2. نظام اقتصادي اسلام سرشار از ارزشها است؛ يعني نظامي هدفدار شمرده ميشود، و مجموعة معيّني از ارزشها را برگزيده است و در برابر اخلاق بيطرف نيست.
اسلام توسعة ارزشهاي اخلاقي همچون برادري، صداقت، عدالت، احسان، محبت و مقدمداشتن ديگران و ارزشهاي ديگري كه در آيات و روايات مورد تأكيد قرارگرفته را هدف قرار داده است.
3. اينكه نظام اقتصادي اسلام، تحت تأثير ميزان عمل مردم به اخلاق و تعصب ديني آنان است، در عملكرد خود، بر افعال اختياري تكيه نميكند؛
براي نمونه، با وجود اين حقيقت كه نظام اقتصادي اسلام، گاه سطح بالايي از انفاقات اختياري، يعني صدقه را دارد چيزي كه بهصورت پرداختهاي انتقالي اختياري شناخته ميشود؛ ولي ساختار و عملكرد آن بر صدقات متوقف نيست؛ بلكه بر اصول اساسي و قواعدي مبتني است كه در تنظيم فعاليتهاي اقتصادي به روشني پديدار ميشود؛ به همين دليل، رفتاري كه نظام اقتصادي اسلام به آن دعوت ميكند، رفتار ديني محض نيست؛ بلكه رفتاري دنيايي و مادي است كه نهادهاي قانوني و اجتماعي آن را سامان ميدهند و قواعد و روش نظام، به آن رفتار منتهي ميشوند.