عشق به زندگی
هر انسانی دوست دارد حتی در بدترین شرایط از چنگال مرگ بگریزد و داس مرگ، زندگی اش را درو نکند.
هرچند علاقه به زندگی و استمرار آن برای کسانی که اعتقادی به آخرت و معاد ندارند، یک امر طبیعی است؛ ولی می بینیم که حتی مومنان به آخرت و معاد نیز می کوشند تا زندگی خود را در دنیا استمرار بخشند و تا می توانند مرگشان را به تاخیر اندازند.
بیشتر کسانی که از مرگ می ترسند، کسانی هستند که مرگ را پایان زندگی و مرگ را با فوت و نیستی یکسان می دانند.
چنانکه گفته شد بسیاری از مومنان نیز از مرگ می ترسند و از آن گریزان هستند. علت این ترس را می بایست در شک و تردیدهای علمی و عملی آنان جست؛ زیرا کوچک ترین احتمال از اینکه مرگ همان فوت است نه وفات، موجب می شود تا عشق به زندگی دنیوی در آنان نیز رشد کند.
البته هستند کسانی که از مرگ می هراسند؛ چرا که خود را دست خالی می بینند و بر این گمان هستند که ره توشه آخرت چنانکه باید و شاید فراهم نیاورده اند و دست خالی به جهانی دیگر می روند.
اینان اگر به زندگی چسبیده اند به سبب همین احسان تهی دستی است. در دعای روز سه شنبه آمده است: و اجعل الحیاه زیاده لی فی کل خیر و الوفاه راحه لی من کل شر؛ و عمر و حیاتم را مایه زیادتی هرکار خیر قرار ده و مرگم را موجب راحتی از هرگونه شرور گردان.1
آنان افزایش عمر را برای کسب ره توشه بیشتر برای آخرت می خواهند و ترس از مرگ برای این است که دست خالی نباشند. پس ترس اینان از خود حقیقت مرگ نیست، بلکه بخاطر وضعیت و موقعیت خود در آخرت است؛ زیرا می دانند که پس از مرگ، آخرت و زندگی دیگری است و از همین رو دنبال اصلاح امور اخروی خود هستند و از خدا می خواهند: اللهم أصلح لی دینی فانه عصمه أمری و أصلح لی آخرتی فانها دار مقری و الیها من مجاوره اللئام مفری خدایا دین مرا اصلاح فرما که دین، مایه حفظ همه شئون من است و عالم آخرتم را اصلاح فرما که آنجا منزل ابدی من است و جایگاه قرار من از آزار مردم پست دنیا است.2
قرآن گزارش می کند که برخی از اهل ایمان واقعا گرایشی به آخرت ندارند؛ زیرا چنان گرفتار محبت دنیا و مادیات دنیوی شده اند که دوست دارند هزاران سال زندگی کنند و مرگ سراغ آنان نرود.
این دسته از افراد مدعی آن هستند که بهشت و آخرت برای آنان است و دیگران بهره ای از آن نخواهند برد؛ از این رو خداوند آنان را مورد تمسخر قرار داده و می فرماید که اگر واقعا این گونه است چرا آرزوی مرگ نمی کنند تا به بهشت در آیند؟! خداوند می فرماید برخی از یهودیان از اهل کتاب این گونه هستند و اینان حتی از مشرکان گرایش بیشتری به دنیا و زندگی آن دارند؛ زیرا مشرکان آخرتی را قبول ندارند، اما این مدعیان اعتقاد به آخرت خود دوست دارند تا زندگی هزار ساله داشته باشند تا این گونه خود را از عذاب الهی برهانند؛ چرا که بر خلاف آموزه های وحیانی عمل می کنند.3
به هر حال، عشق به زندگی در همه موجودات از جمله انسان ها وجود دارد و حتی مومنان نیز گرایش دارند تا به عللی زندگی دنیوی آنان طولانی باشد. پس تلاش برای رهایی از مرگ بویژه مرگ زودرس یک امر طبیعی است.
1مفاتیح الجنان، دعای روز سه شنبه
2 همان
3 بقره آیات 94 تا 96؛ جمعه، آیات 5 و 6
هر انسانی دوست دارد حتی در بدترین شرایط از چنگال مرگ بگریزد و داس مرگ، زندگی اش را درو نکند.
هرچند علاقه به زندگی و استمرار آن برای کسانی که اعتقادی به آخرت و معاد ندارند، یک امر طبیعی است؛ ولی می بینیم که حتی مومنان به آخرت و معاد نیز می کوشند تا زندگی خود را در دنیا استمرار بخشند و تا می توانند مرگشان را به تاخیر اندازند.
بیشتر کسانی که از مرگ می ترسند، کسانی هستند که مرگ را پایان زندگی و مرگ را با فوت و نیستی یکسان می دانند.
چنانکه گفته شد بسیاری از مومنان نیز از مرگ می ترسند و از آن گریزان هستند. علت این ترس را می بایست در شک و تردیدهای علمی و عملی آنان جست؛ زیرا کوچک ترین احتمال از اینکه مرگ همان فوت است نه وفات، موجب می شود تا عشق به زندگی دنیوی در آنان نیز رشد کند.
البته هستند کسانی که از مرگ می هراسند؛ چرا که خود را دست خالی می بینند و بر این گمان هستند که ره توشه آخرت چنانکه باید و شاید فراهم نیاورده اند و دست خالی به جهانی دیگر می روند.
اینان اگر به زندگی چسبیده اند به سبب همین احسان تهی دستی است. در دعای روز سه شنبه آمده است: و اجعل الحیاه زیاده لی فی کل خیر و الوفاه راحه لی من کل شر؛ و عمر و حیاتم را مایه زیادتی هرکار خیر قرار ده و مرگم را موجب راحتی از هرگونه شرور گردان.1
آنان افزایش عمر را برای کسب ره توشه بیشتر برای آخرت می خواهند و ترس از مرگ برای این است که دست خالی نباشند. پس ترس اینان از خود حقیقت مرگ نیست، بلکه بخاطر وضعیت و موقعیت خود در آخرت است؛ زیرا می دانند که پس از مرگ، آخرت و زندگی دیگری است و از همین رو دنبال اصلاح امور اخروی خود هستند و از خدا می خواهند: اللهم أصلح لی دینی فانه عصمه أمری و أصلح لی آخرتی فانها دار مقری و الیها من مجاوره اللئام مفری خدایا دین مرا اصلاح فرما که دین، مایه حفظ همه شئون من است و عالم آخرتم را اصلاح فرما که آنجا منزل ابدی من است و جایگاه قرار من از آزار مردم پست دنیا است.2
قرآن گزارش می کند که برخی از اهل ایمان واقعا گرایشی به آخرت ندارند؛ زیرا چنان گرفتار محبت دنیا و مادیات دنیوی شده اند که دوست دارند هزاران سال زندگی کنند و مرگ سراغ آنان نرود.
این دسته از افراد مدعی آن هستند که بهشت و آخرت برای آنان است و دیگران بهره ای از آن نخواهند برد؛ از این رو خداوند آنان را مورد تمسخر قرار داده و می فرماید که اگر واقعا این گونه است چرا آرزوی مرگ نمی کنند تا به بهشت در آیند؟! خداوند می فرماید برخی از یهودیان از اهل کتاب این گونه هستند و اینان حتی از مشرکان گرایش بیشتری به دنیا و زندگی آن دارند؛ زیرا مشرکان آخرتی را قبول ندارند، اما این مدعیان اعتقاد به آخرت خود دوست دارند تا زندگی هزار ساله داشته باشند تا این گونه خود را از عذاب الهی برهانند؛ چرا که بر خلاف آموزه های وحیانی عمل می کنند.3
به هر حال، عشق به زندگی در همه موجودات از جمله انسان ها وجود دارد و حتی مومنان نیز گرایش دارند تا به عللی زندگی دنیوی آنان طولانی باشد. پس تلاش برای رهایی از مرگ بویژه مرگ زودرس یک امر طبیعی است.
1مفاتیح الجنان، دعای روز سه شنبه
2 همان
3 بقره آیات 94 تا 96؛ جمعه، آیات 5 و 6