايان آن جفا است . خوشى وعيشى را مطلب كه حسرت در پى داشته باشد.



 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب سى وششم : نكوهش غرور

امام صادق (ع ) فرمود: مغرور، دنيا مسيكن است و در آخرت زيانكار؛ زيرا او كالاى نيك را به كالايى پست مى فروشد. از خويش مغرور مشو و فريب مخور كه چه بسا به مال و سلامتى بدن خويش مغرور باشى به اين اميد كه باقى مى مانى . و چه بسا به عمر طولانى و فرزندان وياران خود مغرور مى شوى به اين اميد كه به واسطه شان موفق ورستگار شوى و چه بسا به حال (توانايى ودارايى ) و اصل و نسب و دست يابى ات به آرزو و هوايت مغرورى و گمان مى كنى كه صادقى و راه درست رفته اى . چه بسا مغرورى كه مردم پشيمانى ات را در كوتاهى عبادت مى نگرد و خداى متعال در قلبت خلاف آن (تو را از عبادت خشنود) ببيند.

و چه بسا خويش را در عبادت به تكلّف وتظاهر اندازى ، در حالى كه خداوند طالب اخلاص است . و چه بسا به دانش و نياكان خويش افتخار كنى ، در حالى كه از نهفته ها و عيب هاى درون ات غافلى و خداى تعالى از آن آگاه است . و چه بسا به اين توّهم افتى كه خداى را مى خوانى و حال آن كه غير او را مى خوانى . و چه بسا خود را خيرخواه مردم بدانى و حال آن كه تو با اين كار مى خواهى آنها به سوى تو مايل شوند. و چه بسا خويش را مذمّت مى كنى ، ولى در حقيقت خويش را مى ستايى .

بدان كه هيچ گاه از ظلمات غرور و آرزوها خارج نمى شود، مگر اين كه صادقانه نزد خداوند متعال انابه و اظهار پشيمانى كنى و به عيب خويش پى ببرى و فريب كارى پنهان نفس خود را بشناسى ، چرا كه در نهايت پوشيدگى است و به جز تو نه خرد و نه دانش به آن دسترسى ندارد و دين وشريعت و پيشوايان هدايت ، آن را نمى پسندند.

اگر به حالى كه در آنى ، راضى باشى و خود را مقصّر ندانى ، هيچ كس به وسيله علم وعمل چون تو بدبخت نيست و عمرش روى به تباهى باشد و در نتيجه ، حسرت روز قيامت را براى خويش فراهم آورده اى .



 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب سى وهفتم : صفات منافق

امام صادق (ع ) فرمود:
منافق كسى است كه به دورى از رحمت خداوند متعال رضايت داده، زيرا اعمال ظاهرى اش را شبيه به آنچه در شريعت آمده است، به انجام مى رساند، در حالى كه در باطن دل در جاى ديگر مشغول داشته و حقّ بندگى وعبادت را رعايت نكند و آن را به تمسخر گيرد.

واهمه نداشتن از دروغ گويى وخيانت ووقاحت وادعاى بى مورد و چشم در پى هر چيز (حرام ) داشتن و بى خردى ونشناختن راه درست و كمى حيا وكوچك شمردن گناهان و ضايع كردن بزرگان دين و خوار شمردن سختى ها و مصايب وارد شده بر دين و تكبر ورزيدن و مدح آنچه دوست مى دارد و ستايش شدن را دوست داشته و حسادت وترجيح دادن دنيا بر آخرت و شرّ بر خير و سخن چينى و حبّ لهو و يارى اهل فسق و فجور و گناه كاران در گناهانشان و سركشى و به گرد اعمال وافعال نيك و خير نگشتن و كوچك شمردن اهل آن و نيك شمردن افعال زشت خويش و زشت شمردن افعال نيك ديگران ، نشانه منافق است كه امثال اين امور بسيار است.

خداوند منافقان را در مواضع متعددى وصف فرموده است ؛ چنان كه مى فرمايد:
(واز ميان مردم كسى است كه خدا را فقط بر يك حال [وبدون عمل ] مى پرستند. پس اگر خيرى به او رسد، بدان اطمينان يابد وچون بلايى بدو رسد روى برتابد، در دنيا وآخرت زيان ديده است . اين است همان زيان آشكار).

و در جاى ديگر مى فرمايد:
(بعضى از مردم مى گويند: به خدا وروز قيامت ايمان آورده ايم ، و ليكن بدان مؤ من نيستند. (به گمان خويش ) خدا ورسولش ومؤ منان را فريب دهند، ولى جز خود كسى را فريب ندهند و خودشان نمى دانند. در دل هايشان مرض است ، و خداوند بر آن مرض بيفزايد.

پيامبر (ص ) فرمود: منافق كسى است كه چون وعده دهد، تخلّف كند وچون عمل كند، زشتى كند ودر سخن دروغ گويد ودر امانت خيانت ورزد وچون بدو روزى داده شود، از باب بى خردى ، آن را در موارد بيهوده هزينه كند وچون از روزى منع شود، درصدد فريب خلق خدا باشد.

و نيز فرمود: كسى كه ظاهرش با باطنش مخالف باشد، منافق است. حال، هر كسى و هر جايى و در هر زمانى و در هر مرتبه و مقامى كه باشد، تفاوتى نكند.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب سى وهشتم : عقل و هوى

امام صادق (ع ) فرمود:
عاقل در برابر حق ، رام و تسليم است ودر سخن گفتن منصف ، و در پذيرفتن باطل سخت گير، وبا سخن باطل ، دشمن و از دنيا مى گذرد، ولى دين خود را حفظ مى كند.


نشانه عاقل ، دو چيز است : راستى در سخن ، و درستى در كار؛ و عاقل از گفتن آنچه كه خردمندان نپذيرند، بپرهيزد و خويش را در معرض اتهام قرار ندهد و از مدارا كردن با مردم دريغ نورزد.

دانش ، رهنماى اوست و اعمال او موافق دانش باشد وبردبارى رفيق او شود و او را در ناملايمات وبرخوردها نگاهبان شود واز يقين دورى نجويد واز معيار يقين فاصله نگيرد.
هوى و هوس ، دشمن عقل ، مخالف حق و قرين باطل است . قوّت وتوان هوى و هوس در پيروى از شهوات است ونشانه اصلى هوى وهوس ، حرام خوارى وغفلت از فرايض و كوچك شمردن مستحباب و سنت ها و غرق شدن در لهو و لعب است .



 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب سى ونهم : وسوسه

امام صادق (ع ) فرمود:
هيچ بنده اى به دام وسوسه شيطان گرفتار نشود، مگر آن كه از ذكر خداى تعالى دور گشته و فرمان ونهى اش را خوار و ناچيز شمرده و آگاهى خدا نسبت به سرّ و خفاى خود را فراموش كرده باشد.

وسوسه آن چيزى است كه از خارج قلب ، ولى با اشاره خيال مى آيد واگر در قلب جاى گيرد، موجب سرپيچى و گمراهى وكفر شود.

خداوند عزّ وجلّ بندگانش را به لطف دعوت خويش خوانده وعداوت وكينه ابليس را بدانان شناسانده وفرموده است : (در حقيقت شيطان دشمن شما است ، شما [نيز] او را دشمن بگيريد). پس ، با شيطان چنان باش كه بيگانه اى با سگ گلّه روبه رو مى شود وراه رهايى او، پناه بردن به صاحب سگ است تا او را از آزار سگ برهاند.

چون شيطان وسوسه گر نزدت آمد تا از راه حق گمراهت كند وذكر خداى تعالى را از يادت ببرد، به پروردگارت وپروردگار او پناه ببر كه او ياور حق در مصاف با باطل وپشتيبان مظلوم است ومى فرمايد: (چرا او را بر كسانى كه ايمان آورده اند وبر پروردگار خويش توكّل مى كنند، تسلّطى نيست ).

بر شناخت چگونگى حركت وسير، وراه هاى وسوسه اش قادر وآگاه نتوانى شد، جز با مراقبت واستقامت هميشگى در بندگى وترس از قيامت آگاه وبسيارى ذكر، ولى كسى كه اوقاتش به بطالت مى گذرد، ناگزير شكار شيطان است .

از فريب ونيرنگ واستكبار شيطان عبرت گير، چرا كه فريفته عبادت ، بصيرت و دانش خود شد وبر خداوند گستاخى كرد ولعنت ابدى را براى خود خريد. دل بستن به چنين موجودى ، خطا است واميد خيرخواهى از او، تباهى . پس به ريسمان توفيق الهى چنگ انداز وبه عجز وقصور در انجام وظايف اقرار كن وخود را محتاج لطف خدا بدان تا به لطف وى از دام شيطان وارهى .

دمى خود را از شرّ او ايمن مدان وچون عبادتت را نزد تو بزرگ جلوه دهد، فريب مخور وبه گفته او گوش مسپار.
او هر كسى را به گونه اى ووسيله اى مى فريبد، تا او را چونان خود، مطرود درگاه احديّت سازد.
بدان كه او نود ونه دروازه خير ونيكى در برابرت مى گشايد تا در دروازه صدم تو را صيد كند، پس با مخالفت با وى به مقابله او برخيز.

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : مصباح الشريعه امام جعفر صادق(ع)

باب چهلم: خودپسندى

امام صادق (ع ) فرمود:
شگفتا! شگفتا! از كسى كه به عمل خويش مغرور گشته (در نتيجه به ورطه خودبينى درافتد) در حالى كه نمى داند انجام كارش چيست . پس ، كسى كه خويش وعمل خويش را بزرگ بيند، از راه راست منحرف گشته و مرتبه اى را كه سزاوار آن نيست ، مدّعى شده است .

و هر كس خود را چنين پندارد واين ادّعا را داشته باشد دروغ گو است ، اگر چه ادّعايش را مخفى كند وروزگار درازى بر وى بگذرد؛ چرا كه اوّلين بلايى كه بر سر خود پسند مى آيد، اين است كه آنچه كه مايه خودپسندى او شده ، چون : مال ، دانش ، زيبايى ، مقام و... از او ستانده شود تا بداند كه عاجز وحقير است وبپذيرد كه آنچه را داشته از خداى توانا بوده است تا براى وى ، حجتى محكم تر باشد، چنان كه باابليس چنين شد.

خودپسندى گياهى است كه دانه اش تكبّر، زمينش نفاق ، آبش سرپيچى از فرمان خدا، شاخه هايش جهل ، برگش گمراهى وميوه اش لعنت خداست كه نتيجه آن جاودانگى در دوزخ است . پس هر كس خودپسندى را اختيار كند، دانه كفر كاشته وبه زراعت نفاق مشغول گشته ولاجرم اين كشته روزى بر دهد كه همانا زيان دو جهان است .
 
بالا