عوامل حزن و اندوه از ديدگاه روايات
- گناه و معصيت: يكى از اصلى ترين عوامل بروز مشكلات، گرفتاريها و ناراحتي هاى روحى و معنوى انسان، گناه و خروج از دايره عبوديت و بندگى حق تعالى است كه انسان را به انواع مصائب دچار مى سازد. نكته قابل توجه در اين بحث اين است كه خداوند متعال از روى لطف و محبتى كه نسبت به بندگان خود دارد، با آنان بر اساس ظرفيت و توان آنها برخورد نموده و هميشه درِ رحمت و مغفرت خود را بر بندگان گشوده است از اينرو در مقابل نافرمانيها و گناهان بندگان، از راه هاى گوناگون همانند: ابتلا به انواع بيماريها، مشكلات معيشتى و... نسبت به توجه دادن و بازگشت انسان اقدام مى نمايد، تا شايد انسان متنبه شده و به ساحت رُبوبى و جايگاه واقعى خود برگردد. در اين زمينه يكى از راههاى توجه دادن انسان نسبت به گناه و تلاش براى جبران آن، دچار شدن به ناراحتيها و دلتنگيهايى است كه انسان در طول زندگى با آن مواجه شده و در بسيارى مواقع علت و دليل آن را نيز نمى داند.
يكى از اصلى ترين عوامل بروز مشكلات، گرفتاريها و ناراحتي هاى روحى و معنوى انسان، گناه و خروج از دايره عبوديت و بندگى حق تعالى است كه انسان را به انواع مصائب دچار مىسازد
امام صادق (ع) در اين باره مى فرمايد: رسول خدا (ص) نيز چنين فرمود: «
ساعاتُ الهُمُومِ ساعاتُ الكَفّاراتِ وَ لا يزالُ الهَمُّ بِالمؤمنِ حتّى يَدَعَهُ و ما لَهُ مِنْ ذَنْبٍ (1)
لحظه هاى غم و اندوه، لحظه هاى پوشاندن گناهان است و فرد مؤمن پيوسته گرفتار غم و اندوه مىشود تا آنكه از همه گناهانش پاك گردد.
امام رضا (ع) نيز فرمود: «هيچ يك از شيعيان على (ع) نيست كه در روز، بدى يا گناهى مرتكب شود مگر اينكه در شب اندوهى به او مى رسد كه آن بدى و گناه را فرو مى ريزد. (2)
همچنين در روايات از گناه به عنوان عامل بروز مشكلات اقتصادى ياد شده است: رسول خدا (ص) فرمود:
إنَّ مِنَ الذُّنوبِ ذُنوبَاً لا يُكَفِّرُهَا صلاهٌ و لا صومٌ. قيل: يا رسول الله فَمَا يُكَفِّرُهَا؟ قال: اَلْهُمُومُ فِى طَلَبِ الْمَعِيشَه (3) برخى گناهان هستند كه هيچ نماز و روزه اى آنها را نمى پوشاند. عرض شد: اى رسول خدا پس چه چيز آنها را مى پوشاند (و از بين مىبرد؟) حضرت فرمود: اندوه براى كسب درآمد و گذران زندگى.
- دلبستگى به دنيا: امام صادق (ع) مىفرمايد: الرَّغْبَهُ فى الدُّنيا تُورِثُ الْغَمَّ وَالحُزْنَ (4) دنيا خواهى غم و اندوه مى آورد.
پيامبر اعظم (ص) نيز فرمودند: «
اَنَا زَعِيمٌ لِمَنْ اَكَبَّ عَلَى الْدُّنْيا بِفَقْرٍ لا غِنَاءَ لَهُ وَ بِشُغْلٍ لا فِراغَ لَهُ وَ حُزْنٍ لا اِنْقِطاعَ لَهُ كسى كه به دنيا بچسبد، من (سه چيز را) براى او قطعى مىدانم: فقرى كه بىنيازى برايش نيست، گرفتاريىاى كه از آن خلاصى نيست و غم و اندوهى كه به پايان نمىرسد.» (5)
- كوتاهى در عمل: على (ع) مى فرمايد: «مَنْ قَصَّرَ فى العَمَلِ اُبْتُلِىَ بِالْهَمِّ (6) هر كه در عمل كوتاهى كند به اندوه گرفتار آيد.»
برخى گمان مى كنند با اظهار فقر و ندارى، و عجز و لابه نزد ديگران، مىتوانند مشكل خود را برطرف نمايند در حالى كه در اين گونه موارد نه تنها گِرِهى از كارشان گشوده نمى شود بلكه از قدر و منزلتشان كاسته شده و به فقر و فلاكت بيشترى براى آن دچار مىگردند
از اينرو در روايات تأكيد فراوان شده است كه قدر فرصتهاى زندگى را بدانيد و از لحظات و دقايق آن به بهترين وجه بهره ببريد. امام على (ع) مىفرمايد: «ب
ادِرِ الْفُرْصَهَ قَبْلَ أنْ تَكُونَ غُصَّه (7) فرصت را قبل از آنكه به اندوه تبديل شود، درياب.»
- جزع و فزع: بىتابى كردن و صبر و قرار از كف دادن در هجوم مشكلات زندگى نيز يكى ديگر از عواملى است كه باعث ايجاد حزن و اندوه در افراد مىشود. امير مومنان (ع) مى فرمايد: «ايَّاكَ والْجَزَعَ فَإنَّهُ يَقْطَعُ الامَلَ وَ يُضْعِفُ العَمَلَ وَ يُوِرثُ الْهَمَّ (8) از بىتابى كردن بپرهيز كه آن اميد را قطع مىكند و عمل را ضعيف مىگرداند و اندوه به همراه مىآورد.»
نكته قابل توجه اينكه، برخى گمان مى كنند با اظهار فقر و ندارى، و عجز و لابه نزد ديگران، مىتوانند مشكل خود را برطرف نمايند در حالى كه در اين گونه موارد نه تنها گِرِهى از كارشان گشوده نمىشود بلكه از قدر و منزلتشان كاسته شده و به فقر و فلاكت بيشترى براى آن دچار مىگردند چرا كه رسول خدا (ص) فرمود:
مَنْ تَفَاقَرَ اِفْتَقَرَ (9) هر كس اظهار فقر و ندارى كند، به فقر مبتلا مىگردد.»
- توجه به امكانات ديگران: رسول خدا (ص) فرمود: مَنْ نَظَرَ اِلَى ما فى أيْدِى النَّاسِ طالَ حُزْنُهُ وَ دامَ أسَفُهُ (10) كسى كه چشمش به آنچه در دست مردم است (امكانات و داراييها) باشد، اندوهش طولانى و افسوسش پايدار خواهد شد.»
اين واقعيتى است كه به روشنى در ميان برخى مردم مشاهده مىكنيم افرادى كه بهدنبال چشم و هم چشمى و كم نياوردن در مقابل فاميل، همسايه يا دوستان خود هستند، با اينكه نهايت سعى و تلاش خود را به كار مىگيرند تا نسبت به دارايى و امكانات ديگران كمبودى احساس نكنند و حتى رتبه نخست را در مسابقه پول جمع كردن بدست بياورند ولى با اين همه، باز هم احساس مىكنند كه از برخى ديگر عقب افتاده و كمبود دارند از اينرو، غم و اندوه آنان ادامه داشته و رهايشان نمىسازد.
همچنين در حديث وارد شده است: هنگامى كه آيه
وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ اِلَى ما مَتَّعْنَا بِهِ أزْوَاجَاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ» (11) «هرگز چشم خود را به نعمتهاى [مادّى] كه به گروههايى از آنها (كفّار) داديم، ميفكن و به خاطر آنچه دارند غمگين مباش» نازل شد، پيامبر خدا (ص) فرمود: «كسى كه به دلدارى و توجه خداوند دلخوش و صبور نباشد، جانش بر دنيا حسرتها خورد و هر كه چشم به داراييهاى ديگران داشته باشد، اندوهش بسيار شود و ناراحتيش بهبود نيابد.» (12)
- شهوت رانى: رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: «رُبَّ شَهْوَه صَأه
حضرت على (ع) نيز فرمود: «
رُبَّ لَذَّهٍ فِيهَا الْحِمَام (13) چه بسا لذتى كه پيامدش مرگ است.»
- غضب بىجا: امام على (ع) فرمودند: «مَنْ غَضِبَ عَلَى مَنْ لا يَقْدِرُ أنْ يَضُرَّهُ طالَ حُزْنُهُ وَ عَذَّبَ نَفْسَهُ (14) هر كه بر كسى خشم گيرد كه توان آسيب رساندن به او را ندارد، اندوهش طولانى گردد و خود را عذاب دهد.»
- منفى نگرى: امام كاظم (ع) مى فرمايد: مَنِ اغْتَمَّ كانَ لِلْغَمِّ اَهْلَاً (15) آنكه غم خورد، شايسته غم و اندوه است.»
رسول اعظم (ص) نيز فرمود: «
اِنَّ اللهَ بِحُكْمِهِ وَ فَضْلِهِ جَعَلَ الرُّوحَ وَ الْفَرَجَ فِى الْيَقين وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الهَمَّ وَ الْحُزْنَ فِى الشَّكِّ وَ السَّخَطِ خداوند از روى حكمت و فضل خويش، آسايش و شادمانى را در يقين و راضى بودن به قضاى الهى قرار داد و غم و اندوه را در شك و ناخشنودى.» (16)
---------------------
1: بحار الانوار، محمدتقى مجلسى، بيروت، مؤسسه وفاء، چ 2، 1403، ج 64، ص. 244
2:بحار الانوار، ج 65، ص 146
3:الدعوات، قطب راوندى، ص 56 مستدرك الوسائل، محقق نورى طبرسى، نشر آل البيت، 1408، چاپ اول، ج 13، ص. 13
4:بحارالانوار، محمد تقى مجلسى، ج 75، ص 240 ميزانالحكمه، محمد محمدى رى شهرى، دارالحديث، قم، چاپ اول، ج 1، ص. 610
5:بحارالانوار، ج 70، ص 81
6:نهج البلاغه، سيد رضى، ترجمه دشتى، مشهد، نشر امامت، چ 1، 1384، كلمات قصار،. 127
7:نهج البلاغه، سيد رضى، ترجمه دشتى، مشهد، نشر امامت، چ 1، 1384، خطبه 31
8:مستدرك الوسائل، محقق نورى طبرسى، ج 2، ص 421 بحارالانوار، ج 73، ص 144
9:تحف العقول، ابن شعبه حرّانى، تحقيق على اكبر غفارى، جامعه مدرسين، چاپ دوم، قم، 1363، ص 42 بحار الانوار، ج 73، ص. 316
10:بحار الانوار، ج 74، ص 172
11:حجر/ 88
12:بحار الانوار، ج 70، ص 89 ميزان الحكمه، ج 1، ص 611
13:ميزان الحكمه، ج 4، ص 3477
14:تحف العقول، ص 99
15 :بحار الانوار، ج 68، ص 153
16:تحف العقول، ص 6