حکمت و فلسفه خلقت از دیرباز فکر بشر را به خود مشغول کرده است . به گونه ای که تفکر و اندیشه ای متین و قانع کننده در این امر می تواند آرام بخش وجود انسان در دریای متلاطم این دنیای مادی گردد . به همین دلیل پروردگار متعال در کلامش با انسان از این هدف سخن گفته است، آنجا که می فرماید:
و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون . (1)
جن و انس را خلق نکردم جز برای این که مرا پرستش و اطاعت نمایند .
بنابراین از نظر قرآن، هدف وغایت خلقت، بندگی پروردگار متعال است، مرتبه ای که در عالم هستی هیچ رتبه ای بالاتر از آن نیست، ضرورت تحقق این هدف از دو جهت قابل تامل است:
اول آنکه: اگر هدف خلقت انسان بندگی و طاعت مبدا هستی ذکر شده، آن بندگی و اطاعتی مقصود است که به درجه کمال رسیده باشد و اطاعت و عبادت انسان های معمولی نمی تواند آن هدف را تامین کند . از آنجا که اطاعت کامل در گرو معرفت کامل است، لذا این هدف جز در وجود معصوم تحقق پیدا نمی کند، پس بدون وجود آن حجت الهی هدف خلقت تامین نشده و عالم بیهوده و عبث خواهد بود .
دوم، امر هدایت سایر انسانهاست، اگر قرار است که انسان معنای بندگی پروردگار را بفهمد و در آن مسیر گام بردارد، چنین رشد و آگاهی ای حاصل نمی شود مگر با وجود نمونه کامل این بندگی خدا در عالم .
نمونه ای که آنطور که سزاوار است خداوند عالم را اطاعت کند و بندگی او را در لحظه لحظه حیاتش نشان دهد .
در حقیقت، راه رسیدن بشر به این مرتبه عالی در نگاه و اقتدا به آن عبادت کامل است; به گونه ای که اگر کتاب های آسمانی به تنهایی متولی نشان دادن این راه می شدند، کافی نبود بلکه حقیقت آن مفاهیم باید در وجودی شکل می گرفت، و معنا می یافت; یعنی اگر نزدیکی به پروردگار متعال و بندگی او در مفاهیمی مانند: ایمان، توکل، صبر، زهد و ایثار و . . . مطرح شده لازم است که این مفاهیم در وجود انسانی در صحنه عمل نشان داده شود تا بشریت واقعیت آن را درک کرده و به او اقتدا کند . این بستر هیچ جایی جز وجود معصوم نبوده است . بنابراین ضرورت وجود امام در عالم هستی برای هدایت انسانهاست و بدون وجود چنین تحقق عملی، بندگی خدا در عالم بی معنا خواهد بود.